جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳
۱۳:۲۷ - ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۲۰۸۶۵۱
فیلم و سینمای جهان

۱۰ فیلم برتر تاریخ سینما که در آن‌ها شخصیت‌ های شرور بر قهرمانان داستان غلبه می‌کنند

فیلم های سینمایی خارجی,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

هالیوود عموماً در مورد قهرمانان است، از این رو پایان داستان فیلم های هالیوودی اغلب از همان ابتدا قابل پیش پیش بینی است. مهم نیست که در مسیر داستان چه اتفاقی رخ دهد، زیرا می توان تقریباً مطمئن بود که قهرمان مرکزی داستان در انتهای داستان پیروز ماجرا خواهد بود. این رویه میل ما و فرهنگ عامه را برای خوشبین تر بودن و مثبت نگرتر بودن نسبت به زندگی واقعی نمایان می سازد، زندگی واقعی که می تواند به جای منظم بودن و از لحاظ اخلاقی درست بودن، بسیار بیرحمانه و بی نظم پیش برود. در دهه ۴۰ میلادی، این مسیر با ظهور فیلم های کم هزینه و به اصطلاح «درجه دوم» و البته فیلم های نوآر به کلی تغییر کرد، جایی که خط بین قهرمان، ضد قهرمان و شخصیت شرور داستان غیرقابل تشخیص بود. تغییرات دیگری در عصر هالیوود جدید رخ داد و کارگردانان معمولاً ضد قهرمانان دمدمی مزاج را در مرکز داستان خود قرار می دادند.

 

فیلم های سینمایی خارجی,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

ژانر ترسناک نیز از پذیرفتن این تاریکی ابایی نداشت. اما با ظهور فیلم های بلاک باستر، سرگرمی عمومی به شکل نسبتاً انحصاری و با تعداد کمی استثنا، بر شخصیت های قهرمانی تمرکز داشت و داستان پیروزی آن ها در شرایطی نابرابر را روایت می کرد. اما در تاریخ سینما فیلم هایی نیز ساخته شده که در آن شخصیت بد یا شرور در واقع قهرمان ماجراست، جایی که شرارت قوی تر از عشق است و در نهایت پیروز می شود.

 

از کمدی های تراژیک تا فیلم های نوآر و ترسناک، این فیلم ها بهترین گزینه ها برای تماشا هستند البته اگر حس و حال تماشای برنده شدن شخصیت های شرور را داشته باشید.

 

 

۶- پرواز بر فراز آشیانه فاخته (۱۹۷۵)

 

فیلم های سینمایی خارجی,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

 

 

فیلم «پرواز بر فراز آشیانه فاخته» (One Flew Over The Cuckoo’s Nest) جک نیکلسون را در نقش مک مورفی دارد، عضو جدید یک آسایشگاه روانی که فکر می کند می تواند فرهنگ و فضای سرد و بیروح حاکم بر آسایشگاه را تغییر دهد. اما تلاش های او در این راه خیلی زود با مخالفت مسئول آسایشگاه، پرستار رچد، روبرو می شود، زنی ترسناک که نقش او به خوبی توسط لوییز فلچر بازی می شود.

 

در تمام طول داستان این باور در ذهن مخاطب گنجانده می شود که این داستان از همان کلاسیک های با پایان دوست داشتنی و خوب است و مک مورفی می تواند کمی زندگی به آسایشگاه بازگرداند. اما میلوش فورمن که این فیلم را با اقتباس از رمانی نوشته کن کِسی ساخته به تاریکی داستان اصلی وفادار می ماند و با دقتی خاص شکسته شدن اراده و روح مک مورفی را به تصویر می کشد. پایان بندی این فیلم چنان شوکه کننده بود که بسیاری «پرواز بر فراز آشیانه فاخته» را یکی از شجاعانه ترین فیلم های موج نوی سینمای هالیوود می دانند.

 

۷- حلقه (۱۹۹۸)

 

فیلم های سینمایی خارجی,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

 

مفهوم فیلم «حلقه» (Ringu) بسیار ساده است: اگر یک نوار ویدیویی نفرین شده را تماشا کنید ۷ روز بعد کشته خواهید شد. شخصیت مرکزی داستان، ریکو، یک روزنامه نگار است که قتل های مرموزی که بعد از تماشای این نوار ویدیویی رخ می دهد را دست مایه تحقیقات خود قرار داده است.

 

او همراه با شوهر سابقش، ریوجی، به مبارزه با زمان می پردازد با این امید که راز این ویدیو را کشف کرده و بتواند نفرین آن را از بین ببرد. «حلقه» یک فیلم بسیار ترسناک در ژانر وحشت است که ترس و وحشت را در اعماق وجود بیننده می کارد. این ترس در انتهای فیلم به اوج خود می رسد زمانی که ریوجی نیز علیرغم اینکه تصور می کند نفرین ویدیو شکسته شده کشته می شود.

 

فیلم های سینمایی خارجی,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

 

ریکو که دیگر شانسی برای نجات جان فرزندش ندارد، نفرین ویدیو را به پدرش منتقل می کند. اینجا نه تنها شرارت ماجرا باقی می ماند بلکه از شخصی به شخص دیگر منتقل می شود تا شاید بدین وسیله نفرینی که در مورد آن ها شکل گرفته را بشکنند. اگر چه ریکو زنده می ماند اما اشارات و معنای ضمنی این ماجرا بسیار ترسناک است زیرا دختر پشت ویدیو همچنان به سلطه خود ادامه داده و روز دیگر برای شکاری دیگر باز خواهد گشت.

 

۸- برزیل (۱۹۸۵)

 

فیلم های سینمایی خارجی,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

 

فیلم «برزیل» (Brazil)، شاهکاری تری گیلیام، یک دورنمای هولناک از جامعه ای است که به بیراهه می رود. با این وجود تا لحظات پایانی فیلم فکر می کنیم که شخصیت قهرمان داستان تمام آن چیزی که برای نابودی این سیستم فاسد مورد نیاز است را دارد. جاناتان پرایس در این فیلم نقش جک را بازی می کند، یک مرد که سیستم بوروکراتیک موجود او را سرکوب کرده و سعی می کند زنی که رویاهای او را آشفته کرده پیدا کند. این ماجرا شبیه نسخه ای متفاوت از داستان «۱۹۸۴» جورج اورول است و جک سعی دارد از جامعه لایه لایه و پیچیده ای که ظاهراً هیچ پایانی برای آن وجود ندارد خارج شود.

 

فیلم های سینمایی خارجی,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

 

با این وجود، با یک تفکر مودبانه آنارشیستی متعلق به تری گیلیام، یک حس وحشی بودن و رها شدگی در هر سکانس دیده می شود که باعث می گردد مخاطب فکر کند در نهایت ماجراها به یک داستان بسیار مهیج در مورد رسیدن به پیروزی علیرغم تمام مشکلات ختم خواهد شد. با این وجود، برخلاف امید ما و قهرمان داستان، این دنیای شرور است که قهقهه آخر را سر می دهد و جک در نهایت در می یابد که پیروزی امکان پذیر نیست. این پایان بندی بسیار ناامید کننده و البته جالب است که باعث می شود «برزیل» یکی از به یاد ماندنی ترین آثار تری گیلیام لقب گیرد.

 

۹- ممنتو (۲۰۰۰)

 

فیلم های سینمایی خارجی,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

 

فیلم «ممنتو» (Memento) یک ساختار روایی بسیار گیرا و تاثیرگذار دارد. با شروع هر اپیزود، ماجراها به صورت برعکس و در خلاف جهت زمان رخ می دهند و خیلی زود از خود خواهید پرسید: «چه شد و چطور به اینجا رسیدیم». تجربه تماشای این فیلم برای ما همان اتفاق و شرایطی است که برای شخصیت اصلی داستان رخ می دهد، مردی که حافظه کوتاه مدتش کار نمی کند و نمی تواند اتفاقات جدید را به خاطر بسپارد. او در جستجوی قاتل همسرش، از عکس های فوری و تتوها برای ذخیره سرنخ های مهم در این راه استفاده می کند.

 

فیلم های سینمایی خارجی,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

 

این رویه نتیجه ای حیرت انگیز و غافلگیر کننده و البته گول زننده دارد زیرا در پایان داستان مشخص می شود او مردی را به عنوان قاتل همسرش کشته که هیچ ارتباطی با ماجرای مرگ همسرش نداشته است. اما به لطف فراموشی اش او هیچگاه متوجه اشتباهاش نمی شود و دروغی را برای خود می نویسد که نشان می دهد او همچنان باید بی نتیجه به دنبال همسری بگردد که از قبل قاتل او را کشته است. بدین ترتیب به جای این که قهرمان داستان خود باشد، او در تمام این مدت گول خورده است.

 

۱۰- محله چینی ها (۱۹۷۴)

 

فیلم های سینمایی خارجی,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

 

با یک پایان بندی دلسرد کننده که تمامی فیلم های این فهرست را پشت سر می گذارد، تریلر «محله چینی ها» (Chinatown) دارای یک دیالوگ ماندگار در تاریخ سینما بدین مضمون است: «فراموشش کن جیک، محله چینی هاست دیگه»، دیالوگی که نشان می دهد هیچ کسی نمی تواند مانند رومن پولانسکی یک فیلم را به پایان برساند. این فیلم نئونوآر پرزرق و برق، همتراز با بهترین نوآرهای دوران کلاسیک بوده و یک تصویرسازی تاریک منحصربفرد از مردی را ارائه می دهد که در مقابل چیزی قرار گرفته که هیچ درکی از آن ندارد. در این فیلم، جک نیکلسون نقش یک کارآگاه خصوصی را بازی می کند که استخدام می شود تا در مورد یک خیانت زناشویی تحقیق کند اما خیلی زود خود را در یک توطئه گرفتار می بیند.

 

فیلم های سینمایی خارجی,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

 

این فیلم که بر اساس دعواهای واقعی بر سر منابع آبی در جنوب کالیفرنیا ساخته شده، می خواهد بگوید که طمع و فساد انسان هیچ انتهایی ندارد. غم بزرگی که در قلب داستان وجود دارد را می توان در بازی لایه دار، با جزییات و بسیار انسانی جک نیکلسون یافت. او بار داستان را به دوش می کشد و وقتی مشخص می شود در تمام این مدت توسط نیرویی بسیار قوی تر از خودش به بازی گرفته شده، به نماینده نسلی فراموش شده تبدیل می شود.

 

  • 11
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی نصیریان بیوگرافی علی نصیریان؛ پیشکسوت صنعت بازیگری ایران

تاریخ تولد: ۱۵ بهمن ۱۳۱۳

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر، نویسنده و کارگردان

آغاز فعالیت: ۱۳۲۹ تاکنون

تحصیلات: دانش آموخته مدرسه تئاتر در رشته هنرپیشگی

ادامه
پاوان افسر بیوگرافی پاوان افسر بازیگر تازه کار سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۷ تیر ۱۳۶۳ 

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر 

آغاز فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

تحصیلات: لیسانس رشته ی مدیریت بازرگانی

ادامه
امین پیل علی بیوگرافی امین پیل علی بازیکن تازه نفس فوتبال ایران

تاریخ تولد: ۱۷ دی ۱۳۸۱

محل تولد: گیلان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک

تیم: تیم ملی فوتبال ایران

شماره پیراهن: ۱۵

ادامه
ابوطالب بن عبدالمطلب زندگینامه ابوطالب بن عبدالمطلب پدر امام علی (ع)

تاریخ تولد: ۳۵ پیش از عام‌الفیل

محل تولد: مکه

دیگر نام ها: عبدالمطلب، عبدالمناف، عمران

دلیل شهرت: رئیس قبیله بنی هاشم، پدر امام علی (ع)، عمو و حامی حضرت محمد (ص)

درگذشت: سال دهم بعثت

آرامگاه: مکه در گورستان ابوطالب

ادامه
رودریگو هرناندز بیوگرافی «رودریگو هرناندز»؛ ستاره ای فراتر از یک فوتبالیست | هوش و تفکر رمز موفقیت رودری

تاریخ تولد: ۲۲ ژوئن ۱۹۹۶

محل تولد: مادرید، اسپانیا

حرفه: فوتبالیست 

پست: هافبک دفاعی

باشگاه: منچسترسیتی

قد: ۱ متر ۹۱ سانتی متر

ادامه
موسی التماری بیوگرافی موسی التماری بازیکن فوتبال اردنی

تاریخ تولد: ۱۰ ژوئن ۱۹۹۷

محل تولد: امان، اردن

حرفه: فوتبالیست

باشگاه کنونی: باشگاه فوتبال مون‌پلیه فرانسه

پست: مهاجم

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
اوسمار ویرا بیوگرافی اوسمار ویرا سرمربی تیم پرسپولیس

تاریخ تولد: ۳ ژوئیه ۱۹۷۵

محل تولد: ریو گرانده دو سول ، برزیل

حرفه: سرمربی تیم فوتبال

باشگاه کنونی: پرسپولیس

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴

ادامه
اوستون ارونوف بیوگرافی اوستون ارونوف بازیکن فوتبال ازبکی در تیم های ایرانی

چکیده بیوگرافی اوستون ارونوف

نام کامل: اوستون رستم اوگلی اورونوف

تاریخ تولد: ۱۹ دسامبر ۲۰۰۰

محل تولد: نوایی، ازبکستان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک تهاجمی

باشگاه کنونی: پرسپولیس

ادامه
اکرم عفیف بیوگرافی اکرم عفیف بازیکن برتر تیم ملی قطر

تاریخ تولد: ۱۸ نوامبر ۱۹۹۶

محل تولد: دوحه، قطر

حرفه: فوتبالیست

پست: وینگر

باشگاه کنونی: السد قطر

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های آنشرلی

دیالوگ های آنشرلی در این مقاله از سرپوش به بررسی جذابیت های دیالوگ های آنشرلی در سینما و تئاتر می‌پردازیم. آنشرلی، با تاریخچه‌ای غنی در حوزه فرهنگ و هنر، دارای دیالوگ‌هایی است که علاوه بر ارتقاء داستان، به عنوان نمونه‌هایی برجسته از زبان هنری در این صنایع شناخته می‌شوند. اثر آنشرلی  کتاب "آنشرلی" نوشته لوسی ماد مونتگمری، داستان دختری به نام آن شرلی است که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. آن شرلی دختری کنجکاو، مهربان و خلاق است که با دیالوگ های خود، شخصیتی دوست داشتنی و ماندگار در ذهن خوانندگان ایجاد کرده است. انیمیشن آنشرلی انیمیشن "آنشرلی" که در سال ۱۹۷۹ در ژاپن ساخته شده است، اقتباسی از رمان "آن در گرین گیبلز" نوشته لوسی ماد مونتگمری است. این انیمیشن، داستان دختری به نام آن شرلی را روایت می کند که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. شخصیت های آنشرلی شخصیت های اصلی انیمیشن آنشرلی عبارتند از: آن شرلی: دختری کنجکاو، مهربان و خلاق که با موهای قرمز و شخصیت دوست داشتنی خود، یکی از محبوب ترین شخصیت های ادبیات کودکان است. مریلا کاترین کاتبرت: خواهر بزرگ تر ماتیو کاتبرت که با برادرش در مزرعه گرین گیبلز زندگی می کند. مریلا زنی سخت کوش و جدی است که در ابتدا از حضور آن شرلی در خانه خود خوشحال نیست. ماتیو کاتبرت: برادر کوچک تر مریلا که مردی مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیانا براری: دختر همسایه کاتبرت ها که با آن شرلی دوست می شود. دیانا دختری مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیالوگ های انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، از این قرار است که آن شرلی، دختری یتیم که در یتیم خانه بزرگ شده است، توسط خواهر و برادری به نام های مریلا و ماتیو کاتبرت به فرزندخواندگی پذیرفته می شود. مریلا و ماتیو، آن شرلی را برای کمک به انجام کارهای خانه و مزرعه می خواهند. آن شرلی، با موهای قرمز آتشین و شخصیت دوست داشتنی خود، به سرعت با مریلا و ماتیو و همچنین با همسایه آنها، دیانا براری، دوست می شود. آن شرلی، با ماجراجویی ها و شیطنت های خود، زندگی کاتبرت ها را زیر و رو می کند و به آنها یاد می دهد که چگونه از زندگی لذت ببرند. نکات مثبت آنشرلی انیمیشن آنشرلی، از جمله انیمیشن های ماندگار و خاطره انگیزی است که با داستان جذاب و شخصیت های دوست داشتنی خود، مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است. از جمله نکات مثبت این انیمیشن می توان به موارد زیر اشاره کرد: - داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، داستانی جذاب و پرکشش است که مخاطبان را از ابتدا تا انتها درگیر خود می کند. - شخصیت های انیمیشن آنشرلی، از جمله آن شرلی، مریلا، ماتیو و دیانا، شخصیت هایی دوست داشتنی هستند که مخاطبان با آنها ارتباط برقرار می کنند. - انیمیشن آنشرلی، پیام های مثبتی مانند اهمیت خانواده، دوستی و امید را به مخاطبان خود منتقل می کند. دیالوگ های شخصیت آنشرلی دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بیانگر شخصیت او هستند. او دختری کنجکاو و ماجراجو است که همیشه به دنبال یادگیری چیزهای جدید است. این ویژگی در دیالوگ های او به وضوح دیده می شود. برای مثال، در یکی از دیالوگ ها، آنشرلی از معلم خود می پرسد: "حتی اگر دنیا بد باشد، همیشه چیزهای خوب هم وجود دارد." " تصور اینکه شما یک ملکه هستید واقعا عالی است. شما بدون هیچ گونه ناراحتی از آن لذت می برید و هر زمان که بخواهید می توانید از ملکه بودن دست بردارید، کاری که در زندگی واقعی نمی توانید انجام دهید." "این یک چیز خوب در مورد این جهان است ... همیشه بهارهای بیشتری وجود دارد." "وقتی فکر می‌کنم قرار است اتفاق خوبی بیفتد، به نظر می‌رسد که بر روی بال‌های انتظار پرواز می‌کنم. و سپس اولین چیزی که متوجه می شوم با یک ضربت به زمین می افتم. اما واقعاً ماریلا، قسمت پرواز تا زمانی که ادامه دارد با شکوه است... مثل اوج گرفتن در غروب خورشید است. من فکر می‌کنم که تقریباً تاوان ضربه را می‌پردازد." "خب، نمی توان یکدفعه عادت دختر بچه بودن را کنار گذاشت." "شاید... شاید... عشق به طور طبیعی از یک دوستی زیبا آشکار شد، مانند گل رز طلایی که از غلاف سبزش می لغزد."  "این یک ایده دوست داشتنی است، دایانا؛ زندگی کردن به گونه ای که نامت را زیبا کنی، حتی اگر در آغاز زیبا نبود... آن را در افکار مردم برای چیزی آنقدر دوست داشتنی و دلپذیر قرار می دهد که هرگز به تنهایی به آن فکر نمی کنند." "شاید، به هر حال، عاشقانه مانند یک شوالیه که سوار اسب می‌شود، با شکوه و هیاهوی وارد زندگی انسان نشده باشد. شاید مثل یک دوست قدیمی از راه‌های آرام به سمت آدم خزید..." "خب، همه ما اشتباه می کنیم، عزیزم، پس فقط آن را پشت سر بگذار. ما باید از اشتباهات خود پشیمان باشیم و از آنها درس بگیریم، اما هرگز آنها را با خود به آینده منتقل نکنیم." "من معتقدم که زیباترین و شیرین ترین روزها، روزهایی نیستند که در آن اتفاقات بسیار باشکوه یا شگفت انگیز یا هیجان انگیزی رخ دهد، بلکه فقط روزهایی هستند که لذت های کوچک ساده ای را به ارمغان می آورند و به آرامی یکدیگر را دنبال می کنند، مانند مرواریدهایی که از یک رشته می لغزند." "من از دوستی بسیار سپاسگزارم. زندگی را بسیار زیبا می کند." "این بدترین دوران بزرگ شدن است و من در حال درک آن هستم. چیزهایی که در دوران کودکی خیلی می‌خواستی، وقتی به آنها دست پیدا می‌کردی، به نظرت چندان شگفت‌انگیز به نظر نمی‌رسند." "آیا خوب نیست که فکر کنیم فردا روز جدیدی است که هنوز هیچ اشتباهی در آن وجود ندارد." دیالوگ های ماندگار آنشرلی "این خیلی خوب است که در مورد غم ها بخوانید و تصور کنید که قهرمانانه از طریق آنها زندگی می کنید، اما وقتی واقعاً آنها را دارید، خیلی خوب نیست" "خیلی آسان است که شرور باشی بدون اینکه بدانی." "اما واقعاً ماریلا، نمی‌توان در چنین دنیای جالبی برای مدت طولانی غمگین ماند، می‌تواند؟" "زندگی ارزش زیستن را دارد تا زمانی که خنده در آن باشد." "تجربه من این بوده است که شما تقریباً همیشه می توانید از چیزهایی لذت ببرید، اگر تصمیم خود را محکم بگیرید که این کار را انجام دهید." "دنیای قدیمی عزیز تو بسیار دوست داشتنی هستی و من خوشحالم که در تو زنده هستم." "چرا مردم باید برای دعا زانو بزنند؟ اگر واقعاً می خواستم دعا کنم به شما می گویم که چه کار می کردم. من به تنهایی یا در جنگل های عمیق و عمیق به یک میدان بزرگ بزرگ می رفتم و به آسمان - بالا - بالا - بالا - به آن آسمان آبی دوست داشتنی نگاه می کردم که انگار پایانی برای آن وجود ندارد. آبی بودن و سپس من فقط یک دعا را احساس می کنم." "این یکی از مزایای سیزده سالگی است که شما خیلی بیشتر از زمانی که فقط دوازده ساله بودید می دانید" "تا زمانی که نمردی هرگز از غافلگیر شدن در امان نیستی" "کیک‌ ها یک عادت وحشتناک دارند که وقتی می‌ خواهید خوب باشند بد می‌ شوند" "آنه تمام عاشقانه هایت را رها نکن اندکی از آن چیز خوبی است البته نه زیاد اما کمی از آن را حفظ کن" دیالوگ های زیبای آنشرلی سخن پایانی درباره دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بخشی از جذابیت این شخصیت دوست داشتنی هستند. این دیالوگ ها، شخصیت، امید، خوش بینی و عشق به طبیعت آنشرلی را به خوبی بیان می کنند. گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش