یکشنبه ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۷:۴۹ - ۳۱ خرداد ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۳۰۷۹۰۸
هنرهای تجسمی

دوسالانه ونیز ٢٠١٧

ژرمن‌ها گوی سبقت را ربودند

 اخبار هنرهای تجسمی,خبرهای هنرهای تجسمی,هنرهای تجسمی,ونیز ٢٠١٧

از آغاز قدیمی‌ترین دوسالانه هنر جهان در ونیز، ١۲٠ سال می‌گذرد. این دوسالانه هر سال یک تم یا موضوع دارد که بیشتر اوقات هنرمندان و گردانندگان آن را رعایت می‌کنند. این برنامه همواره در دو بخش پاویون‌های ملی و نمایشگاه‌ها برگزار می‌شود. موضوع امسال دوسالانه ونیز «زنده‌باد هنر» (Viva Arte Viva) است و درواقع اعلام می‌کند که دست‌آخر هنر راه‌حل نهایی است. بخش اصلی پاویون‌های ملی در منطقه جیاردینی است که کشورهایی مانند انگلستان و ایالات متحده در آن عمارتی ثابت دارند. کشورهایی که در این منطقه ساختمانی ندارند، هر دوسال یک‌بار در سطح شهر ونیز ساختمان‌هایی را بنا به بودجه خود اجاره می‌کنند.

 

 آرسناله محل برگزاری نمایشگاه‌های کیوریت‌شده است، اما برخی کشورها مانند ترکیه، امارات، مکزیک و آرژانتین توانسته‌اند پاویون خود را در آنجا برپا کنند. پاویون ایران در پلاتزو دونا دل رز دور از آرسناله و جیاردینی با یک اثر چیدمان از بیژن بصیری، هنرمند ایرانی ساکن ایتالیا و با کیوریتوری مجید ملانوروزی برپا بود.  مهم‌ترین جوایزی که در دوسالانه هنر ونیز به شرکت‌کنندگان داده می‌شود، شیر طلایی بهترین هنرمند، بهترین پاویون ملی و جایزه یک عمر دستاورد هنری است که امسال به کارولی شیمان، نماد هنر فمینیستی، داده شد. شیر طلایی بهترین هنرمند را فرانز ارهالد والتر آلمانی از آن خود کرد و جایزه بهترین پاویون ملی را هم آلمانی‌ها با پرفورمنسی تأثیرگذار به خانه بردند.  در این گزارش نگاهی می‌اندازیم به برخی از بهترین پاویون‌های ملی.

 

روسیه: تئاتر جهانی

پاویون روسیه که از عمر آن صد سال می‌گذرد، همواره از پشتیبانی مالی بسیاری برخوردار است و همیشه یکی از بهترین پاویون‌های ملی در دوسالانه ونیز بوده؛ هرچند به‌ندرت جایزه‌ای به آن داده می‌شود.  امسال روسیه با سه چیدمان شرکت کرده بود. عنوان کلی پاویون از سفرنامه‌ای هلندی گرفته شده بود که در آن نویسنده پس از سفر به نقاط مختلف جهان، نقشه‌ای ترسیم می‌کند که در آن به‌جای جغرافیای طبیعی، جغرافیای سیاسی جهان را نشان می‌دهد.  «تغییر صحنه» نام نخستین چیدمان روسیه بود. در این چیدمان عروسک‌هایی پلاستیکی در سایزهای ١۵ تا ۵٠ سانتی‌متری روی یک سطح قرار گرفته بودند. برخی از آنها شکل معمول انسان و برخی دیگر شکل‌هایی بسیار ناهنجار دارند و از مرد و زن و کوچک و بزرگ میانشان دیده می‌شود که در کنار هم ایستاده‌اند.

 

اما همه بازیگران این داستان در کنار زیبایی، به‌نوعی کاری در رابطه با مرگ و کشتار انجام می‌دهند. از افرادی که رژه می‌روند تا کسانی که جلیقه انتحاری بسته‌اند تا فرماندهان، همه در کسب‌وکار کشتن هستند. بالای سر این افراد نیز پهپادها و هواپیماها می‌چرخند و یک عقاب امپریال که ظاهرا طعنه‌ای به عقاب نمادین آمریکاست روی سر همه، بر این داستان شاهد است. گویی او از بالا این افراد را که انگار همه به‌نوعی در حال گردآوری اطلاعات و کارهایی در رابطه با مرگ هستند، کنترل می‌کند. این یک گزارش از وضعیت سیاسی جهان از دیدگاه هنرمند است.  چیدمان دوم روسیه با نام «محتوای بلوکه» به بخش دوزخ در کمدی الهی دانته اشاره دارد؛ جایی که درباره افرادی حرف زده می‌شود که به‌خاطر گناهانشان در مرحله‌ای از دوزخ در یخ گرفتار می‌شوند. هنرمند این داستان را با آنچه در جهان دیجیتالی امروز می‌گذرد ترکیب کرده بود. از دیدگاه او در جهان دیجیتال نیز ما کسانی که از دید ما گناهانی دیجیتالی مرتکب شده‌اند را تنبیه می‌کنیم و به دوزخ بلوکه‌ها یا اسپم spam می‌فرستیم.  این چیدمان در اصل انسان‌هایی بودند که در جداره‌هایی مانند یخ ‌گیر کرده بودند و بیننده تنها می‌توانست بخش کوچکی از بدنشان را ببیند. در هنگام ورود اپلیکیشنی به افراد معرفی می‌شود که بسیار آسان می‌توان آن را دانلود کرد. اگر با این اپلیکیشن گوشی موبایل خود را روبه‌روی این اثر بگیریم می‌توانیم بدن کامل افراد را که در این بند گرفتار آمده‌اند ببینیم. درواقع جهان دیجیتال می‌تواند انسان‌ها را در دوزخ خود گرفتار کند و می‌تواند آنها را از آن جهنم بیرون بکشد.

 

انگلستان: دیوانگی

پاویون انگلستان را مجسمه‌هایی فراگرفته که انگار قرار بوده شبیه به اجزای معماری مانند ستون و پله و... باشند، اما شکلی غریب، مسخره و هولناک دارند؛ یک نوع مجسمه‌سازی که انتزاعی نیست، اما شکلی از معماری بیماری‌زده را به مخاطب نشان می‌دهد که جای ما را تنگ کرده است و حسی از مزاحمت ایجاد می‌کند. آثار فلیدا بارلو مجسمه‌هایی ضدزیبایی‌شناسی هستند و بیننده را تشویق می‌کنند که برداشت خودش را از مجسمه‌سازی و اثر هنری شکل دهد. نشان می‌دهد که حتی بدون زیبایی‌شناسی با این آثاری که آرامش ذهنی ما را به‌هم می‌زنند و مانند تصویرهایی هستند که در کابوس می‌بینیم باز هم می‌توانیم با اثر هنری ارتباطی عجیب برقرار کنیم. این مجسمه‌سازی که مانند عنوان اثر چیزی شبیه به دیوانگی است، با تضادها و ناهمگونی‌های بسیار، بیرون و درون پاویون انگلستان را پر کرده است و نوعی گوتیک بی‌سلیقه و حس نفرین‌شدگی را از این ساختمان پخش می‌کند.

 

ایالات متحده آمریکا: فردا روزی دیگر است

مارک برادفورد آمریکایی در پنج گالری پاویون ملی ایالات متحده، افسانه‌ها را با تاریخچه بحران‌های آمریکا درمی‌آمیزد. «فردا روزی دیگر است» داستان چندلایه‌ای است که تجربه‌های شخصی هنرمند را با تاریخ اجتماعی درهم می‌بافد. از دیدگاه هنرمند، جهان امروز بازآفرینی گذشته و جهان باستان و درواقع داستان انسان‌هاست که به روایت‌های افسانه‌ای تبدیل شده است. نقاشی‌ها و مجسمه‌های برادفورد با تأکید بر انتزاع و متریالی غریب در کنار ویدئویی قرار گرفتند که درباره سیاست در جهان امروز حرف‌هایی دارد.  پاویون آمریکا پر از مجسمه‌هایی است که انگار از در‌ودیوار ساختمان رشد کرده‌اند و آن‌قدر فضا را پر کرده‌اند که بینندگان مجبور می‌شوند برای گذر از کنارشان راه خود را کج کنند و دور آثار بچرخند و این به خودی‌خود آثار را در تعامل با مخاطب قرار می‌دهد. درواقع آثار، بیننده را وادار به واکنش می‌کنند. این مجسمه‌ها و نقاشی‌ها همه‌جای پاویون را فراگرفته‌اند، اما آنچه در این میان خودنمایی می‌کند، توده‌ای متورم است که مانند تبخال یا زگیلی زشت و دردناک از سقف بیرون زده و بینندگان در مقابل حجم عظیمش که استعاره‌ای از سقوط ساختار و قدرت اجتماعی است، کوچک، خرد و کم‌توان می‌شوند.  این آثار اوج روند هنری برادفورد هستند که در نهایت به بازنمایی شرایط ایالات متحده رسیده‌اند، اما موضوعی که در آنها مطرح می‌شود به آمریکا محدود نیست. این آثار درباره همه کسانی حرف می‌زنند که می‌خواهند در جهان پیچیده امروز ثبات و جای پای محکمی برای خود پیدا کنند.

 

کره‌جنوبی: موازنه

به‌سوی پاویون کره‌جنوبی که می‌رویم، چیدمانی ساخته‌شده از نوارهای نئون روی سقف ساختمان خودنمایی می‌کنند. انگار که از دل لاس‌وگاس بیرون کشیده شده‌ و با طراحی‌های شرقی آمیخته شده باشند. موضوع کار، زرق‌وبرق زننده کاپیتالیسم جهانی‌شده است. اثر کودی چوآ، هنرمند شناخته‌شده کره‌ای، بینندگان را برای آنچه داخل پاویون خواهند دید آماده می‌کند.  در داخل پاویون هنرمندی که ١٠ سال از چوآ کوچک‌تر است، وان لی، ویدئویی را نشان می‌دهد که در آن او برای گردآوری یک میز صبحانه کره‌ای با متریال کره‌ای مجبور می‌شود شمار زیادی از کشورهای خاور دور را از چین تا ویتنام بگردد.  اما اثری که جان پاویون است با عنوان «آقای کاف و مجموعه تاریخ کره» مطرح است. در این اثر، لی مجموعه شخصی خبرنگاری با نام آقای کاف را نشان می‌دهد که از یک بازار مکاره به قیمت ۵٠ دلار خریداری شده است. این مجموعه پر است از مدارک حکومتی و قطعات بریده‌شده روزنامه.  در بخش دیگر پاویون، چیدمان دیگری از لی با عنوان «زمان مناسب» دیده می‌شود. هنرمند از صدها نفر پرسیده است که برای گذاشتن یک وعده غذا روی میز چندساعت باید کار کنند. بیش از ۶٠٠ ساعت با توجه به پاسخ‌های این افراد تنظیم شده‌اند و در کنار هم با سرعت‌های گوناگون می‌چرخند. در کنار هرکدام از ساعت‌ها، نام، تاریخ تولد، ملیت و شغل آمده است.

 

آلمان: فاوست

آلمانی‌ها با پرفورمنسی بسیار تأثیرگذار توانستند شیر طلایی بهترین پاویون ملی را مال خود کنند. آن ایموف این اثر را با طعنه‌ای به کتاب دکتر فاوست با ترکیبی از یک چیدمان شیشه‌ای و شماری بازیگر جوان برگزار کرد. پرفورمنس یک‌ساعت‌ونیم طول می‌کشد و روزی چندبار در ساعت‌هایی مشخص اجرا می‌شود.  در آغاز پرفورمنس دو سگ دوبرمن از جایی رها می‌شوند و با سرعت به سویی می‌دوند، اما بعد بی‌هدف در اطراف پاویون پرسه می‌زنند. سگ‌هایی که نماد قدرت و خطر هستند، درواقع بدون هیچ فایده‌ای، تنها و بی‌کار دور خود می‌چرخند. بازیگران هم مانند این سگ‌ها بی‌هدف و راکد هستند و پرسه می‌زنند.

 

هنگامی که بینندگان وارد پاویون می‌شوند روی یک سطح شیشه‌ای گام برمی‌دارند که از زمین بالاتر است. اگر به زیر پای خود نگاه کنند، افراد جوانی را می‌بینند که زیر شیشه‌ها زندگی می‌کنند. درست مانند حیوانات در قفس، این افراد زیر شیشه‌ها و در نقاط نامأنوسی از پاویون پرسه می‌زنند، بدون اینکه با هم ارتباطی داشته باشند یا حسی از همدردی میانشان باشد. درست مانند جانوران در قفس بی‌هدف و تنها در گوشه‌هایی عجیب از این قفس کز می‌کنند تا شاید لحظه‌ای حس دربندبودن را فراموش کنند. گاه یکی از آنها آواز محزونی می‌خواند که حس تنهایی و رکود را در دل بینندگان دوچندان می‌کند.  نکته مهم این است که این جوانان هرجا که می‌روند باز هم دیده می‌شوند؛ اشاره‌ای به جهان امروز ما که شبکه‌های اجتماعی کنترل امنیتی و فضای ظاهرا باز، نکبت و تنهایی ما را برای همه آشکار کرده است.  این جوانان بی‌قرار و ناآرام اما بی‌هدف هستند. انگار قرن‌هاست که در انتظار چیزی نشسته‌اند. حتی هنگامی که چند نفر از آنها رها می‌شوند و به بیرون از پاویون می‌روند باز هم مانند سگ‌ها بی‌هدف پرسه می‌زنند. انگار نمی‌دانند با این آزادی چه کار باید بکنند.

 

 آن ایموف هنگام گرفتن جایزه اشاره کرد که هدفش از نشان‌دادن تنهایی و برزخ این جوانان، نشان‌دادن وضعیت اقلیت‌ها در جوامع است و ابراز امیدواری کرد که شاید این اثر باعث شود که بیداری‌اي در بیننده در مقابل اقلیت‌ها صورت بگیرد.  از دیگر آثاری که در بخش نمایشگاه مورد توجه قرار گرفت، اثر «پروژه وصله‌زنی» از لومینگ وی، هنرمند تایوانی ساکن نیویورک، بود که درحالی‌که با بازدید‌کنندگان حرف‌های عادی می‌زد، لباس‌هایشان را با نخ‌های رنگی که از قرقره‌هایی نصب‌شده روی دیوار می‌آمدند وصله می‌زد و پس از آن نخ‌ها را از لباس‌ها جدا نمی‌کرد. پس از چندساعت صدها نخ رنگی از دیوار به میز کشیده شدند که نمادی است از آنچه هنر توانایی ایجادش را دارد: ارتباط میان انسان‌ها.  «کفش‌های ونسان» نیز با اشاره‌ای به تابلو کفش‌های ونگوگ از آثاری بود که مورد ستایش قرار گرفت. این اثر چیدمانی بود از کفش‌هایی که از درونشان گیاه روییده بود. میشل بلازی، آفریننده این اثر، چیدمان جالب دیگری هم داشت: عکس‌هایی که از بالا رویشان آب می‌ریخت و به‌آرامی پوسیده و مواج می‌شدند. انگار که کاغذ در تماس با آب به یاد روزگار چوب‌بودن می‌افتد.  دوسالانه ونیز از عروسک‌های در حال رژه تا گیاهان روییده از کفش‌ها از آثار خوب و بیانیه‌های سیاسی، محیط‌زیستی و اجتماعی خالی نبود. منتقدانی ابراز کردند که این نوع برخورد با مسائل جهانی در دوسالانه ونیز به‌نوعی از سر بازکردن مشکلات است. انگار که هنر معاصر وظیفه دارد بیانیه‌ای در برابر مشکلات جهانی صادر کند و درست مانند سازمان‌های بین‌المللی بدون هیچ عملی تنها حرف می‌زند، اما عده‌ای هم بیداری دوسالانه و هنرمندانش را نسبت به مسائل روز جهان و مشکلات انسانی و طبیعی ستایش کردند و امیدوارانه به نقش هنر در روابط میان انسان‌ها می‌نگرند.  دوسالانه ونیز تا نوامبر امسال در شهر ونیز ایتالیا ادامه خواهد داشت.

 

 

 

 

 

  • 9
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
مینا ساداتی بیوگرافی مینا ساداتی بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۱۰ آذر ۱۳۶۰

محل تولد: کاشان، ایران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون

تحصیلات: فوق لیسانس گرافیک از دانشگاه هنرهای زیبای تهران

آغاز فعالیت: ۱۳۸۶ تاکنون

ادامه
شاه نعمت الله ولی شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه ایرانی

تاریخ تولد: ۱۴ ربیع الاول۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

نام های دیگر: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

پیشه: فلسفه و تصوف

مکتب: عارف و تصوف

آثار: شرح لمعات، رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرشید اسماعیلی بیوگرافی فرشید اسماعیلی فوتبالیست جوان ایرانی

تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۷۲

محل تولد: بندرلنگه، هرمزگان، ایران

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک هجومی

باشگاه کنونی: پیکان

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر 

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش