چهره جدیدی از لیورپول؛ فرصت‌طلب و نتیجه‌گرا

یورگن کلوپ گفته بود نباید نگران محمد صلاح باشیم. دقیقا ۵۵ روز بعد از زدن چهل و نهمین گل خود در لیگ برای لیورپول، صلاح در دیدار با ساوتهمپتون که به نظر می‌رسید با تساوی تمام می‌شود و کار قرمزها در کورس قهرمانی را سخت می‌کند، گل پنجاهم را زد تا تیمش در نهایت به پیروزی ۳ بر یک در زمین حریف برسد و حداقل تا ۹ روز دیگر در صدر جدول لیگ برتر باقی بماند.

او در جریان بازی وحشت‌زده و عصبی بود و هیچ کاری را درست انجام نمی‌داد؛ پاس‌هایش به مقصد نمی‌رسید، توپ زیر پایش گم می‌شد و سرگردان این طرف و آن طرف می‌رفت. درست مثل چند بازی اخیر مصمم به گلزنی بود تا روند ناخوشایندش را پایان دهد و این تلاش زیاد از نظر روانی روی عملکردش تاثیر منفی گذاشته بود.

اما وقتی ضربه سر جوردن هندرسون به او رسید و یک ضدحمله هیجان‌انگیز شروع شد، فرصتی پیش آمد که اگر از دست می‌رفت، باید راه خانه را در پیش می‌گرفت و تیم هم او را مشایعت می‌کرد اما این اتفاق نیفتاد و لیورپول به یکی از حساس‌ترین پیروزی‌هایش رسید.

هندرسون گل سوم را زد و تیم به آرامش رسید. او شاید فوتبالیست الهام‌بخشی نباشد - بعید است کسی نوه‌هایش را پای تلویزیون بنشاند و به تماشای بازی او توصیه کند- اما با داشتن او حداقل خیالتان راحت است. شاید سرعت بازی را کم کند و محتاط بازی کند اما به بازی کنترل و اطمینان می‌دهد. لیورپول کلوپ به این نیاز دارد و آمدن او به زمین نقطه عطف بازی بود.

مربی آلمانی می‌خواست به کاپیتانش استراحت بدهد و او را در کنار جیمز روی نیمکت نشاند تا نبی کیتا و فابینیو بازی کنند اما بعد از یک حمله خطرناک که با ناکارآمدی خط میانی همراه بود، هر دو را همزمان به بازی آورد. بچه‌ها کار خودشان را درست انجام نمی‌دادند بنابراین وقت آمدن بزرگترها بود. می‌توان ادعا کرد که این سخت‌ترین بازی لیورپول در دیدارهای باقیمانده تا پایان فصل بود. تحول ساوتهمپتون زیر نظر رالف هاسن هوتل با پیروزی برابر تاتنهام و آرسنال در سنت مری همراه بوده که دومی به ۲۲ بازی شکست‌ناپذیری توپچی‌ها پایان داده و رسیدن به رتبه دهم جدول بوده. قابل توجه اینکه وقتی او آمده تیم پایین‌تر از هادرسفیلد قرار داشت که سقوطش قطعی شده.

گاهی به نظر می‌رسید لیورپول از ترکیب غریب خودباوری پایین و سختکوشی بیش از حد رنج می‌برد در حالی که می‌خواستند فرم بازی خود را پیدا کنند. در تمام نیمه اول و بخشی از نیمه دوم موفق نبودند اما نکته جالب درباره این تیم این است که در نیمه دوم فصل از نقاط قوت خود بهترین بهره را می‌گیرد مثل استفاده از سانترها و در این دیدار ضدحملات فوق‌العاده.

لیورپول همینطور پیش می‌رود و هیچ کس را با بازی استثنایی شگفت‌زده نمی‌کند اما به موقع برمی‌گردد مثل نقش منفی یک فیلم ترسناک که وقتی همه فکر می‌کنند مرده است، ناگهان به زندگی برمی‌گردد.

کلوپ این فصل بیشتر و بیشتر به کنترل و پختگی تیم چشم دارد و می‌خواهد بازی‌ها را با هر ابزار لازم ببرد به جای اینکه خود و تیمش را مدیون هیچ شیوه خاصی بکند. هفته قبل مقابل تاتنهام هم همینطور چندان بر بازی مسلط نبودند اما در نهایت تجربه و فرصت‌طلبی بازی کردند و اگر بتوانند نخستین جام را برای یک نسل از فوتبالیست‌ها و هواداران به ارمغان بیاورند هیچ کس اهمیتی نمی‌دهد این فرآیند چطور انجام شده و تنها نتیجه است که اهمیت دارد. کلوپ بعد از بازی گفت: «در پایان، درخشان بود» و این بهترین توصیف از عملکرد لیورپول در این فصل است.