پنجشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳
۱۶:۵۸ - ۲۹ مرداد ۱۴۰۱ کد خبر: ۱۴۰۱۰۵۲۹۱۸
چهره ها در سینما و تلویزیون

بررسی مواضع اخیر وزارت ارشاد در برخورد با هنرمندان/ این کادر کوچک می‌شود؟

بررسی مواضع اخیر وزارت ارشاد در برخورد با هنرمندان,ممنوع الکاری بازیگران

روزنامه شرق نوشت: «اسامی هنرمندانی که احتمالا دچار ممنوع‌الکاری می‌شوند، اعلام خواهد شد و وضعیت سینماگرانی که در ماجرای بیانیه مربوط به خوزستان و حاشیه‌های جشنواره کن دچار مشکل شدند، مشخص می‌شود». این بخشی از صحبت‌های اخیر محمد خزاعی، رئیس سازمان سینمایی، درباره موضوعی است که چند ماهی است بسیاری از سینماگران را نگران کرده. کلید این ماجرا از جشنواره فیلم کن زده شد. زمانی که اعلام شد فیلم‌های ایرانی برای حضور در جشنواره‌های خارجی به پروانه نمایشی مجزا نیاز دارند و فیلم‌هایی که از این قانون تبعیت نکنند، با مشکلاتی روبه‌رو خواهند شد و علاوه‌بر‌آن کنش هنرمندان حاضر در جشنواره‌های خارجی نیز رصد می‌شود.

محمد خزاعی مدتی قبل در پاسخ به سؤال ایسنا درباره وضعیت برخی فیلم‌های توقیفی و فعالیت سینماگرانی که گفته می‌شود ممنوع‌الکار شده‌اند و در صحبت اخیر محمدمهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی هم به آن اشاره شده بود، بیان کرد: «آقای وزیر در صحبت‌های خود شخص خاصی را نام نبردند و گفتند اگر کسی ممنوع‌الکار شده باشد، عطف بماسبق نمی‌شود؛ یعنی فیلم‌هایی که در گذشته بازی کرده‌اند، دچار مشکل نمی‌شوند. اینکه رسانه‌ها این حرف‌ها را به سمت و سوی یک بازیگر یا کارگردان ببرند و تحلیلی داشته باشند، مسئله دیگری است. با این حال برای یک‌سری از دوستان درباره بیانیه ۱۷۰ نفر (در حوادث خوزستان) و برای یک‌سری دیگر هم درباره جشنواره کن مشکلاتی به وجود آمده که ما درباره بیانیه ۱۷۰ نفر گفتیم این جریان به سازمان سینمایی مربوط نیست. از ما درخواست کردند، ما هم از دوستان (امضاکنندگان) درخواست کردیم که اگر بیانیه را نخوانده بودند یا اطلاعی نداشتند، به طور رسمی اعلام کنند که دچار مشکلات عدیده نشوند؛ ولی اینکه از میان سایر دوستان چه کسانی ممنوع‌الکارند یا دچار مشکلاتی هستند تا آخر هفته آینده به‌صورت شفاف اعلام می‌شود».

او در بخشی از صحبت‌هایش به چرایی دریافت پروانه نمایش خارجی اشاره کرد و گفت: «در صورت نداشتن پروانه نمایش خارجی دو روایت از یک فیلم وجود خواهد داشت که یکی در بازارهای خارجی ارائه می‌شود و دیگری هم در داخل. معمولا این ماجرا به قاچاق فیلم کمک می‌کند؛ چرا‌که در سال‌های گذشته سه نوع پروانه نمایش حرفه‌ای سینمایی، خارجی و نمایش خانگی داشتیم که تعدد اینها باعث می‌شد مردم دنبال نسخه اصلاح‌نشده باشند و این باعث قاچاق فیلم می‌شد؛ بنابراین تلاش می‌کنیم براساس قانون عمل کنیم. محدودیت‌های ما کاملا شفاف است که در چارچوب خانواده و اخلاق قرار دارند. در‌این‌باره لیستی در سازمان سینمایی مدون شده که شوراهای پروانه ساخت براساس‌آن اقدام می‌کنند و شامل مواردی است که به تخریب خانواده و موارد اخلاقی برمی‌گردد. اینها بر‌اساس آنچه به طور شفاف در قانون مطرح شده، انتخاب شده‌اند. بابت کاری که در‌این‌باره انجام دادیم، خیلی‌ها تشکر می‌کنند و برای برخی دیگر هم باعث تعجب است که سازمان سینمایی شفاف موارد را مطرح می‌کند. معتقدم ما هیچ‌وقت نباید سینماگرها را دچار مشکل کنیم، شاید بعضی‌ها در مرحله اول از این اقدام خوش‌شان نیاید؛ ولی حداقل این است که سرمایه‌گذار و نویسنده و تهیه‌کننده می‌دانند ملزم به رعایت چه بایدها و نبایدهایی هستند. در این زمینه، مسائل اخلاقی و خانوادگی قطعا جزء دغدغه‌های ماست که البته سینماگران هم نسبت به آن دغدغه داشتند؛ مثل افزایش مصرف دخانیات در خانم‌ها یا چگونگی روابط». صحبت‌های اخیر محمد خزاعی واکنش بسیاری میان هنرمندان داشت.

مانی حقیقی که با فیلم اخیرش «تفریق» در جشنواره تورنتو حاضر خواهد بود، درباره صحبت‌های اخیر رئیس سازمان سینمایی نوشت: «از قول شما و درباره فیلم «برادران لیلا» ساخته آقای سعید روستایی در خبرها آمده بود که از نظر شما توقیف این فیلم «به سازمان سینمایی ارتباطی ندارد» و مشکل «رفتار غیرقانونی» آقای روستایی است. در ادامه سخنان‌تان فرموده‌اید که اگر آقای روستایی مثل مانی حقیقی «که همین الان در بازار بین‌المللی شرکت دارند، برای دریافت پروانه نمایش اقدام می‌کردند، مشکلی به وجود نمی‌آمد». از آنجایی که نام مرا در این بحث به میان آورده‌اید،‌ لازم می‌دانم نکاتی را برای روشن‌شدن مواضعم با شما در میان بگذارم: مقوله «اصلاحیه»، دربست و بدون هیچ بحثی، مقوله‌ای غلط و غیرقابل قبول است. هنرمند یک کشور آزاد حق دارد بدون مداخله دولت، به شکل شفاف و رودررو، مردم مملکتش را مخاطب قرار بدهد، حرفش را بزند و واکنش مخاطبانش را مشاهده کند. در شرایط فعلی متأسفانه این اصل اساسی مطلقا فراموش شده و جای خود را به مذاکرات غیرشفاف پشت پرده و چانه‌زنی‌های جانکاه برای کم و زیادکردن «اصلاحیه»هایی داده که اغلب کاملا سلیقه‌ای و دلبخواهی و ناعادلانه اعمال می‌شوند. از نظر من، چیزی که  «غیرمتعارف» و «هنجارشکن» است، خود ماهیت مقوله «اصلاحیه» است،‌ نه حق‌جویی فیلم‌ساز در برابر آن. در غیاب این حق بدیهی و واضح، مخالفت محکم و سازش‌ناپذیر یک فیلم‌ساز با اصلاحیه‌های شورای پروانه نمایش حق اوست. اصلاحیه‌های شورای پروانه نمایش نه‌تنها آیات آسمانی نیستند؛ ‌بلکه اغلب حاکی از سوءتفاهم‌های عمیق و وحشت بی‌دلیل اعضای شورا از مضامین فیلم مورد بحث‌اند. به همین دلیل است که بخش عمده این اصلاحیه‌ها اغلب مورد بحث قرار می‌گیرند و حتی گاهی، به درستی، پس گرفته می‌شوند. اینکه فیلم‌سازی تصمیم بگیرد هر جا دلش بخواهد، اعلام کند با سانسور و قلع و قمع فیلمش مخالف است نه تنها گناه نیست،‌ بلکه حاکی از شرف اوست. یادآوری می‌کنم که سینمای کشور را فیلم‌سازها می‌سازند و اعلام موضع آنها در قبال فیلم‌هایشان و دفاع آنها از انسجام آثارشان، جای تقدیر دارد، نه سرزنش. اینکه لحن این سخنان با روحیات شما سازگار نیست بی‌شک مشکل فیلم‌ساز نیست و نمی‌تواند مستمسکی برای شماتت او به حساب بیاید. در مقیاس جهانی، چیزی که خارج از عرف و غیرقابل قبول است توقیف یک فیلم به خاطر ابراز نظرهای آزادانه سازنده‌اش است. مورد آخری که مایلم توجه شما را به آن جلب کنم سیاست تفرقه‌افکنی میان فیلم‌سازان است به نیت اعمال مواضع‌ سازمان سینمایی بر آنها. فیلم «تفریق» متعلق به سینمای «اجتماعی» به معنای رایج آن نیست و بدیهی است که مضامینی که مطرح می‌کند از فضای فیلم «برادران لیلا» دور است. به همین دلیل، طبیعی است که‌ روال اخذ پروانه نمایش را با سهولتی نسبی طی کرده است. این به‌هیچ‌وجه به آن معنا نیست که حمایت من و همکاران دیگرم از حقوق همه فیلم‌سازها برای اکران فیلم‌شان، بدون هر گونه دخل و تصرف از جانب سازمان سینمایی، کاسته یا خدشه‌دار شده باشد. بدیهی است اگر بنا باشد سمت و سویی را برای حمایت و همبستگی انتخاب کنم، دستم را دور گردن همکاران عزیزم حلقه می‌کنم. امیدوارم تمام کوشش خود را برای حل مشکلات عدیده سازمان سینمایی به کار بگیرید و مسئولیت خود را در اصلاح رفتار قهری وزارت ارشاد با هنرمندان از یاد نبرید».

رخشان بنی‌اعتماد نیز در «سینماسینما» نوشت: «هنرمندِ بی‌اعتنا به شرایط جامعه، هنرمند نیست. ممنوع‌الکارکردن هنرمندان سینما و تئاتر، اعلام ‌شده و نشده، برای ارعاب همه اهالی فرهنگ و هنر است تا چشم بر اتفاقات پیرامون ببندند. گروگرفتنِ حق مسلم کار و بیان، به ازای سکوت و انفعال در برابر فشار و تنگنا و رنجی که در این دوران بر مردمان تحمیل شده، رسم دولتمردی نیست!».

اما محمدمهدی عسگرپور تهیه‌کننده و کارگردان از زاویه دیگری به چالش‌های اخیر سینمای ایران اشاره کرد و به «شرق» گفت: «وقتی به اتفاقات جاری سینما نگاه می‌کنیم، در یک سو نهاد حاکمیتی را که قاعدتا وزارت ارشاد متولی آن است، می‌بینیم و در سویی دیگر نهاد صنفی و ضلع سومی، یا همان همکاران ما که در سینما اشتغال و حضور دارند. هرچند دو مورد آخر در برخی از دوره‌ها و مقاطع کاملا یکی می‌شوند و گاهی هم این همبستگی اتفاق نمی‌افتد. در برخی از دوره‌ها اساسا نهادهای حاکمیتی و مدیران دولتی تلاش می‌کردند با نهادهای دیگری که درخصوص سینما سوءتفاهمی ایجاد می‌شد که البته مواردی از این دست کم هم نبوده، با رایزنی به تفاهم برسند. در طول سه دهه اخیر وقتی به خاطرات مدیران سابق ارشاد هم رجوع می‌کنیم، از این دست موارد زیاد می‌بینیم که سهم زیادی از وقتشان را درگیر حل و رفع سوءتفاهم‌های نهادهای دیگر با مجموعه سینما بوده‌اند و تلاش شده که به هر حال فضا برای فعالیت‌های سینمایی به گونه‌ای طراحی شود که بخش قابل توجهی از همکاران ما امکان کارکردن و اشتغال داشته باشند. از جمله بخشی از سینما را فعالانی تشکیل می‌دهند که چندان با موضوع و محتوا سروکار جدی ندارند و به تعبیری بدنه فنی‌تری هستند و البته بخشی از آن همکاران هم این موضوع درموردشان شکل دیگری دارد که عمدتا نویسندگان، کارگردانان و تهیه‌کنندگان هستند و دارای نظرات و دیدگاه‌هایی هستند که گاهی اوقات توسط نهادهای حاکمیتی تحمل نمی‌شود و متأسفانه طی سال‌های اخیر دایره تحمل این نهادها تغییر و به شدت کاهش پیدا کرده است. حداقل می‌توان گفت از ۱۲، ۱۳ سال پیش به این طرف روز به روز این دایره محتوا تنگ‌تر شده و بسیاری از این نهادها حجم حضورشان در سینما زیاد‌تر شده است».

او در بخش دیگری از صحبت‌هایش درباره مدیران دولتی سینما گفت: «چیزی که امروز با آن مواجه هستیم، مجموعه مدیرانی در حوزه دولتی سینماست که تقریبا نسبت به کاری که می‌خواهند انجام بدهند تسلط کافی ندارند، بینش و دیدگاه خاصی هم ندارند. به همین دلیل هم نمی‌توانند بر اساس تئوری‌هایی مبتلابه روز سینما اظهارنظر کنند که شما متوجه نوع نگاه خاصی در آنها شوید که قبلا در سینما تجربه نشده یا برخی از موضوعات جدید را طوری برای شما باز کنند که احساس کنید آنها اهل مطالعه و به‌روزشدن هستند، به نظرم تقریبا چنین چیزی دیگر در مجموعه مدیریت سینما طی این چند سال وجود نداشته است. بنابراین ما با مجموعه‌ای از مدیرانی مواجه هستیم که نمی‌توانند دو جمله هم راجع به مسائل سینمای خودمان هم

 اظهار نظر کنند و آن چیزی که مرتب تکرار می‌کنند، طبیعتا مقدار زیادی شعار و آرزو است و نه چشم‌انداز و برنامه برای وصول به آنها! یعنی بعد از گذشت سال‌ها از انقلاب اسلامی سال ۵۷ باید به مرحله‌ای رسیده باشیم که این شعارها و آرزوها جنبه عملی و عینی پیدا کند. مثلا اگر درباره سینمای آرمانی و اخلاق‌گرا صحبت می‌کنیم، باید جریانی هم شکل بگیرد که مصداق صحبت‌هایمان روشن و مشخص باشد. نه اینکه بدون عملکرد مشخصی، توهمات تئوری‌های نخ‌نماشده و در حد شعار را تحویل مخاطبانمان بدهیم».

کارگردان فیلم «قدمگاه» ادامه داد: «در چنین مدیریتی که از نظر من تسلط و ایده مشخص و البته برخی دیگر از فاکتورهای مدیریت را ندارد، چیزی که باقی می‌ماند مجری است. به این دلیل که چنین ترکیب مدیریتی‌ای در کلان می‌تواند قابل پیش‌بینی باشد و قطعا مدل برخورد با موضوعات متعدد سینما از جانب آنها نیز کاملا پیش‌بینی‌پذیر است. اما به نظرم نکته کلیدی در امر سینما، نهاد صنفی است. ما سینماگران باید این سؤال را از خودمان بپرسیم که د‌رحال‌حاضر با چه چیزی مواجهیم؟ با چگونه جریان صنفی روبه‌رو هستیم که هر‌از‌گاهی درمورد بعضی از مسائل سینما ممکن است اظهارنظر کند و در برخی موارد کلیدی سکوت پیشه می‌کند. وظیفه و مأموریت نهاد صنفی رصد و پایش مناسبات شغلی است و در برابر هر‌گونه وضعیتی باید موضع‌گیری داشته باشد تا بتواند از حقوق حقه اعضایش دفاع کند. پس از این مرحله داشتن نقشه و برنامه برای بهبود مناسبات شغلی سینماست و بکوشد با رایزنی با نهادهای متکثر حاکمیت و اقناع افکار عمومی در تنظیم قانون و ضوابط سینما مؤثر و فعال شود تا از این مسیر به پیشرفت سینما و تعالی سینماگران کمک کند. مباحثی مثل بیمه تکمیلی سینماگران که از مسائل جاری امروز است پیش‌ترها در نتیجه کوشش مداوم همکاران صنف، عملیاتی شده است. نهاد صنفی برای تحقق مأموریت و اهدافش جز رصد مناسبات شغلی، رایزنی مداوم با حاکمیت و آگاهی‌بخشی افکار عمومی ابزار دیگری ندارد. اما وضعیت امروز خانه سینما به‌گونه‌ای است که انگار توان دفاع‌کردن از اهالی سینما را ندارد و نمی‌تواند با نهادهایی که در‌حال‌حاضر نقش آمرانه پیدا کرده‌اند، وارد گفت‌وگو شود و در‌نهایت برای موقعیت اهالی سینما و سینما به‌مثابه فرهنگ قابل‌اتکا‌تر باشد. نباید به اینجایی برسیم که همه‌چیز چون خانه‌ای روی آب باشد به گونه‌ای که به هر موضوعی چه در سطح داخلی و چه بین‌المللی می‌رسیم، بر اثر بی‌کفایتی و نبود دانش و تجربه کافی تبدیل به یک بحران شود».

عسگرپور ادامه داد: «پرسش من این است که اساسا نهاد صنفی چه کاری انجام می‌دهد؟ آیا باید صرفا نقش تسهیل‌کننده اجرای اوامر وزارت ارشاد را داشته باشد؟ گاهی اوقات این موقعیت خطا را با سکوت یا با بی‌عملی یا حتی با انفعال تسهیل می‌کنیم. اگر قرار است این نقش را داشته باشیم، بی‌شک باید منتظر این هم باشیم که ضلع سوم که خود هنرمندان هستند، برای دفاع از کیانشان وارد ماجرا شوند. این فرمولی نیست که من آن را کشف کرده باشم. سیر طبیعی امر است که اگر ضلع اول کار خودش را درست انجام ندهد و ضلع دوم دچار انفعال باشد، ضلع سوم کارش را خودش انجام می‌دهد، حالا هرکسی به طریق خودش؛ یعنی یکی با نوشتن نامه، دیگری با رفتن یا نرفتن به جشنواره داخلی یا خارجی. مسئله من امروز نه ضلع اول یعنی نهاد حاکمیتی است و نه ضلع آخر که هنرمندان هستند؛ چرا‌که به اعتقاد من هنرمندان در این میانه، راه خودشان را ناگزیر و به‌طور طبیعی پیدا می‌کنند. بنابراین ما الان با این موقعیت مواجه هستیم که هر نوع رفتاری در حوزه سینما را می‌توانیم طبیعی بدانیم. مثلا وزارت ارشاد تصمیم می‌گیرد به‌طور غیر‌قانونی فعالیت برخی از سینماگران را ممنوع کند، اگر نهاد صنفی از کنار این ماجرا عافیت‌طلبانه عبور کند، می‌توانیم بگوییم این هم طبیعی شده است و اگر فیلم‌ساز یا هر‌کدام از همکاران ما در برخورد با این موضوعات متقابلا اظهار‌نظر یا عملی انجام بدهند هم طبیعی است و این یک زیست‌بوم جدید است که حتما تبعات خودش را خواهد داشت! باید به این نکته توجه کرد، مواردی که امروز با آن مواجه هستیم و در دوره‌های دیگر غیرطبیعی به نظر می‌آمده، امروز آن‌چنان واقعیت پیدا کرده که طبیعی جلوه می‌کند. در‌واقع به دلیل همان ویژگی‌هایی که در مورد مدیریت دولتی فعلی اشاره کردم، هر چیزی می‌تواند اتفاق بیفتد که قبلا به‌شدت دور از ذهن بوده؛ مثل همین بحث ممنوعیت فعالیت‌کردن هنرمندان که حتما  آغاز یک شیوه غیرقانونی است.

  • 17
  • 6
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
سوگل خلیق بیوگرافی سوگل خلیق بازیگر جوان سینمای ایران

تاریخ تولد: ۱۶ آبان ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

آغاز فعالیت: ۱۳۸۷ تاکنون

تحصیلات: لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر تهران

ادامه
شیگرو میاموتو سفری به دنیای بازی های ویدیویی با شیگرو میاموتو

تاریخ تولد: ۱۶ نوامبر ۱۹۵۲

محل تولد: سونوبه، کیوتو، ژاپن 

ملیت: ژاپنی

حرفه: طراح بازی های کامپیوتری و نینتندو 

تحصیلات: کالج هنر کانازاوا

ادامه
عین القضات همدانی زندگینامه عین القضات همدانی عارف و شاعر قرن ششم هجری

تاریخ تولد: سال ۴۹۲ هجری قمری

محل تولد: همدان، ایران

حرفه: حکیم، نویسنده، شاعر، مفسر قرآن، محدث و فقیه

مدت عمر: ۳۳ سال

درگذشت: در ششم جمادی‌الثانی سال ۵۲۵ هجری قمری

ادامه
اسماعیل محرابی بیوگرافی اسماعیل محرابی؛ بازیگر قدیمی سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۵ فروردین ۱۳۲۳

محل تولد: تنکابن، مازندران

حرفه: بازیگر سینما و تلویزیون

شروع فعالیت: ۱۳۴۵ تاکنون

تحصیلات: لیسانس تئاتر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش