سه شنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۴
۱۳:۰۰ - ۲۵ آذر ۱۴۰۴ کد خبر: ۱۴۰۴۰۹۱۶۸۴
فیلم و سینمای جهان

فیلم «کریستی»؛ سیدنی سوئینی پرقدرت پا به رینگ می‌گذارد

فیلم کریستی,سیدنی سوئینی

دیجی کالا | سیدنی سوئنینی، ستاره‌ی بلوند جذابی که به‌خاطر جمهوری‌خواهی‌اش حتی دونالد ترامپ از او تعریف کرد، مدتی است به نماد تضاد فرهنگی/سیاسی در ایالات متحده تبدیل شده است. او که با سریال جوانانه و بی‌پروای «سرخوشی» (Euphoria) به شهرت رسید، چندوقتی است برای تثبیت خود به‌عنوان یک بازیگر درست و درمان، در نقش‌های متفاوتی ظاهر می‌شود؛ از فیلم جنایی «ریلیتی» (Reality) تا «بهشت» (Eden) و فیلم ترسناک «معصوم» (Immaculate) که در آن رستاخیز مسیح را سقط می‌کند، سوئینی دنبال نقش‌هایی است که او را فراتر از کَسیِ سریال «سرخوشی» به چالش بکشند و با اینکه او اجراهای معقولی هم در این نقش‌ها ارائه داده است، اما هالیوود لیبرال به او رحم نمی‌کند؛ حتی به فیلم زندگینامه‌ای جدید سوئینی درباره‌ی بوکسور امریکایی، کریستی مارتین، که همزمان با افتخارات و قهرمانی‌ها در زندگی ورزشی‌اش، در زندگی شخصی‌اش با چالش‌های فراوانی مواجه بوده است. در نقد فیلم «کریستی» بیشتر به داستان تکان‌دهنده‌ی این بوکسور و اجرای تأثیرگذار سوئینی در نقش او می‌پردازم.

نقد فیلم «کریستی»؛ مبارزه در دو رینگ

مسیر حضور زنان در ورزش‌های رزمی هیچ‌وقت هموار نبوده. از میان تمام ورزش‌ها، بوکس یکی از آن‌هایی است که ورود زنان به آن دشواری‌های بیشتری به همراه داشته. اما هیچکدام از این دشواری‌ها مانع کریستی مارتین (سالترز) نشد که دهه‌ی نود پرقدرت پا به رینگ مبارزه گذاشت. کریستی یکی از پیشگامان حضور زنان در بوکس و یکی از اولین زنان ورزشکاری بود که توجه رسانه‌های بزرگ را به خود جلب کرد. او همچنین اولین زنی است که دان کینگ، پروموتر مشهور بوکس در ایالات متحده، با او قرارداد بست. رکورد ۴۹ برد از ۵۹ مسابقه‌ی او بی‌نظیر است و همه‌ی این‌ها برای ساخت یک فیلم هالیوودی خوب براساس زندگی‌اش کفایت می‌کند. اما چالش‌هایی که کریستی در زندگی شخصی خود با آن‌ها دست به گریبان بوده و سپس فائق آمدنش بر آن‌ها، از جریان پیروزی‌های پی‌درپی کریستی هم تأمل‌برانگیزتر است.

زندگی کریستی مارتین، که سال ۲۰۲۱ به منبع الهام مستند نتفلیکس، «ناگفته: معامله با شیطان» (Untold: Deal with the Devil)، تبدیل شد، حالا در فیلم ۲۰۲۵ با اجرای سیدنی سوئینی به پرده‌ی سینما آمده است. داستان فیلم از سال ۱۹۸۹ آغاز می‌شود؛ زمانی که کریستی سالترز (سیدنی سوئینی) هنوز در دبیرستان است، در تیم بسکتبال دختران بازی می‌کند و خانواده‌ی به‌شدت محافظه‌کارش، از جمله مادر همیشه ناراضی‌اش جویس (مریت ویور)، به او شک دارد که نکند از راه به در شود. با این حال، استعدادهای کریستی در رینگ بوکس، توجه مربی جیم مارتین (بن فاستر) را جلب می‌کند؛ مربی ۴۷ساله اول به‌سادگی دخترک را تمرین می‌دهد، بعد مدیر برنامه‌هایش می‌شود و آخرسر برای کنترل کریستی، خود را به‌عنوان معشوق و شوهر به دختر ۲۲ساله تحمیل می‌کند.

کریستی با استعداد خارق‌العاده‌اش در بوکس، همه‌ی رقیبان را کنار می‌زند و با دان کینگ (چاد ال. کولمن) قرارداد می‌بندد. با موفقیت روزافزون کریستی و افزایش درآمدش، جیم رفتار تهاجمی و کنترلگری از خود نشان می‌دهد، پول‌های دخترک را قایم می‌کند، به او کوکائین می‌دهد، مدام از او کار می‌کشد و هرجا که اقتدارش زیر سوال برود، خشونت به خرج می‌دهد.

همزمان که جیم تمام ابعاد زندگی کریستی را به دست می‌گیرد (حتی نمی‌گذارد کریستی موهایش را کوتاه کند، هرجا که می‌خواهد برود و با هرکس که می‌خواهد حرف بزند)، کریستی متوجه می‌شود که هیچ پشت و پناهی ندارد؛ حتی نمی‌تواند از دیوار سرد بی‌احساسی مادرش عبور کند که بیش از سلامت دخترش، به حرف مردم اهمیت می‌دهد و هرگونه عاملیت یا توانایی کریستی را برای خوشحالی از ثمرات کارش انکار می‌کند. کریستی دیگر خودش را نمی‌شناسد؛ چون هویتی که امروز دارد، عملاً ساخته و پرداخته‌ی جیم است.

سیدنی سوئینی بهترین اجرای حرفه‌ای خود را به نمایش می‌گذارد

سیدنی سوئینی هرچه توانسته برای «کریستی» مایه گذاشته است؛ او برای فیلم وزن اضافه کرده و باوجود پس‌زمینه‌اش در ورزش‌های رزمی، چندماهی را به تمرین بوکس گذرانده است. در صحنه‌های داخل رینگ، که تا جای ممکن واقعی فیلمبرداری شده‌اند، سوئینی خود دستکش به دست کرده و مشت می‌زند و مشت می‌خورد. او لباس‌های پرزرق و برق یا آرایش ویژه‌ای ندارد و با پیشرفت فیلم، سرووضع بدتری هم پیدا می‌کند. کریستیِ سوئینی از دختری که به‌خاطر اتاقک شخصی محقرش در پوست خود نمی‌گنجد، به همسری سرخورده و آسیب‌دیده تبدیل می‌شود که حتی ماشین لاکچری صورتی و پیروزی‌های در رینگ هم نمی‌توانند طعم تلخ زندگی با جیم مارتین را از یادش ببرند.

باید به اجرای فاستر هم اشاره کنم که به‌عنوان شخصیت شرور فیلم، خون را در رگ‌هایتان به جوش می‌آورد. فاستر با شکمی بزرگ و غبغی برآمده، بدون آنکه به وادی کاراکترهای کاریکاتورگونه تبدیل شود، یک هرزه، یک آدم مبتذل به تمام‌معنا را بازی می‌کند که به طرز وحشتناکی روان آدم را می‌آزارد. جیم مارتینِ فاستر مثل بختک روی زندگی کریستی می‌افتد، وجود منحوس خود را بر او تحمیل می‌کند و در صحنه‌ی آخر،‌ به طرز وحشتناکی او را به قتل می‌رساند؛ هرچند جیم نمی‌دانست کریستی به این راحتی‌ها تن به مرگ نمی‌دهد.

سوئینی مشخصا می‌خواهد از شخصیت بازیگر بلوند و جذاب خود فاصله بگیرد و برای برجسته کردن جدیتش به عنوان یک بازیگر، زرق و برق‌های معمول را کنار گذاشته است؛ حرکتی که بی‌شباهت به شارلیز ترون در «هیولا» (Monster) یا مارگو رابی در «من، تونیا» (I, Tonya) نیست. این کار برای سوئینی جواب داده که خودش جنوبی است و می‌تواند نقش یک دختر رک‌گو و فروتن را با کمی جسارت و ساده دلی بازی کند؛ اما باوجود داستانی تکان‌دهنده در بطن زندگی کریستی مارتین، عدم نوآوری بصری یا روایی به متن و تصویری کلیشه‌ای و فراموش‌شدنی انجامیده که بستر کافی را برای دیده شدن درخشش سوئینی فراهم نمی‌کنند.

فیلم کریستی,سیدنی سوئینی

دیوید میشد، کارگردان فیلم، عملاً مسیر فیلم‌های زندگینامه‌ای قدیمی را طی و تمام کلیشه‌های دفتر فیلمسازی را در آن پیاده کرده است؛ پیشرفت کریستی در دنیای بوکس تا حد ممکن ساده‌سازی شده و از مونتاژهای اکشن گرفته تا سکانس‌های ممتد تمرین و هوراکشیدن‌های پی‌در‌پی در رینگ، این صحنه‌ها را بارها و بارها دیده‌ایم و این بار پویایی بصری هم وجود ندارد که آن‌ها را از دام تکرار نجات دهد. در کل، فیلم علاقه‌ی کمتری به دستاوردهای ورزشی کریستی دارد و حتی از کاراکترهای فرعی دیگر، به ویژه شخصیت کیتی اوبراین هم بهره‌ی کافی را نمی‌برد که در زندگی کریستی مارتینِ واقعی نقش پررنگی داشته‌اند.

نکات مثبت

درخشش سیدنی سوئینی به ویژه در رینگ

اجرای بن فاستر در نقش کاراکتر نفرت‌انگیز جیم مارتین

پایان‌بندی تکان‌دهنده با تکیه بر کارگردانی بی‌زرق و برق

نکات منفی

تکیه بر کلیشه‌های فیلم‌های ورزشی

از دست رفتن انرژی روایت در یک‌سوم نهایی

فراموش شدن کاراکترهای فرعی جز جیم مارتین

فیلم کریستی,سیدنی سوئینی

«کریستی»، که سیدنی سوئینی علاوه بر بازیگری در آن از تهیه‌کنندگانش هم است، بدترین (یا بهترین) فیلم زندگینامه‌ای یا ورزشی دنیا نیست و با حال و روز سینمای امروز، جای تعجب ندارد که در گیشه موفقیت خیره‌کننده‌ای کسب نکند. اما منتقدین هالیوود و خبرگزاری‌ها به «کریستی» سوئینی بیشتر از حد معمول سخت گرفتند؛ حتی بیشتر از همتای آن، «ماشین کوبنده» (The Smashing Machine) که اوایل سال نام آن را در میان مدعیان اسکار می‌آوردند، اما با وجود اجرای بهتر دواین جانسن و کارگردانی بنی سفدی، نتوانست انتظارات را در گیشه برآورده کند.

سوئینی حالا در دو رینگ می‌جنگد: رینگ سینما و رینگ واقعیت و نظر می‌رسد تا وقتی که سوئینی در تبلیغات شلوار جین حاضر شود و حرف‌هایی بزند که به مذاق اهالی هالیوودی خوش نمی‌آید، منتقدان و مخاطبان به نادیده گرفتن توانایی‌های او ادامه خواهند داد.

شناسنامه فیلم «کریستی» (Christy)

کارگردان: دیوید میشد

نویسنده: میرا فولکس، دیوید میشد

بازیگران: سیدنی سوئینی، بن فاستر، مریت ویور، کیتی ام. اوبراین

محصول: ۲۰۲۵، ایالات متحده

امتیاز سایت IMDb به فیلم: ۶.۲ از ۱۰

امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز:  ۶۶٪

خلاصه داستان: سیدنی سوئینی در این فیلم زندگینامه‌ای ورزشی، نقش کریستی مارتین، بوکسور حرفه‌ای اهل وست‌ویرجینیای ایالات متحده را بازی می‌کند که در دهه‌ی نود و دوهزار میلادی با موفقیت‌های پی در پی، پیشگام حضور برجسته‌ی زنان در بوکس حرفه‌ای شد. همزمان با موفقیت‌های او در دنیای بوکس، کریستی در زندگی شخصی خود با خانواده و مادر به‌شدت محافظه‌کارش و مربی/همسر پرخاشگرش درگیر بود…

فیلم کریستی,سیدنی سوئینی

  • 13
  • 2
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش