چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۵:۲۷ - ۲۰ مهر ۱۳۹۹ کد خبر: ۹۹۰۷۰۱۰۴۰
سایر حوزه های اجتماعی

مرد ٢٥٠ کیلویی روی پاهایش می ایستد؟

مرد250کیلویی,اخبار اجتماعی,خبرهای اجتماعی,جامعه
امیر آسمانی:با تعدادی پزشک و بیمارستان صحبت کردیم تا این که عاقبت دکتر سلیمی پذیرفت بدون احتیاج به بالن زدن در بیمارستان نورافشار مرا جراحی کند. همین یک قدم کافی بود تا مشکلات بعدی هم یکی یکی حل شود، از وارد شدن خیرینی مثل کمیل نظافتی گرفته تا برداشتن موانع بعدی جراحی

 امیر آسمانی، متولد زمستان است و دی ماه امسال چهل وپنج ساله می شود. دوستانش امیرخان صدایش می کنند. بچه هیأتی و پای ثابت تمام مراسم عمومی و مذهبی روستایش،« کوچ حصار قدیم» روستایی در نزدیکی های شهرری. همان جا که به قول خودش مرام و معرفت اهالی اش به تمامی  جهان می ارزد. داستان زندگی امیرخان مثل همه آدم های دیگر تا هفت سال پیش عادی بود تا اینکه در حادثه ای دچار نقص عضو می شود. عقربه های ترازو این روزها وزن او را بیش از ٢٥٠ کیلو نشان می دهد. امیر روزها را می شمارد تا امکانی برای عمل جراحی اش مهیا شود و بتواند زندگی عادی را در پیش بگیرد.

درست است که این روزها حال وروز خوشی ندارد، اما نه توکل بر خدا را یادش میرود ، نه شکر به درگاهش را. می گوید:« هفت سال پیش پیک موتوری یک رستوران بودم، بچه های هیأت برای مناسبات نیمه شعبان برنامه ای داشتند، من هم برای این که سریعتر به جمع دوستان برسم، برای تحویل آخرین سفارش راهی آدرس شدم، اما در جاده« کلحصار» به طرف اسماعیل آباد، نزدیکی های پمپ بنزین تصادف و همان لحظه، درد زیادی در پاهایم احساس کردم. من به بیمارستان منتقل شدم، اما در معاینات اولیه که حدود سه روز کامل به طول کشید، اعلام شد هیچ مشکلی وجود ندارد و فقط دچار کوفتگی شده ام.»

آن روز امیر بیمارستان را به طرف منزل ترک می کند، اما درد او را تا سه ماه رها نمی کند، به طوریکه از شدت درد مجبورمی شود روی پهلوی سمت چپ رو به دیوار بخوابد و با قراردادن آینه مقابل صورتش با افراد پشت سر ارتباط بگیرد:« وضع خیلی بدی بود. اطرافیان فکر می کردند دروغ می گویم، اما درد لحظه ای رهایم نمی کرد. تا این که مجدد به بیمارستان رفتیم و در مراجعه بعدی پزشک اعلام کرد که در همان تصادف لگن سمت راست من دچار شکستگی شده است، اما دیگر کار از کار گذشته بود.» شکستگی لگن و جوش خوردن خودش دیگر رمقی برای راه رفتن عادی امیر نگذاشت، هرچند او تلاش کرد با تکیه بر عصاهایش به زندگی روزمره ادامه دهد؛ البته بدون هیچ شغل و پشتوانه مالی. امیر می گوید:« ادامه شغل پیک موتوری با توجه به عصاها امکانپذیر نبود. مجبور بودم با تشکیل پرونده ازکارافتادگی برای تأمین معاش خانواده از نهادهای حمایتی کمک بگیرم که این کار هم با هزارو یک مشکل به سرانجام رسید، به طوری که مجموع درآمد من در ماه با احتساب مستمری کمیته امداد ، یارانه و کمک هزینه معیشتی رقمی معادل ٥٤٠ هزار تومان است و این مبلغ در کنار هزینه های سنگین درمان، دو فرزند، همسر و پدر ازکارافتاده در یک خانه قدیمی هیچ است.»

امیر درحالی برای ما درددل می کند که این روزها حجم شمکش به بزرگ ترین حد ممکن رسیده و هفته هاست برای انجام عمل جراحی و رهایی از این وضعیت در بیمارستان نورافشار بستری است. او ادامه می دهد:« مهرماه سال گذشته با تپش قلب و علایم دیگر که راه نفس کشیدن را بر من سخت کرده بود، به بیمارستان مراجعه کردم. پزشکان سکته قلبی تشخیص دادند و گفتند باید آنژیوگرافی شوم.»

خنده تلخی می کند و می گوید:« با هزار دردسر هزینه ٧- ٦ میلیون تومانی آنژیو را با ٣ میلیون و ٥٠٠ هزار تومان انجام دادیم، به امید اینکه بخش عمده این هزینه را از نهادهای حمایتی خواهیم گرفتیم. این درحالی است که متأسفانه فقط ٣٠٠ هزار تومان از ما حمایت کردند، مبلغی که پول داروهای مرا هم شامل نمی شد.»

تکرار سکته قلبی به فاصله کمتر از یک ماه مشکلات امیر را دوچندان می کند، به طوریکه آنژیو دوباره و دغدغه هزینه های سنگین درمان او را نگران تر از قبل می کند:« بعد از سکته قلبی دوم، وضع سلامتی ام وارد فاز جدیدی شد. توده ای سفت زیر شکمم احساس کردم. اول جدی نگرفتم، اما وقتی دیدم هر روز شکمم بزرگ و بزرگ تر می شود، به بیمارستان مراجعه کردم. حتی سونوگرافی و تکه برداری هم انجام شد، اما تشخیص پزشکان آب آوردن شکم بود و تجویزشان بستری برای خالی کردن این آب. چاره ای جز بستری شدن نداشتم، اما درست در شرایطی که کرونا (corona) شیوع پیدا کرده بود و به توصیه پزشکان با توجه به حجم بالای بیماران کرونایی در بیمارستان فیروزگر و بهارلو، تا اردیبهشت این کار را به تعویق انداختم. بماند که زندگی با این شکم و مشکلاتش چه مصائبی را پیش روی من قرار داده بود. از گیرکردن در دستشویی قدیمی خانه گرفته تا زمین خوردن میان حیاط و کمک همه همسایه ها برای انتقالم به داخل خانه. بعد از اردیبهشت به واسطه یکی از همسایه ها سونوگرافی را به یکی از پزشکان ماهر به نام دکتر فروغی نشان دادیم و ایشان تشخیص دادند ورم شکم به علت آب آوردن نیست، بلکه ریزش چربی های بدن بعد از سکته دوم علت این امر است و باید هر چه سریع تر حتی با وجود ریسک مرگ، تن به عمل جراحی دهم.»

کمپینی برای کمک به امیرخان

امیر خودش را برای جراحی آماده می کند، اما این تازه شروع ماجراست، چراکه با توجه به بیماری قلبی باید قبل از جراحی بالن می زد و در مرحله بعد، پزشکی که قبول می کرد او را جراحی کند، دغدغه بعدی اش بود:« با چندین پزشک و بیمارستان صحبت کردیم تا اینکه سرانجام دکتر سلیمی پذیرفت بدون نیاز به بالن زدن در بیمارستان نورافشار مرا جراحی کند. همین یک قدم کافی بود تا مشکلات بعدی هم یکی یکی حل شود، از ورود خیرینی مثل کمیل نظافتی گرفته تا برداشتن موانع بعدی جراحی.»

حجت الاسلام والمسلمین کمیل نظافتی که امیر در هر کلامش از او تقدیر و برایش دعای خیر می کند، خیلی اتفاقی با او آشنا شده است:« آن روز که با امیر خان آشنا شدم برای پیگیری پرونده پیوند کلیه بنده خدایی به بیمارستان بقیه الله رفته بودم. از آنجا برای سرکشی به وضع بانوی سرپرست خانواری به کرج رفتم. یکی از دوستان روحانی ام عکس امیرخان را نشانم داد و گفت این بنده خدا به کمک نیاز دارد. بلافاصله از کرج به شهرری رفتم و وقتی وضع او را دیدم، قول دادم برای سلامتی اش هر کاری که از دستم برمی آید انجام دهم.»

نظافتی وقتی وضع امیر را می بیند، از دوستان دیگرش دعوت می کند تا پای کار بیایند و کمپینی را تشکیل می دهد تا با جمع آوری ٣٠ میلیون تومان هزینه های مورد نیاز برای جراحی امیر را تأمین کنند.

ماجرای تخت٦٥ میلیونی!

در سایه لطف خدا و حمایت خیرین، امیر در بیمارستان نورافشار بستری می شود، اما ٢٤ ساعت بعد از بستری اعلام می شود برای جراحی او تختی نیاز است که بتواند وزنش را تحمل کند. تأمین این تخت که بتواند حداکثر ٣٠٠ کیلو وزن را تحمل کند به ٦٥ میلیون تومان نیاز داشت که آن هم توسط خیرین در صحنه تأمین شد و امیر از خانه به اتاق عمل رفت:« آن روز به اتاق عمل رفتم، اما پزشک وقتی وضع شکمم را دید، ترجیح داد با تأخیر انداختن روز عمل فرصت دوباره ای به کوچک ترشدن حجم شکمم دهد تا جراحی با ریسک کمتری دنبال شود.»

حالا بعد از چند روز شکم امیر خان کوچک تر شده است و او بعد از دو سال می تواند دوباره با کمک عصا روی پاهایش بایستد. سهم دوستان امیر خان در این وضع را نمی شود نادیده گرفت. نام داود از سرزبانش نمی افتد و می گوید مانند دو برادر هستیم، یک روح در دو قالب. داود دستی بر شانه اش می زند و می گوید:« از همان روز نخست تصادف کنار امیر خان بودم، همه بچه های هیأت و روستا دست به دست هم دادند تا روند درمان امیر با کم ترین مشکلی دنبال شود، گلریزان و امیر را راهی بیمارستان کردیم. امیدواریم بعد از تحمل همه این سختی ها جراحی روز یکشنبه با موفقیت انجام شود و دوباره بتوانیم او را روی پاهای خود ببینیم.» عمل جراحی امیر امروز بیستم مهرماه در بیمارستان نورافشار انجام می شود.

shahrvand-newspaper.ir
  • 10
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
شاه نعمت الله ولی شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه ایرانی

تاریخ تولد: ۱۴ ربیع الاول۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

نام های دیگر: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

پیشه: فلسفه و تصوف

مکتب: عارف و تصوف

آثار: شرح لمعات، رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرشید اسماعیلی بیوگرافی فرشید اسماعیلی فوتبالیست جوان ایرانی

تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۷۲

محل تولد: بندرلنگه، هرمزگان، ایران

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک هجومی

باشگاه کنونی: پیکان

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر 

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
آزیتا حاجیان بیوگرافی آزیتا حاجیان بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۱ دی ۱۱۳۶

محل تولد: ملایر

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

تحصیلات: لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر

سال های فعالیت: ۱۳۵۴ تاکنون

ادامه
ویژه سرپوش