سه شنبه ۰۹ اردیبهشت ۱۴۰۴
۱۰:۳۷ - ۰۲ خرداد ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۳۰۰۴۰۹
فیلم و سینمای جهان

درباره نسخه جدید فیلم فانتزی و مرموز پوکمون به کارگردانی راب لترمن

همه شیرینی‌های کارآگاه پیکاچو

اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

مشخصات فــــــيلم

عنوان: «پوکمون: کارآگاه پیکاچو»

محصول: شرکت های برادران وارنر و لیجندری پیکچرز

تهیه‌کنندگان: مری پارنت، کیل بویتر، هیده ناکا کاتاکامی و دان مک گووان

سناریست ها: دن هرناندز، بنجی سامیت و درک کانلی، براساس سری داستان‌های کارآگاه پیکاچو

کارگردان: راب لترمن

مدیر فیلمبرداری: جان ماتیسون

تدوینگران: مارک سانگر و جیمز تامس

موسیقی متن: هنری جکمن

هنرپیشه‌ها و صداپیشه‌ها: رایان رینولدز، جاستیس اسمیت، کاترین نیوتون، سوکی واتر هاوس، ‌عمر چاپارو، کریس گیر، کن واتانابه و بیل نیگی

 

 

۲۳ سال بعد از ظهور موفق «پوکمون قرمز و آبی» در امریکا و اروپا، نسلی که آن فیلم فانتزی و مرموز را دیدند، برای انتقال آن خاطره به نسل جدیدتر مشکل دارند ولی نسخه جدید آن با نام «پوکمون: کارآگاه پیکاچو» این انتقال را قدری تسهیل کرده، کافی است جوان‌ترها که حتی ترانه «پوکمون می‌رود» را نشنیده‌اند، از نسل قبل چیزهایی را درباره او و «کارآگاه پیکاچو» بپرسند و سپس به نتیجه‌گیری بپردازند.

 

رایان رینولدز یکی از بازیگران و صداپیشه‌های اصلی پوکمون است ولی برخی همبازیان او نیز در این فیلم می‌درخشند و جاستیس اسمیت که یک بازیگر زنده است (و نه یکی از موجودات پرشمار مبتنی بر فناوری‌های CGI) از آن قبیل به حساب می‌آید. شاید هم پوکمون جدید را باید ادغامی از همه چیزها دانست و رایان رینولدز که با بازی در نقش «ددپول» فیلم‌های کمیک بوکی را هم از ۲۰۱۶ به بعد تجربه کرده است، در همین ارتباط می‌گوید: من در یک دنیای پس از بمباران اتمی بسر نمی‌برم و در نتیجه برخی اطلاعات را درباره پوکمون و کارآگاه پیکاچو دارم اما از برخی خطوط ارتباطی آنها سر در نمی‌آوردم و ورودی‌ها و خروجی‌ها را نمی‌شناختم.

 

باید اعتراف کنم که جاستیس اسمیت این جور چیزها را بسیار بیشتر و بهتر از من می‌شناسد و حتی باید گفت که او در آن جهان زندگی می‌کند و تنفس و بقای وی وابسته به آن است. به آنها کاترین نیوتون را هم بیفزایید زیرا او نیز در این بازی شریک است و مثل اسمیت در قالب بشری ظاهر می‌شود که در یک دنیای پوکمونی زندگی می‌کند. حرف‌های هر دو نفر حاکی از نخبه بودن آنها در این زمینه و استادی‌شان در درک مفاهیم پوکمونی است و بازی‌های ویدئویی مرتبط با آن را هم می‌شناسند. سیکل رشد موجوداتی چون بول باسائور، اسکوئیرتل و چار ماندر در دنیای پوکمون واقعه‌ای عادی اما برای ناظران غریبه چیزی فانتزی و غیرقابل فهم است.

 

 

نقطه عطف

اسمیت سه هفته بعد از اکران پوکمون جدید و تبدیل شدنش به دومین فیلم پرفروش امریکای شمالی و استقرارش در میان پنج فیلم سودساز نیمه دوم اردیبهشت ماه جهان می‌گوید: من انواع بازی‌های پوکمونی را تجربه کرده‌ام و ازجمله «پوکمون طلایی» را و حتی نسخه کاملاً انیمیشنی آن نیز در ذهن من حک شده است. این بخشی از روال رشد من بوده و برای نسل من یک نقطه عطف است. ما باید از چنان نقطه‌ای به سمت سایر فرهنگ‌ها خیز بر می‌داشتیم. کاترین نیوتون هم می‌گوید: نمی‌دانم، شاید این یک کار منتج از تفاوت نسل‌ها و تبارها باشد ولی این را مطمئنم که در سال‌های اخیر اکثر نسل‌ها و بیشتر افراد پوکمون را پسندیده‌اند. پس از این همه سال کار و فعالیت در این حرفه یکی از معدود پروژه‌هایی که می‌بینم دوستانم درباره‌اش به هیجان می‌آیند، همین پوکمون است. میزان فراگیری و تأثیرگذاری پوکمون تا طیف‌های سنی ۳ تا ۳۰ سال را در بر می‌گیرد و هر روز که می‌گذرد، این اقبال عمومی بیشتر هم می‌شود.

 

 وجه مشترک

پوکمون تازه متمرکز بر کاراکتر تیم گودمن است که یک متخصص بیمه‌گذاری و جوانی ۲۱ ساله است و پس از مرگ مادر و در غیاب پدرش تعالیم و تمرینات پوکمونی خود را کنار گذاشته است. او روزی می‌شنود که پدرش هری در زمان تحقیق پیرامون یک پروژه علمی جان باخته است. او به شهر رایم سفر می‌کند که در آن مبارزات پوکمونی ممنوع است و می‌کوشد چیزهای بازمانده از پدرش را جمع‌آوری کند. او در این باره با لوسی استیونز یک خبرنگار زن هم که در پی اوجگیری هر چه بیشتر است، ملاقات می‌کند و وجه مشترک آنها شک داشتن به ریشه‌ها و دلایل مرگ هری است. گودمن هنگام جست‌وجو در آپارتمان پدرش به یک عروسک پیکاچو وار که قادر به صحبت است دسترسی پیدا می‌کند و فقط امثال او می‌توانند زبان این موجود را بفهمد و از آنچه وی می‌گوید سر در بیاورند. هر دو نفر مورد تهاجم گروه موسوم به ایپوم و با سلاح گازهای سمی قرار می‌گیرند ولی جان سالم به در می‌برند و به آرامی این تصور در ذهن تیم و هیدئو یوشیدا که یک مأمور پلیس است، جا می‌افتد که شاید هری نمرده باشد.

 

 اسراری تازه

با این حال فیلمی وجود دارد که حادثه تصادف هری را به نمایش می‌گذارد و براساس آن به سختی می‌توان باور کرد که هری جان سالم به در برده باشد. در نقطه مقابل هاوارد کلیفورد که مؤسس شهر رایم است، فیلمی را در اختیار دارد که نشان می‌دهد هری پس از آن واقعه سالم مانده است و از طرف دیگر به تیم و اطرافیانش توصیه می‌کند که مراقب راجر پسر وی باشند که عملاً اداره شرکت و کنترل شهر را در دست دارد. این چنین است که تیم و کارآگاه پیکاچو، لوسی و پسی داک را جذب گروه خویش می‌کنند و آنها پس از ورود به لابراتواری که هری در آن به فعالیت‌های خود مشغول بود، پی به اسراری تازه می‌برند و در پی آن مشخص می‌شود که حادثه تصادف هری چگونه شگل گرفته و مقصر ماجرا چه کسی بوده و اگر پیشتر تصور می‌شده که‌«میوتو» بانی این وضعیت بوده حالا کاراکتر گره نینجا در معرض اتهام قرار دارد.

 

 هماهنگی و تشابه کلی

جاستیس اسمیت درباره پوکمون و قضایای فوق می‌گوید: برای جای دادن این همه اتفاق در قالب فیلم جدید پوکمون واقعاً مشکل داشتیم ولی با طراحی و تمرینات لازم این امر میسر شد. البته ما باید یک هماهنگی و تشابه کلی در صحنه‌ها و حرکات و توالی سکانس‌ها به وجود آوردیم و این کار با همت همه نفرات ممکن شد. حالا پوکمون واقعی به نظر می‌رسد هر چند فانتزی‌تر از او فقط خود اوست.

 

سر رینولدز شلوغ بود

برای ناظران یکی شدن کاراکتر رایان رینولدز با کارآگاه پیکاچو هم از جالب‌ترین نکات بوده است. به حرف‌های کاترین نیوتون در این خصوص توجه کنید. مشکل ما در اختیار نداشتن برخی هنرپیشه‌ها در زمان تصویربرداری سکانس‌های مختلف بود که سبب می‌شد پیوستگی کارها کمتر شود و این بخصوص برای رایان رینولدز صدق می‌کرد که برنامه‌هایش زیاد و شلوغ بود و گاهی دو سه روز متوالی به سر صحنه فیلمبرداری نمی‌آمد. برای بعضی افراد دیگر هم ما به مشکلاتی برخورد کردیم اما حجم آنها کمتر بود. از همه جالب‌تر وقت‌هایی بود که براساس قصه، کاراکتر پیکاچو به‌صورت یک پرنده روی شانه من می‌نشست. من هم باید تعادل خودم را حفظ می‌کردم و هم راه حرکت به سوی جلو را می‌یافتم تا کارهای مطروحه در سناریو و حرف‌های من مخدوش و ناقص نشود. در دنیای خیال و فیلم‌های پوکمون، اینها از شیرین‌ترین دردسرها است. بیهوده نیست که پیکاچو این قدر هوادار دارد. او از خیابان‌های خیس باران خورده عبور و در همان فضاهای سخت نیز نشانه‌های یک جنایت را کشف می‌کند.

 

 

iran-newspaper.com
  • 13
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش