
زنان؛ قشری که آمارها آنان را نیمی از جمعیت کشور معرفی میکنند و جامعه در تعاریفش وظایفی برایش تعریف کرده؛ تعریفی که در گذشتههای نهچندان دور؛ دوران مادربزرگها در خانه و خانهداری و تربیت فرزندان خلاصه میشد، اگرچه مزارع، دامها و دارهای قالی با آنان بیگانه نبودند. درواقع زنانی در عرصه اقتصاد گمنام اما موثر؛ مادرانی که بیهیچ چشمداشت و مزدی باری از دوش پدران برمیداشتند، اما گویی آن دوران گذشته چون حالا دیگر تعاریف شکل دیگری به خود گرفتهاند، چون امروز روز دیدن زنان پشت اتوبوسهای مسافربری یا باربری باعث تعجب نمیشود یا حتی دیدن زنانی در مناصب بالای اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی. اگرچه دورانی دیدن این زنان اسباب شگفتی را مهیا کرده و آنان را سوژه رسانهها میکرد، با طرح این پرسش که راندن کامیون ١٨چرخ با بار چندتنی کاری مردانه است و چطور شما وارد این عرصه شدید؟
سوالی که بیشک پاسخش دلایل گوناگون داشت، اما درنهایت آنچه اهمیت داشت این بود که زنان به سهمخواهی خود برخاسته بودند؛ قدعلم کردن برای تغییر برخی تفکرات که از گذشتههای دور هنوز در گفتار و رفتار بعضی افراد دیده میشد و هنوز هم به چشم میخورد. شاید بتوان زمزمه آغاز این خواستن را در تعداد چندبرابری دختران دانشجو در مقابل پسران شنید؛ زمزمهای که زنان سر دادند به این امید که به بازوی اقتصادی جامعه بدل شوند.
پتانسیلی که خنثی باقی مانده
هیچچیزی نمیتواند این واقعیت را کمرنگ کند که زنان ٥٠درصد نیروی کار را تشکیل میدهند؛ پتانسیل بالقوهای که میتواند در عرصههای مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی ورود کرده و نقشهایی را بهعهده بگیرد. نقشآفرینانی که قابلیتها و ظرفیتهای بالایی دارند و بیشک میتوانند در این عرصهها رقابت خوبی با مردان داشته باشند، البته مرور روایت آمارها نیز این مسأله را نشان میدهد که نرخ مشارکت زنان در عرصههای مختلف رو به افزایش است و زنان سعی دارند به قلمرویی که در گذشتهها مختص مردان بود، دست یابند، بهطوری که در دنیای امروز ردپای زنان را میتوان در مشاغل فنی و تولیدات صنعتی جدید جستوجو کرد، اگرچه همان آمارها از درصد ٨٢,٣٨ برای زنان شاغل در بخشهای آموزشی و فرهنگی میگویند و وقتی نوبت به بخشهای فنی، مهندسی، کشاورزی و... میرسد، نمودارها از عددی کمتر از ٥درصد سخن به میان میآورند.
اما با این حال، نمیتوان این واقعیت را از نظر دور داشت که آنطور که باید از پتانسیل و ظرفیت این بخش از جامعه استفاده نشده است، مبحثی که شاید بتوان دلیل آن را در نگاه سنتی و جنسیتی که از دیرباز مانعی برای فعالیت و مشارکت زنان بوده، جستوجو کرد؛ نگاهی که نهتنها در جامعه بلکه گویی در نگرش دولتمردان و سیاستگذاران هم تاثیر خود را داشته است.
گامهای آهسته
واقعیت امر این است که جامعه ایران نیز خواهان تغییر بافت اقتصادی زنان است؛ خواستهای که در گرو توسعه فعالیتهای صنعتی است تا به مدد آن اقتصاد پیشرفت را به خود ببیند. به همین منظور بود که نخستین تکاپوها برای بهبود وضع مشارکت زنان آن هم از نوع اقتصادیاش در اواسط دهه٧٠ دیده میشود؛ برههای که نرخ مشارکت زیر١٠درصد جاخوش کرده بود و توانست در طول عمر دولتهای هفتم و هشتم خود را به ١٧درصد برساند؛ درصدی که دو دولت بعدی با سیاستهایشان آن را دچار سرخوردگی کردند تا رو به کاهش بگذارد، اگرچه تلاشهای گذشته با پایان عمر دولت دهم شروع شد تا سروسامانی به این نرخ داده شود، البته تنها دوسال از عمر دولت تدبیر و امید گذشته بود که این نرخ دوباره دورقمی شد و عدد ١٣ را به نمایش گذاشت؛ نرخی که امید است بیش از گذشته جان گیرد.
نرخی که اهمیتش تا جایی است که آن را یکی از محورهای مهم توسعه جوامع میدانند و دستیابی به رشد و توسعه پایدار را بدون مشارکت همهجانبه زنان امکانپذیر نمیدانند و شاید به همینخاطر است که سند چشمانداز ١٤٠٤ نیز گوشهچشمی به آن داشته، همچنین به تقویت نهاد خانواده و جایگاه زن در خانواده و در صحنههای اجتماعی و استیفای حقوق شرعی و قانونی بانوان در همه عرصهها و به نقش سازنده آنان توجه ویژه داشته و پیشبینیهای لازم را مدنظر قرار داده است. درواقع نباید از نظر دور داشت جوامعی که بهدنبال ارتقای سهم و جایگاه زنان در تولید هستند در گام نخست باید به فکر توسعه فعالیتها باشند تا در گرو آن به تناسب سهم زنان از مجموعه فعالیتهای صنعتی افزایش یابد، چون تجربه ثابت کرده نگرش سنتی به ایفای نقش زنان هیچگاه نتوانسته کارگشا باشد. در ادامه این بحث به پرسش گذاشته شده و میتوانید نگاه صاحبنظران این حوزه را بخوانید.
از خانهنشینی تا بازار اقتصاد
زنان ایرانی در خاطره تاریخی خود دورانی را به یاد دارند که تمام وظیفهشان در فعالیتهای خانه و تربیت فرزندان خلاصه میشد؛ زنانی که با این دیدگاه عجین شده بودند که حضور اجتماعی نهتنها فایدهای ندارد، بلکه مضر نیز هست!
البته این دیدگاه به مرور زمان تلطیف شد تا اینکه در دوران قاجار زنان برای رفتن به جلسات مذهبی و مهمانی اجازه یافتند در کوچه و بازار تردد داشته باشند، اما این مسأله برای زنان قشر مرفه بود، درحالیکه زنان طبقات پایین و متوسط جامعه برای تامین هزینه زندگی و رفع ضروریات مجبور بودند در جالیزها و شالیها یا کارگاههای بافندگی و صنایع کوچک دستی مشغول فعالیت شوند، البته مرور زمان تغییرات بیشتری را در پی داشت و به مرور سالهای متمادی گشایشی در جامعه ایران بهوجود آمد و زمینه ورود آوردهای رفتن به سوی تمدن جدید را مهیا کرد، بهگونهای که دگرگونیهای بسیاری را به بار آورد؛ دگرگونیهایی که مهمترین آن برای زنان حضور اجتماعی محسوس و دستیابی به بازار اشتغال بود. اگرچه این عرصه برای زنان غربی زودتر از زنان ایرانی مهیا شد، شاید به این بهانه که فناوری در آن کشورها زودتر از ایران شناخته و به کار گرفته شد.
از آن دوران به بعد حدود یک قرن طول کشید تا فناوری به ایران ورود پیدا کند و به جرأت میتوان گفت زنان ایران از همان زمان به بازار کار و صنعت و اشتغال ورود پیدا کردند، اگرچه ورود و گسترش یافتن آن با کندی خاصی پیش میرفت و شاید یکی از دلایل آن مهیا نبودن شرایط تولید انبوه بود که سبب شد بیشتر مردان در همان بخشها مشغول به کار باشند.
البته مشاغل عمومی جامعه حضور زنان را برنمیتابید و یکی از دلایل آن پایین بودن سواد عمومی زنان بود که مانع بزرگی برای حضور آنان در این مشاغل به حساب میآمد، اگرچه به مرور زمان این مانع تا حدودی کم شد و درحال حاضر شاهدیم زنان تا حدودی توانستهاند در عرصههای اقتصادی جایگاهی برای خود دستوپا کنند، بهگونهای که ما زنان کارآفرین را نیز امروز شاهدیم.
نگاه موافق:زنان نقشآفرینان خوبی هستند
فاطمه قنبرپور- عضو اتاق بازرگانی ارومیه| زنان از ابتدای تاریخ در کنار مردان همیشه حضور داشتند ولی در بیشتر برههها این بودن دیده نشده است اگرچه زنان هیچگاه خود را کنار نکشیدهاند و این دیده نشدن آنها را مایوس نکرده است. البته افزایش سطح تحصیلات زنان و رویکردهای نوین و مثبت سبب شده جوامع زنان را پابهپای مردان در عرصههای تجارت، تصمیمگیری، مدیریت، افزایش بهرهوری در صنعت ومسئولیتهای اجتماعی ببینیم.
فاطمه قنبرپور،عضو اتاق بازرگانی ارویه در ادامه صحبتهایش میافزاید: واقعیت جهان امروز این است که اگر زنان نتوانند در توسعه اقتصادی و اجتماعی نقشآفرینی کنند درواقع آن جامعه از تمامی ظرفیتهای ملی خود بهره کافی را نبرده است.به همین منظور جوامع باید به دنبال از میان برداشتن موانع از این مسیر باشند؛ مشارکت زنان در عرصههای مختلف. قنبرپور به درصدها اشارهای کرده و میگوید: درصدها روایتهای مختلفی از حضور زنان در مسائل اقتصادی دارند امادر مجموع با توجه به اینکه زنان ٢٥درصد بیش از مردان در فعالیتها مشارکت دارند باید اذعان کرد که زنان به خوبی توانستهاند جایگاه خود را بیابند و این حضور نشان از استعداد سرشار کار و فعالیت در زنان دارد. البته این مساله تنها معطوف به زنان ایران نمیشود چون در حال حاضر در جهان امروز سهم زنان در تولید و نیروی کار نسبت به قرن گذشته افزایش را به خود دیده است؛ روندی که در برخی جوامع با شیب تند بیشتری روبهرو است.
اگرچه در مجموع و با تکیه بر گزارشهای نهادهای اقتصادی بینالمللی بایداذعان کرد که این نرخ در میان زنان منطقه خاورمیانه به تناسب مناطق دیگر جهان پایینتر است و این شرایط میطلبد که عوامل رشد آن مهیا شود. این عضو اتاق بازرگانی ارومیه بر اینباور است که زنان به دلیل داشتن شرایط مناسب فردی چون شجاعت در اظهارنظر و تصمیمگیریها، مشارکت و برنامهریزی برای رفع موانع بهصورت تدریجی و محدودیتها و همینطور به دلیل شناخت دقیق مسائل به خوبی میتوانند و توانستهاند در هر عرصهای بهخصوص تولید بدرخشند . واقعیت اقتصاد امروز ایران گواه این مساله است که این عرصه نیازمند توجه و تلاش و برنامهریزیهای دقیق و اصولی است تا بیش از گذشته مسیر رسیدن به توسعه پایدار را هموارتر کند و موانع را از میان بردارد اگرچه نباید این مساله را نادیده گرفت که به دلیل افزایش سطح سواد و دانش اجتماعی زنان امکان شبکهسازی ،خوشهسازی و زنجیره تامین افزایش یافته است. قنبرپور بر این باور است که سطح عالی سواد بسیاری از مشکلات موجود بر سر راه مشارکت زنان در فعالیتهای اقتصادی را با ایجاد منابع کسب درآمد و افزایش ارزشافزوده محصولات تولیدی برطرف کرده است، البته هنوز مسئولیت زنان به پایان نرسیده است و مهمترین موضوعی که از سوی زنان قابل انجام است مدیریت مصرف در مفهوم مصرف متعادل بوده که تاثیر مستقیم و تعیینکنندهای بر رونق و ایجاد پویایی در فعالیتهای اقتصادی و بالا رفتن قابلیتهای فردی و جمعی زنان و بنگاههای اقتصادی خواهد داشت.زنان با توجه به مدیریت جدی و پشتکار و سلیقه در رفتار و مهارت در بازاریابی و حساسیت در کار میتوانند با حضور در عرصه صنعت و تولید زنجیره تولید و فروش و مصرف را کامل بکنند چون الزام موفقیت در تولید و فروش است. البته بیشک این مسیر باید ادامه داشته باشد تا رسیدن به توسعه پایدار تسریع شود.
نگاه کارشناس:زنان ورود خوبی داشتهاند
مهدی تقوی- اقتصاددان| ورود زنان به عرصه فعالیتهای اقتصادی مبحثی است که از دیرباز مطرح بوده و در مقایسه شرایط فعلی با گذشته میتوان اذعان کرد ورود زنان به این عرصه افزایش را به خود دیده است؛ افزایشی که ورود زنان در عرصههای آموزش عالی را پشتوانه خود دارد. مهدی تقوی، اقتصاددان در ادامه صحبتهایش میافزاید: زنان به تناسب ٥٠سال گذشته دستاوردهایی داشتهاند و توانستهاند در تخصصهای مختلف ورود کرده و جایگاههایی را بهدست آورند. درواقع زنان امروزی کمبودی در رقابت با مردان ندارند. واقعیت این روزهای اقتصاد ایران این است که زنان در بخشهای آموزشی و فرهنگی جایگاههایی را بهدست آوردهاند و توانستهاند مناصب مدیریتی برای خود دستوپا کنند، در بخش خدمات نیز به همین شکل است و ما زنان را در این عرصه نیز فعال میبینیم.
اگرچه ما تحصیلکردگان بسیاری از زنان را در رشتههای پزشکی و مهندسی داریم که براساس علاقهمندیها و تواناییهایشان به این عرصه ورود کردهاند و با توجه به تناسب نیاز جهان امروز تخصص و تحصیلات آکادمیک در این حوزهها را دارند، همچنین برای فعالیت در این زمینهها نیز ورود زنان را داریم که به خوبی توانستهاند نقشآفرینی کنند. تقوی بر این باور است که نمیتوان تاثیر زنان در حوزههای تولیدی و صنعتی را نیز نادیده گرفت، ما حتی زنان را در معادن نیز میبینیم که به خوبی توانستهاند با ویژگی نظمبخشی که در زنان دیده میشود، به این بخشها سروسامان بدهند. اگرچه نمیتوان قبول کرد که حضور زنان در بخشهای مختلف اقتصادی کفایت میکند و نیاز به حضور بیشتر آنان نیست، بیشک با مرور زمان این نقشآفرینیها افزایش خواهند داشت و جامعه و اقتصاد از آثار مثبت آن برخوردار خواهند شد.
البته رسیدن به چنان موقعیتی میطلبد که در برخی دیدگاهها و تفکرات موجود و قوانین بازنگری شود تا این مسیر برای زنان هموارتر شده و زمینههای بهرهبردن از این پتانسیل بالقوه فراهم شود. این اقتصاددان با اشاره به دیدگاه جهانی به این مسأله ادامه میدهد: در جوامع مختلف اهمیت زنان و نقش تعیینکننده این قشر از جامعه آشکار شده و در جوامع توسعهیافته نگاه ویژهای به این بخش از جامعه شده است، چون به این مهم پی بردهاند که زنان میتوانند روند توسعه را تسریع کنند و در این عرصه مسئولیتهای مهم و جدیای به عهده بگیرند. تقوی در ادامه صحبتهایش میافزاید: گذشت آن دوران قدیم؛ دوران قاجار و ... چون زنان به مرور زمان و به آهستگی به عرصههای اقتصادی و اجتماعی و حالا سیاسی ورود کردهاند؛ زنانی که تا وزارت نیز پیش رفتهاند و ریاست برخی از آنها به نام زنان ثبت شده است. به گمان من تا حدودی البته نه بهطور کامل شایستهسالاری وجود دارد و اگر زنان شایستگی خود را در عرصههای مختلف نشان دهند این توانایی را دارند که ورود کرده و نقشهایی را بهعهده بگیرند.
نگاه مخالف:مسیری طولانی و مستمر که باید طی شود
محمد قلی یوسفی تحلیلگر مسائل اقتصادی | زنان نیز همچون مردان از تواناییهایی برخوردارند. درواقع همانطور که مردان از نظر توانایی برابر نیستند، زنان نیز از توانایی یکسانی برخوردار نیستند، بنابراین در این میان مسأله جنسیت مطرح نیست، مسأله این است که اینها تا چه حد توانایی انجام فعالیتها را دارند.
واقعیت این است که دادن امکان برای رشدزنان- سالیانسال این امکان را نداشتهاند- ایجاد موقعیتی است در جهات اعتلای توان نیمی از جمعیت کشور. محمدقلی یوسفی، تحلیلگر مسائل اقتصادی در ادامه صحبتهایش میافزاید: با در نظر گرفتن این مسائل باید اذعان کرد که زنان نیز باید در مسیر توانمندسازی خود تلاش کنند؛ توانمندسازیای که از طریق آموزش، یادگیری تواناییهای فنی و نظامهای حقوقی باید تلاش کنند به حقوق برابر با مردان دست بیابند. حق چیزی نیست که کسی بخواهد به آنها هدیه بدهد. این حق باید از طریق فشار و درخواست خود زنان احیا شود. قلییوسفی دادن حق به زنان را تنها اعطای پست به آنها نمیداند و میگوید: دادن حق به زنان به این معنا نیست که آنها را در پستهای مختلف منصوب کنیم یا آنها را وارد اشتغال کنیم، این به معنای دادن حق نیست.
حقوق زنان باید در قوانین برابر و مقررات یکسان تبلور بیابد. ما نمیتوانیم تنها با ایجاد اشتغال و آوردن دو زن در یک شغل یا حتی در مسند وزارت یا معاونت ریاستجمهوری اغراق کنیم که حق زنان را میدهیم. چهبسا ممکن است چنین وضعیتی نهتنها شرایط زنان را بهبود نبخشد، بلکه آن را بدتر هم کند، چون مسألهای میشود که هرگاه مسئولان بخواهند عنوان کنند که حق زنان را رعایت میکنند، به زنان پست میدهند. این تحلیلگر مسائل اقتصادی بر این باور است که حق زنان باید از طریق رسانهها و جراید ارایه شود و همسطح فرهنگ جامعه ارتقا بیابد و در دستگاههای مختلف دولتی اگر تبعیضی وجود دارد از میان برداشته شود. بنابراین باید اذعان کرد که اساس کار باید درست شود وگرنه ما با به کار گرفتن زنان این مشکل را نمیتوانیم صد درصد حل کنیم، اگرچه این رویه خوب و مطلوب است و باید تقویت شود. قلییوسفی در ادامه به تجربیات کشورهای دیگر اشاره کرده و میافزاید: تجربیات جوامع مختلف گواه این مسأله است که زمانی که زنان به عرصهای ورود پیدا میکنند، نظمی در آن عرصه حاکم شده و فساد کاهش مییابد، درواقع در مجموع برخی اصول در آنجا بیشتر رعایت میشود که نتیجه بالارفتن کارایی آن حوزههاست. اگرچه رسیدن به این مرحله نیازمند آموزشهایی است که در حوزه خانواده باید داشته باشیم؛ محلی که زنان فردا تربیت میشوند، جایی که میتواند برابری انجام مسئولیتها از آنجا آغاز شود.
این تحلیلگر مسائل اقتصادی رسیدن به چنین خواستهای را طولانیمدت دانسته و عنوان میکند: این مسیری است که جوامع توسعهیافته آن را طی کردهاند و جوامع دیگر نیز ناگزیر از طی آن هستند، اگرچه این مسیر مستمر و طولانیمدتی است که باید دنبال شود. قلییوسفی از آزادیها سخن به میان میآورد و ادامه میدهد: اگر جامعهای خواهان پیادهکردن آزادی باشد، آزادی اجتماعی نیز جزیی از آن است؛ هم آزادی فردی و هم آزادی اجتماعی و زنان نیز همچون مردان این اختیار را دارند که جامعه زنان را تشکیل بدهند یا وارد تشکیلات سیاسی شوند یا از تشکیلات صنفی برخوردار شوند، بنابراین گام ارزشمندی است که میتواند برداشته شود و نوعی آموزش است برای جوامع روستایی و جوامعیای که هنوز به برخی سنتها پایبند هستند. درواقع این مقوله نیازمند فرهنگسازی است که دولتها میتوانند در آن نقشآفرینی کنند و تحولات را بهوجود بیاورند. ما مسیری را در پیش گرفتهایم و زنان را در مناصب گوناگون میبینیم، اما برای نتیجهبخشی بهتر آن نیازمند دیدن آن در قوانین و مقررات هستیم.
زنان موفق در یک قاب
در صنعت معدن و معاملات آهن استرالیا یک زن حرف اول را میزند؛ جنیا راینهارت یکی از ثروتمندترین زنان استرالیا است. درواقع ٢٩میلیارد دلار دارایی سبب شده او در لیست ثروتمندترین زنان استرالیا و ١٠ زن ثروتمند آسیا و جهان دیده شود. جنیاعلاوه بر معدنکاری به سهامداری نیز علاقه دارد و برای همین در بخشهای دیگر نیز نقشآفرینی میکند.او بزرگترین سهامدار فایرفاکس مدیا- دومین ناشر روزنامههای بزرگ استرالیا و همینطور سهامدار عمده کانال ١٠، یکی از سه شبکه بزرگ تلویزیونی استرالیاست.
اگر از جنیا بخواهیم در مورد چیزی صحبت کند، بیشک با عشق از حفرههای اسرارآمیز معادن آهن خواهد گفت؛ عنصری که در سال ١٩٥٠ پدرش آن را کشف کرد. قهرمان زندگی جنیا «مارگارت تاچر» بانوی آهنین بریتانیاست و از سال ١٩٧٧ که با تاچر ملاقاتی داشت و ناهاری را با او صرف کرد، به فکر تقلید از او در شیوه لباس پوشیدن، مدل مو و آرایشش افتاد. این عاشق معدن و آهن البته ویژگیهای منحصربهفردی دارد؛ زنی خستگیناپذیر با پشتکار شبانهروزی که خصومتهای شخصیاش بخش بد شخصیتش را تشکیل میدهد. او به قدری با اطرافیانش از پدرش گرفته تا شریک تجاریاش و حتی فرزندانش اختلاف داشت که درنهایت مجبور شد برای پایان دادن به اختلافاتش دست به دامن دادگاه شود، البته این تنها خصوصیت خانم راینهارت نیست، چون او در کنار دنبالکردن سبک زندگی اغلب ثروتمندان در مورد خرید هواپیمای خصوصی، قایقهای تفریحی، لوازم لوکس و زندگی مرفه بیش از ١٠درصد داراییاش را سرمایهگذاری نمیکند و همواره با شعار «مالیات را قطع کنید» به جنگ با سیاستهای افزایش مالیات بر درآمد صنعت معدن رفته است. درنهایت تعجب و شگفتی باید گفت جنیا یکی از مخالفان سرسخت کمپینهای محیطزیستی و تغییرات اقلیمی است، اگرچه او در عرصه سیاست نیز دیدگاه محافظهکاری و طرفداری از آزادیهای فردی را در پیش گرفته است؛ خطمشی تلفیقی. درواقع بایدگفت این مسائل در کنار هم سبب شده او به زنی نسبتا زمخت و عجیب بدل شود!
گیل کلی ٥٧ساله نیز یکی از زنان موفق استرالیاست که مدیریت بزرگترین بانک این کشور را به عهده دارد، آن هم با ٣٢میلیارد یورو در سال. البته شهرت گیل به این مسأله ختم نمیشود، چون او در سال ٢٠١٥ با ٩٤میلیون درآمد توانست جایگاه چهاردهم لیست ثروتمندترین زنان استرالیا را از آن خود کند، البته نباید از نظر دور داشت که گیل یکی از زنان سرشناس این کشور است، چون توانسته تاثیرات فراوانی در مراودات مالی و اقتصادی بینالمللی استرالیا داشته باشد. گیل که مادر چهار فرزند است در سال ٢٠٠٥ نام خود را در میان مدیران موفق ١٥شرکت بزرگ استرالیا دید، البته در سال ٢٠١٤ نیز مجله فوربز، گیل را بهعنوان پنجاهوششمین زن قدرتمند جهان معرفی کرد؛ زنی که در یکی از شهرهای آفریقای جنوبی و در یک خانواده بازرگان انگلیسی به دنیا آمد و والدینش او را با آداب و فرهنگ انگلیسی تربیت کردند؛ شیوه تربیتی که در موفقیتهای او بیتاثیر نبود. گیل بعد از پایان تحصیلاتش بود که به فکر مهاجرت به استرالیا افتاد.
البته زنان دیگری نیز هستند که در طول تاریخ توانستهاند نام خود را بهعنوان زنان موفق ثبت کنند، همانند ژزفن کوکران که در سال١٨٨٧ با اختراع ماشین ظرفشویی توانست نام خود را بهعنوان زن موفق دنیا مطرح کند. البته نخستین برنامهنویس کامپیوتر جهان نیز یک زن است؛ آدا لاولیس. شرلی جکسون نیز بهعنوان نخستین نظریهپرداز در زمینه تکنولوژی فناوری ارتباطات در میان این زناندیده میشود.
- 19
- 6