جمعه ۲۳ آبان ۱۴۰۴
۱۰:۳۶ - ۰۸ شهریور ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۶۰۱۷۶۵
سیاست داخلی

ابراهیم خدابنده، از اعضای جداشده سازمان مجاهدین خلق؛

رجوی گفت ما در بیت امام نفوذی داشتیم

مسعود و مریم رجوی,اخبار سیاسی,خبرهای سیاسی,اخبار سیاسی ایران

 ابراهیم خدابنده، از اعضای جدا‌شده سازمان مجاهدین خلق که از سال ٥٩ تا ٨٢ عضو سازمان منافقین بوده است و در بسیاری از جلسات سازمان حضور داشته است، حرف‌های ناگفته فراوانی درباره سازمان منافقین دارد. از همین رو  به دفتر ابراهیم خدابنده رفتیم.

 

او می‌گوید کتاب خاطرات برادرش یعنی مسعود خدابنده را به‌تازگی به فارسی ترجمه کرده است که در آن هم حرف‌های ناگفته فراوانی وجود دارد. ابراهیم خدابنده درباره عملیات «نفوذ» که از سوی سازمان منافقین اعمال می‌شد٬ گفت: مسعود رجوی می‌گفت وقتی انقلاب پیروز شد، همه سازمان‌ها و افراد به‌دنبال حزب و کار سیاسی رفتند ولی ما دنبال ارتش و سازمان‌دهی نظامی رفتیم.

 

رفتیم و سلاح جمع‌ کردیم و در تمام ارگان‌ها نفوذی فرستادیم. آنها حتی در بیت امام، جواد قدیری را داشتند که هنوز در سازمان است. خود کشمیری هم که جانشین دبیر شورای عالی امنیت ملی بود. این عضو جدا‌شده سازمان منافقین درباره اولین نفوذی سازمان یعنی محمدرضا سعادتی می‌گوید: «سعادتی در دادستانی یک نیرویی داشت که الان اسمش را فراموش کرده‌ام؛ او اطلاعات را از دادستانی گرفته بود که به سعادتی بدهد تا او آنها را در اختیار کاردار شوروی بگذارد. تا شوروی بداند جاسوسشان در ارتش محمدرضا پهلوی چگونه لو رفته بود. خوب این پرونده در دادستانی بود و او این پرونده را برداشته بود تا به شوروی بدهد و در مقابل از شوروی سلاح و وسایل و تجهیزات نظامی بگیرد.

 

در ششم اردیبهشت ٥٨، یعنی در همان روزی که سعادتی دستگیر شد، موسی خیابانی و مسعود رجوی به دیدار امام خمینی رفته بودند». ابراهیم خدابنده در ادامه به موضوع انفجار هفتم تیر و هشتم شهریور می‌پردازد و می‌گوید مسعود رجوی در جلسات خصوصی به‌طور علنی و آشکار گفته بود که عامل انفجارها بوده است. خدابنده که در همان جلسه حضور داشته است، می‌گوید: «مسعود رجوی رسما خودش گفته و صدها شاهد هم هست که سازمان مسئول ترورهای هفتم تیر و هشتم شهریور است.

 

 البته هنوز سازمان زیر بار نرفته و قبول نکرده است ولی صدها عضو سازمان از خود مسعود رجوی شنیده‌اند که قبول کرده است. رجوی در یک نشست مسعود کشمیری را به همه نشان داد و گفت او دفتر نخست‌وزیری را منفجر کرده است. در یک نشست که همه اعضای سازمان حضور داشتند. رسمی اعلام نشد ولی در جلسه‌های خصوصی اعلام می‌شد و به آن هم افتخار می‌کردند.

 

آنجا مسعود کشمیری با اسم مستعار «باقر» شناخته می‌شد. خیلی‌ها نمی‌دانستند که باقر چه کسی و چه‌کاره است تا اینکه مسعود رجوی او را معرفی کرد و گفت: این مسعود کشمیری است».او ادامه می‌دهد: «چون مسعود کشمیری مسئله‌دار بود و می‌خواست از سازمان برود، رجوی برای اینکه جلوی خروج کشمیری از سازمان را بگیرد و او را بترساند، او را به همه معرفی کرد.

 

به او گفت تو الان زیر چتر سازمان امنیت داری؛ اگر از زیر چتر سازمان خارج شوی، جمهوری اسلامی تو را دستگیر می‌کند و از بین می‌برد. مسعود رجوی این کار را کرد تا کشمیری مجبور بشود و بماند؛ اما آخر سر هم او نماند و دست زن و بچه‌اش را گرفت و به آلمان رفت. زنش هم دختردایی‌اش بود سازمان گفته بود باید از او جدا بشود اما کشمیری حاضر نشد او را طلاق بدهد و با هم به آلمان رفتند. دولت جمهوری اسلامی هم بارها از آلمان خواسته او را تحویل بدهند و به آنها اعلام کرده فردی با این مشخصات، با این اسم مستعار و با این پاسپورت در کشور شماست و او مسئول انفجار هشتم شهریور است».

 

این عضو سابق سازمان درباره محمدرضا کلاهی، عامل انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری نیز گفت: «کلاهی در اشرف با اسم مستعار مهندس کریم فعالیت می‌کرد. کلاهی و کشمیری بعد از اینکه از ایران فرار کردند، به عراق آمدند. هر دوی آنها مهندس بودند. آنها را در رادیو مجاهد مستقر کردند. مسئول برادر من یعنی مسعود خدابنده هم با یکی دیگر از اعضای سازمان به نام مهندس بهمن کار می‌کرد که نمی‌دانست اسم واقعی‌اش چیست.

 

اینها کادر فنی رادیو مجاهد بودند. بعد از اینکه اینها از ایران آمدند، کلاهی ازدواج نکرده بود و در سازمان به او زن دادند. بعد که کلاهی به هلند رفت آن زن هم از او جدا شد. بعد هم که یک نفر در هلند کشته شد و برخی گفتند که کلاهی بود».خدابنده همچنین درباره انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی و نحوه اطلاع خود از آن انفجار می‌گوید: «وقتی که انفجار هفتم تیر رخ داد من منچستر بودم و تازه از انجمن اسلامی بیرون آمده بودم. هنوز یک سال نشده بود که من از آنجا خارج شده بودم و هنوز خیلی از بچه‌های انجمن اسلامی را می‌شناختم.

 

من داشتم از جایی رد می‌شدم که دیدم در کنسولگری جمهوری اسلامی در منچستر یک بنر زده‌اند و بچه‌های انجمن اسلامی هم آنجا جمع شده‌اند. پرسیدم چه شده است؟ گفتند که داستان این است و در هفتم تیرماه دفتر حزب جمهوری را منفجر کرده‌اند، کنسولگری بسته است و ما هم برنامه عزاداری داریم. تو هم می‌آیی؟ و از این صحبت‌ها. یکی از آنها از من پرسید که فکر می‌کنی این کار، کار چه کسی و چه گروهی بوده است؟ من هم گفتم حتما کار سلطنت‌طلب‌ها و ضد انقلاب و آمريكایی‌ها بوده است دیگر؛ یعنی به مخیله‌ام خطور نمی‌کرد که سازمان چنین کاری کرده باشند.»

 

این عضو جدا شده از سازمان منافقین با اشاره به اینکه سازمان در بیت امام هم نفوذی داشت ولی برنامه‌ریزی آنها این بود که اول حزب جمهوری اسلامی را منفجر کنند، گفت: دقیقا یادم نیست که از خود رجوی یا از شخص دیگری شنیدم که می‌گفت ما در بیت امام نفوذی داشتیم و در همه نهادها هم نفوذی داشتیم. ما بین حزب جمهوری و بیت امام یکی را می‌توانستیم انتخاب کنیم. چون اولا هم‌زمان نمی‌شد این کار را انجام داد و ثانیا اگر یکی از آنها را منفجر می‌کردیم، آن یکی سوخته بود.

 

ما مجبور بودیم بین اینها یکی را انتخاب کنیم. کدام را انتخاب کرد؟ حزب جمهوری. یعنی یا جواد قدیری یا محمدرضا کلاهی؟ کدام را انتخاب کرد؟ کلاهی. چرا؟ بارها می‌گفت که ما نظام را بی‌آینده کردیم. یعنی احساس می‌کرد که سکان اصلی آینده نظام، اعضای حزب جمهوری اسلامی و آیت‌الله خامنه‌ای و شهید بهشتی هستند. یعنی امام، «حال» جمهوری اسلامی بود، شهید بهشتی و آیت‌الله خامنه‌ای «آینده» جمهوری اسلامی بودند.

 

او افزود: مسعود رجوی بین «حال» و «آینده» می‌خواست انتخاب کند؛ خودش هم گفت ما آینده را انتخاب کردیم که بزنیم. «حال» فعلا باشد. خوب این استراتژی غیر از استراتژی آمريكاست؟ یعنی آمريكا می‌دانست اگر بعد از امام جانشین قدرتمندش در هر حوزه‌ای آیت‌الله خامنه‌ای و بهشتی است او هم تکلیفش با آمريكا معلوم بود. یعنی می‌دانست که با حضور بهشتی این میخ استقلال را نمی‌شد کند. حالا خواست خدا بود و اتفاقی که افتاد این بود که آن موقع خیلی حواسشان به رهبری فعلی نظام نبود. فرقان آمد قبلش یک ترور انجام داد. آن موقع که ترور اتفاق افتاد، آیت‌الله خامنه‌ای در بیمارستان بود. یعنی بالاخره آینده نظام به این شکل حفظ شد وگرنه از نظر مسعود رجوی آینده نظام نابود شد، «حال» هم می‌گذرد و دیگر تمام می‌شود. همه حساب و کتاب‌هایشان در همه زمینه‌ها درست بوده، همه هم همکاری می‌کردند و خوب کار می‌کردند؛ ولی می‌گویند: چراغی را که ایزد برفروزد/ هر آن کس پف کند ریشش بسوزد».

 

 

sharghdaily.ir
  • 11
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه

مجلس

دولت

ویژه سرپوش