شنبه ۲۴ آذر ۱۴۰۳
۰۸:۵۷ - ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ کد خبر: ۱۴۰۳۰۲۰۷۵۷
رادیو و تلویزیون

ایران؛آقای صدایش را از دست داد!

مسعود اسکویی, گوینده و کارشناس مجری پیشکسوت رادیو
مسعود اسکویی، گوینده و کارشناس مجری پیشکسوت رادیو که از چندی پیش در بیمارستان بستری بود، صبح دیرو درگذشت. او معتقد بود «سکوت در رادیو معنی ندارد. اگر بخواهید پنج ثانیه در رادیو سکوت باشد، همه می‌پرسند چه اتفاقی افتاده است. پس باید همواره با مخاطب ارتباط داشته باشیم و کاری کنیم که همراه ما باشند.»

به گزارش خبرآنلاین؛ صدای رسانه ایران خاموش شد! خبری تلخ که صبح روز چهارشنبه ۱۱ اردیبهشت در بین تمام رسانه ها چرخید. مسعود اسکویی، گوینده و مجری کارشناس پیشکسوت شبکه رادیویی ورزش که چندی پیش به دلیل شکستگی ناحیه لگن و پا در بیمارستان بستری بود، در بیمارستان دار فانی را وداع گفت. دوستداران ورزش از نسل قدیم گزارش‌های مسعود اسکویی پیشکسوت رسانه‌های ورزشی را در برنامه «ورزش از نگاه دو» تلویزیون از جمله فوتبال به یاد دارند. وی از سال ۶۰ به بعد به رادیو رفت و مسابقات ورزشی را گزارش می‌کرد.

مسعود اسکویی قدیمی‌ترین مجری کارشناس و گوینده ورزشی صداوسیما بود که دوره تهیه‌کنندگی برنامه‌های تلویزیونی را در تلویزیون آلمان گذراند و یک سال در شهرهای زونه گورگ و ماینس با تلویزیون همکاری کرد. به همین بهانه با خسرو والی زاده یکی از وفادارترین دوستان استاد اسکویی هم کلام شدیم که در ادامه آن را می‌خوانیم؛

*از رفاقتتان با آقای مسعود اسکویی بگویید.

من قبل از ورود به رادیو در خبرگزاری پارس کار می کردم که بعد از انقلاب به خبرگزاری جمهوری اسلامی تغییر نام پیدا کرد. از همان زمان ما دوستی دورادوری داشتیم و من به صورت تلفنی با ایشان ارتباط داشتم. تا اینکه در سال ۷۱ وارد رایو شدم و از آنجا بود که به صورت مستقیم با ایشان در ارتباط بودم و چند برنامه با هم در رادیو تهران و رادیو جوان اجرا کردیم تا اینکه رادیو ورزش تاسیس شد و آنجا نیز در کنار ایشان به ساخت برنامه پرداختیم، تمام برنامه هایی که در کنار استاد اسکویی بودم برنامه هایی خوبی بود اما صدای ورزش بهترینش بود که به عنوان جنگ عصرگاهی در رادیو تهران، رادیو جوان و رادیو ورزشی تا ۴،۵ سال پیش تولید می‌شد و حدود ۳۳ سال افتخار کار در کنار ایشان را داشتم.

*پس می توان گفت آقای صدای ایران درگذشت.

واقعا بله، آقای اسکویی صدایی مخملی، جاودان و ماندگار داشتند که حتی در سال های بیماری نیز اجراهایی بدون نقص داشتند، او عاشق رادیو بود، بارها گفته بود که اگر من پشت میکروفون نباشم میمیرم! او تحصیلات و دوره هایی را در آلمان گذرانده بود و عاشق کارش بود. دلیل موفقیت در هر کاری این است که عاشق کارت باشی و استاد با تمام وجود به کارش عشق می ورزید. اغراق نکنم او جز ۴،۵ صدای ماندگار تاریخ ایران است و ما یک عاشق و یک صدای جاودانی را از دست دادیم.

*در مدتی که استاد در بیمارستان بودند شما یکی از افرادی بودید که همیشه به ایشان سر می‌زدید و مراقب وضعیت او بودید.

من از ۳ هفته پیش ک استاد به خاطر شکستگی به بیمارستان منتقل شد خیلی به آنجا سر می‌زدم. چندین بار به عیادت آقای اسکویی رفتم و با اطلاع رسانی هایی که انجام دادیم وزیر ورزش و بسیاری از پیشکسوتان فوتبال و والیبال نیز به استاد سر زدند. آخرین فردی که قبل از فوت استاد در کنار او بود و با او ملاقات کرد من بودم. حتی ساعت ملاقات که ۴:۳۰ است تمام شده بود اما من در کنار ایشان بودم. من آخرین بار ۵ دقیقه او را دیدم که حالشان واقعا خوب نبود و با ناراحتی از بیمارستان برگشتم، از آن ملاقات ۱۰ -۱۲ ساعت بیشتر نگذشته بود که خبر فوت استاد اسکویی منتشر شد.

*خاطرات زیادی پس با آقای اسکویی دارید.

کار و زندگی کردن با استاد همه‌اش خاطره بود، در کار همان طور که می دانید برنامه زنده استرس خاص خودش را دارد اما وقتی در کنار آقای اسکویی می نشستیم آنقدر با طراوات و روحیه اجرا می کردند که استرس ما هم از بین می‌رفت و به بهترین شکل برنامه اجرا می‌شد. در کنار ایشان بودن همه‌اش خاطره بود و هیچ وقت ایشان و خاطراتش را فراموش نخواهم کرد. درگذشت ایشان ضایعه بزرگی برای صدا و سیما و رسانه ها بود. امیدوارم سازمان قدر نیروهای با تجربه و کسانی که عاشق کارشان هستند را بداند تا فقط در زمان درگذشتشان در موردشان صحبت نشود. باید قدر کسی که با عشق و علاقه و تعهد کار می کند دانسته شود، اسکویی یکی از افرادی بود که همیشه قابل احترام بود و بار دیگر این اتفاق را به خانواده، همسر گرامی ایشان و جامعه رسانه تسلیت عرض می کنم.

  • 12
  • 1
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش