
هلال ایران در جهان، حرف برای گفتن دارد کمکهای ما باید به دست نیازمندترین افراد برسد ما در تمام دنیا نمایندگی داریم؛ این یک امتیاز بینالمللی است.
محمد شهابالدین محمدی عراقی، معاون امور بینالملل و حقوق بشردوستانه جمعیت هلالاحمر ایران است، به دلیل حجم کاری زیادی که بهخصوص در اینروزها دارد، انجام یک گفتوگو مفصل با او آن قدرها هم کار سادهای به نظر نمیرسید. با این حال، در حاشیه دیدارهای دومین روز از نشست همگرایی منطقه جنوبشرق و جنوب آسیا فرصت خوبی پیدا شد تا گفتوگویی با این مدیر فعال جمعیت داشته باشیم. گفتوگویی که در آن از شانس جمعیت هلالاحمر ایران برای پست نایبرئیسی فدراسیون بینالمللی صلیبسرخ و هلالاحمر در منطقه آسیا و اقیانوسیه، تأثیری که برجام بر روند ارتباطات بینالمللی جمعیت هلالاحمر داشته، از ابعاد هویتی این جمعیت و کمکهای بینالمللی که در این سالها به کشورهای مختلف داشته است، صحبت شد و خواندنش خالی از لطف نیست.
بحث ما درخصوص نقش هلالاحمر در فعالیت بینالمللی است، با توجه به موضوع انتخابات نایبرئیسی فدراسیون صلیبسرخ و هلالاحمر در منطقه آسیا و اقیانوسیه فعالیت این بخش پیش از گذشته برجسته شده است. شما چه نگاهی به این بخش دارید و در این عرصه چه فعالیتهایی را دنبال میکنید؟ و تا چه میزان بازخورد مثبت از فعالیت بینالمللی صورتگرفته دریافت کردهاید؟
به عقیده من، مجموعه جمعیت هلالاحمر مجموعه واحدی است و قایل به تفکیک بخشها به صورت بخش بینالملل و غیربینالملل نیستم. کلیت جمعیت هلالاحمر نهادی است که بینالمللی است. در جمعیت هلالاحمر ممکن است مأموریتهای متفاوتی داشته باشیم. کما اینکه پیش از انقلاب ماموریت اصلی جمعیت هلالاحمر ایران که آنموقع شیر و خورشید سرخ نامیده میشده، در واقع ارایه خدمات بهداشتی و درمانی در سطح جامعه بوده است. در آن دوران از شهرهای کوچک و روستاها گرفته تا شهرهای بزرگ درمانگاهها، کلینیکها، زایشگاه و مراکز نگهداری کودکان وجود داشته است و ماموریت اصلی جمعیت هلالاحمر موضوعات بهداشتی و درمانی تلقی میشده است، هنوز هم در بسیاری از شهرها میبینید خیابانهایی به نام هلالاحمر است که قبلا به نام شیر و خورشید بوده است.
این موضوع به این دلیل است که در آن خیابانها درمانگاه یا هر مرکزدرمانی دیگری به نام شیر و خورشید فعال بوده است. بعد از انقلاب اسلامی بهتبع شرایط آن دوران و این موضوع که ما در جنگ بودیم، محدودیتهایی که داشتیم و ضروریتهایی که وجود داشت، جمعیت هلالاحمر وارد عرصه و مباحث دارویی شد. ورود جمعیت هلالاحمر به حوزه دارو به دلیل ظرفیتها و توانمندیهای این جمعیت بود؛ جمعیت هلالاحمر میتوانست در ارتباط بینالمللی فعال باشد و این یک توانمندی برای این جمعیت محسوب میشد. به همین جهت در آن دوران فعالیت داروخانههای هلال بسیار شناخته شد و هنوز هم میبینیم که این شهرت در میان مردم پابرجاست. کارخانه داروسازی و سرنگسازی نیز در همین دوران شکل گرفت.
حتی میتوانیم بگوییم جمعیت هلالاحمر در همان سالها بیشتر از همیشه میان مردم شناخته شد.
بله، مشخصا بعد از دوران جنگ و از زلزله منجیل و رودبار جمعیت هلالاحمر به فعالیت در حوزه امدادونجات و حوزه پاسخگویی در سوانح بسیار مشهور شد؛ هنوز هم امدادونجات بهعنوان اولویت هلالاحمر به شمار میآید. با توجه به این موضوع که سازمان دیگری هم پاسخگویی به سوانح را پیگیری نمیکند، جمعیت هلالاحمر در این حوزه تمرکز کرده است و بسیاری از منابع خود که دولت دریافت میکند و حتی از سایر منابع را در این بعد هزینه میکند و بهطورکلی جمعیت هلالاحمر در صف اول پاسخگویی در سوانح قرار میگیرد. تمام این مواردی را که عنوان کردم، ماموریتهای هلالاحمر هستند؛ این ماموریتها مثل گذشته که در تغییر بوده، ممکن است در آینده هم تغییر کنند؛ اما جمعیت هلالاحمر باقی میماند. این باقیماندن به خاطر ابعاد هویتی جمعیت هلالاحمر است.
این ابعاد هویتی جمعیت هلالاحمر را چه چیزهایی میدانید؟
ابعاد هویتی هلالاحمر را در ٢ موضوع میتوان مطرح کرد؛ اگرچه باید تأکید کنم که این دو موضوع از هم جدا هم نیستند. یکی از ابعاد هویتی بعد داوطلبیبودن جمعیتهای هلالاحمر است، جمعیتهای ملی که جمعیت هلالاحمر یکی از آنهاست، با هر ماموریتی و سنخیتی با پایه داوطلبی شکل گرفتهاند و اساس کار با اقدام و خدمات داوطلبانه است. چه در دورانی که ماموریتهای بهداشتی و درمانی داشته و چه درحال حاضر که امدادونجات بهعنوان ماموریتهای هلالاحمر در اولویت قرار دارد، اساس کار بر پایه داوطلبی است.
فعالیتهای هلالاحمر در یک سیستم اداری و کارمندی اتفاق نمیافتاد، در یک فضای داوطلبی اتفاق میافتد. در واقع داوطلبان ما چه در حوزه امدادونجات و چه در سایر حوزهها شاکله اصلی جمعیت هلالاحمر را تشکیل میدهند. داوطلبی به موضوع حاکمیتی جمعیت هلالاحمر سرایت پیدا کرده است و مجمع عمومی جمعیت هلالاحمر مجمع منتخبین، اعضا و داوطلبان جمعیت هلالاحمر هستند و حداقل سالی دوبار جلسه تشکیل میدهند و در تصمیمگیریهای اساسی همچون برنامهریزی برای بودجه نقش دارند و منتخبین این اعضا شورایعالی تشکیل میدهند که برنامهریزی برنامههای سالانه برنامههای استراتژی و حتی انتخاب رئیس جمعیت هلالاحمر در این شورا صورت میگیرد. این بعد داوطلبی هلالاحمر است که آن را یک نهاد غیردولتی و غیرحاکمیتی کرده که تحتتأثیر دولتها نیست و با رفتوآمد دولتها تغییر نمیکند و نقش مردمی هلالاحمر را پررنگتر کرده است. بعد دیگری که متمایزکننده هلالاحمر است، بعد بینالمللی جمعیت هلالاحمر است. جمعیت هلال احمردر یک فضای بینالمللی و با یک منشأ بینالمللی جمعیتهای ملی شکل گرفته است. این نهضت از ١٥٠ و ١٦٠سال پیش پیرو تلاشهایی که هانریدنان در اروپا داشت و یک جمعیت را برای ارایه خدمات به مجروحان جنگی شکل داد و به دنبال آن جمعیتهای ملی شکل گرفت.
در مورد این نحوه شکلگیری بیشتر توضیح دهید؟
اولا یک ساختار داوطلبانه داشتند، دوما یک منشأ حقوقی که همان کنوانسیونهای ژنو بود، در آن لحاظ شده بود و دیگری همین بعد بینالمللی بود که عنوان کردم. در اصول هفتگانه صلیبسرخ و هلالاحمر هم خدمات داوطلبانه و هم جهان شمولی قید شده که نشاندهنده این است که با وجود اینکه ما یک جمعیت ملی هستیم اما یک منشأ بینالمللی و درعین حال وظایف بینالمللی داریم. ما نمیتوانیم بهعنوان یک جمعیت ملی ایران نسبت به آنچه که درشرق آفریقا با عنوان بحران خشکسالی و کمبود موادغذایی اتفاق میافتد یا آنچه که در شرق آسیا درخصوص بحرانهای آوارگان میانمار اتفاق میافتد، بیتفاوت باشیم یا در منطقه خودمان درخصوص بحرانهای یمن، سوریه، عراق و لیبی بیتفاوت باشیم. ما به اندازه وسعت و توانمان کمک خواهیم کرد.
ممکن است این همکاری در حد یک ابراز همدردی باقی بماند، اما به هرحال ما بهعنوان یک جمعیت ملی و با آن شبکه بینالمللی که داریم، نمیتوانیم نسبت به موضوع بیتفاوت باشیم. این هم وجه مشخصه دیگر هلالاحمر است که با تغییر ماموریتهایش تغییر نخواهد کرد، چه در آن دوره که در حوزه بهداشت و درمان فعالیت میکرد و چه درحال حاضر که در حوزه امدادونجات فعالیت دارد، این وجه بینالمللی را داراست، این عضویت بینالمللی را دارد، حتما باید شاخص و استانداردهای بینالمللی را در فعالیتهای خود لحاظ کند، حتما باید ارتباط بینالمللی خود را لحاظ کند. این ویژگی تنها منحصر به جمعیت ملی یک کشور است، یعنی شما میتوانید هر نهاد خیریه دیگری داشته باشید اما نه با چنین وجه و مشخصههایی؛ جمعیت ملی با این ساختار در هر کشور یک نمونه میتوانید ببینید؛ در واقع میتوان گفت، قدیمیترین و بزرگترین شبکه بینالمللی است که در سطح دنیا شکل گرفته و گستردگی کامل دارد، درحال حاضر جمعیتهای ملی در ١٩٠ کشور دنیا شکل گرفته و به زودی ١٩١ جمعیت ملی هم تشکیل خواهد شد.
پس به این نتیجه میرسیم که داوطلبیبودن و بینالمللیبودن دو ویژگیای است که هیچگاه از جمعیت هلالاحمر جدا نمیشود و اصلا ماهیت وجودی آن است.
البته، بر پایه داوطلبیبودن و بینالمللیبودن دو ویژگیای است که هیچگاه از جمعیت هلالاحمر جدا نمیشود و اگر این اتفاق بیفتد، دیگر جمعیت هلالاحمر نیست. فلسفه وجودی این جمعیت این است که میتواند ماموریتهای متفاوتی داشته باشد. زمانی جمعیت هلالاحمر ایران در مسألهای مانند بانک خون خیلی فعال بود، به هر دلیل تصمیم گرفته شد، به جای دیگری واگذار شود یا زمانی در بهداشت و درمان خیلی فعال بود. ممکن است شرایط تغییر کند و از جمعیت خواسته شود در موارد مختلفی ورود پیدا کند و به دولت کمک کند. اینها ویژگیهای خاص جمعیت هلالاحمر است و ماموریت میتواند متفاوت باشد اما بعد داوطلبی باید تقویت شود و حتما باید نقش داوطلبان ما در امور مدیریتی تقویت شود. من همیشه اعتقاد دارم در همه ابعاد جوانان، امدادگران و داوطلبان باید جدی باشیم، جمعیت هلالاحمر متعلق به اینهاست.
فکر میکنید درحال حاضر از این نظر چه موقعیتی داریم؟
درحال حاضر از این جهت در شرایط خوبی هستیم اما باز هم باید تقویت شود، حتی منابع جمعیت باید بر پایه اینها باشد. اینکه درحال حاضر بنا بر مأموریت حاکمیت که به ما واگذار شده است، بودجههای دولتی دریافت میکنیم، نباید ما را از این غافل کند که منابع اصلی ما اینها هستند. ما نقش کمکی در امور حاکمیتی داریم، بنا بر این بوده و هست که امدادونجات و پاسخگویی سوانح برعهده حکومتهاست و ما یک نقش کمکی داشته باشیم. اینکه به ما واگذار کردهاند، بسیار هم خوب است اما باید توجه داشته باشیم که ما یک نهاد دولتی نیستیم. ما یک نهاد مردمی هستیم و این جنبه کار را باید تقویت کنیم. به همین نسبت بحث بینالمللی هم باید جدی گرفته شود و باید این فرهنگ را حاکم کنیم که منشأ بینالمللی جمعیت هلالاحمر را با وجود اینکه یک نهاد ملی است و ریشه در داخل کشور دارد، فراموش نکنیم. زمانی که از امتیاز بینالمللیبودن آن استفاده میکنیم، حتما باید به چهارچوبهای بینالمللی آن هم وفادار باشیم.
این بینالمللیبودن تا چه اندازه براساس فعالیت جمعیت تأثیرگذار است؟
امتیاز بینالمللی ما این است که در تمام دنیا نمایندگی داریم. ما حتی براساس روابط میان دولتها هم رفتار نمیکنیم. بهطور مثال، زمانی که سال ٢٠١١ در سومالی خشکسالی و قحطی بود، ٢٠سال بود که با این کشور رابطهای نداشتیم، در این کشور جنگ داخلی بود. سومالی عملا ٢٥سال است که دولت حاکمی ندارد، سفارت ما در کنیا که سومالی را پوشش میداد، بسیار جدی اصرار داشت که هیچ تضمینی برای حضور ما در سومالی ندارد. با این حال با همتای خودمان یعنی هلالاحمر سومالی مکاتبه داشتیم و برایمان تسهیلات و ویزا را فراهم کرد. وقتی ما از چنین امتیازی برخوردار هستیم، بدون تردید باید در چهارچوب همان هم کار کنیم. چهارچوب ما مشخص است، جمعیت ملی میزبان تعیینکننده است، نیازها را باید از آن بگیریم و کمکها را از طریق آن انجام بدهیم. زمانی که ما به سومالی رفتیم، دیدم که هر بچه یا بزرگسالی یک اسلحه با خودش حمل میکند، آنجا جوانهای ٣٠ساله هیچ تصوری از حکومت و دولت و حتی چراغ راهنمایی و رانندگی ندارند، اما ما میتوانستیم به اقصینقاط سومالی دسترسی داشته باشیم، چون جمعیت هلالاحمر سومالی به همه جا دسترسی دارد.
این حضور در سومالی تا چه اندازه تأثیرگذار بود؟
شرایطی که بیشتر از ٢٠سال بر یک کشور حاکم بوده، در یک بازه دو یا سهساله نمیتواند تغییر کند. شما در سومالی بچههایی را میبینید که اسلحهای در دست دارند که از خودشان هم بزرگتر است. آنجا کوچه به کوچه شرایط خودش را دارد. با این حال هلالاحمر و صلیبسرخ بهعنوان یک نهاد بینالمللی شناخته شده و پذیرفته شده بودند. در تمام مدتی که سومالی درگیر جنگ داخلی بود، تنها نهادی که بدون وقفه آنجا حضور داشت، صلیبسرخ و هلالاحمر بود. در هرحال این امتیاز ماست و متقابلا هم در این رابطه چهارچوبی داریم. ما حتی در جاهایی مانند سوریه یا عراق خودمان را ملزم میدانیم که با هلالاحمر آنها کار کنیم. همینطور در یمن، به هرحال گروههای مختلفی با هم درگیر هستند و ممکن است ما نسبت به برخی از آنها علقههایی هم داشته باشیم اما در خدمات بشردوستانه توجه ما بر این است که حتما کمکهایمان به آسیبپذیرترین افراد برسد. ما در مورد یمن تابهحال ٨ محموله امدادی را داشتهایم. آخرین محموله با استانداردها و مشخصاتی که صلیبسرخ جهانی تعیین کرده، یک محموله دارویی است که به زودی به آنجا خواهد رسید. ممکن است هرکسی فکر سیاسی داشته باشد اما در بعد بشردوستانه معتقد هستیم کمکهایی که ما میکنیم، باید به دست نیازمندترین افراد برسد و آن افراد ممکن است در هرجایی از این جبههها باشند.
این جایگاه بینالمللی جمعیت هلالاحمر را تا چه اندازه متأثر از موقعیت آن در داخل کشور میدانید؟
نکتهای که میخواهم روی آن تأکید کنم، این است که فعالیتها و شأن بینالمللی و جایگاهی که در عرصه بینالمللی داریم، حتما متوقف بر جایگاه و فعالیتهای ملی در داخل کشورمان است. ویژگیای که جمعیت هلالاحمر را از بسیاری از جمعیتهای دیگر متمایز میکند، این است که این جمعیت در درون کشور هم بسیار فعال است. ما جمعیتهای زیادی را داریم که در سطح بینالمللی بسیار فعال هستند اما در داخل کشور خودشان فعالیت زیادی ندارند، اولا در این کشورها دولتها یا شهرداریها وظیفه پاسخگویی به حوادث را برعهده دارند یا اینکه بنیادهای اجتماعی یا بیمهها آنجا فعالیت خودشان را دارند؛ لذا ظهور و بروزی که جمعیت هلالاحمر ایران در جادهها، سیل و زلزله دارد، به این شکل نیست اما در سطح بینالمللی نقش اول را ایفا میکند. برعکس این موضوع هم وجود دارد و جمعیتهایی که در سطح ملی بسیار فعال هستند، در سطح بینالمللی کمتر فعالیت میکنند.
با تمام این مباحث جمعیت هلالاحمر ایران را در کدام حوزه فعالتر یا حتی موفقتر میدانید؟
جمعیت هلالاحمر از معدود جمعیتهایی است که هم در سطح ملی و هم در سطح بینالمللی فعالیت و پذیرش گستردهای دارد و با استقبال عمومی مواجه است و طی چند سال اخیر توانسته فعالیتهای خود را گسترش دهد. واقعیت این است که سربلندی ما در سطح بینالمللی، بابت توانمندی ما در سطح ملی و داخلی است. نمیتوانیم این دو را از یکدیگر جدا ببینیم. برای نمونه ما دومیلیون داوطلب در این جمعیت داریم که با توجه به جمعیت ایران شاید رتبه اول این امر را در دنیا به خود اختصاص دادهایم، این یک فعالیت و موفقیت داخلی است، اما پُز این موفقیت را در سطح بینالمللی هم میدهیم.
اینکه ما در امدادونجاتمان آمبولانسها و شبکههای نجات و ناوگان بالگردی داریم، جزو فعالیتهای داخلی ماست اما در سطح بینالمللی این فعالیتها را عرضه میکنیم. حتما به این موضوع قایل نیستیم که جمعیت هلالاحمر ایران یک بخش بینالمللی دارد و یک بخش ملی، بلکه بر پایه فعالیتهای ملی میتوانیم در سطح بینالمللی حرفی برای گفتن داشته باشیم. برای نمونه محصولاتی مانند چادر و پتو در سطح بینالمللی ارسال میکنیم که مورد توجه قرار میگیرد، محمولهای را به سیلزدگان بنگلادش ارسال کردیم که به دست آنها رسید و نایبرئیس بنگلادش از ما تشکر کرد. همچنین برای کوبا و کرهشمالی هم محمولههایی ارسال کردیم. بنابراین میتوانیم با این مثالها به تواناییهای داخلی جمعیت هلالاحمر اشاره کنیم که توانسته ما را در سطح بینالمللی مطرح کند.
به غیر از پاسخگویی به سوانح و امدادونجات، در چه حوزههایی میتوانیم حرف برای گفتن در سطح بینالمللی داشته باشیم؟
نهتنها در حوزه پاسخگویی به سوانح، بلکه در حوزه داوطلبان و جوانان هم حرفی برای گفتن داریم. جوانان بسیار خوبی در جمعیت هلالاحمر عضو هستند. در مسابقات مختلف شرکت میکنند و در زمینههای علمی و ورزشی رتبههای برتر کسب میکنند که یکی از امتیازات ما در سطح بینالمللی به شمار میآید. الحمدلله در دهههای اخیر در حوزه بهداشت و درمان در سطح بینالمللی اقدامات خوبی داریم. به شکل جدی دنبال این هستم که علاوه بر بهداشت و درمان سایر حوزههای ما در سطح بینالمللی ورود جدی پیدا کنند و پایگاههای جدی داشته باشند. ما در آموزش حرفهای زیادی در سطح بینالمللی داریم و حتما میتوانیم تجاربمان را منتقل کنیم و حتی آموزش میتواند بهترین نوع سرمایهگذاری ما در سطح بینالمللی باشد. هر فردی که آموزشی را در ایران یا توسط اساتید ایرانی دیده باشد، هرگز فراموش نخواهد کرد. در سفر اخیری که به آفریقا داشتم، آموزشهایی را در زمینه کفش طبی دادیم، افرادی در آنجا حضور داشتند که میگفتند این آموزشها را از ایران گرفتهایم، حتی نام مربیان را هم به خاطر داشتند یا اینکه اخیرا دورههای آموزشی را در ایران برگزار میکنیم که میزبانی این دورهها را به عهده میگیریم. افرادی که به این دورهها میآیند، همواره از این دورهها به خوبی یاد میکنند. بنابراین ما در این زمینهها هم جای کار داریم.
این موارد هرکدام در جمعیت جایگاه جداگانهای دارند، بهعنوان معاونت امور بینالملل چه انتظاری از این حوزهها دارید؟
انتظار من این است که بخشهای داخلی جمعیت هلالاحمر حتما یک سهمی از کار بینالمللی را باید داشته باشند. ما بهعنوان معاونت بینالملل، تسهیلکننده این کار هستیم و برقراری این ارتباط وظیفه ماست. قطعا میتوانیم در یک مجمع داوطلبی جهانی حرفی برای گفتن داشته باشیم، به شرط اینکه سازمان داوطلبان ما در این مجامع حضور داشته باشند. با رویکردی که جمعیت دارد و نگاه مثبتی که در این جمعیت دیده میشود، امیدوارم به این سمتوسو پیش برود.
با توجه به اینکه اشاره کردید فعالیت داخلی ما بُعد بینالمللی را تقویت میکند، این را میبینیم که نگاهی در بین عامه مردم ایران وجود دارد که میگویند وقتی ما خودمان در روستاها مشکلات زیادی داریم، چه کاری است که به کشورهای دیگر باید امدادرسانی شود، مردم ما توجیه نشدند. این مسأله را چگونه برای مردم ما روشن میکنید و چگونه میخواهید به مردم این موضوع را بقبولانید که فعالیت بینالمللی جمعیت هلالاحمر درنهایت به نفع خود مردم است؟
اولا نه بهعنوان عضو هلال احمر، بلکه بهعنوان یک ایرانی معتقدم که باید مسائل و مشکلات داخلی اولویت اول ما باشد. برای مثال اگر در جایی از کشور ما لازم باشد که مرکز دیالیز ساخته شود، صددرصد در اولویت اول ما قرار خواهد گرفت تا اینکه در آن سر دنیا مرکز دیالیز لازم داشته باشند. اساسا اولویت استفاده منابعی که ما در اختیار داریم، در داخل کشور است. ممکن است از لحاظ سازمانی وظایف متفاوتی داشته باشیم و من بهعنوان هلالاحمر شاید بگویم فلان کار وظیفه من نیست و وظیفه وزارت بهداشت یا جای دیگر است، اما حتما باید اولویت ما مشکلات داخلی باشد، حتی فراتر از آن هلالاحمر به نهادی تبدیل شده که شاید بتواند برخی از مشکلات را پوشش دهد یا حتی بخشی از فضاهای خالی را پر کند. حتی اگر وظیفه ذاتی این جمعیت نبود، شاید بهتر و مناسبتر باشد که این کار حتما در داخل کشور پوشش داده شود.
قطعا کشورهایی که در سطح بینالمللی فعالیت زیادی دارند، در سطح ملی مشکلات کمتری دارند. به نظر من این مسأله نشانهای از کمفرهنگی نیست و طبیعی است و باید حتما مورد توجه قرار گیرد. این را هم نمیپذیرم که فکر کنید فرهنگ عمومی این طور است. دلیلم این است که ما در مواردی که جمعآوری کمکهای مردمی را برای بحرانهای بینالمللی مطالبه کردیم، با استقبال بسیار گستردهای مواجه شدیم. برای مثال وجوهی که برای سومالی جمعآوری کردیم که هنوز هم از آن محل کمکهایی میکنیم، وجوه قابلتوجهی بود که مردم بهصورت داوطلبانه پرداخت کردند. بنابراین باید گفت نشانههایی وجود دارد که بهرغم اینکه مردم ما با مشکلاتی مواجه هستند، اما وقتی پای موضوع بشردوستانهای وسط باشد، به این مسأله نگاه نمیکنند که مشکل برای فرد ایرانی و مسلمان پیش آمده یا غیرایرانی و غیرمسلمان؛ بلکه نیازمندی در یک جای دنیا به کمک نیاز دارد و هلالاحمر در حال جمعآوری کمک است. بنابراین کمکهای خود را به این جمعیت تقدیم میکنند. من از نزدیک شاهد افرادی بودم که از شرایط مالی مناسبی برخوردار نبودند، اما کمکهایی را به اینجا ارایه میدادند. همچنین علاوه بر جمعیت هلالاحمر، ارگانهای دیگری هم اقدام به جمعآوری کمکهای مردمی میکردند و در کنار یکدیگر مشغول به فعالیت بودیم.
این به این معناست که معتقدید این فرهنگ میان مردم ایران وجود دارد؟
بله؛ تصور من این است که این فرهنگ تا حدود زیادی وجود دارد؛ اولویت ما باید حتما داخلی باشد. چیزی که میتواند بر این فرهنگسازی کمک کند، تأکید بر این نکته است؛ کمکی را برای سومالی جمعآوری کردیم، باید در سومالی هزینه شود. همین الان حتی با وجود اینکه رابطه دیپلماتیک ما دچار مشکل شده، با کمک هلالاحمر سومالی پروژه مقاومسازی در برابر گرسنگی را برای سومالیاییها اجرا میکنیم؛ اعم از سومالیاییهای داخلی سومالی یا آوارگان سومالیایی. در سفر اخیری که به آفریقا داشتم، شاهد مهاجرت بسیاری از سومالیاییها به اتیوپی بودم و حدود ٥٠هزار آواره سومالیایی در اتیوپی مستقر هستند. بنا بر درخواست آنها ما از همین محل به آوارگان سومالیایی کمک میکنیم. درست است که ما این پول را برای گرسنگان جمعآوری کردهایم، اما اگر امروز قحطی در کنیا یا اتیوپی وجود دارد، به خودمان این اجازه را نمیدهیم که از محل کمکهای سومالیایی حتی برای گرسنگان اتیوپی در کشور همسایه کمک کنیم.
یعنی شما این تقید را حتما دارید که چون مردم ایران برای مردم سومالی این کمک را اهدا کردهاند، حتما برای سومالیاییها استفاده شود؟
بله؛ ممکن است سومالیایی در سومالی نباشد، اما ما مقید هستیم که این پول فقط برای یک سومالیایی در جهان هزینه شود. این اجازه و وکالتی است که مردم به ما دادهاند که بنا بر اعتمادی که به ما داشتند، این اجازه را دادند؛ بنابراین ما عملا در هلالاحمر به این موضوع توجه ميکنیم. یا اینکه ما منابعی برای مردم غزه داریم. جالب است بدانیم حتی وقتی ما برای کمک به غزه با مشکل مواجه شدیم، کوتاه نیامدیم، برای نمونه آمبولانسهایی را تهیه کرده بودیم و به کرانه باختری رسیده بود، اما برای رسیدن به غزه متوقف شده بود. با اینکه کرانه باختری هم جزیی از فلسطین است، اما وظیفه خودمان میدانستیم که باید این آمبولانسها به غزه برسد و به هر طریقی که بود توانستیم این کار را انجام دهیم و آن آمبولانسها الان در غزه مشغول به کار هستند.
بنابراین در این خصوص ما خودمان را متعهد میدانیم و حتما در این زمینه باید اقدام کنیم و از این بابت ما این پاسخ را برای این نوع فکر عمومی هم داریم. کما اینکه متقابلا اگر موضوعی برای داخل کشور داشته باشیم، برای مثال سیل و زلزله یا حوادث دیگر تا ریال آخر برای آن موضوع استفاده خواهیم کرد. ما از کمکهایی که برای بم داشتیم، حتی برای سیرجان هم استفاده نکردیم و نمیکنیم و به این هم اندیشیدهايم که اگر بتوانیم با برپایی موزه یا نمایشگاهی این واقعه را زنده نگه داريم، این اقدام را باید در خود بم انجام دهیم.
داستان هزینهکردن جمعیت به چه شکل است؛ اینکه آیا چنین هزینهکردنی درآمدی هم برای جمعیت به دنبال خواهد داشت؟
احداث مرکز درمانی در خارج از کشور میتواند هزینهای برای جمعیت هلالاحمر داشته باشد که این هزینه را باید دولت تأمین کند. واقعیت این است که به جز مرکز ما در دوبی که در مقاطعی و در شرایطی درآمدزا بوده، هیچکدام از مراکز ما در خارج از کشور درآمدزا نیستند و این طور نیست که از محل آن مرکز درآمدی کسب کنیم و در جای دیگر هزینه کنیم. در بهترین شرایط مراکز ما مراکزی هستند که ما به آنها اصطلاح خودگردان را اطلاق میکنیم؛ یعنی کمکی از مرکز دریافت نمیکنند و خودشان هزینههای خود را تأمین میکنند. شاید امروز مرکز غنا و لبنان و دوبی اینگونه باشد. هر آنچه که بیشتر درآمد کسب کنند در جهت حفظ و نگهداری خودشان و توسعه فعالیتها و اقدامات بشردوستانهشان استفاده میشود.
کارهایی که در هر کشور انجام میدهیم، براساس نیازمندیهای آن کشور است. هزینههایی که میگیریم، حداقلهاست و در بسیاری از کشورها کمتر از سطح دولتی آن کشور است. حداکثر هدفی که از لحاظ اقتصادی دنبال میکنیم، خودگردانشدن آنهاست نه درآمدزابودنشان. حتی اگر درآمدزایی هم داشته باشند، صرف هزینه خودشان در آن کشور خواهد شد. لذا از این جهت کاملا فعالیت بشردوستانه انجام میدهند. بنابراین این مسأله که بسیاری از کارهای ما هزینههای خود را کسب میکند، درست است؛ برای مثال مرکز دیالیزی که در بولیوی داریم، هزینههای خود را درمیآورد و اینطور نیست که از بودجه ایران در آنجا هزینه کنیم.
رئیس جمعیت هلالاحمر همیشه تأکید دارند که ما جمعیت سیاسی نیستیم و سیاسی فکر نمیکنیم؛ ولی پس از برجام واکنشها و ارتباطات بینالمللی بسیار بهتر شده است. شما به عنوان معاون بینالملل چقدر این تأثیر را میبینید و به نظر شما چقدر تأثیرگذار بوده است؟
واقعیت این است که ما از آنجا که جمعیت دولتی تلقی نمیشویم و این مسأله بیش از داخل کشور در خارج از کشور پذیرفته شده است، طبیعتا تحتتأثیر مستقیم و سریع این مباحث سیاسی هم قرار نمیگیریم. همان زمان که شاید اوج محرومیتهای ما در سطح بینالمللی بود، بهعنوان جمعیت هلالاحمر ارتباطات خود را با بسیاری از کشورها گسترش دادیم و رفتوآمد داشتیم. گاهی اوقات در بعضی از کشورها به خاطر محدودیتهایی که وجود دارد، وقتی برای کار نهضتی و صلیبسرخی میرفتیم، سفیر ما در آن کشور میگفت شما در دو سال گذشته بالاترین مقامی هستید که به این کشور آمدید و اصرار میکردند که ملاقاتهای دیگری برای من در نظر بگیرند.
بنابراین ما ارتباطات خودمان را حتی با کشورهایی که از لحاظ سیاسی در سطح روابط خوبی نبودیم، در حوزه بشردوستانه داشتیم و داریم. بد نیست که بدانید ما در مقاطعی با نهادی مانند ناتو که طبیعتا ارتباط دیپلماتیک نداریم، ارتباط گرفتیم و به ارتباط ما پاسخ دادند و تسهیلات مورد نیاز ما را فراهم کردند. در بحران لیبی بعد از قذافی ما جزء نخستین کشورهایی بودیم که هواپیمای بشردوستانهمان در لیبی نشست و کمکهای خود را ارایه کرد. در آن مقطع قانون پرواز ممنوع در لیبی حاکم بود و هیچ پروازی نمیتوانست به لیبی برود و ناتو این منطقه را پوشش میداد و با مکاتبهای که بهسادگی از طریق صلیبسرخ با ناتو داشتیم، به ما اجازه پرواز داده شد. یا همچنین ما بهعنوان جمعیت هلالاحمر در بحران اخیر غزه برای نخستینبار با شفافیت کامل یک فروند هواپیمای ٧٤٧ کارگوی جمهوری اسلامی ایران از تهران بلند شد و در قاهره نشست و بیش از ٧٠تن اقلام بشردوستانه را پیاده و از گذرگاه رفح وارد غزه کرد.
بسیاری این کمک به غزه را غیرممکن میدانستند.
بله؛ کاملا روشن و شفاف یکسری از نیازمندیها را از هلالاحمر فلسطین گرفتیم و با هلالاحمر مصر هماهنگ کردیم، بهرغم همه سختیهایی که در دستورالعمل اهدای کمکها آمده بود و حتی گفتند بهتر است این کمکرسانی نشود، اما من گفتم اجازه بدهید ما این کار غیرممکن را انجام دهیم. در امدادونجات نشستیم و این دستورالعمل را مو به مو اجرا کردیم. شرکتهای بیرونی را به کار گرفتیم تا بستهبندیها را طبق دستورالعمل انجام دهیم. به هر حال ما میدانستیم قرار نیست که دولت مصر یکشبه به ما اجازه دهد بهراحتی کمکرسانی کنیم. همکارانی که به آنجا رفتند، گفتند پرواز آنها را در شدیدترین تدابیر امنیتی نشاندند و در فرودگاه بار آن را خالی کردند و دستگاهها و سگهای کشف مواد منفجره آورده بودند و درنهایت متوجه شدند اینها اقلامی است که از قبل اعلام شده بود. با کمک هلالاحمر مصر کامیون گرفته شد و از طریق صحرای سینا با تدابیر مورد نیاز به گذرگاه رفح رسید و وارد سرزمینهای اشغالی و غزه شد و توسط هلالاحمر فلسطین تحویل گرفته شد. این اتفاقات هم از محل کمکهای مردمی رخ داد که جز در هلالاحمر امکان چنین کاری وجود نداشت.
این به این معناست که برجام در این نوع فعالیتهای جمعیت تأثیرگذار نبوده است؟
به هیچ عنوان ما کموبیش این نوع ارتباطات را داشتیم و داریم اما بدون تردید برجام بسیار تأثیرگذار است. شاید ٥٠درصد از کار خود ما بودیم و توانستیم ارتباطات را برقرار کنیم، اما آنها ملاحظات خاص خود را داشتند. میدانستند جمعیت هلالاحمر ایران قابل اعتماد است و کار بشردوستانه انجام میدهد؛ اما آنها هم باید در درون کشور خودشان به مقاماتشان توضیحاتی بدهند ولي با برجام این مشکلات حل شد و حتی قبل از برجام و با آمدن دولت معتدل ایران این فضاها باز شد.
ما امروزه از کشورهایی که قبلا ملاحظاتی داشتند، میهمانانی داریم. در اجلاسی که در خدمت شما هستیم، شرکتکنندگانی از آمریکا و سوییس حضور دارند. صلیبسرخ نروژ، سوئد، فنلاند و کشورهای دیگر در نوبت آمدن به ایران هستند. صلیبسرخ کانادا در آبانماه به ایران خواهد آمد. وقتی درهای ایران بسته است، ما نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که آنها هم حضور داشته باشند. با سیاستی که با موضوع برجام ایجاد شده، بسیاری از دیوارهای تخیلی و توهمی فرو ریخته شده است و اساسا فکر میکنم هر کدام از این کشورها که به ایران میآیند، نگاهشان به ایران متفاوت میشود. آنچه که رسانههای بینالمللی تبلیغ میکنند، بسیار متفاوت است. اساسا هر چیز کوچکی از بحث حجاب خانمها تا ترافیک و شهر و... به صورت سیاهنمایی تبلیغ میشود؛ با آمدن آنها این نگاه تغییر میکند. این افراد سفیرهای ما در جهان هستند. به هر حال ما در سطح بینالمللی نیازمند این رفتوآمدها هستیم. با این ارتباطات پروژه ایرانهراسی شکست خورد و کسی نگران رفتوآمد ایران نیست، بلکه مشتاق هستند و صفهای انتظار شکل گرفته است.
به نظر شما کاندیدا شدن جمعیت هلالاحمر در اجلاسها و نشستها در نگرش مثبت جامعه جهانی تا چه حد موثر بوده است؛ این امر کمکی برای رأیآوردن در انتخابات آبانماه داشته ست؟
واقعیت این است که مجموعه اقداماتی که در سطح بینالمللی انجام دادیم و میدهیم، متوقف بر این حضور نبود. اینها روند طبیعی فعالیت بینالمللی ما بود. هزینهای هم برای این موضوع به صورت جداگانه نداشتیم. حتی انتظار ما بهعنوان بینالملل از ریاست جمعیت، فعالیت مضاعفی بوده و هست و از ایشان میخواهیم که خیلی بیشتر از اینها حضور بینالمللی داشته باشند. من در جایی به ایشان گفتم اگر ما به این موضوع ورود پیدا کنیم، کارهای ملی را برای مدتی واگذار کنیم و به سمت کارهای بینالمللی برویم، رقبای ما این کار را کردهاند. برای نمونه دوره قبل دوستانی که در این زمینه فعال بودند، تا جایی که خبردار شدیم چون نمیتوانستند با خطوط عادی بینالمللی حرکت کنند، هواپیما چارتر میکردند تا در حدود دو هفته از ٢٠کشور بازدید کنند. به نوعی یک کار و کمپین جدی است. درست است که این جمعیت به صورت داوطلبانه است، اما به دستآوردن این موقعیت در سطح بینالمللی کار آسانی نیست. در برخی از کشورها خود دولتها حامی این جمعیتها بودند. ما جمعیتی هستیم که در سطح داخلی وظایف ملی برعهده داریم. رئیس هلالاحمر الزاما نمیتوانست در این موضوعات کمکاری کند. بسیاری از سفرهایی که تدارک میدیدیم در آخرین لحظات کنسل میشد. من به رئیس هلالاحمر گفتم شما باید ٥٠هفته سال را طوری تقسیمبندی کنید که یک هفته در ایران اجلاس برگزار کنیم و میزبان چند کشور باشیم و هفته دیگر خارج از کشور باشیم و در آنجا هم از چند کشور بازدید به عمل بیاوریم و باید ما به این موضوعات توجه بیشتری داشته باشیم.
یعنی کار جداگانهای را برای کسب نايبرئیسی انجام ندادهاید؟
تاکنون بهرغم اینکه در این دیدارها گفتوگوهایی داشتیم، در این خصوص کمتر کار فوقالعادهای انجام دادهایم اما رقبای ما این کارها را انجام میدهند. برای نمونه صلیبسرخ آلمان که میخواهد کاندیدای نایبرئیسي از اروپا شود، هیچ جلسه بینالمللی را از دست نمیدهد. حتی در کنفرانس اسلام و حقوق بشردوستانه در قم شرکت کرد و این فرصت را از دست نداد. ما هم به سهم خودمان کارهایی انجام دادهایم، اما شاید هزینه اضافهای نکردهایم و برنامه فوقالعادهای نداشتیم. تا جایی که توانستیم در دیدارها و برنامههای مختلف این موضوع را مطرح کردیم. تقریبا کشوری نیست که این موضوع را نداند. حداقل این موضوع را به ١٩٠کشور و به چهار زبان عربی، فرانسه، اسپانیا و انگلیسی ارسال کردیم و با توجه به جدولی که داریم، میدانیم از چه کشورهایی رأی داریم و از چه کشورهایی نداریم. همچنین باید روی چه کشورهایی کار کنیم. در تمام این دیدارها جمعیتهای ملی که قویتر هستند، از حضور ایران استقبال میکنند. هلالاحمر ایران را از لحاظ تکنیکی و فنی بهعنوان جمعیت برتر میشناسند و از اینکه چنین توانی در سطح حاکمیتیشان قرار بگیرد، استقبال میکنند؛ اما کشورهای ضعیفتر منتظر هستند که در این مسیر کمکهایی را دریافت کنند و توانمندی خود را افزایش دهند.
یعنی این موارد در جلب آرا قطعا تأثیرگذار هستند؟
این مسائل متوقف بر این موضوعات نیست، اما در دورههای گذشته مشاهده کردیم، کشورهای اهداکننده توانستند شانس بیشتری داشته باشند. ما سعی کردیم کمکهایی را که داشتیم به نحوی مدیریت کنیم تا بتوانیم این بهره را در کنار آن ببریم. شاید سالهای ٢٠١٠ و ٢٠١١ وقتی منابع ما اجازه میداد، کمکهای بیشتری را متقبل شدیم. در سال ٢٠١١ با توجه به کمکهایی که به قحطی شاخ آفریقا داشته باشیم، جزء ٢٥ کشور اهداکننده دنیا قرار گرفتیم؛ اما با وجود محدودیتهایی که به ما حاکم شد از آن شرایط فاصله گرفتیم. در کمکها بیشتر سعی کردیم از منابع خودمان استفاده کنیم تا به تولید ملی خودمان هم کمکی کرده باشیم.
هزینهای که رفتوآمد این میهمانان به ایران دارد، چطور؟
بسیاری از کشورها وقتی به ایران میآیند هزینههای خودشان را میدهند. بنابراین بسیاری از این رفتوآمدها نهتنها هزینهای به ما متحمل نمیکند، بلکه درآمدزا هم خواهد بود. در عین حال کشورهایی هستند که برای رفتوآمدهای خود به کمک نیاز دارند و ما عمدتا هزینههای داخلی آنها را تا حدودی تأمین میکنیم. ما در این حوزه با بسیاری از نهادهای دیگر فرق داریم. بعضی از کنفرانسهای بینالمللی که برگزار میشود، تمام هزینههای شرکتکنندگان را متقبل میشوند، اما عموما کفه بیشتر هزینههاي ما به سمت کشورهای شرکتکننده است و حتی از آنها بابت یکسری خدمات هزینههایی هم دریافت میشود؛ اما مطمئن هستیم که منافع این رفتوآمدها برای جمهوری اسلامی ایران و جمعیت هلال بیشتر خواهد بود.
بهترین راه برای معرفی ایران را چه چیزی میدانید؟
بهترین راه برای معرفی خودمان آوردن این افراد به ایران است. ما هر قدر هم که به این کشورها برویم و خودمان را به آنها معرفی کنیم، به اندازه زمانی که به ایران سفر میکنند، موفق نیستیم. وقتی به ایران میآیند امدادونجات، نساجی، جوانان و داوطلبان ما را میبینند خیلی تأثیر بیشتری دارد تا اینکه ما برویم و خودمان را معرفی کنیم. ما امروز موقعیت خوبی داریم، در سطح داخلی جمعیت هلالاحمر توانسته میان مردم وجهه خوبی داشته باشد. در بعد خارجی هم به هر حال تسلطی که رئیس جمعیت به زبان انگلیسی دارد، حتی روابط شخصی و دوستانهای که با بسیاری از روسا و مدیران جمعیتهای ملی دارد، بسیار شانس خوبی برای ماست.
و درنهایت فکر میکنيد موفق خواهیم شد؟
نباید این را فراموش کرد که شرایط ما میتوانست سختتر از این باشد، در همین آسیا و اقیانوسیه، کشورهایی مانند استرالیا، نیوزلند و ژاپن هستند. میان کشورهای عربی جمعیتهای قوی حضور دارند. اگر ما رقابتی از این دست داشتیم حتی کارمان سختتر هم میشد. یا اندونزی، مالزی و فیلیپین هر کدام ممکن بود رقبایی جدی برای ما باشند. به هر حال کافی بود در غرب آسیا یک رقیب دیگر هم داشته باشیم و این کار ما را سخت میکرد. با این حال این رأی جهانی است و ما تنها از آسیا رأی نمیآوریم، کشورهای آفریقایی رأی دارند که ارتباط نزدیکی با آنها داریم. کشورهای آمریکای لاتین رأی میدهند و آنها هم شرایط خودشان را دارند. برای نايبرئیس فدراسیونشدن عملا نیاز به بیش از ١٠٠رأی است و این راحت نیست و باید بتوانیم رأی اینها را داشته باشیم. شرایط سختی است و ما دوره فشردهای را طی دو ماه آینده داریم. با بسیاری از کشورها بهصورت مستقیم و غیرمستقیم ارتباطات خودمان را داریم، در جنوب آفریقا ١٠کشور هستند که با کلیدیترین آنها ارتباطات خوبی داریم، آنها هم جلسات خودشان را دارند و اگر این حمایت شکل بگیرد شانس ما افزایش پیدا میکند.
در فرصت باقیمانده تا آبانماه چه برنامههایی خواهید داشت؟
کارهای عادی و جاری خودمان را داریم، کار زیادی را خاص این موضوع انجام ندادهایم، همیشه تلاش میکنیم خودمان را معرفی کنیم، همیشه رفتوآمدهای بینالمللی خودمان را داریم. هنوز هم بسیاری از کنفرانسهای بینالمللی است که شکل میگیرد و ما به دلایل سادهای مانند دوربودن یا هزینهبر بودن شرکت نمیکنیم. با این حال تلاش خودمان را میکنیم. به عنوان مثال هفته آینده هیأت حاکمه است، بسیاری از جمعیتهای ملی در آن حضور دارند و باید حضور پررنگ خودمان را داشته باشیم.
همزمان با آن چند اجلاس بینالمللی است. در اتریش جلسهای در مورد مهاجرت است، در ایتالیا نشست حقوق بشردوستانه است. تقسیم کار کردهایم تا بتوانیم حضور داشته باشیم و رایزنی انجام بدهیم. در هر حال اینها کار عادی ماست و اگر انتخاباتی هم نبود به هر حال ما این کارها را انجام میدادیم. مثلاً در بحث مهاجرت ما یکی از کشورهای مهاجرپذیر دنیا هستیم همیشه دعوت میشدیم و شرکت میکردیم اما حالا که کاندیدا هستیم در حاشیه این نشستها به این موضوع اشاره میکنیم و گفتوگو خواهیم داشت تا بتوانیم نظر کشورها را جلب کنیم.
- 12
- 2










































