
تبلور هنر دینی یکی از نمودهای زندگی بشری است، چراکه دین برای جهت دادن به زندگی است و به واقع همان زندگی است؛ الهام بخش و هدایتگر زندگی است و هنر نیز عین زندگی است بنابراین دین و هنر هر دو بخشی از زندگی انسان هستند و پرداختن به مفاهیم دینی برای هنرمندان ضرورت دارد و ضرورتش این است که انسان در هر دورهای از زندگی خودش و همچنین مخاطبان هنری ما همچنان به معرفت پیرامون ائمه اطهار(ع) محتاج هستند و چه بهتر که هنرمندان به این مسائل بپردازند.
یکی از جلوههای هنر دینی هم پرداختن به پیامبر(ص)، معصومین و ائمه اطهار(ع) است. به همین دلیل در آثار بسیاری از هنرمندان دیده میشود که هر کدام تعریفی از هنر دینی داده و با رویکردی متفاوت به بزرگان دین پرداختهاند اما در طول عمر هنرهای تجسمی از دیرباز تا امروز، هنرمندان ما به لحاظ کمی و کیفی تا چه حد توانستهاند خالق آثاری در شأن و جایگاه ائمه یا اتفاقات بزرگ تاریخی مثل عاشورا باشند؟
هنرمندان غربی ازجمله پیروان حضرت مسیح (ع)و موسی(ع) تلاشهای بسیار جامعی طی قرنهای متمادی داشتند و هنرمندان بزرگشان آثار بسیار فاخری به سفارش کلیسا خلق کردند و تقریباً همه آنها در تاریخ هنر جهان به ثبت رسیدند.
در کشور ما در حوزه هنر آیینی در سینما و ادبیات طی سالهای اخیر، مخصوصاً پس از انقلاب کارهای مختصر اما قابل توجهی انجام دادند؛ از جمله در حوزه سینما با آثاری آبرومندانه مثل «رستاخیر» آقای درویش یا روز واقعه. اما در حوزه هنرهای تجسمی و رشتهای مثل نقاشی در گذشته آثاری از هنرمندان قهوهخانهای داشتیم که بسیار با ارزش است و به دور از تحریفات و خرافهها و در واقع آثاری هستند یقینی و قطعی و باورمند.
من معتقدم ما در حوزه فعالیت هنرمندان تکیه و قهوهخانه کارهایی انجام دادهایم و آثار قابل توجهی داریم اما اگر بخواهیم وارد بحث قیاس شویم و هنر آیینی خود را با آنچه در غرب و کلیسا اتفاق افتاده بسنجیم به قدری که باید و شاید در این حوزه ما تعداد آثار قابل توجهی به لحاظ کمی نداریم.
در واقع به اندازه معصومیت و مکتوم ماندن غصه و قصه عاشورا ما شاهد کمبود اثر هستیم. با این حال همین میزان غیرت نگارگرها و نقاشان باورمند به فضای فرهنگی و یقینی عاشورا و تکریم و عزتخواهی یاران امام حسین(ع) مخصوصاً آنچنان که در یکی دو دهه اخیر اتفاق افتاده قابل تقدیر است و اتفاقی مبارک.
نکتهای که باید به آن اشاره کنم احداث موزه مبارک امام علی(ع) است که انشاءلله امکان تجلی بیشتری در آینده پیدا خواهد کرد و امروز هم در نقطه آغاز و بازگشایی این موزه چشماندازهای خوبی میتوان برای آن تصور کرد که آثار هنرمندان باورمند به امام حسین و قیامش را در خود جای بدهد. هنوز تصویر اهل بیت بر تابلوهای کسی مثل استاد فرشچیان زیباست و چشمنواز یا کار هنرمندان معاصری که با موضوع هنر انقلابی و دینی دست به قلم بردهاند و این اتفاقات همه در دوران فرهنگی انقلاب به وقوع پیوسته اما همانطور که مطرح شد به نظر میآید از جهت تنوع گفتار، جستار و بیانگری عرصهای چنین وسیع که از حج نیمهکاره امام شروع میشود و به قتلگاه میرسد و اسیری اهل بیت امام و اتفاقات بعد از آن هنوز جای کار بسیاری وجود دارد.
همه این سرفصلها میتواند موضوع خلق آثاری بزرگ باشد. سرفصلی که در کتاب این ملت دینمدار و باورمند به قیام عاشورا همیشه راهگشا بوده و چه در پیروزی انقلاب و چه در دفاع مقدس، چراغ راه بود و جزو ریشههای این ملت است. در حال حاضر هم همه شاهد هستیم که چه شکوهی در کربلا و پیادهروی اربعین اتفاق میافتد.
مسلمانان جهان باید خرسند باشند که قریب به بیست میلیون نفر رهسپار کربلا میشوند و این همان رابطه عاطفی است که در نهضت ترجمه به وجود آمد و اندیشمندان اسلامی باورهایشان را به رخ اندیشه بیزانس کشیدند.
این معرفت و همگنی و رفتار عاشقانه راهپیمایی اربعین سرآغاز نهضت بزرگی است و در این راه دست اندرکاران نهادهای فرهنگی نباید گزینشی عمل کنند. این سفره، سفرهای است برای همه. هنر انقلاب هنری گزینشی نیست و خویشتن فرما و عاشقانه است.
حبیبالله صادقی
- 15
- 5