سه شنبه ۰۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۶:۵۴ - ۳۱ فروردین ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۱۰۵۵۰۸
فیلم و سینمای جهان

انیمه ژاپنی «دیگری»، شما را میخکوب می کند

اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان,انیمه ژاپنی

درباره انیمه ژاپنی «دیگری» که با کمک یک داستان معمایی جذاب و شخصیت های درست و درمانِ حسابی، می تواند شما را پای سریال میخکوب کند.

- اسم نویسندگان، به متن رجوع شود: درباره انیمه ژاپنی «دیگری» که با کمک یک داستان معمایی جذاب و شخصیت های درست و درمانِ حسابی، می تواند شما را پای سریال میخکوب کند.

یعنی کی می تونه باشه؟!

رامبد خانلری: ژاپنی ها به کمیک استریپ می گویند «مانگا»، به انیمیشن هم می گویند «انیمه». به انیمه هایی که براساس مانگاها تولید می شوند هم می گویند انیمانگان.

تعدادی از انیمانگاها مثل مجموعه «توپ اژدها»، «ناروتو»، «وان پیس»، «بلیچ»، و... محبوبیت جهانی دارند و آدم های زیادی از تمام گروه های سنی و در تمام کشورها این انیمانگاها را پیگیری می کنند.

«کاستودو شاشین» معروف به قطعه مانسوموتو، نخستین انیمه ژاپنی است که نام سازنده و سال تولید آن مشخص نیست. این انیمه از پنجاه فریم سلولوییدی با سرعت شانزده فریم در ثانیه ساخته شده است. انیمه پسربچه ای با لباس ملوانی را نشان می دهد که واژه «کانجی کاتسودو شاشین» به معنای «تصویر متحرک» را بر روی دیواری سفید می نویسد، سپس به سوی دوربین می چرخد، کلاه قرمزش را با دست راست بر می دارد و تعظیم می کند.

شخصیت های انیمه ها تاثیرگرفته از شخصیت های مانگا با چشم های درشت و موهایی رنگارنگ با مدل های عجیب و غریب هستند. ما هم در ایران با این شخصیت ها و انیمانگاها غریبه نیستیم؛ «فوتبالیست ها» و «کاپیتان سوباسا» دو انیمانگای محبوب و جهانی ژاپنی هستند که هر دو از تلویزیون ایران به نام فوتبالیست ها پخش می شدند.

شخصیت های این دو انیمانگا مانند «کاکرو»، «یوسوجی»، «جون میزوگی»، «واکاشی زوما» و... مانند دیگر شخصیت های انیمانگاها همگی چشم های درشت و موهای عجیب و غریب داشتند.

مانگاها برای کودکان نوشته می شدند و در مجله های کودکان چاپ می شدند. مانگاهای اولیه ارزش هنری زیادی نداشتند، ولی با پیدایش سبک های جدید و با ارزش هنری معتبر شدند، به طوری که جنس و جنم مانگا، اشخاصی چون «ادوارد مک گینس» و «فرانک میلر» را هم  تحت تاثیر قرار دارد. به تدریج مفاهیم تابو هم به ژانرهای مانگاه افزوده شد و حالا کتابفروشی ها، مانگاهای خاصی را تنها به گروه سنی خاصی می فروشند.

با شکل گرفتن صنعت انیمیشن در سرتاسر دنیا، هنرمندان قادر به ساخت هر نوع کاراکتر و صحنه ای شدند. در طی دهه هفتاد میلادی درصد محبوبیت مانگا بسیار بالا رفته بود، به شکلی که هر مانگای موفقی بعدها تبدیل به انیمیشن می شد.

از کارهای «اسامو تزوکا» که بعدها به «افسانه» و «خدای مانگا» معروف شد تا «کوکوری سان» که در همین سال های گذشته به یک مجموعه تلویزیونی تبدیل شد. به همین خاطر و با وجود هنرمندانی با محبوبیت جهانی مانند «هایائو میازاکی» و «مامورو هاسودا» انیمه امروز به عنوان یک هنر شناخته می شود. برای مثال، نوع روبات های بزرگ که با نام مکا شناخته می شوند، با تزوکا شروع شد و توسط گو ناگائی و دیگران رشد پیدا کرد و با «یوشیوکی تومینو» متحول شد.

انیمه های روباتیک مانند گاندم و ماکروس (این انیمه در دهه هفتاد با نام «دژ فضایی» از شبکه دوم سیما پخش شد) به عنوان کلاسیک های این نوع نام گرفتند و این نوع انیمه هنوز هم یکی از مطرح ترین انواع انیمه هستند. در دهه هشتاد میلادی، انیمه در رسانه های ژاپن قبول و به سرعت به یک رشته تولید موفق تبدیل شد.

مانند سینمای ژاپن، معما و راز و رمز در میان انیمانگاها هم صاحب یکی از معتبرترین کرسی هاست. به همین خاطر در میان انیمانگاها آثار معروفی در این ژانر وجود دارد که به دلیل شباهت های فرهنگی این آثار برای مخاطب ایرانی هم ایجاد راز و رمز می کند و دلنشین است. «توکیو غول»، «دیگری»، «دختر جهنمی»، «وقتی شیطان گریه می کند» و «دفترچه مرگ» از معروف ترین انیمانگاها در این حال و هوا هستند.

انیمانگای «دیگری» همان سریالی است که در این مطلب قصد معرفی اش را داریم. این انیمه براساس رمانی به همین نام ساخته شده است. این رمان در سال ۲۰۰۹ توسط «یوکیتو آیاتسوجی» نوشته شده است. بعدها «هیرو کیوهارا» مانگایی از روی این رمان درست کرد که در فاصله سال های ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۲ در یکی از مجلات ژاپنی منتشر شد.

این سریال در دوازده قسمت بیست دقیقه ای تولید شده است. معمای جذاب آن باعث می شود شبیه به یک انیمه سینمایی با آن برخورد کنید و در سه ساعت و چند دقیقه از سر تا ته آن را تماشا کنید. هم داستان بی نهایت جذاب و پیچیده ای دارد، هم شخصیت های دوست داشتنی و درست و درمان دارد و هم با ذوق و سلیقه زیادی ساخته شده است. 

خداحافظ ای عزیز از دست رفته

روناک حسینی: چطور مرگ به یک نفرین تبدیل می شود؟ اگر دیری در مغاکی چشم بدوزی، آن مغاک نیز در تو چشم خواهددوخت؛ جمله نیچه فراگیرتر از چیزی است که فکر می کنیم. روزها خود را درگیر تاریکی ها می می کنیم، به نقاط تاریک زندگی خودمان، دیگران و دنیا خیره می شویم و شاید همان وقت است که تاریکی آهسته می خزد و در وجودمان گسترده می شود.

خیلی ها درباره مرگ حرف های ظاهرا متضاد زده اند. مرگ هم مانند همزادش عشق، از آن مقوله هایی است که بشر سال هاست درگیر آن است که ازش سر دربیاورد. اشکال مرگ، البته اشکال نه شاید، بلکه خاصیتش این است که هر کس تنها یک بار تجربه اش می کند و این است که کسی نمی تواند تجربه اش را با دیگران در میان بگذارد.

مرگ اغلب ترس هم به دنبال دارد و این همان زاویه ای است که انیمه «دیگری» آن را به نمایش می گذارد. مرگ، ناآگاهی و تاریکی که نفرینی می شود عجیب و غریب و شاید نابهنگام گریبان کسانی را می گیرد که مدام از آن می گریزند. قصه هایی که حول محور مرگ می گردند، وجهی رازآلود هم دارند که لابد به خاطر رمزگونگی خود سوژه است.

اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان,انیمه ژاپنی

کاراکترهای مرموز «دیگری» هم، فرار را به عنوان راه حل مقابله با سختی مواجهه با مرگ و حل معمایش انتخاب می کنند. انگار یک ماجرای تکراری است که هر قدر بیشتر از مرگ فرار کنیم، زودتر ملاقاتش می کنیم و غافلگیرانه تر سر وقتمان می رسد.

شاید ربط دادن یک انیمه ترسناک ژاپنی که اول خلقتش رمان بوده و بعد تبدیل به مانگا شده و بعد از آن سریال، به مثنوی مولوی مقداری غریب باشد. اما موقع تماشای این سریال یاد داستانی از مثنوی افتادم. آنجا که مردی هراسان پیش سلیمان نبی می رود و می گوید فرشته مرگ جوری نگاهش کرده که ترسیده است و سلیمان که قدرت فرمان دادن به بادها را دارد، به باد دستور می دهد مرد را به جای دوری ببرد که دست مرگ به او نرسد. سلیمان مرد را به هندوستان می فرستد و روز بعد وقتی مرگ را می بیند از او می پرسد که چرا آن قدر خشمگین به مرد نگاه کرده و او را ترسانده است. جواب مرگ را هم که می دانید. می گوید نگاهش خشم آلود نبوده و متعجب بوده است.

از این که بنا بود جان آن مرد را آن روز در هندوستان بگیرد و با خودش فکر می کرده که اگر مرد بال دربیاورد و پرواز کند هم آن روز به هندوستان نمی رسد. حالا این بچه های پانزده ساله ژاپنی که اسیر طلسمی غریب شده اند هم ظاهرا توان فرار از مرگ را ندارند. شخصیت های این انیمه اغلب نوجوانند، اما بعدی است که سازندگان آن را برای این گروه سنی ساخته باشند. تماشای صحنه های نسبتا خشن آن شاید خیلی مناسب حال و روحیه نوجوانان حول و حوش پانزده سال نباشد.

این انیمه بیشتر به کار بزرگ ترهایی می آید که دوست دارند سریالی پرماجرا و رازآلود تماشا کنند و از دیدن صحنه های تا حدودی خشن هم ابایی ندارند. موقع تماشای دیگری، کمی لازم است آدم حواسش را جمع کند که از قصه و حل آهسته آهسته معما جا نماند، وگرنه مجبور می شود یک صحنه را بیشتر از یک بار تماشا کند.

وقت دیدن قسمت ابتدایی این انیمه دوازده قسمتی، در آن حدود بیست و پنج دقیقه ای که دارید قسمت اول را می بینید، به احتمال زیاد از شنیدن دیالوگ ها به زبان ژاپنی خسته می شوید. با این وجود ماجرا آن قدر گیراست که کم کم شنیدن کلمات ژاپنی برایتان عادی شود و از یاد ببرید که زبان اصلی فیلم با شما کاملا بیگانه است.

البته این مسئله باعث می شود پیدا کردن یک زیرنویس خوب هم اهمیت بیشتری پیدا کند. دست آخر هم در حالی که از تماشای سریال احتمالا لذت برده اید، کم کم تصاویر و داستان را فراموش خواهید کرد. همان جور که در تیتراژ پایانی سریال می شنوید و البته در زیرنویس می خوانید، احساسات و خاطرات ما هم مثل عکس ها د رگذر زمان کمرنگ می شوند تا جایی که دیگر به راحتی نتوانیم به خاطر بیاوریم.

اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان,انیمه ژاپنی

در پایان سریال، بعد از دیدن ماجرای عجیب آن، شاید تنها یک جمله در سرمان بچرخد؛ ما می میریم. به همین سادگی. فرار هم فایده ای که ندارد هیچ، انگار میل مرگ به تعقیب ما را بیشتر هم می کند. مثل وقتی که سر کلاس می خواستیم وقت درس پرسیدن دیده نشویم، اما وضع بدتر می شد و احتمال بدل می شد به قطعیت. مرده ها را هم رها کنیم بروند. چه اصراری داریم؟ دنبال دردسر اضافی نیستیم. بهتر است یک دل سیر با عزیزان از دست رفته مان خداحافظی کنیم و برگردیم به دنیای زنده ها.

این ژاپنی های نازنین

المیرا حسینی: چه سِری است در کارهای این ژاپنی ها که دست به خاکستر می زنند، طلا می شود؟ به خصوص وقتی وارد حال و هوای قصه و داستان می شوند، با تکیه به منابع قوی و لایزال افسانه هایشان کولاک به پا می کنند.

گویا ژاپنی ها بیش از هر حسی، ترس را می شناسند و به خاطر شناخت عمیقی که از آن  دارند، در بازآفرینی اش موفق تر عمل می کنند. حتی وقتی هالیوودی ها می خواهند از روی دست ژاپنی ها تقلب کنند، نتیجه اگر باسمه ای نشود، حداقل هم پای نمونه ژاپنی موفق از آب در نمی آید.

یکی از ترس هایی که ژاپنی ها خوب درک می کنند، ترس از مرگ است؛ مرگی که سرنوشت محتوم همه آدم هاست، اما اگر قرار باشد دائم پشت سرت بایستد و تهدیدت کند، خواب و خوراک و زندگی عادی را بر آدم حرام خواهد کرد. داستان انیمه «دیگری» هم از همین جنس است.

یک چیزی در کلاس سه پایه نهم وجود دارد که همه بچه ها را تهدید می کند و غیر از بچه ها که پنجه در پنجه با این تهدید هستند، کسی آن را باور ندارد یا دارد و ترجیح می دهد به روی خودش نیاورد، چون می ترسد آتش این تهدید دامن او را هم بگیرد. داستان به یست و شش سال پیش بر می گردد؛ زمانی که یکی از دانش آموزان محبوب کلاس در اثر حادثه ای می میرد؛ حادثه ای که پس از گذشت سال ها کسی از آن خاطره ای ندارد، اما یک چیز خوب در خاطر آدم ها مانده است.

این که یک روز بچه های کلاس سه پایه نهم تصمیم می گیرند مگر همکلاسی خود را نادیده بگیرند و طوری برخورد کنند که انگار او روی همان نیمکت خود نشسته است. این رفتار به معلم و مدیر هم سرایت می کند، تا جایی که در جشن فارغ التحصیلی هم جایش محفوظ است. در عکس دسته جمعی به جامانده از فارغ التحصیلان آن سال، صورت همکلاسی مرده نیز پیداست.

اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان,انیمه ژاپنی

چهره او کمی محوتر از باقی بچه ها و عجیب است. نکته این جاست که آن سال، همکلاسی مرده، دعوت دوستانش را اجابت کرده و آن ها را تنها نگذاشته است. و این سرآغاز ورود مرگ به کلاس و اتفاقاتی است که در پی می آید و داستان «دیگری» به آن می پردازد.

توضیح بیشتر درباره آنچه در سریال خواهد دید، هر چند از لطف تماشایش نمی کاهدف اما خطر لوث شدن را در پی دارد. البته پرداخت ماجرا آن قدر جالب هست که حاضر باشید این انیمه را بارها ببینید و ترس عمیق آن را حس کنید، اما بهتر است در مواجهه ابتدایی، درباره حوادثی که پیش می آید، ذهنتان بکر باشد و از کشف هایتان در طول سریال لذت بیشتری ببرید.

«دیگری» در قالب داستانی ترسناک و جذاب، از مفهومی عمیق صحبت می کند؛ اینکه وقتی پایم مرگ و ترس از مرگ وسط باشد، روی دیگر آدم ها هویدا می شود. در روزهای معمولی که خطری وجود ندارد و همه چیز طبق روال پیش می رود، عجیب نیست اگر با یکدیگر مهربان باشیم. مثل بچه های کلاس سه که با تازه وارد مهربانی می کنند و در ابتدا تلاش دارند او را از خطر دور نگه دارند، اما وقتی ترس از مرگ، صورت زشت خودش را نشان می دهد، همه تبدیل به هیولاهایی می شوند که حتی در باور خودشان هم نمی گنجد.

دیگر کسی دوست و همکلاسی قدیم خود را نمی شاسند و گاه این ترس تا آنجا پیش می رود که فرد با اقدامش علیه دیگری، درواقع مرگ خودش را جلو می اندازد و از ترس مرگ، به دامان مرگ پناه می برد. «دیگری» به ما نشان می دهد ویژگی هایی چون همدلی، مهربانی و کمک به دیگری، در روزگاری که آدم ها در صلح و آرامش زندگی می کنند، معنا دارد، وگرنه آن جا که منافع افراد به هر دلیلی با هم در تضاد است، این روحیه ها تنها در معدودی از آدم ها باقی می ماند. باقی افراد در ترسشان حل می شوند و نشانی از انسانیت در آن ها بر جای نمی ماند.

اگر عادت به تماشای آثار ژاپنی ها نداشته باشید، ممکن است در آغاز آواها و نحوه صحبت ژاپنی ها برایتان غریب و گاه آزاردهنده باشد، اما نهایتا ده دقیقه کافی است به خودتان و «دیگری» فرصت دهید تا طرز حرف زدنشان عادی شود. اگر طرفدار ژانر وحشت هستید، به شما اطمینان می دهم از صبر و بردباری تان پشیمان نخواهیدشد.

مختصر و مفید درباره سریال «دیگری»

تهیه و ترجمه: مستانه تابش

•    انیمه ترسناک «دیگری» براساس رمانی به همین نام نوشته یوکیتو آیاتسوجی ساخته شده است. این کتاب اولین بار در اواخر سال ۲۰۰۹ در ژاپن عرضه شد. کادوکاوا شوتن یک موسسه انتشاراتی بزرگ و مشهور در توکیو است. نشریاتی که توسط این موسسه عرضه می شود شامل رمان و مجله مانگا، کتاب های کمیک، بازی رایانه ای و... است.

•    رمان دیگری پیش از انتشار در فاصله سال های ۲۰۰۶ تا ۲۰۰۹ در یک مجله ژاپنی منتشر شده بود. این رمان آن قدر محبوب شد که در آوریل ۲۰۱۰ مسئولان مجله یانگ ایس ژاپن تصمیم گرفتند مجموعه ای مصور را براساس این رمان در نشریه خود منتشر کنند. انتشار این مجموعه تا سال ۲۰۱۲ ادامه داشت. این مجموعه مانگا توسط هیرو کیوهارا توصیرسازی شده بود.

•    مجموعه تلویزیونی انیمه دیگری، توسط سوتومو میزوشیما کارگردانی شد. تهیه کننده ای انیمه استودیوی پی.ای. ورکز در ژاپن بود و این انیمه را در دوازده قسمت تهیه کرد. اولین قسمت این انیمه از ۹ ژانویه ۲۰۱۲ پخش شد و تا ۲۷ مارس ۲۰۱۲ ادامه داشت. متن این انیمه توسط ریو هیگاکی نوشته شده است.

اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان,انیمه ژاپنی

•    نام «دیگری» که برای این رمان و انیمه انتخاب شده، نشان دهنده هوشمندی نویسنده در این زمینه بوده است، زیرا این نام به مرحله ای در فرایند عروسک سازی اشاره می کند که کاملا به خط داستانی این انیمه نزدیک است.

•    یکی از مشهورترین صحنه های این سریال مربوط به مرگ یک پرستار در آسانسور است که دقیقا همین اتفاق در سال ۲۰۱۳ برای یک پرستار سوئدی افتاد و باعث مرگ او شد.

•    عموم منتقدان معتقدند که دیگری یکی از موفق ترین نمونه های انیمه ترسناکی بوده که تا امروز ساخته و پخش شده است. این انیمه به دلیل داشتن صحنه های به شدت خشونت بار و خونین مشهور شده است. شاید به همین خاطر هم باشد که تاکنون سه نفر از بینندگان این انیمه خودکشی کرده اند و دو نفر به شدت آسیب دیده اند.

•    از نظر بینندگان، می میساکی دختر مرموز و تنهای دبیرستان یومیئاما که از همان ابتدا توجه کوایچی ساکاکیبارا پانزده ساله را که به تازگی به این مدرسه منتقل شده، به خود جلب می کند، بهترین و جذاب ترین شخصیت این انیمه است. براساس آنچه که در وبسایت ویکیا منتشر شده، این شخصیت توانسته با نظر بینندگان درجه عالی را دریافت کند. هیچ کدام از شخصیت های دیگر این انیمه تا این اندازه محبوب نیستند.

•    نام «می» در زبان ژاپنی دقیقا با همان حروفی نوشته می شود که برای ساخت کلمات گریه کردن، آواز خواندن و جیغ زدن به کار می رود. علاوه بر این می نام یک درخت زینتی در ژاپن است که شکوفه های معطر صورتی و سفید دارد و میوه آن بسیار کوچک و زردرنگ است.

هفته نامه کرگدن

  • 21
  • 14
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۸
غیر قابل انتشار: ۱۱
جدیدترین
قدیمی ترین
از نظر من هیچ ترسناک نبود تازه من که خیلی ترسو ام ولی این انیمه اصلا ترسناک نبود
این انیمه ش چیز خیلی ترسناکی هم نداشت البته شاید بعضی بترسن ولی من که مردن شونو دیدم کیف کردم خخخ خیلی باحال بود ^-^
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش