سه شنبه ۲۵ شهریور ۱۴۰۴
۱۳:۰۹ - ۲۵ شهریور ۱۴۰۴ کد خبر: ۱۴۰۴۰۶۱۳۲۰
سیاست داخلی

سال‌گرد مهسا؛ «ایرانی» که شبیه پیش از شهریور ۱۴۰۱ نیست!

مهسا امینی,سالگرد مهسا امینی
ایران بعد از مهسای ۱۴۰۱ نسبت به ایران قبل از آن چندان تغییر کرده که هیچ کس را جز چند تا امام جمعه و نمایندگان استصوابی و صدا و سیمای انحصاری و تکراری و شعاری یارای انکار آن نیست و هر که خواسته انکار کند یا عقربه‌های زمان را به عقب بازگرداند زحمت بیهوده متحمل شده است.

عصر ایران نوشت: به جز چند امام جمعه که هر هفته برای چند هزار نمازگزار سخنان تکراریِ تکراریِ تکراری بر زبان می‌آورند و شماری از نمایندگان مجلس که با کمتر از ۱۰ درصد آرای واجدان شرایط به این نهاد راه یافته‌اند و البته دیگر چندان به بازی گرفته نمی‌شوند و نیز صدا و سیما و برخی رسانه‌های هم‌سو با آن همه اذعان می‌کنند ایران بعد از شهریور ۱۴۰۱ شبیه قبل از آن نیست!

قصه تنها بر سر نوع پوشش دختران و زنان ایران هم نیست که حالا بر اساس جغرافیا و سن و نوع باورها و فرهنگ و فضایی که در آن قرار دارند انتخاب می‌کنند نه آن که یک یونیفورم واحد برای ۹ تا ۹۰ سال تعریف شود و به ضرب باطوم و تحقیر بخواهند تن همه کنند!

هر چند این فقره هم مهم است آن‌سان که صدا و سیمای انحصاری به تنها تلویزیون دنیا بدل شده که نمی‌تواند تصویر مردم عادی و در حال رفت‌و‌آمد در پیاده‌روها و پیاده‌راه‌های شهر را نشان دهد و قبل از آن باید صحنه‌آرایی کنند؛ چه فلاکت و حقارت مضحکی!

ماجرا تنها به خاطر آن نیست که گشت توهین‌آمیز و اشمئزاز‌آور ارشاد از خیابان‌ها جمع شده که هیچ کس حاضر به قبول مسؤولیت و بالیدن به آن هم نبود و البته درِ کمیتۀ وزرا را هم گویا گِل گرفته‌اند. جایی که هم دختر نوجوان شل‌حجاب را به آن منتقل می‌کردند و هم زن روسپی را و با انتقالی که هیچ توجیه قانونی نداشت بذر نفرت در خانواده‌ها می‌کاشتند تا جایی که حتی یک نفر طی چند دهه فعالیت این مکان نبود که تنها چند ساعت در آن به سر کند و بعد از آن کینه به دل نگیرد ولو آزاری هم به لحاظ فیزیکی نرسانده باشند ولی همین که ۴ تا پاسبان زن و مرد به خود اجازه دهند آدمی را که جز شخصیت مستقل خود دختر و زن، دُردانۀ بابا و عزیز مادر یا محبوبه و دوست و همسر یا خواهر مردی است به صرف پوشش و فارغ از سن و خانواده و تحصیلات و شخصیت او به زور سوار ون کنند به قدر کافی چندش‌آور بود چه رسد به این که به هر دلیل در بازداشت‌‎گاهی که می‌گفتند بازداشت‌گاه نیست و در آن هدایت می‌کنند ناغافل جان خود را از دست بدهد و خبر آن آتش به جان مردمان بیندازد.

واکنش جامعه به مرگ مظلومانه مهسا در ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ خورشیدی پاسخ به تحقیر سیستماتیک علیه زنان بود که چند ماه قبل با ماجرای سپیده رشنو شروع شده بود.

واکنش به دروغ سریال‌های تلویزیونی در ارایۀ تصویری واحد از همۀ زنان ایرانی که با سبک زندگی خود آن بازیگران هم تطابق نداشت و کافی است تصاویر آنها را با زندگی واقعی‌شان مقایسه کنیم!

ایران بعد از مهسای ۱۴۰۱نسبت به ایران قبل از آن چندان تغییر کرده که هیچ کس را جز چند تا امام جمعه و نمایندگان استصوابی و صدا و سیمای انحصاری و تکراری و شعاری یارای انکار آن نیست و هر که خواسته انکار کند یا عقربه‌های زمان را به عقب بازگرداند زحمت بیهوده متحمل شده است.

  چند امام جمعه که هر هفته حجاب حجاب می‌کردند حالا عملا دیگر سوژه‌ای ندارند و اگر قبل از جنگ ۱۲ روزه امید‌وار بودند با تکیه بر سگ‌گردانی جبران و شیفت کنند حالا دیگر نه تنها دربارۀ پوشش حرفی ندارند که دربارۀ توافق و مذاکره هم مثل سابق نمی‌توانند نطق کنند.

نمایندگانی که در مجلس ماه‌ها وقت صرف کردند و مضحک‌ترین قانون تاریخ پارلمانتاریسم را نوشتند حالا التماس می‌کنند نسخه‌ای از توافق قاهره را ببینیم ولی به آنان اعتماد نمی‌شود چون نماینده بخش بسیار اندکی از جامعۀ ایران هستند و ساختار سیاسی آنها را به تعطیلی فرستاده تا همه عقل خود را روی هم بگذارند و مانع فعال‌سازی مکانیسم ماشه شوند.

مهسا یک نفر بود ولی تأثیر جنبشی که به نام او راه افتاد بسیار عمیق‌تر از فقدان یک نفر و البته آبروی سوء‌استفاده کنندگان خارج‌نشین را هم برد. آنها که گمان می‌کردند از این رخداد آبی برای آنها گرم می‌شود و ائتلافی به راه انداختند که اندک زمانی بعد از هم پاشید و نپایید چرا که اساسا جنس آن سیاسی و برانداز نبود؛ فرهنگی و اجتماعی و مربوط به سبک زندگی بود و پروپاگاندای اینترنشنال با عنوان "خیزش سراسری" هم البته دروغ بود و نویسندۀ این سطور در نقد رادیکالیسم داخلی هیچ گاه به آغوش برانداز خارج نشین نمی‌غلتد.

البته تبعات سیاسی هم داشت کما این که دولت مرحوم ابراهیم رییسی را دچار وضعیتی کرد که افزایش قیمت دلار و باطل شدن وعدۀ ساخت یک میلیون مسکن در سال را هم به آن نسبت دادند و تنها ادعای احیای هزار کارخانه در هر سفر استانی برای آنان ماند.

کارنامه آن دولت در نوع مواجهه با اعتراضات پسامهسا به کلی مردود است. از وزیر کشور آن دولت که با مسایل اجتماعی بیگانه بود و جز راه حل نظامی نمی‌دانست تا وزیر ارشادی که تصویر مهسا را چند روز تحمل کرد و بعد از آن به صورت غیر مستقیم رسانه‌ها را تهدید یا محدود می‌کرد تا معاون امور زنان آن دولت -انسیه خزعلی- که حتی ژست حمایت هم نگرفت و با موج درخواست آزادی خبرنگار زندانی زن نیز همراهی نکرد و به جز خانم پاد در دولت سابق بقیه تفاوتی با صدا و سیما و چند امام جمعه نداشتند.

مجلس اما چه کرد؟ دست در کار تصویب قانونی شدند تا  آب رفته را به ضرب و زور بازگردانند در حالی که قرار بود تنها به فکر آب و نان مردم باشند ولی از صبح تا شب درگیر پوشش زنان و خط و نشان کشیدن شدند با این تصور که همه جا دوربین کار می‌گذارند و آنچه را که عطاءالله مهاجرانی در رمان بهشت خاکستری و در توصیف طعنه آمیز کنترل نوشته بود در عالم واقع اجرا  ‌کنند. دست آخر اما وقتی به تأیید شورای نگهبان رسید رییس جمهوری بر سر کار آمده بود که صریح و روشن گفت نمی‌توانم اجرا کنم و نکرده و اجرا کردنی هم نیست.

تنها چند صدا در آن مجلس با استمرار وضعیت پیشا‌مهسا مخالفت کردند و  یکی از آنها اکنون رییس جمهوری ایران است و بر این اساس می‌توان ادعا کرد آن رخداد یکی از عوامل شکست خالص‌سازی بوده است و این هم از تفاوت‌های ایران بعد از ۱۴۰۱ با قبل از آن است چون از ۱۴۰۰ به بعد رادیکال‌ها یک دورهمی خودمانی رابه نام حکم‌رانی تشکیل داده بودند که در آن همین را که خودشان از خودشان خوش‌شان بیاید کافی می‌دانستند و کاری به توسعه و سلایق متنوع جامعۀ ایرانی نداشتند!

مهسا امینی,سالگرد مهسا امینی

امروز ۲۵ شهریور ۱۴۰۴ خورشیدی با سه سال قبل به کلی متفاوت است. نه پوشش دختران و زنان ایرانی شبیه ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ است نه بی گشت آزار ارشاد ملت برهنه شده‌اند بلکه هر که بر اساس محل زندگی و پرورش خانوادگی و سن و سال و علایق انتخاب می‌کند.

دیگر دولتی بر سر کار نیست که مرحوم رییس آن اگرچه تلفنی تماس گرفت و تسلیت گفت و بعد به نیویورک رفت اما درصدد انکار اعتراضات اجتماعی برآمد و آن را به دشمنان نسبت داد بلکه دولتی و رییس جمهوری بر سر کار است که رسما و علنا قانون موهون مجلس را مسکوت گذاشته است.

بله. می‌دانم سانحه بال‌گرد در ورزقان در آخر اردیبهشت ۱۴۰۳ مقدمات تغییر دولت را فراهم ساخت نه واقعه ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ ولی اگر آنها بودند هم قانون‌شان قابل اجرا نبود و به دلایل امنیتی متوقف می‌شد چون کافی بود یک مهسای دیگر از آن دربیاید کما این‌که در نیمه مهر سال بعد نگران واکنش جامعه به اتفاقی در مترو بودند و این که به حجاب‌بانان زاکانی نسبت داده شود. خبر ۷ اکتبر یا ۱۵ مهر ۱۴۰۲ و شروع ماجرای غزه البته آن قضیه را تحت‌الشعاع قرار داد.

ایران بعد از مهسا با قبل از آن متفاوت است. نه رؤیای رادیکال‌های داخلی محقق شده که می‌خواستند با قانون حجاب و عفاف خیابان را تسخیر کنند و حالا به خاطر کنسرت در خیابان نگران می‌شوند در حالی که مدعی بودند خیابان از آن ایشان است. آرزوی براندازان خارجی هم تحقق نیافته چون نظام سیاسی انعطاف نشان داد و زمینه روی کار آمدن مسعود پزشکیان فراهم شد و او هم گشت ارشاد و قانون حجاب را کنار گذاشته و خطاب به روحانیون یادآور شده ۸۵ هزار مسجد برای جمعیت ۸۵ میلیونی به معنی آن است که هر یک می‌تواند در مساجد برای هزار نفر تبلیغ کند و نیاز به پاسبان و گشت نیست.

با این همه قصه فراتر از پوشش و سبک زندگی است. ایران بعد از مهسا در عرصه های دیگر هم شبیه به قبل از آن نیست اگرچه طی سه سال برخی بسیار کوشیدند به پیش از آن بازگردد ولی اگر اندک احتمالی وجود داشت بعد از جنگ ۱۲ روزه آن احتمال کم هم منتفی است چون هیچ عقل سلیمی در این وضعیت اقتصادی و معیشتی و زیر سایۀ جنگ سر به سر مردم نمی‌گذارد.

خود حکومت هم ثمر تسلیم به شعار زن، زندگی، آزادی را در جنگ ۱۲ روزه دیده و چشیده چون وقتی شعار مردمی زندگی باشد ترجیح می‌دهند زندگی کنند و خود را به مرگ نسپارند و به خاطر همین به جای پاسخ به دعوت نتانیاهو برای ریختن به خیابان‌ها به شهرهایی رفتند که امن‌تر می‌پنداشتند.

اگر ماشه اجرا شود و اوضاع اقتصادی تنگ‌تر که سر‌به‌سر مردم گذاشتن و تحمیل شرط عقل نیست و آزادی سبک‌های زندگی ادامه می‌یابد و اگر توافقی شود و طبقه متوسط نفسی تازه کند مطالبات اجتماعی و فرهنگی را وانمی‌نهد و تن نخواهد داد و در هر دو حالت زمان به قبل از مهسا بازنمی‌گردد.

بی‌انصافی است که از شیخ کاظم صدیقی یاد نکنیم که ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ رییس عالی ستاد امر به معروف و نهی از منکر بود و حالا در ۲۵ شهریور ۱۴۰۳ چون دیگر امام جمعه موقت تهران نیست ریاست آن ستاد را هم از دست داده است.

شاید اگر شیخ گریان حسب تظاهر هم شده در خطبۀ بعد از مهسا قطره اشکی برای مظلومیت او ریخته بود آبروی او بر سر باغ ازگل در یک سال و نیم بعد نریخته بود!

مهرداد خدیر

  • 13
  • 5
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه

مجلس

دولت

ویژه سرپوش