
وقتی که یورگن کلوپ حدود دو سال پیش روی نیمکت لیورپول نشست، بسیاری از هواداران انتظار معجزه از این مرد آلمانی داشتند اما اکنون، دادههای آماری، بیانگر حقایق متفاوتی هستند. نتایج لیورپول تحت هدایت کلوپ نیز پیشرفت چندانی نسبت به قبل نداشته هر چند که نحوه بازی قرمزها در بسیاری از مقاطع زمانی، چشم نواز و هجومی بوده است. یاران کلوپ پس از افتضاحی که در آندلس به بار آورده و پیروزی ۳ بر صفر در نیمه اول مقابل سویا را با تساوی ۳ بر ۳ عوض کردند، این بار باید در یک بازی دشوار دیگر به مصاف چلسی، مدافع عنوان قهرمانی میرفتند. همین نمایشهای پر فراز و نشیب باعث ناامیدی هواداران لیورپول شده است. تفاوت شگرف در نحوه بازی لیورپول در هر نیمه از دیدار با سویا، داستان تلخ همیشگی برای یاران کلوپ طی دو سال اخیر بوده است. قرمزها در برخی از مسابقات، بسیار عالی و کوبنده و در برخی دیگر، بسیار شکننده و ضعیف ظاهر میشوند. اگر چه لیورپول با تساوی یک بر یک مقابل چلسی، دوازدهمین مسابقه پیاپی بدون شکست را تجربه کرد اما هنوز هم کارشناسهای فوتبال، بابت نمایشهای متزلزل این تیم، انتقاد دارند.
یکی از مشکلات بزرگ لیورپول در دوران کلوپ، خط دفاعی پر اشتباه است و با این که قرمزها طی ۹ مسابقه خانگی اخیر در لیگ برتر، فقط ۲ گل را در آنفیلد دریافت کردهاند اما هنوز هم سازمان دفاعی این تیم از حد ایدهآل فاصله دارد. کلوپ ترجیح داد تا ۵ تغییر را در ترکیب اصلی تیمش نسبت به دیدار با ساوتهمپتون ایجاد کند. استفاده از جو گومز به جای ترنت الکساندر آرنولد در سمت راست خط دفاعی به معنای جانشینی یک جوان کم تجربه با یک کم تجربه دیگر بود. استفاده مجدد از آلبرتو مورنو پر اشتباه و متزلزل در دفاع چپ، عجیبترین تصمیم کلوپ برای مسابقه مقابل چلسی بود. مورنو در آندلس به قدری ضعیف ظاهر شد که کلوپ را مجبور به تعویض کرد. البته عملکرد مورنو در آنفیلد بسیار خوب بود. برخی از کارشناسها معتقدند که جیمز میلنر بهترین گزینه قابل دسترس برای دفاع چپ است اما کلوپ در این بازی، از میلنر باتجربه در خط هافبک بهره گرفت.
یورگن کلوپ برای دمیدن روح تازه به کالبد هجومی تیمش، از دنیل استاریج و الکس آکسلید چمبرلین در ترکیب اصلی استفاده کرد که تا حدودی، یک تصمیم غیر منتظره بود. هیچ کس انتظار نداشت که روبرتو فیرمینو و سادیو مانه در چنین بازی حساسی نیمکت نشین شوند.
یکی از مباحث پیرامون لیورپول، عدم توانایی در حفظ نتیجه است. قرمزها طی ۴ روز و ۲ بازی پیاپی، پیروزی را با تساوی در نیمه دوم عوض کردند. اگر همان کلیشه معروف «نیمه دوم، نیمه مربیان» را ملاک قرار دهیم، باید کلوپ را بابت چنین اتفاقاتی سرزنش کنیم. در این بازی، برای بیست و دومین بار طی ۱۲۰ حضور کلوپ روی نیمکت لیورپول، چنین اتفاقی افتاده و این تیم قادر به حفظ پیروزی نبوده است. برخی از کارشناسها معتقدند که مسائل روحی و روانی، عامل اصلی این عدم توانایی در حفظ برتری بوده اما برخی دیگر، عدم درایت خط دفاعی و فقدان جنگندگی نزد مردان آنفیلد را موجب چنین مشکلاتی میدانند. نمیتوان این واقعیت را کتمان کرد که تیم لیورپول از جسارت و کیفیت لازم برای فتح عناوین بزرگ مانند لیگ برتر یا لیگ قهرمانان برخوردار نیست.

فوتبال طی چند سال اخیر، دچار تغییرات فراوانی شده و بازی درگیرانه یا قدرت جنگندگی یک اصل اساسی در فوتبال امروزی است. شاید تکیه بیش از حد کلوپ به فوتبال ظریف، تماشاگرپسند و شناور بر اساس سرعت و تکنیک مهرههایی مانند فیلیپه کوتینیو، روبرتو فیرمینو، سادیو مانه و محمد صلاح باعث شده که قرمزها فقط ۱۵ کارت زرد بگیرند که یکی از کمترین تعداد اخطارها در فصل جاری لیگ برتر است. البته دریافت کارت زرد بیشتر، ملاک برتری فنی یک تیم نیست اما قطعا بیانگر این واقعیت است که لیورپولیها به درگیریهای فیزیکی، کمتر اهمیت میدهند. جالب این که کلوپ طی چند هفته اخیر، بیش از پیش اقدام به نیمکت نشینی مهرههای جنگنده خود در میانه زمین یعنی امره چان، جورجینیو واینالدوم و یا حتی جیمز میلنر کرده است.
یکی دیگر از انتقادات وارده به کلوپ، افزایش درجه محافظه کاری وی است. در همین بازی مقابل چلسی، حتی دیگر خبری از نمایش چشم نواز و جسورانه لیورپول نبود و به قول آنتونیو کونته، تیم حریف اصلا فوتبال بازی نکرد. قرمزها پس از گل محمد صلاح، تغییر تاکتیک داده و به سیستم ۴-۱-۴-۱ روی آوردند. شاید هم چشم کلوپ از اتفاقات بازی با سویا ترسیده و برای جلوگیری از آن وقایع، خط حمله سه نفره خود را تبدیل به خط حمله تک نفره با محمد صلاح کرد. همین تصمیم کلوپ باعث شد تا چلسی با فراغت بیشتری، اقدام به افزایش فشار روی دفاع حریف کرده و سرانجام نیز به گل تساوی در آنفیلد دست یابد. بسیاری از کارشناسها از تعویضهای کلوپ و نحوه مدیریت وی برای کنترل بازی انتقاد میکنند. اگر چه هیچ یک از این انتقادات نادرست نیست اما لیورپول تحت هدایت کلوپ همچنان به پیش تاخته و فوتبال زیبایی را ارائه میدهد. عدم ارائه فوتبال زیبا در تقابل با چلسی، تنها به اتفاقات رخ داده در سانچز پیسخوان (ورزشگاه خانگی سویا) ربط داشت و شاگردهای کلوپ به شدت تحت فشار انتقادات پس از آن کامبک رویایی حریف اسپانیایی بودند.
هواداران لیورپول نباید این نکته را فراموش کنند که ناکامی مقابل سویا فقط به آلبرتو مورنو ربط نداشت و یا همه تقصیرات شکست مقابل تاتنهام را نباید به گردن دیان لاورن انداخت. به هر حال در هر ناکامی، کلیه عوامل به نوبه خود مقصر هستند. سیستم بازی با لیورپول به گونهای است که مدافعان کناری باید نفوذ کرده و مدام روی دست سادیو مانه و محمد صلاح حرکت نمایند تا کارایی آنها نیز افزایش یابد. بدون شک در چنین شرایطی، جای خالی پشت سر مدافعان کناری باقی میماند که وظیفه اصلی پوشش این فضاها بر دوش سه مدافعی است که در عقب زمین، حضور دارند. تا همین هفته گذشته، بسیاری از کارشناس ها مشغول تقدیر و تمجید از عملکرد دفاعی لیورپول در ماه نوامبر بودند اما اکنون و با اتفاقات دو بازی اخیر مقابل سویا و چلسی، همگی دوباره به یاد معضلات دفاعی قرمزها افتادهاند.
اما چلسی نیز فصل پر فراز و نشیبی را سپری میکند. پس از باخت یاران آنتونیو کونته مقابل رم در ماه گذشته، شایعات زیادی درباره اخراج احتمالی وی به گوش میرسید اما آبیهای لندن با پیروزی حیاتی خود مقابل منچستر یونایتد، احیاء شدند و روی نوار پیروزی قرار گرفتند. پس از جدایی مایکل امنالو مدیر ورزشی چلسی و فروکش کردن شعله اختلافات بین کونته و داوید لوئیز، به تدریج جو حاکم بر اردوی چلسی آرامتر میشود. نتایج خوب چلسی طی هفتههای اخیر در لیگ برتر و لیگ قهرمانان، تاثیر زیادی در تثبیت قدرت کونته داشته است. این روزها و بر خلاف تصور، ویلیان آمادهترین بازیکن چلسی میباشد. البته کونته ترجیح داد تا از ویلیان به عنوان اسلحه پنهان، در نیمه دوم استفاده کند. از قضا این استراتژی کونته جواب داد و ویلیان با حضور در نیمه دوم، یک گل زیبا را به ثمر رساند تا مانع شکست تیمش شود. اولین حضور دنی درینک واتر در ترکیب اصلی چلسی طی یک مسابقه لیگ برتر، اهمیت به سزایی داشت.
چلسی با تغییر رویکرد در فصل گذشته و استفاده از خط دفاعی سه نفره، با مشکلاتی کم و بیش مشابه با لیورپول رو به رو است. در صورت نفوذ فول بک ها، نیاز به مراقبت و استحکام بیشتری در قلب خط دفاعی چلسی احساس می شود. اصول اساسی در خط دفاعی سه نفره، «ایجاد پوشش دفاعی تا هنگام بازگشت وینگ بکها» است. برای مراقبت از خط دفاعی سه نفره، هر تیمی از جمله چلسی به ۲ یا حتی ۳ بازیکن تخریبی درون زمین احتیاج دارد. کونته در آنفیلد از سه هافبک با همین خصوصیات تخریبی یعنی انگولو کانته، تیموئه باکایوکو و دنی درینک واتر جلوی خط دفاعی تیمش استفاده کرد.

خط هافبک لیورپول نیز جای بحث فراوانی دارد. کلوپ در بوروسیا دورتموند از هافبک های توپگیر مانند سباستین کل و اسون بندر یا هافبک توپپخشکن مانند ایلکای گوندوعان بهره میگرفت اما «آقای معمولی» در لیورپول، رویکرد متفاوتی داشته است. شاید جردن هندرسون با توانایی بسیار خوبش در پاسوری، گزینه خوبی برای فدا کردن خویش در تاکتیک تیمی باشد. البته تیم لیورپول در صورت ایجاد پرس بیشتر و افزایش تراکم بین خطوط و مهرهها، عملا به چنین گزینههایی در خط هافبک بینیاز خواهد شد.
تساوی تیمهای لیورپول و چلسی بیش از هر چیز، موجب خوشحالی هواداران منچستر سیتی شد. یاران پپ گواردیولا اکنون ۱۱ امتیاز بیشتر از چلسی مدافع عنوان قهرمانی دارند. آنتونیو کونته به درستی اعتراف کرده که تیمش برای تکرار عنوان قهرمانی فصل گذشته، کار بسیار دشواری داشته و چه بسا با وجود تیم آماده منچستر سیتی، چنین چیزی غیر ممکن به نظر برسد.
«دون آنتونیو» پس از شکست تحقیرآمیز مقابل آرسنال در فصل گذشته، یک انقلاب تاکتیکی را درون تیمش به وجود آورد که در نهایت موجب قهرمانی آبیها با سیستم نویافته ۳-۴-۲-۱ شد. اما توفان چلسی در فصل جاری ادامه پیدا نکرد زیرا هیچ تیمی نمیتواند با تکیه بر یک پلان تاکتیکی، همواره به موفقیت دست یابد و راههای مقابله با تاکتیکها توسط رقیبان پیدا میشود. کونته در آنفیلد برای سومین بار در فصل جاری لیگ برتر، از سیستم ۳-۵-۱-۱ به جای ۳-۴-۲-۱ استفاده کرد. او در دیدار با تاتنهام، این سیستم را به کار گرفت و از سه مهره درگیر شونده خود یعنی کانته، داوید لوئیز و باکایوکو به عنوان یک سکو برای ویلیان بهره گرفت. همچنین در مسابقه خانگی با منچستر سیتی نیز ادن هازارد جلوی سه هافبک دیگر (کانته، باکایوکو و فابرگاس) به میدان رفت. آبیها در آنفیلد نیز سه هافبک تخریبی و قلدر یعنی درینک واتر، کانته و باکایوکو را جلوی خط دفاعی به کار گماشته و هازارد نیز پشت سر مهاجم نوک قرار گرفت. کونته از این سیستم در برابر تیمهای بزرگ استفاده میکند. ایجاد یک بلوک مرکزی ۶ نفره، کار را برای هر حریفی دشوار خواهد ساخت. در سیستم جدید کونته، فشار زیادی به تک مهاجم وارد و از خلاقیت خط حمله کاسته می شود. در دیدار با لیورپول، شاهد حمایتهای مارکوس آلونسو و دنی درینکواتر از ادن هازارد به ترتیب از جناح چپ و عمق زمین بودیم اما در نیمه دوم، میلنر و هندرسون با تغییر موقعیتهای خود، عملا هازارد را از کار انداختند تا این که پدرو رودریگز و ویلیان وارد زمین شده و دوباره کفه ترازو را به سود چلسی سنگین کردند. البته نفوذهای مارکوس آلونسو به ویژه در نیمه اول، دردسرهایی نیز برای چلسی به وجود میآورد زیرا محمد صلاح در اوایل بازی، چند بار نیز از سمت چپ خط دفاعی سه نفره چلسی، اقدام به حمله کرده و به ویژه با گری کیهیل رو به رو شد. یکی از نکات منفی چلسی در این بازی، نمایش ضعیف تیموئه باکایوکو و عدم پوشش مناسب وی بود. باکایوکو در صحنه گل لیورپول نیز مقصر بود زیرا وظیفه قطع پاس گل کوتینیو برای صلاح را بر عهده داشت.
تغییرات کلوپ در نیمه دوم و تعویض جای صلاح با چمبرلین از چپ به راست، باعث شد تا ستاره مصری قرمزها از فضای خالی پشت سر آلونسو محروم گردد. کونته با تعویضهای خود در نیمه دوم و استفاده از رویکرد تهاجمیتر نسبت به کلوپ، ثابت کرد که انگیزه و شجاعت بیشتری برای موفقیت در این بازی داشت. لیورپول در این بازی نیز اسیر مشکلات چند فصل اخیر بود؛ هر توپی که به محوطه جریمه قرمزها میآمد، بوی گل میداد.
به اعتقاد بسیاری از کارشناسها، یکی از دلایل اصلی افت چلسی در شروع فصل، مصدومیت و غیبت ادن هازارد بود. در غیاب هازارد، شاهد درخشش فوق تصور کوین دی بروینه هم وطن وی در تیم منچستر سیتی بودیم. هازارد طی چند هفته اخیر به روزهای اوج نزدیک شده و نقشی هجومیتر از دی بروینه را ایفا میکند. او یک بازیساز کلاسیک (یار شماره ۱۰) بوده که تمایل زیادی به بازی در پشت مهاجم دارد. چلسی در آنفیلد با رویکرد دفاع از عمق، به دنبال بستن فضای نفوذ صلاح و سپس ایجاد فرصت برای هازارد و بهرهگیری از سرعت وی در نفوذ از فضاهای خالی بود. با توجه به خط مشی محتاطانه کونته در نیمه اول، هازارد غالبا در نیمه زمین خودی مشاهده میشد. به طور کلی، موقعیتهای خطرناک چلسی بیش از میزبان بود و ردپای هازارد در طراحی اغلب این حملات، به وضوح قابل رویت بود و حتی در صحنه گل تساوی چلسی نیز، این ستاره بلژیکی توپ را به ویلیان سپرد. حال باید دید که با توجه به این تساوی نه چندان به درد بخور برای تیمهای چلسی و لیورپول و همچنین پیروزیهای متوالی منچستر سیتی، آیا هیچ شانسی برای یاران کونته و کلوپ برای فتح عنوان قهرمانی لیگ برتر، باقی خواهد ماند یا خیر؟
- 17
- 4










































