حسین پاکدل را شاید بهعنوان مجری و تهیهکننده تلویزیون بشناسید و شاید بهعنوان نمایشنامهنویس، کارگردان و بازیگر. انگار این فعالیت در چند عرصه از هنر ویژگی خانواده پاکدل است. همانطور که این روزها مهدی پاکدل بازیگر نمایشگاهی از عکسهایش بهنام «مکث روی سکوت» برگزار کرده است. حسین پاکدل بهعنوان یک هنرمند و البته برادر مهدی پاکدل از این نمایشگاه و ویژگیهایش میگوید.
نمایشــــــــــــــــــگاه «مکــــــث روی ســـــــــــکوت» مجموعــــــــه عکسهایی است که مهدی پاکدل طی ۱۵ سال عکاسی کرده و از بین تعداد زیادی عکس آنها را انتخاب کرده است. من کمکی برای انتخاب عکسها نکردم و دخالتی در نمایشگاه نداشتم فقط یک مخاطب بودم.
مهدی بهعنوان هنرمند در ورودیه نمایشگاهش کلیدی را به مخاطب میدهد و آن کلید پرواز است. مرغانی که پرواز میکنند براساس قصه مرغان سهروردی. در حقیقت به ما پرواز و ارتفاع گرفتن را یادآوری میکند. در تمام عکسها در ارتفاعی حضور دارید و چشماندازی را میبینید که فقط در ارتفاع معنی میدهد و احساس میکنید در حال پرواز هستید و از فراز آسمان به هستی نگاه میکنید. به کوهها و دریا و مناظر. اگر قصه مرغان سهروردی را بخوانید متوجه میشوید که در گرفتن این عکسها چقدر پرواز منظر نگاه مهدی بوده است.
من تمام عکسهای این نمایشگاه را دوست دارم. هر کدام را از یک منظر. یکی کوه است، یکی دریا، یکی پرنده و یکی مه. هر کدام برای خودشان زیبایی شناسی خاصی دارند. من مجموعه را میبینم و در حقیقت رشد این هنرمند را طی این سالها که وارد وادی هنر شده در این عکسها میبینم. زیبایی شناسی مهدی را در مجموعه آثارش چه آثار نمایشی و چه کارهای دیگر و چه عکسهایش میبینم. به نوعی این نمایشگاه نمادی از مسیری است که مهدی این سالها طی کرده است.
یک هنرمند یک شبه هنرمند نمیشود یا با رفتن به دانشگاه و فارغالتحصیل شدن هنرمند نمیشود. این هنر و زیبایی شناسی در وجود هنرمند به ودیعه گذاشته شده است. گاهی یک نفر این ودیعه را در وجود خودش کشف و پالایش میکند و گاهی برای یک نفر شرایط یا خودش یا عافیت طلبی باعث میشود این را در وجود خودش خفه کند و به آن جلوه ندهد. هنرمند در طی مسیر به آن چیزی که هست تبدیل میشود.
بر اثر گذر زمان است که دیگران متوجه هنر هنرمند میشوند یا هنرمند خودش جلوههایی از آفرینش را در اثر هنری خودش نشان میدهد و ترجمه میکند به چیزی که من و شما میتوانیم ببینیم.
نام نمایشگاه یعنی «مکث روی سکوت» کاملاً با آنچه در عکسها میبینیم همخوانی دارد. در ارتفاع که میروید به سکوت و آرامش میرسید. وقتی بالای کوه میروید متوجه میشوید از بالای کوه سکوت غریبی بر هستی حاکم است. اگر امکان سفر به کرات دیگر و خارج از جو برایمان وجود داشته باشد میبینیم چه سکوت وهم انگیزی آنجا حاکم است. اگر میتوانستیم جای پرندهها باشیم میدیدیم چه سکوتی حاکم است. حتی در تهران شلوغ وقتی بالای برج میلاد میروید با اینکه وهم شهر شما را میگیرد سکوت را میشنوید. سکوتی که صدا دارد ولی وقتی ارتفاع میگیرید و به جایی مثل بالای کوه میروید دیگر هیچ چیز این سکوت را نمیتواند بشکند.
شبیه سکوت برف. وقتی صبح بیدار میشوید و میبینید شهر پر از برف است و عجب سکوتی همه جا را فراگرفته است.
بخشندگی یک هنرمند را در وجود مهدی میبینم. نه به معنای اینکه کاری را به رایگان ببخشد. بخشندگی به معنای اینکه زیبایی شناسی و چیزی را که از آن لذت میبرد با دیگران تقسیم میکند.
این موهبتی است که بسیاری از هنرمندان دارند. ذوق و شوق و تمام وجوه خودش را در اثر میریزد و هبه میکند به مخاطبین خودش. مهدی این ویژگی را دارد.
ممکن است برگزاری نمایشگاه هزینه زیادی ببرد و حتی اگر با قیمت خیلی خوب تابلوها را بفروشند باز چندان جوابگوی زحماتی که کشیده شده نباشد اما آن چیزی که هنرمند را اقناع میکند حسی است که میتواند تمام دلمشغولیهای خودش را با دیگران سهیم شود. هنر زمانی معنی میدهد که آن را با دیگران سهیم شوید و الا یک فیلمساز اگر در تنهایی خودش فیلم بسازد یا شاعری شعری هرچقدر زیبا بگوید ولی زیر خاک مدفون کند به درد نمیخورد. هنر باید تجلی پیدا کند. جلوه باید پیدا کند و هرچقدر زیباتر جلوه کند تأثیر بیشتری دارد. من تصور میکنم مهدی در این زمینه بسیار موفق است و توانسته نمایشگاهی در کلاس بسیار متشخص و به قول نوشته اول نمایشگاهش باشکوه از طبیعت در معرض دید ما قرار دهد.
من مهدی پاکدل را یک هنرمند و آرتیست میبینم. مهدی در رشته گرافیک تحصیل کرده و در دورانی که پوسترهای تئاتر جلوه عرصه هنر نمایش را نمایندگی میکردند و ویترین تئاتر بودند در تئاتر شهر پوستر طراحی میکرد و در زیبایی شناسی پیش برنده هنر تجسمی تئاتر بسیار نقش داشت. مجموعه پوسترهایی که مهدی با همکاری یحیی پاکدل، برادرزاده اش، کار کرد بسیار درخشان هستند.
جدای از این در کاتالوگهایی که طراحی میکردند و مهدی بهعنوان مدیر هنری حضور داشت بسیار توانست به زیبایی شناسی هنر نمایش کمک کند. ما در هنر اذهان را تربیت میکنیم. از طریق چشم و گوش و احساس. هرچقدر بتوانیم مخاطبان خودمان را تربیت کنیم که اصوات خوب بشنوند تربیت میشوند آثار درخشان بشنوند و دیگر آثاری که یک شبه خلق میشود و کپی و شوخی و خارج از قواعد موسیقایی هستند گوش نمیدهند. این در هنر نمایش، عکاسی و پوستر و مظاهر کلان هنر هم صادق است.
وقتی کسی هنرمند باشد با نگاه هنری و ذوق هنریاش میرود سراغ رشتههای مختلف. مهدی در موسیقی یک مخاطب است ولی میدانم اگر قرار باشد در عرصه موسیقی فعالیت کند سعی میکند به قلههای مختص خودش ورود کند. اگر بخواهد دم دستی باشد اصلاً سراغش نمیرود.
شاید مهدی پاکدل را بهعنوان بازیگر بشناسید اما اکنون میبینید که او ۱۵ عکس به نمایش میگذارد که اعجاب برانگیز هستند. نه اینکه چون مهدی برادرم است این را بگویم که اگر برادرم هم نبود همین را میگفتم. این نگاه آرتیستیک ما را به حیرت میاندازد.
در عکس دریا ماهیگیری را میبینید که انگار وسط دریا عبادت میکند. زیباست واقعاً. خلق یا ثبت این لحظه کار بسیار سختی است و راحت نیست. یک عکس ممکن است در یک کلیک ثبت شود ولی باید عقبهای داشته باشد. باید تاریخی بر هنرمند گذشته باشد تا این عکس به این شکل ثبت شود.
- 10
- 2