توماس باخ، رییس کمیته بینالمللی المپیک از زمانی که قدم به این نهاد گذاشت، اقدامات متفاوتی را نسبت به روسای قبلی IOC انجام داد که در این بین و پس از انجام یک کار مطالعاتی، موضوع برابری جنسیتی در ورزش را مطرح کرد. او در لابلای حرفهایی که برای جا انداختن ایدهاش مطرح کرد، گفت: «کمیته بین المللی المپیک مسوولیت بزرگی در قبال برابری جنسیتی دارد.»
هشتم مارس که به نام «روز جهانی زن» معروف شده، بهانهای است برای حامیان واقعی و غیر واقعی حقوق زنان تا صفحات خود را پر کنند از ضرورت توجه به زنان و بها دادن به آنها. عدهای فرصت دوبارهای پیدا کردهاند برای اینکه خود را در قالب یک ناجی یا حامی معرفی کنند و برخی هم کار را در تبریک گفتن خلاصه کردهاند. برخی سازمانهای بینالمللی دست به کار شدهاند و از تلاشهایی که در حوزه زنان انجام دادهاند، میگویند و در این بین کمیته بینالمللی المپیک، گزارشی کامل ارائه میکند از آنچه در چند سال حضور توماس باخ در IOC انجام شده است. رویهای که ورزش زنان و ضرورت توجه به این بخش را از شعار خارج کرده است.
سالهاست که در تمام دنیا، بخشهای مختلف حرف از توجه به زنان و یکسانسازی شرایط بین زنان و مردان میگویند و در این بین قضاوت در مورد اینکه در ورزش چه اوضاعی وجود دارد، راحتتر است؛ چرا که ورزش یکی از قدرتمندترین سیستمها برای توانمندسازی زنان و دختران است و در عین حال اقداماتی که در آن صورت میگیرد، ملموس است. پس میتوان ذرهبین گذاشت و به دقت گفت که چه روندی طی شده و بعد از یک کار کارشناسی تحلیل کرد که آیا زنان در ورزش به جایگاهی که باید داشته باشند، رسیدهاند؟
اگر همواره افراد بر اساس سلایق درباره وضعیت فعلی زنان حرف زدهاند اما امروز ورزش یک الگوی بینالمللی دارد که متولیان ورزش در کشورهای مختلف راهی ندارند جز اینکه در آن مسیر قدم بردارد، پس همان میتواند معیاری باشد برای قضاوت در مورد اینکه هر کشوری در دنیا در ارتباط با ورزش زنان در چه وضعیتی قرار دارد.
توماس باخ، رییس کمیته بینالمللی المپیک (IOC) از زمانی که قدم به این نهاد گذاشت، اقدامات متفاوتی را نسبت به روسای قبلی IOC انجام داد که در این بین و پس از انجام یک کار مطالعاتی، موضوع برابری جنسیتی در ورزش را مطرح کرد. او در لابلای حرفهایی که برای جا انداختن ایدهاش مطرح کرد، گفت: «IOC مسوولیت بزرگی در قبال برابری جنسیتی دارد.»
با این نگاه، دستورالعمل المپیک ۲۰۲۰ (Agenda2020) بهعنوان نقشه راه راهبردی برای جنبش المپیک، بر تعهد و اولویت تعادل جنسیتی تأکید کرد و در نهایت پروژه بینالمللی برابری جنسیت با ۲۵ توصیه در ماه مارس ۲۰۱۸ راه اندازی شد. بر اساس گزارشی که روی خروجی سایت کمیته بینالمللی المپیک قرار گرفته، هدف از این پروژه «ارائه یک رویکرد مبتنی بر راه حل برای دستیابی به برابری جنسیتی در زمینه بازی است، و نه بعد از آن.»
برخلاف همه طرحها و ایدههای قبلی، در همین یک خطی که از هدف این پروژه دیده میشود، به یک عبارت میرسیم؛ «ارائه یک رویکرد مبتنی بر راه حل». IOC خود را ملزم به ارائه راه حل کرده و در همین راستا است که تغییراتی را در اوزان رشتههای المپیکی مثل وزنهبرداری و کشتی میبینیم و در مقابل میبینیم که شرایط طوری چیده میشود تا تعداد زنان افزایش یابد. آنچه در المپیک جوانان بوینس آیرس هم اتفاق افتاد، دقیقا مبتنی بر همین نگاه بود طوری که تعداد ورزشکاران دختر و پسر شرکتکننده برابر بود. توماس باخ در مصاحبههای مختلف تاکید کرده که المپیک هم در همین مسیر قدم برمیدارد و در سالهای آینده باید شرایط ۵۰- ۵۰ رعایت شود و تعداد ورزشکاران زن برابر شود. در پستهای مدیریتی ورزش هم تاکید بر همین است اما این ایده هنوز راه طولانی در پیش دارد. در همین راستا و با وجود مدت زمان کمی که از اجرای رسمی این طرح گذشته، بسیاری از سهامداران جنبش المپیک نیز طرحهای قابل توجهی در مسیر برابری جنسیتی ارائه و اجرا کردهاند تا دختران و زنان سراسر جهان دسترسی بیشتری برای شرکت در ورزش داشته باشند اما هنوز چالشهایی وجود دارد.
راهی که کمیته بینالمللی المپیک در پیش گرفته، فعلا در قالب توصیه، برنامههای تشویقی، تغییر اوزان و ایجاد الزام از این طریق برای کشورهاست و همین روشها به معنای ضرورت قدم برداشتن کشورهای مختلف در مسیر IOC است؛ نگاهی که در کمیته ملی المپیک ایران هم به وجود آمده است اما آیا زمینه برای رسیدن به آنچه مطلوب کمیته بینالمللی المپیک است، فراهم شده؟ رضا صالحی امیری، رییس کمیته ملی المپیک با اشاره به آنچه در بازیهای آسیایی و در کاروان ایران اتفاق افتاد، از بالابردن تعداد بانوان اعزامی به رویدادهای بینالمللی از جمله بازیهای آسیایی میگوید. پیشبینی او این است که ورزش ایران برای بازیهای آسیایی دو دوره بعد باید به شرایط ۵۰-۵۰ (۵۰ درصد بانوان و ۵۰ درصد مردان) در ترکیب کاروان ایران برسد اما در اینجا هم مثل بخش بینالمللی چالشهایی وجود دارد.
با وجود اینکه زنان ایران توانسته اند افتخارات زیادی را کسب کرده و توانایی خود را ثابت کنند و حتی در برخی رشته ها نگاه دنیا را به سمت خود جلب کنند اما نباید این را نادیده بگیریم که سالها زنان در ورزش ( اکثر رشته ها)، شهروند دوم محسوب شدهاند و حالا اگر قرار است این فاصله جبران شود، باید برای چند سال هم که شده، توجه ویژهای به این بخش صورت گیرد.
دیگر زمان این گذشته که با انتخاب یک پرچمدار زن، بخواهیم به همه دنیا بگوییم «در کشور ما به زنان توجه ویژهای میشود.» اینکه یک بانو جلوی کاروان ایران در المپیک حرکت کند و از ۶۰ ورزشکار حاضر در ترکیب، کمتر از یک ششم را زنان تشکیل بدهند، به خوبی نشاندهنده وضعیت زنان و میزان توجه به آنها در هر کشوری است و یک پرچمدار خانم نمیتواند همه این خلا را به تنهایی پر کند. این خلا زمانی پر میشود که آنقدر فرصت رقابت برای زنان فراهم شده باشد تا آنها نیز بتوانند در رقابتهای انتخابی المپیک با اقتدار شرکت کنند و سهمیه المپیک بگیرند.
نه اینکه این حرکتهای نمادین نباید انجام شوند، چراکه در IOC هم اقداماتی از این دست برای مطرح کردن بیشتر زنان دیده میشود اما توانمندسازی زنان ورزشکار مهمتر از هر اقدامی است که به تنهایی و صرفا با اعمال نظر از سوی کمیته ملی المپیک انجام نمیشود.
کمیته بینالمللی المپیک برای رسیدن به آنچه میخواهد چندین IOC ممبر را درگیر کرده و الزاماتی را برای فدراسیونهای جهانی ایجاد کرده است تا قوانین را تغییر دهند؛ الگویی که میتوان در کشور پیادهاش کرد. اگر قرار است بر تعداد بانوان و البته کیفیت حضورشان در یک رویداد بینالمللی افزوده شود، باید همه فدراسیونها به کمک بیایند و برای بانوان هم برنامه ویژهای داشته باشند مثل فدراسیونهای ووشو، تیراندازی یا تکواندو. نه اینکه برخی از فدراسیون های دیگر صرفا هر زمانی که میخواهند با بانوان شو اجرا کنند، پای کار بیایند.
اگر میبینند به راحتی، حق بانوان در لیگهای کشوری خورده میشود و باشگاهها به قراردادهای ۵۰۰ هزارتومانی و یک میلیون تومانی هم پایبند نیستند، فدراسیون موظف است قوانین را طوری تنظیم کند که با خاطی برخورد کند، نه اینکه حمایتش کند. اگر قرار است اردویی گذاشته شود، باید تلاش کند که کیفیت اردوها را یکسان کند و اگر قرار است بلیتی برای سفری گرفته شود، باید زنان و مردان یکی دیده شوند. تا زمانی که در همین موارد جزیی تغییری صورت نگیرد، اتفاق خاصی نمیافتد و همه چیز در حد حرف میماند. اجرای الگوی کمیته بینالمللی المپیک در ایران و سایر کشورها، چیز پیچیدهای نیست فقط باید اراده محکمی برای اجرایش وجود داشته باشد که گویا این اراده در کمیته ملی المپیک به وجود آمده است.
البته این موضوع (ورزش زنان) آنقدر گسترده است که روزهای زیادی میتوان دربارهاش نوشت و در این مطلب به بهانه روز جهانی زن، فقط مروری کردیم بر یک الگوی بینالمللی و اینکه باید همان الگو در کشور پیاده شود اما یک نکته را هم نباید نادیده گرفت. اینکه زنان بنشینند و صرفا منتظر این باشند که به واسطه جنسیتشان صاحب حقوقی شوند، یک آسیب جدی است و در نهایت ورزش را دچار مشکل میکند و حتما باید برای زنان هم استانداردهایی تعریف شود که در این مورد هم نمونه جهانیاش وجود دارد. چالش دیگری که میتواند در این مسیر وجود داشته باشد، تفکیک جنسیتی است.
اجرای این الگو به این معنا است که مردان و زنان، در کنار هم باید برای توانمندسازی زنان تلاش کنند و اینکه در ساختار مدیریتی به دنبال تفکیک جنسیتی باشیم، اتفاق خاصی را رقم نمیزند. پس با چند اقدام و با دوری از «شوآف» میتوان برای رقابت زنان ورزشکار در یک سطح بینالمللی قدمهای بیشتری نسبت به قبل برداشت و شرایطی را فراهم کرد تا زنان ایران بیشتر از گذشته فرصت افتخارآفرینی داشته باشند. بعد از فرصت دادن است که میتوان انتظار داشت زنان و مردان در فضایی برابر رقابت کنند و در نهایت هر کسی که شایستهتر است، فارغ از جنسیتش، سهم بیشتری به خود اختصاص دهد.
آزاده پیراکوه
- 17
- 5