
روزنامه پیام ما نوشت: میزان اختلالات سلامت روان ایرانیان، بهویژه در میان دانشآموزان و دانشجویان، آنگونهکه «کامران باقری لنکرانی»، وزیر اسبق بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، در نشست اخیر فرهنگستان علومپزشکی اعلام کرده است، «در حال افزایش» و «هشدارآمیز» است.
این هشدار لنکرانی درحالیاست که هنوز نتایج آخرین پیمایش ملی سلامت روان ایرانیان که در سال ۱۴۰۱ به پایان رسیده و دادههای آن در سال ۱۴۰۲ تحویل وزارت بهداشت داده شده، منتشر نشده است. این پیمایش هر ۱۰ سال یکبار از سوی وزارت بهداشت انجام میشود. در این دوره ۱۰ساله اتفاقات بسیاری رخ داد، که شاید مهمترین آنها پاندمی کرونا بود. بسیاری از کارشناسان و نهادهای علمی و بهداشتی جهان نسبت به شیوع مشکلات سلامت روان پس از این پاندمی هشدارهای مهمی صادر کردند و حتی سازمان جهانی بهداشت از اپیدمی این بیماریها خبر داد. این سازمان طی گزارشی در ماه می ۲۰۲۰ با بیان اینکه جهان با بحران سلامت روانی پساکرونا مواجه خواهد شد و از کشورهای جهان خواست خود را برای مقابله با موج اختلالات روانی آماده کنند و سرمایهگذاریهای لازم را انجام دهند.
یکچهارم جمعیت ایران درگیر اختلالات سلامت روان
بهرغم این هشدار، آمار جدیدی که وزارت بهداشت از پایش سلامت ایرانیان بهدست آورده بود، منتشر نشد و بسیاری از کارشناسان به دادههای بهدستآمده از پیمایش ۱۳۸۹ که در آن شیوع اختلالات سلامت روان «۲۱ درصد» اعلام شده بود، استناد میکردند. بااینحال، شالبافان، مدیرکل دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت، در گفتوگو با «پیام ما» میگوید: «نتایج پیمایش ملی سلامت روان اخیراً به نهادهای ذیربط و دانشگاههای علومپزشکی اعلام شده و قرار است بهزودی منتشر شود. نتایج این پیمایش نشان میدهد ۲۵ درصد ایرانیان دستکم با یک اختلال روانی درگیر هستند؛ این عدد نسبت به مطالعات قبلی افزایش داشته است و در مقایسه با بسیاری از کشورهای منطقه نیز آمار بالایی محسوب میشود. به همین دلیل، نگرانیها در رابطه با شیوع مشکلات سلامت روان درست بوده و این موضوع نیازمند توجه جدی است.»
او با بیان اینکه هشدارهای کارشناسان افزایش اختلالات سلامت روان مبتنیبر شواهد علمی است، تأکید میکند: «در طول یک دهه گذشته شاهد افزایش شیوع مشکلات روانی بودهایم. در پیمایشهای سالهای ۸۹ و ۹۱ آمار کلی حدود ۲۱ درصد بود، اما در پیمایش ۱۴۰۱ این رقم به ۲۵ درصد رسید. شایعترین اختلالات همچنان افسردگی و اضطراب هستند.»
شالبافان یادآور میشود: «پیمایش در سالهای ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ اجرا شد؛ زمانی که کشور همچنان تحتتأثیر پاندمی کرونا قرار داشت. بهطور طبیعی، بحرانهایی مانند همهگیری جهانی، فشارهای اقتصادی و حتی رخدادهایی مثل جنگ دوازدهروزه اخیر، میتوانند بر وضعیت سلامت روان تأثیر بگذارند. تجربه جهانی نشان داده است در دوره بحران، برخی آسیبهای روانی ممکن است موقتاً کاهش یابند، اما اگر مدیریت پس از بحران ضعیف باشد، موج جدیدی از مشکلات روانی و اجتماعی بروز خواهد کرد. بااینحال، برای درک مشکلات سلامت روان در این دوره نیازمند مطالعات تکمیلیتری هستیم.»
این مقام وزارت بهداشت میافزاید: «واقعیت این است که حدود ۷۵ تا ۸۰ درصد عوامل مؤثر بر سلامت روان در اختیار وزارت بهداشت نیست. بحرانهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، احساس ناامنی و شرایط محیطی نقش بسیار مهمی دارند. وزارت بهداشت صرفاً میتواند پیامدهای این عوامل را مدیریت کند، نه خود ریشهها را. بنابراین، همکاری بینبخشی و ورود جدی سایر دستگاهها و سیاستگذاران ضروری است.»
او همچنین درباره وضعیت سلامت روان دانشآموزان و دانشجویان نیز میگوید: «پیمایش اخیر فقط جمعیت بزرگسال را پوشش داده، اما قطعاً لازم است پژوهشهای مشابهی برای کودکان و نوجوانان نیز انجام شود. آنچه از مشاهدات میبینیم، این است که اضطراب، افسردگی، خودکشی و حتی مصرف دخانیات و مواد در میان برخی دانشآموزان به چشم میخورد؛ موضوعاتی که نگرانیهای جدی ایجاد کرده است. وزارت آموزشوپرورش در این حوزه تلاشهایی دارد، اما نیازمند حمایت و برنامهریزی گستردهتر هستیم.»
افزایش خودکشی
آنگونهکه این مسئول وزارت بهداشت گفته است، بسیاری از عوامل تأثیرگذار بر سلامت روان ایرانیان خارج از حوزه فعالیت وزارت بهداشت است و این نهاد نمیتواند این عوامل را از بین ببرد. از سوی دیگر، رئیس انجمن علمی روانپزشکان ایران نیز معتقد است جامعه امروز ایران با مجموعهای از عوامل برانگیزاننده و فشارهای بیرونی مواجه است که چشمانداز مثبتی را از آینده سلامت روان نشان نمیدهد.
وحید شریعت در گفتوگو با «پیام ما» روند موجود سلامت روان را نگرانکننده توصیف میکند و میگوید: «وقتی به روند شیوع اختلالات روانی نگاه میکنیم، متأسفانه با افزایش آنها روبهرو هستیم. عوامل بیرونی مستعدکننده و برانگیزاننده در سالهای اخیر بسیار زیاد بوده و همچنان هم ادامه دارند. بخش دیگری که نگرانکننده است، افزایش آمار خودکشیهاست. اگرچه این تنها شاخص سلامت روان نیست، اما یکی از مهمترین شاخصهایی است که نشان میدهد وضعیت خوبی نداریم.»
این روانپزشک همچنین با اشاره به جنگ دوازدهروزه و مکانیسم ماشه و اثرات روانی آن بر مردم نیز یادآور میشود: «آنچه در این شرایط بیش از خود تهدیدها آسیبزننده است، واکنشهای متناقض و بیانسجام مسئولان است: مردم انتظار دارند مسئولان با عقلانیت سخن بگویند، عاقلانه تصمیم بگیرند و منسجم عمل کنند. وقتی چنین چیزی وجود ندارد، حال مردم بهطور طبیعی بدتر میشود. اگرچه تهدیدها و فشارهای بیرونی هرکدام در جای خود اهمیت دارند، اما مهمتر از همه، نحوه مدیریت داخلی است که میتواند آرامش یا تشویش مردم را رقم بزند.»
کمبود تختهای روانپزشکی
نگرانیها و هشدارها درباره وضعیت سلامت روان درحالیاست که ایران بهشدت از کمبود تختهای روانپزشکی بهویژه در مراکز دولتی رنج میبرد، بهگونهایکه بسیاری از بیماران مبتلا به اختلالات روانی که نیاز به خدمات بستری دارند، باید چندین ماه صبر کنند تا تختی خالی شود و او بتواند در این بیمارستانها بستری شوند.
شالبافان نیز با تأیید این موضوع میگوید: «هماکنون تنها حدود ۱۱ هزار تخت روانپزشکی در کشور داریم؛ این رقم تقریباً نصف نیاز واقعی جمعیت ایران است. در بسیاری از استانها تنها یک مرکز روانپزشکی وجود دارد و بیماران مجبور هستند مسافتهای طولانی را برای دریافت خدمات در این مراکز طی کنند. گرچه کیفیت خدمات موجود خوب است، اما تعداد تختها و متخصصان بسیار کمتر از نیاز جامعه است.»
او در رابطه با توسعه مراکز درمانی روانپزشکی اظهار میکند: «تجربه جهانی نشان میدهد بهجای ساخت بیمارستانهای بزرگ روانپزشکی، راهکار مؤثرتر، ایجاد بخشهای روانپزشکی در بیمارستانهای عمومی است. براساس دستورالعملی قدیمی، حداقل ۱۰ درصد تختهای بیمارستانی باید به روانپزشکی اختصاص یابد، اما این دستورالعمل هنوز بهطور کامل اجرا نشده است. امیدواریم با توجه بیشتر معاونت درمان و دانشگاهها، این روند تسریع شود.»
شالبافان یادآور میشود: «بااینحال، وزارت بهداشت یک برنامه دیگر را برای افزایش دسترسی مردم به خدمات سلامت روان پیش میبرد. یکی از مهمترین برنامهها، توسعه مراکز جامعهنگر سلامت روان موسوم به «سراج» است. این مراکز حد واسط میان خدمات اولیه و بیمارستانهای تخصصی هستند. بیمار ابتدا به این مراکز ارجاع میشود و اگر نیاز به بستری داشته باشد، هماهنگی لازم انجام میگیرد. علاوهبراین، پس از ترخیص، آموزش به بیمار و خانواده، تماسهای تلفنی منظم، حمایتهای اجتماعی و حتی پیگیری مسائل مالی و بیمهای در همین مراکز انجام میشود. اکنون ۱۰۳ مرکز سراج در ۲۸ استان فعال هستند، اما برآورد میشود کشور به حدود ۳۰۰ مرکز نیاز داشته باشد. تلاش ما این است که در سال جاری و آینده، تعداد این مراکز افزایش یابد و خدماتشان ارتقا پیدا کند.»
بهنظر میرسد سلامت روان جامعه ایران در شرایط حساسی قرار دارد. از یکسو، آمار ابتلا به اختلالات روانی بالا است و از سوی دیگر، ظرفیت خدمات تخصصی پاسخگوی نیاز واقعی مردم نیست. توسعه بخشهای روانپزشکی در بیمارستانها و تقویت مراکز جامعهنگر شاید بتواند راهکاری میانه و مؤثر باشد. اما حل ریشهای بحران سلامت روان بدون توجه به عوامل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی امکانپذیر نخواهد بود.
- 10
- 5