پنجشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۵:۲۱ - ۱۹ فروردین ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۱۰۲۹۳۴
رادیو و تلویزیون

گفت و گو با بازیگر سریال نوروزی شبکه یک:

«نون.خ» توجه خیلی ها را به سمت تلویزیون جلب کرد

سریال نون خ,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون

به گزارش بانی فیلم، هدیه بازوند بازیگر نقش یکی از دختران کاراکتر نورالدین خانزاده در سریال «نون.خ» در عین تجربیات محدودش در بازیگری توانست خوب ظاهر شود و مورد توجه بینندگان قرار گیرد. به قول خودش با اینکه دختر شهری با تحصیلات دانشگاهی استف اما در این سریال کمدی نقش دختر ساده روستایی ای را بازی کرد که فقط دیپلم دارد. او متولد ۲۷ مرداد ۶۶ در بندرعباس و اصالتاً اهل کرمانشاه است. ضمن اینکه دانش آموخته رشته مهندسی معماری است.

 

چطور برای بازی در این سریال انتخاب شدید؟

-من از طریق موسسه نقش اول با آقای امیر معقولی آشنا شدم و از طریق او که مدیر تصویر برداری سریال بود، به پروژه معرفی شدم. من پیش از این در سریال ویدئویی «هشتگ خاله سوسکه» به کارگردانی آقای محمد مسلمی بازی کرده ام و نقش کوتاهی هم در فیلم سینمایی «آنجا همان ساعت»  به کارگردانی آقای سیروس الوند داشتم که برای اکران آماده می شود.

 

کاراکتر روژان در مقایسه با دیگر خواهرانش شخصیت آرامتری دارد. تا چه حد شخصیت واقعی شما با این کاراکتر تناسب دارد و اگر شبیه نیستید، برای نزدیک شدن به نقش چه کردید؟

-من دختری شهری هستم با تحصیلات دانشگاهی، ولی روژان یک دختر ساده روستایی است که فقط دیپلم دارد. قطعاً افکار من و روژان با هم فرق دارد، اما مطیع بودنش مثل اینکه می دیدیم از خواهر کوچکترش کژال که مقداری روحیه خشنی داشت حرف شنوی دارد، برایم آشنا و ملموس بود و به خودم نزدیک است. برای بازی در این سریال خیلی به روژان فکر کردم. در نهایت به این نتیجه رسیدم روژانی در درونم هست که از روحیات کُرد بودنم نشات می گیرد.

 

دشوارترین سکانس بازی شما کدام بود؟ ضمن اینکه بخش عمده ای از تولید سریال هم در شرایط جوی نامساعد صورت گرفت.

-سکانس سخت آنچنانی نداشتم. فقط زمان هایی که شب کار بودیم، سرمای زیادی را متحمل می شدیم و چون من در بندرعباس بزرگ شده ام و اصلاً به سرما عادت نداشتم. تحمل سرما برایم بسیار سخت بود، اما در اواخر کار چون تقریباً به شرایط جوی عادت کرده بودم، کار برایم آسان تر شد.

 

بازخوردهای پخش سریال چگونه بوده و برآیند انتقادات و کامنت های مثبت را چطور دیدید؟ هرچند بخش عمده ای از نظرات بینندگان درباره لهجه بازیگران سریال بود و موافقان و مخالفان نسبت به این مسئله ابراز عقیده های متنوعی داشتند. لهجه و زبان در این سریال چطور مدیریت شد و تجربه شما در این باره چه بود؟

-خدا را شکر من کامنت های بسیار بسیار مثبتی دریافت کردم و از همین بابت واقعا به خودم می بالم. مخصوصا از خطّه کرد نشین ایران کامنت های خوبی دریافت کردم و حتی یک کامنت منفی نداشتم. خیلی از عزیزان هم برایم نوشته بودند زمان زیادی است که شبکه های داخلی را نگاه نمی کنند، اما «نون.خ» چنان برایشان جذاب بوده که موجب شده تا آنرا دنبال کنند و لذت ببرند.

 

بله برخی از کُرد زبانان نازنین انتقادی داشتند به لهجه های ما که کُردی نیست. خیلی دلم می خواهد به این عزیزان بگویم به دلیل اینکه این سریال از شبکه سراسری پخش شد و مخاطب عام داشت، ما نمیتوانستیم تماماً کُردی صحبت کنیم و مجبور بودیم با لهجه ای صحبت کنیم که انگار یک کُرد می خواهد فارسی صحبت کند، اما در عین حال لهجه دارد.

 

فکر می کنید سریالی مثل «نون.خ» تا چه حد توانست فرهنگ مردمان کرد را به تصویر بکشد.

-کُردها فرهنگ بسیار غنی و اصیلی دارند که به نظر من «نون.خ» توانست فقط بخشی از این فرهنگ را به نمایش بگذارد.  کُردها حتی بسیار مهربان تر از آن هستند که «نون.خ» به نمایش گذاشت، اما چون سریال طنز است مجبور بودند برای خنده گرفتن و به طنز نزدیک کردن داستان،  اغراق های جالبی به خرج دهند. مثلا مجبور بودند طلبکارها را سمج نشان دهند.

 

اما در این سریال تلاش شد تا ویژگیهای قابل اهمیتی مثل قانع بودن کُردها به زندگی ساده، مال حلال خوردن، زحمت کشی  و با حجب و حیا بودن دختران کُرد و کم توقعی شان برای ازدواج  به خوبی نشان داده شود.

 

حرف ناگفته ای اگر باقی مانده؟

– از آقای سعید آقاخانی و آقای مصطفی تنابنده به خاطر اعتمادشان به من بسیار سپاسگزارم و به نظر من اعتماد این دو عزیز زیباترین سکانس زندگی ام را رقم زد و تا همیشه قدردانشان هستم. از جناب مهدی فرجی تهیه کننده کار و خانم ساناز بصیر مدیر برنامه ریزی پروژه هم صمیمانه تشکر می کنم. شرایط سخت لوکیشن ها و سرما اصلا باعث نمیشد که آقای فرجی حضور نداشته باشد و او در شرایط سخت ما را تنها نمی گذاشت. خانم ساناز بصیر با برنامه ریزی دقیقش کار را برای ما راحت تر می کرد.

 

از آقای امیر معقولی که مدیر تصویر برداری کار بودند هم بسیار تشکر می کنم و در آخر از موسسه نقش اول کمال تشکر را دارم.

 

سریال نون خ,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون
سریال نون خ,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون

 

 

  • 11
  • 1
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
مینا ساداتی بیوگرافی مینا ساداتی بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۱۰ آذر ۱۳۶۰

محل تولد: کاشان، ایران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون

تحصیلات: فوق لیسانس گرافیک از دانشگاه هنرهای زیبای تهران

آغاز فعالیت: ۱۳۸۶ تاکنون

ادامه
شاه نعمت الله ولی شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه ایرانی

تاریخ تولد: ۱۴ ربیع الاول۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

نام های دیگر: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

پیشه: فلسفه و تصوف

مکتب: عارف و تصوف

آثار: شرح لمعات، رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
مائوریستو موتا پائز بیوگرافی مائوریسیو موتا پائز؛ سرمربی والیبال

تاریخ تولد: ۲۶ مه ۱۹۶۳

محل تولد: ریو دو ژانیرو، برزیل

ملیت: فرانسه

حرفه: سرمربی والیبال

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴ تاکنون

ادامه
فرشید اسماعیلی بیوگرافی فرشید اسماعیلی فوتبالیست جوان ایرانی

تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۷۲

محل تولد: بندرلنگه، هرمزگان، ایران

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک هجومی

باشگاه کنونی: پیکان

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر 

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش