پنجشنبه ۰۹ فروردین ۱۴۰۳
۰۹:۴۱ - ۲۹ تير ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۴۰۸۱۶۶
زنان، جوانان و خانواده

دختر بدنام!

دیگر قادر به کنترل دخترم نیستم و هیچ کاری برای جلوگیری از ارتباط او با مردان غریبه از دستم ساخته نیست. دخترم با آن که ۱۵ سال بیشتر ندارد دختر بدنام شهر لقب گرفت و امروز ...

به گزارش خراسان، زن ۴۰ ساله که درمانده و اشک ریزان وارد دایره مددکاری اجتماعی کلانتری شفای مشهد شده بود، در حالی که التماس می کرد تا دخترش را تحویل بهزیستی بدهند به مشاور و کارشناس اجتماعی گفت: در یکی از شهرهای کوچک شرق کشور به دنیا آمدم اما در آن شهر امکانات مناسبی وجود نداشت و پدرم همواره با مشکل بیکاری دست و پنجه نرم می کرد از سوی دیگر نیز شرایط نامساعد آب و هوایی موجب شد تا شهر و دیارمان را رها و به مشهد مهاجرت کنیم.

پدرم در یکی از کارخانجات صنعتی مشغول کار شد و بدین ترتیب زندگی ما به قول معروف روی ریل افتاد و من هم تا مقطع راهنمایی تحصیل کردم و بعد از آن در کنار مادرم به امور خانه داری پرداختم. خلاصه بیستمین بهار زندگی ام را می گذراندم که روزی برای خرید مقداری لپه به فروشگاه مواد غذایی محله رفتم. آن روز نگاه های عاشقانه پسر فروشنده، دلم را لرزاند. پدر «بهرام» برای انجام کار اداری به بیرون از فروشگاه رفته و بهرام در حال فروش اجناس بود. او آن قدر مرا معطل کرد تا فروشگاه خلوت شد و از علاقه اش به من سخن گفت.

خلاصه این آشنایی به ارتباط تلفنی و مدتی بعد به خواستگاری انجامید. نمی دانم چگونه به او علاقه مند شدم به طوری که هنگام خواستگاری به صراحت دلبستگی ام به او را فاش کردم و به خاطر اعتماد زیادی که به بهرام داشتم بدون هیچ گونه تحقیقی درباره او سر سفره عقد نشستم اما هنوز دو سال بیشتر از آغاز زندگی مشترکمان نمی گذشت که متوجه شدم بهرام نه تنها به مشروبات الکلی بلکه به مواد مخدر هم اعتیاد دارد. آن روزها آخرین هفته بارداری ام را می گذراندم که این ماجرا روح و روانم را نابود کرد و سرنوشتم را تغییر داد.

با به دنیا آمدن «مهتاب» دیگر زندگی برایم سخت و زجرآور بود به طوری که حتی از روبه رو شدن با همسرم نیز وحشت داشتم به همین دلیل تقاضای طلاق دادم و دادگاه نیز سرپرستی مهتاب را به من سپرد. این گونه بود که با خاطره ای تلخ و به همراه خانواده ام دوباره به شهر کوچک خودمان بازگشتم. پدرم بازنشسته شده بود و همه اوقاتش را با مهتاب می گذراند.

اعضای خانواده ام اطراف او را گرفته بودند و تلاش می کردند تا هیچ کمبودی را حس نکند اما مهتاب از همان دوران کودکی دختری سر به هوا، شر و بی ادب بود به طوری که در کلاس ششم ابتدایی ترک تحصیل کرد واز همان دوران نوجوانی گرفتار روابط نامتعارف با پسرهای محله شد. او به راحتی پیشنهاد دوستی هر پسری را می پذیرفت و با او روابط زشت برقرار می کرد. وقاحت و بی ادبی دخترم تا جایی رسید که از ارتباطش با پسران و مردان غریبه بدون هیچ ترس و واهمه ای سخن می گفت و ما را انگشت نمای خاص و عام کرده بود.

به همراه خانواده ام تلاش کردیم تا رفت و آمدهایش را محدود کنیم اما او چند بار از خانه فرار کرد و به لانه های مجردی شیاطین هوسران رفت. ماجرای دختر ۱۵ ساله ام طوری در شهر کوچک پیچیده بود که همه او را بدنام ترین دختر شهر می دانستند. دیگر نمی توانستم دخترم را کنترل کنم، او با بی شرمی مقابلم می ایستاد و به من هم توهین می کرد. تصمیم گرفتم سرپرستی او را به پدرش بسپارم اما پدر مهتاب نیز ازدواج کرده بود و با همسر و فرزندانش زندگی می کرد، او هم می ترسید مهتاب دختران دیگرش را نیز به بی راهه بکشاند.

چرا که در جریان رفتارهای زننده مهتاب قرار گرفته بود به همین دلیل از سرپرستی او سرباز زد من هم طوری درمانده شده بودم که کاری از دستم برنمی آمد. وقتی دیدم برخی افراد دخترم را با انگشت به یکدیگر نشان می دهند دوباره تصمیم گرفتم به مشهد بازگردم چرا که حداقل در این شهر بزرگ کسی ما را نمی شناخت. با وجود این همه راه ها به بن بست می رسید و مهتاب به روابط نامشروع خود ادامه می داد و مدام از خانه فرار می کرد.

وقتی در مشهد نیز آبرو و حیثیت ام به بازی گرفته شد مهتاب را در خانه زندانی کردم و به کلانتری آمدم تا التماس کنم او را تحویل بهزیستی بدهید شاید راه درست زندگی را پیدا کند اگرچه دلم برایش تنگ می شود ولی می ترسم از باندهای خطرناک سردرآورد و ...  شایان ذکر است، به دستور سرهنگ ناصر نوروزی (رئیس کلانتری شفا) این پرونده در دایره مددکاری اجتماعی مورد بررسی قرار گرفت.

  • 9
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی نصیریان بیوگرافی علی نصیریان؛ پیشکسوت صنعت بازیگری ایران

تاریخ تولد: ۱۵ بهمن ۱۳۱۳

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر، نویسنده و کارگردان

آغاز فعالیت: ۱۳۲۹ تاکنون

تحصیلات: دانش آموخته مدرسه تئاتر در رشته هنرپیشگی

ادامه
پاوان افسر بیوگرافی پاوان افسر بازیگر تازه کار سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۷ تیر ۱۳۶۳ 

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر 

آغاز فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

تحصیلات: لیسانس رشته ی مدیریت بازرگانی

ادامه
امین پیل علی بیوگرافی امین پیل علی بازیکن تازه نفس فوتبال ایران

تاریخ تولد: ۱۷ دی ۱۳۸۱

محل تولد: گیلان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک

تیم: تیم ملی فوتبال ایران

شماره پیراهن: ۱۵

ادامه
ابوطالب بن عبدالمطلب زندگینامه ابوطالب بن عبدالمطلب پدر امام علی (ع)

تاریخ تولد: ۳۵ پیش از عام‌الفیل

محل تولد: مکه

دیگر نام ها: عبدالمطلب، عبدالمناف، عمران

دلیل شهرت: رئیس قبیله بنی هاشم، پدر امام علی (ع)، عمو و حامی حضرت محمد (ص)

درگذشت: سال دهم بعثت

آرامگاه: مکه در گورستان ابوطالب

ادامه
رودریگو هرناندز بیوگرافی «رودریگو هرناندز»؛ ستاره ای فراتر از یک فوتبالیست | هوش و تفکر رمز موفقیت رودری

تاریخ تولد: ۲۲ ژوئن ۱۹۹۶

محل تولد: مادرید، اسپانیا

حرفه: فوتبالیست 

پست: هافبک دفاعی

باشگاه: منچسترسیتی

قد: ۱ متر ۹۱ سانتی متر

ادامه
موسی التماری بیوگرافی موسی التماری بازیکن فوتبال اردنی

تاریخ تولد: ۱۰ ژوئن ۱۹۹۷

محل تولد: امان، اردن

حرفه: فوتبالیست

باشگاه کنونی: باشگاه فوتبال مون‌پلیه فرانسه

پست: مهاجم

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
اوسمار ویرا بیوگرافی اوسمار ویرا سرمربی تیم پرسپولیس

تاریخ تولد: ۳ ژوئیه ۱۹۷۵

محل تولد: ریو گرانده دو سول ، برزیل

حرفه: سرمربی تیم فوتبال

باشگاه کنونی: پرسپولیس

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴

ادامه
اوستون ارونوف بیوگرافی اوستون ارونوف بازیکن فوتبال ازبکی در تیم های ایرانی

چکیده بیوگرافی اوستون ارونوف

نام کامل: اوستون رستم اوگلی اورونوف

تاریخ تولد: ۱۹ دسامبر ۲۰۰۰

محل تولد: نوایی، ازبکستان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک تهاجمی

باشگاه کنونی: پرسپولیس

ادامه
اکرم عفیف بیوگرافی اکرم عفیف بازیکن برتر تیم ملی قطر

تاریخ تولد: ۱۸ نوامبر ۱۹۹۶

محل تولد: دوحه، قطر

حرفه: فوتبالیست

پست: وینگر

باشگاه کنونی: السد قطر

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
ویژه سرپوش