سه شنبه ۲۵ شهریور ۱۴۰۴
۱۷:۴۶ - ۰۸ آبان ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۸۰۲۱۵۲
سیاست داخلی

معاون سیاسی سپاه:

دیپلماسی نظامی پشتوانه دیپلماسی رسمی است

سردار سنایی,اخبار سیاسی,خبرهای سیاسی,اخبار سیاسی ایران
 حساسیتی روی فعالیت در شبکه‌های مجازی ندارد و سعی کرده واقع بینانه این موضوع را با طرح فرصت‌ها و تهدیدها برای مخاطبان مو شکافی کند در خلال گفت وگو تلاش زیادی دارد تا منافع ملی را در نظر گرفته و سخنانش را فراجناحی به دور از اختلاف‌افکنی بیان کند هر چند که تعریف ژورنالیستی در زمان کنونی اغلب به ایجاد مناقشه و درگیری میان افراد تعریف می‌شود.

به گزارش سیاسیت روز،در خلال مصاحبه سعی کردیم با احترام به نظریات او درباره اهمیت منافع ملی از سوالات مناقشه آمیز خصوصا این روزها که صحبت از تحریم یک‌جانبه آمریکا علیه نیروهای مردمی انقلاب مطرح شده پرهیز کنیم.

 

بحثی که امروز مطرح می‌شود بحث کردستان عراق است، اما قبول دارید که این اتفاقاتی که الان روی داده از جمله آن همه‌پرسی در اقلیم چیزهایی نیست که یک شبه روی داده باشد؟ 

همان طور که گفتید تحولات اقلیم در یک دوره زمانی طولانی صورت گرفته اما غالب کسانی که درگیر این موضوع بودند تصور برگزاری همه‌پرسی بدین شکل را نمی‌کردند. به این معنا که تصور این بود که بارزانی به دنبال یک امتیاز از این برگه است. 

 

اما سوال اصلی این است که با وجود اینکه معتقدید تحولات عراق یک دفعه رخ نداده و البته سپاه معمولا رصدهای بسیار خوبی در باره مسایل امنیتی منطقه و کمک به کشورهای همسایه در بحث مبارزه با تروریست و تهدیدهای داخلی دارد، درباره مسئله اقلیم آیا چنین اقداماتی صورت گرفته بود و به دولت عراق و حتی به مسئولان داخلی کشورمان هشدارهایی داده شده بود که فکری برای این موضوع کنند؟ 

ببینید در واقع برآوردهایی که مجموعه‌هایی مانند سپاه داشتند تا این میزان بود که باید اقدامات پیشگیرانه انجام شود. شاید هشدار مقام معظم رهبری در این‌باره در دیداری که با آقای العبادی داشتند در واقع برآمده از این برآورد وضعیت بود. لذا ما غافلگیر نشدیم در حالی که مجموعه‌هایی که باید اقدامات عملی برای پیش گیری از همه‌پرسی انجام می‌دادند، یعنی دولت عراق خوشبینانه برخورد کردند. 

 

چرا آنقدر به ماجرا خوش‌بین بودند؟ 

شاید دلیلش این بود که تصور می‌کردند نگاه بارزانی امتداد نگاه افرادی همچون طالبانی است. جلال طالبانی نگاه عمیق و بلندی داشت و هرگز هیجانی تصمیم نمی‌گرفت و به نوعی نگاهی فراتر از مسائل طایفه‌ای و مرتبط با کردستان عراق مسائل را می‌دید متأسفانه امروز آقای بارزانی به دنبال تأمین منافع شخصی و خانوادگی است تا منافع کردهای عراق. در واقع یک فرصت‌طلبی از شرایط حاکم بر عراق را پیش برد و لذا برخی از کسانی که فکر می‌کردند بارزانی به دنبال امتیازگیری است به این خصلت او توجه نداشتند. بارزانی بر این تصور است که هنوز ماجرای داعش به پایان نرسیده و دولت عراق توان حضور در دو جبهه را ندارد باید این همه‌پرسی را انجام دهد که شاید در آینده فرصتی پیش نیاید لذا فرصت‌طلبانه این کار را کرد. 

 

ما تنها رصد می‌کنیم و این دولت عراق است که باید اقدام می‌کرد، اما عراقی‌ها تصورشان امتیازخواهی بارزانی بود نه تجزیه‌طلبی. آنها تصورشان این بود که چنین اتفاقی روی نخواهد داد و شاید هم کمی محافظه کاری در قبال ماجرا داشتند چراکه شرایطی که امروز دولت دارد آنها را به سمتی می‌برد که از توسعه میدان منازعه اجتناب کنند و تمرکزشان بر داعش باشد که همین روحیه محافظه‌کارانه زمینه فرصت طلبی بارزانی را فراهم کرد که در این مقطع همه‌پرسی را انجام دهد. در حالی که اگر یک‌دهم آنچه از این به بعد هزینه خواهد شد قبل از همه‌پرسی هزینه می‌شد از هزینه سنگین آینده جلوگیری می‌گرفت. 

 

پس پیش‌بینی را کرده بودیم و هشدار هم به عراق داده بودیم ولی اقدامات پیشگیرانه‌ای صورت نگرفت؟ 

این حرکت متصور بود اما اگر تصمیماتی که اکنون گرفته شده پیش‌ از این گرفته می‌شد عراق از بسیاری از هزینه‌ها معاف می‌شد. 

 

با توجه به شرایطی که در عراق و منطقه اقلیم وجود دارد، هزینه‌هایی که جاه‌طلبی آقای بارزانی و خانواده‌اش بر کردهای عراق تحمیل می‌کند چیست؟ 

یکی از مخالفت‌هایی که کشورهای همسایه با این ماجرا دارند حتماً ناظر بر پیامدهای ژئوپولتیک

اگر آقای بارزانی می‌خواهد با اقدامات دموکراتیک حق کردها را بگیرد تعطیلی این چند ساله مجلس برای چه بوده است؟ مجلس دقیقاً در آستانه برگزاری غیرقانونی همه‌پرسی با وضعیت شکننده و کمی بیشتر از ۵۰ درصد تشکیل شد آقای بارزانی دو سال که از زمان مسئولیت قانونی‌اش سپری شده است چرا انتخابات برگزار نمی‌کند؟

 

آن بر منطقه است اما بخش مهمی از این نگرانی‌ها برای ساکنان منطقه کردستان عراق است که اجباراً باید هزینه‌های رفتارهای اشتباه و قدرت‌طلبی بارزانی را بپردازند. 

اینها به دنبال جدایی از عراق بودند در حالی که از نظر جغرافیایی دسترسی به آب‌های آزاد ندارد و کشورهای پیرامونی آن نیز مخالف این جدایی هستند چراکه به هر حال موجب تحریک کردهای ایران، ترکیه و سوریه نیز خواهد شد و کشور عراق هم که از آن جدا شده‌اند سالها گرفتار پیامدهای آن خواهد بود لذا نباید انتظار کمک دولت مرکزی عراق را داشته باشند. و منطقه‌ای که آنها تشکیل می‌دهند می‌شود منطقه‌ای بسته که اداره‌اش قطعاً سخت و پر هزینه خواهد بود. به هر حال ارزانترین و بهترین مسیر تأمین نیازهای هر منطقه‌ای مسیر دریایی است که آنها از آن بی بهره هستند. مسیر زمینی هم با مشکلات جدی مواجه خواهد شد که پیش‌بینی می‌شود دولت عراق و کشورهای منطقه مسیر زمینی را باز نخواهند گذاشت و ترکیه هم مسیر امن و در اختیاری که بخواهند روی آن حساب باز کنند نخواهد بود. 

 

لذا این شرایط نشان می‌دهد که ساکنان مناطق کردنشین با چه سختی‌هایی مواجه خواهند بود. از طرف دیگر این واحد سیاسی با شرایطی که دارد قطعاً یک منطقه وابسته خواهد بود که همواره مورد سوء‌استفاده دیگر قدرت‌ها قرار خواهد گرفت. فقط رژیم صهیونیستی است که از این جدایی حمایت می‌کند و پشت سر این برنامه‌ها نیز فرانسوی‌ها هستند و آمریکا و آل‌سعود. اینها همیشه از این برگه برای پیشبرد اهداف منطقه‌ای بهره خواهند گرفت و این یعنی اینکه کردستان همواره مستعد ورود به منازعاتی است که الزاماً خود یک طرف آن منازعه نیست و یا به عبارتی آن را تبدیل به یک واحد نیابتی می‌کند که هر وقت برای پیشبرد اهداف منطقه‌ای نیاز به ابزار فشار باشد از آن استفاده می‌کنند که قطعاً هزینه‌های آن را مردم کرد خواهند پرداخت. در واقع آقای بارزانی مردم کرد را فدای اهداف خانوادگی و اربابان خارجی خود کرده است. 

 

مردم کردستان عراق از این رفتار خوشحالند؟ 

نه اتفاقاً جالب است بدانید که در خود کردستان عراق مردم جشن نگرفتند به رغم اینکه در برخی از مناطق کردنشین کشورمان برخی به خیابان‌ آمدند، دلیل این جشن نگرفتن، آن است که آنجا می‌دانند این همه‌پرسی چه هزینه‌های سنگینی برای آنان به همراه دارد. در آستانه همه‌پرسی موج گرانی آمده است هجوم به مغازه‌ها صورت گرفته چون مردم احساس می‌کردند بعدا مشکلات بسیاری ایجاد می‌شود. همین جاست که باید سرنوشت آقای بارزانی را از سرنوشت مردم کُرد و حتی سایر احزاب کردی عراق جدا کرد. 

 

در زمان همه‌پرسی جریان‌های کردی مانند گوران و یا اتحادیه میهنی برای اینکه وحدت سراسری به هم نخورد به صورت نمادین هم که شده با ماجراهمراهی کردند اما این همراهی همراهی تحمیلی بود برای متهم نشدن به ناهماهنگی. اما خود آنها می‌گویند اگر آقای بارزانی می‌خواهد با اقدامات دموکراتیک حق کردها را بگیرد تعطیلی این چند ساله مجلس برای چه بوده است؟ مجلس دقیقاً در آستانه برگزاری غیرقانونی همه‌پرسی با وضعیت شکننده و کمی بیشتر از ۵۰ درصد تشکیل شد آقای بارزانی دو سال که از زمان مسئولیت قانونی‌اش سپری شده است چرا انتخابات برگزار نمی‌کند؟ کسی ادعای همه‌پرسی دارد که از یک‌سو به انتخابات برای جابه‌جایی خودش و از سوی دیگر به مجلس دموکراتیک برای انجام امور هیچ اعتنایی نداشته است. 

 

به هر حال اگر اقلیم هر سرنوشتی که داشت از ناآرامی گرفته تا جدایی به هر حال تأثیراتی بر ایران خواهد داشت. چنانکه گفتید به دلیل برخی کم‌اطلاعی‌ها موجب شد تا مناطق کردنشین این مسائل را مثبت ببینند. برای آگاه‌سازی کردهای کشورمان از حقایق جاری در کردستان عراق و نیز آگاهی‌بخشی به جامعه به هر حال همه مردم که تحصیلات سیاسی و بین‌المللی ندارند که از پیامدهای آنچه در کردستان روی داده آگاه شوند. برای توجیه جامعه و اقناع مردم و همراه ساختن آنها با این حقیقت که همه‌پرسی کردستان عراق یک دستاورد برای کردها نبوده بلکه آنها را گرفتار بحران‌های بسیار خواهد کرد، چه راهکاری پیشنهاد می‌کنید؟ 

بایستی یک اجماع و وفاق میان رسانه‌ها و جامعه نخبگانی کشور ایجاد شود. متأسفانه بخشی از رسانه‌های ما با این تصور که باید با مردم همراه بود از بیان واقعیت‌ها واهمه دارند و تصورشان این است که با همراهی با این ماجرا می‌توانند نوعی موج سواری رقم بزنند که اولین ایرادی است که باید برطرف شود. 

 

همانطور که گفتم تحلیل‌ها بایستی با بیان واقعیت‌ها و پیش‌بینی و اعلام پیامدهای این امر صورت گیرد. وقتی مردم کرد عراق بعد از همه‌پرسی جشن نمی‌گیرند برای این است که آن پیامدها را می‌بینند چون در متن موضوع هستند اما اگر کسی که بیرون از آن منطقه است یا به صورت آرمانی برخورد می‌کند و یا اینکه بخشی در واقع تکرار ادعاهای وانبرگر وزیر دفاع ریگان است، آمریکا روی یکی از کشتی‌های جنگی خود در خلیج‌فارس سال‌ها قبل نوشته بود ریشه ملت ایران باید خشکانده شود چراکه آنها ادعا دارند ایده تشکیل امپراتوری در ذات ایرانی‌ها است و سابقه امپراتوری را در تاریخ خود دارند و اکنون به دنبال تحقق آن هستند. لذا این مواضع آمریکایی‌ها را نباید به صرف سپاه تنزل داد چون آنها به دنبال فرسایش مؤلفه‌های قدرت کل نظام جمهوری اسلامی ایران هستند و سپاه تأمین کننده بخشی از این مؤلفه‌ها است

 

از موضوع را می‌بیند باید با واقعیت رو به رو شده و آگاه شود. لذا باید لایه‌های نامکشوف را بخش رسانه‌ای و نخبگانی جامعه برای مردم تبیین کند. باید همانگونه که هست مسائل مطرح شود بدون کم و کاست. 

برای اینکه توده مردم گرفتار تحلیل خرد هستند و این بخش رسانه‌ای و نخبگان ماست که باید تحلیل کلان را ارائه کند همان واقعیتی که کُرد ساکن کردستان عراق می‌بیند کرد ساکن غیرکردستان عراق هم بداند، مسلماً رفتار آنها مشابه مردمانی خواهد بود که در کردستان عراق به خوبی از پیامدهای منفی این همه‌پرسی آگاهند. این همه‌پرسی بخشی از پازل قدرت‌های خارج از منطقه برای منطقه است. آمریکایی‌ها سالهاست که طرحی دارند به نام طرح خاورمیانه جدید که در این طرح تجزیه کشورهای بزرگ منطقه به واحد‌های کوچک و فاقد قدرت طراحی شده است. این طرح فقط برای سوریه نیست و در کل منطقه خواهد بود. بنابراین با اقدام بارزانی یک خیانت به جهان اسلام صورت می‌گیرد و کمک به تحقق نقشه‌ای است که آمریکا و برخی از متحدان اروپایی آن طراحی کرده‌اند و سود نهایی آن را فقط رژیم صهیونیستی می‌برد که همواره به دنبال تنش در منطقه بوده است.

 

همین الان در سوریه و عراق، صهیونیست‌ها به بخشی از نیروهای تکفیری کمک می‌کنند؛ از کمک‌های اطلاعاتی گرفته تا کمک‌های درمانی و حتی حمله به سوریه در زمانی که جریان تکفیری تحت فشار قرار می‌گیرد. یا می‌گویند به حزب‌الله در حماء حمله کرده‌اند در حالی که اگر براساس موقعیت جغرافیایی نگاه کنیم چنین ادعایی خلاف واقع است و ارتباطی به لبنان ندارد. لذا در این ماجرا چنین واقعیت‌هایی برای کردها که خود را بخشی از جهان اسلام می‌دانند و با صهیونیست‌ها نیز به شدت مخالفت دارند ولی ببینید که در همه‌پرسی بارزانی فضایی را ایجاد می‌کند که پرچم صهیونیست‌ها در کنار پرچم کردستان قرار می‌گیرد که این خود نوعی اهانت به کردهاست. چراکه به ظاهر رژیم صهیونیستی می‌خواهد نوعی همدلی را به کردها القا سازد اما در وادی عمل چنین نیست و آنانی که همچنان در فلسطین کشتار می‌کنند قطعاً خیرخواه هیچ قومی و گروهی در جهان اسلام نیستند. هر چند که ظلم‌های صورت گرفته به کردهای عراق غیرقابل کتمان است اما باید به این امر توجه داشته باشند که آنانی که در دوران جنایات صدام به حمایت از کردها پرداختند چرا امروز در صف مخالفان همه‌پرسی قرار گرفته‌اند؟ به نظرم اگر این واقعیت‌ها به مردم کرد منتقل شود قطعاً تأثیر بسیاری در نگاه آنها به تحولات خواهد داشت. 

 

 

ما، سوریه و ترکیه باید نگاهمان به موضوع عراق چگونه باشد؟ 

ما و ترکیه. 

 

به هر حال سوریه هم کرد دارد؟ 

ببینید شرایط سوریه با ترکیه و ایران متفاوت است. در سوریه شرایط به گونه‌ای است که دولت مرکزی اجازه تسلیح و اقدام مستقل کردها را داده‌اند چراکه آنها مقابل تکفیری‌ها ایستاده‌اند. در واقع اکنون یک تهدید مشترک دارند که شرایط متفاوتی را به وجود آورده است. در همین حال به آنها به عنوان ساکنان مناطق کرد نشین برگه هویتی داده شده است در ایران حدود ۴ میلیون کرد داریم و در ترکیه ۲۰ میلیون کرد. 

 

خشن‌ترین سازمان‌های کردی کردهای ترکیه در قالب پ.ک.ک است. گفته می‌شود یکی دیگر از دلایلی که بارزانی در همه‌پرسی تعجیل به خرج داد به خاطر همین مسئله یعنی رقابت با پ.ک.ک است. چراکه تصور می‌کرد که اگر مسئله سوریه تمام شود و پایگاهی برای پ.ک.ک ایجاد شود در آن صورت باید بارزانی تحت سلطه پ.ک.ک در آنچه کردستان بزرگ نامیده می‌شد قرار گیرد. نکته دیگر آنکه در ترکیه هویت کردی به رسمیت شناخته نشده است و به آنها به چشم کردهای کوهستانی نگاه می‌شود. در حالی که در ایران، اینکه کردها از نژاد اصیل ایرانی هستند، بدیهی شمرده می‌شود و در گویش کردی واژه‌های فارسی قرار دارد و بسیاری شاعران کرد به زبان فارسی شعر سروده‌اند. یعنی تمایز هویتی و فرهنگی وجود نداشته و صرفا یک تمایز قومیتی و منطقه‌ای بوده است. 

 

پس برخوردهای ما و ترکیه با موضوع اقلیم متفاوت می‌شود؟ 

باید بگویم که حقیقت این است که ایران و ترکیه جدایی کردستان به عنوان یک واحد وابسته در منطقه مخالف هستند. یکی از دلایل آن این است که این واحد سیاسی ضعیف و وابسته در آینده ایفای نقش نیابتی در منطقه خواهد داشت. هر چند که ایران و ترکیه در قبال سوریه و مسائل روی داده در عراق اختلاف نظر دارند اما هر دو می‌دانند که در چارچوب نقشه‌ای که غرب در منطقه با نام خاورمیانه جدید هدفگذاری کرده هر دو دارای تهدید مشترک هستند که شکل‌گیری کردستان عراق در این زمینه ایفای نقش می‌کند. استفاده از این مسئله برای تحریک کردهای ایران و سوء‌استفاده جریان‌های اپوزیسیون برای بهره‌گیری از این عامل برای پیشبرد اهدافشان وجود دارد. 

مثلا می‌دانیم که منافقین فعال هستند و در این ماجرا ورود کرده‌اند. همین مسئله را برای اپوزیسیون ترکیه هم می‌توان متصور بود در حالی که برخی از گروه‌های واگرای قومی هم به دنبال سوء‌استفاده از این ماجرا و تبدیل این مدل رفتاری بارزانی در دیگر کشورها هستند. 

 

 

روند تحولات چه میزان با ادعاهای بارزانی برای همه‌پرسی هم‌خوانی دارد؟ 

آقای بارزانی می‌توانست از آنچه در قانون اساسی پیش‌بینی شده برای پیشبرد منافع مناطق کردنشین استفاده کند اما هرگز به آنها وقعی ننهاد و اقدامی که انجام داد غیرقانونی است در حالی که دولت و مجلس مخالفت علنی خود را اعلام کردند و حتی در کرکوک دولت مرکزی اقدام به تعویض استاندار کرد اما بارزانی از اجرای آن خودداری کرد. حتی بارزانی از اجرای آنچه در قانون اساسی آمده درباره مناطقی که ساکنین آنها ترکیبی از کرد و غیر خشن‌ترین سازمان‌های کردی کردهای ترکیه در قالب پ.ک.ک است. گفته می‌شود یکی دیگر از دلایلی که بارزانی در همه‌پرسی تعجیل به خرج داد به خاطر همین مسئله یعنی رقابت با پ.ک.ک است. چراکه تصور می‌کرد که اگر مسئله سوریه تمام شود و پایگاهی برای پ.ک.ک ایجاد شود در آن صورت باید بارزانی تحت سلطه پ . ک ک در آنچه کردستان بزرگ نامیده می‌شد قرار گیرد

 

کرد و سایر اقوام) هستند و سایر اقوام هم در آن هستند نظیر کرکوک، خودداری کرده و آن مناطق را ضمیمه کرده و همه‌پرسی برگزار کرد. جالب است برخلاف ادعایی که از سوی بارزانی می‌شود شواهد نشان می‌دهد این همه‌پرسی اصلا انتخاب مردمی نیست و در برخی مناطق بدون آنکه صندوقی برود نتیجه اعلام شده است و در برخی از صندوق‌ها از قبل رأی‌هایی در آنها بوده است. لذا ابهامات بسیاری در صحت همه‌پرسی وجود دارد و حتی اگر اینها را در نظر نگیریم روند برگزاری همه‌پرسی کاملاً غیرقانونی بوده است. لذا با توجه به اینکه ما دولت مرکزی عراق را به رسمیت می‌شناسیم مسلم است که نظر مثبتی به این جدایی‌طلبی نداشته باشیم. 

 

 

این روزها اتفاقی روی داده و آن بحث تحریم سپاه است. گفته می‌شود ماده‌ قانونی که درباره سپاه استفاده شده همان ماده‌ای است که برای گروه‌های تروریستی به کار برده شده است. هر چند که این اتفاق برای ایران خنده‌دار است چراکه اگر به رسانه‌های این سال‌های کشورهای غربی نگاه کنیم می‌بینیم که آنها نیز با انتشار عکس‌های افرادی همچون سردار سلیمانی اذعان دارند که ایران محور مبارزه با تروریسم است. با تمام این شرایط به نظر شما برای مقابله با این اقدام آمریکا چه کارهایی باید انجام داد؟ 

این را باید بدانیم که در واقع ترامپ به نمایندگی از کلیت نظام سیاسی آمریکا این مواضع را دنبال می‌کند و ساده اندیشی است که فکر کنیم خود ترامپ این اقدامات را انجام می‌دهد. در این سناریوی جدید نیز کلیت نظام جمهوری اسلامی و مردم ایران هدفگذاری شده‌ است. 

 

وقتی او از واژه جعلی علیه خلیج‌فارس استفاده می‌کند و یا ملت ایران را تروریست می‌نامد در واقع تکرار ادعاهای وانبرگر وزیر دفاع ریگان است، آمریکا روی یکی از کشتی‌های جنگی خود در خلیج‌فارس سال‌ها قبل نوشته بود ریشه ملت ایران باید خشکانده شود چراکه آنها ادعا دارند ایده تشکیل امپراتوری در ذات ایرانی‌ها است و سابقه امپراتوری را در تاریخ خود دارند و اکنون به دنبال تحقق آن هستند. لذا این مواضع آمریکایی‌ها را نباید به صرف سپاه تنزل داد چون آنها به دنبال فرسایش مؤلفه‌های قدرت کل نظام جمهوری اسلامی ایران هستند و سپاه تأمین کننده بخشی از این مؤلفه‌ها است. 

 

مثلا در حاشیه برجام هم می‌بینید که آنها به توان موشکی و منطقه‌ای ما نگاه دارند. لذا اقدام آنها صرفاً علیه سپاه یا فقط موشکی و یا هسته‌ای نیست. به هر حال هر کشوری بخواهد که دارای قدرت باشد باید نفوذ و عمق راهبردی منطقه‌ای داشته باشد. این عمق را سپاه ایجاد کرده است. کتمان نمی‌کنیم که امروز سپاه حضور مستشاری فعال در سوریه دارد. در حالی که نظام سوریه خود را مدیون سپاه می‌داند مردم سوریه نیز سپاه را محبوب خود می‌دانند چراکه دیده‌اند سپاه مقابل تروریست‌هایی ایستاده که ۶ سال ویرانی بر آنها تحمیل کرده و دارای تفکرات قرون وسطایی هستند و در برابر چنین تفکری سپاه به یاری سوریه شتافته و نقش مهمی در مقابله با آنها داشته است. 

به مراتب بیشتر از سوریه در عراق نقش سپاه مورد استقبال مردم است حتی سنی‌هایی که در موصل توسط تکفیری‌ها به گروگان گرفته بودند خود را مدیون سپاه می‌دانند. 

 

 

برای درک بهتر خدمت سپاه به مردم منطقه مثالی می‌زنید؟ 

باید یادآور شد در منطقه سنجار و شنگال اگر سپاه کمک نمی‌کرد تعداد آوارگان و اسرای ایزدی به مراتب بیش از اینها می‌شد. در آن منطقه نوعی بردگی جنسی توسط تکفیری‌ها علیه زنان ایزدی روی داد و به صورت بسیار غیرانسانی با آنها رفتار می‌شد. بالاتر از این را بگویم که چه بسا اگر ایران کمک نمی‌کرد اربیل سقوط می‌کرد. لذا فراتر از هر قومیت و مذهب در سوریه و عراق سپاه به همه شهروندان کمک کرده است. 

 

علاوه بر این گروه‌های نظامی که توسط سپاه در سوریه و عراق ایجاد شده علاوه بر شیعیان در این گروه‌ها سنی‌ها، اسماعیلیه، کرد، سوفیه، مسیحی و افرادی از قومیت‌های متعدد در این نیروهای مردمی حضور دارند. واحدی به نام بابلیون در عراق شکل گرفته که مسیحی و جزء حشدالشعبی هستند. جالب است در منطقه تلعفر یکی از روستاها که آزاد شده بود یک طرف نوشته بود یا مریم مقدس یک طرف نوشته بود یا زهرا(س). اینها در واقع حریت و عزت امروز خود را مدیون سپاه می‌بینند. 

 

به هر حال وقتی زنان ایزدی یا مسیحی به اسارت تروریست‌ها در می‌آمدند برخوردهای بسیار غیرانسانی با آنها می‌شد و به صورت برده به عنوان غنیمت جنگی شمرده می‌شدند و سپاه آنها را از این وضعیت نجات داد. یا در مناطقی از سوریه در کنار سهم غذایی که برای نیروهای نظامی داده می‌شد سهمی هم برای آن خانواده‌های مسکین در نظر می‌گرفتیم. اینها اگر روزی در تاریخ ثبت شود سپاه گفتمان نیروی انسانی و الهی و طرف مقابل ما نماینده اسلام آمریکایی خشن و وحشی است. آنچه موجب نجات انسان‌ها از این توحش شده است سپاه است. تا زمانی که به مجلس حمله شد حتی حضور سپاه در سوریه و عراق زیر سوال بود. حتی در میان برخی از خواص این را شاهد بوده‌ایم. 

 

 

در ادامه سردار سنایی به حضور در سوریه و عراق هم اشاره می‌کند و با گریزی به این موضوعات یکبار دیگر درباره ضرورت حضورمان در این کشورها برای حراست از امنیت کشور می‌گوید. نهایتا صحبت ما با سنایی‌راد سمت تحریم‌ها و اقدامات فرهنگی سپاه هم کشیده می‌شود چیزی که گاهی در حین مصاحبه باعث می‌شد تا او با جدیت تمام صحبت کند و از آن بذله‌گویی و نشاط اولیه مصاحبه خبری نباشد، وقتی از دشمن و تحریم‌های ناجوانمردانه سخنی به میان آمد سردار سنایی‌راد که تا دقایقی قبل از طرح این موضوع به دلیل روی خوش از آن چهره نظامی که در ذهنمان بود فاصله گرفته بود حالا با جدیتی صحبت می‌کرد که حتی لباس نظامی را بر تنش تصور می‌کردیم و او را در قاب یک سردار حافظ جمهوری اسلامی ایران می‌دیدیم. در خلال بحث گاهی هم انتقادهایی از مجموعه و کارهای فرهنگی مطرح می‌شد که با روی باز از آنها استقبال می‌کرد هر چند که بعد از پذیرش انتقادات سعی می‌کرد برخی از دلایلی که باعث شده انتقاداتی را بر او وارد ببینیم را برایمان بازگو کند. پایان مصاحبه هم مقداری حرف‌های خودمانی و غیرقابل چاپ بینمان رد و بدل شد از آن حرف‌ها که برای آگاهی‌بخشی بین طرفین رد و بدل می‌شود اما قرار نیست عمومی‌ شده و چالش ایجاد کند. 

 

فرزند سردار همدانی در گفت‌وگویی که با ما داشت می‌گفت که بخشی از این سوالات مردم به خود ما باز می‌گردد و کم‌کاری‌هایی که انجام داده‌ایم چراکه ما اطلاع‌رسانی درستی در جهت اقناع عمومی در این زمینه‌ها صورت نداده‌ایم. این را قبول دارید؟ 

بله این عدم اطلاع‌رسانی کامل را قبول دارم اما یک نخبه و روشنفکر وقتی می‌آید چنان سخنانی را می‌گوید دیگر جای بحث دارد. متأسفانه در کشور ما ژست منتسب بودن به جریان غیر انقلابی و حتی اپوزیسیون یک ارزش شده است. 

 

در صحبت‌های خود گفتید که کارهای انجام شده برای امنیت کشور در سوریه را نمی‌توانیم بگوییم. ببینید بعد از ۸ سال دفاع‌مقدس چنانکه باید و شاید برای تبیین دوران جنگ اقدامی صورت نگرفت و آن لایه‌های زیرین آشکار نشد که نتیجه آن این شده است که نسل جوان امروز سوالات و ابهامات بسیاری برایش باقی مانده و حتی می‌گوید که اصلا چرا جنگیدید. یعنی ما نتوانستیم از دفاع‌مقدس یک ذخیره فرهنگی بسازیم. اکنون در قبال سوریه هم وضعیت چنین است نسل امروز می‌داند که چه خبر است اما نسل آینده اهمیت این حضور را نمی‌داند و باید از هم‌اکنون برای آن زمان برنامه ریزی شود. آیا کارکردی در این زمینه صورت گرفته است؟ 

اقتضاعات سوریه را باید در نظر گرفت از جمله اینکه تا به امروز اولویت ما تأمین امنیت بوده است. من اصل سوال را قبول دارم اما باید بدانیم که تازه فضاهایی ایجاد شده است که بخشی از اصحاب رسانه وارد آنجا شده‌اند. بخش دیگر آنچه شفاف بگویم انعکاس اقدامات خود را نوعی ریاکاری می‌دانیم تصور ما این است که همین که خدا می‌بیند کفایت می‌کند. اما در طول دو سه سال اخیر که نوعی ثبات برقرار شده کمی فضا بازتر شده است. یک زمانی فرودگاه دمشق مورد تهاجم قرار گرفت فقط خط فاطمیون مانده بودند و در آن شرایط که نمی‌توان خبرنگار و یا راوی مستقر کنیم ملاحظات دولت سوریه و عراق را هم باید در نظر گرفت. اما در مجموع تصورم این است که با دوران دفاع‌مقدس بسیار متفاوت خواهد بود، چون هم این نگاه وجود دارد که بخشی از این واقعیت‌ها منعکس شود. البته باید در نظر داشت که برخی اصول حفاظتی و امنیتی نیز مطرح است. به هر حال ما متهم می‌شویم به دخالت در سوریه اگر امروز برخی از مسائل را هم بگوییم مستند این مدعا به حساب می‌آورند. 

 

کشورهای غربی این روزها به شدت بر لزوم خروج ایران از منطقه تأکید می‌کنند. با توجه به اینکه مبارزه با تروریسم به روزهای پایانی می‌رسد و زمان بازسازی منطقه شروع می‌شود ایران می‌تواند با بهره‌گیری از ظرفیت‌ها و تجربیات سپاه برای حضور فعال در این بازسازی‌ها بهره گیرد لذا می‌توان گفت که غربی‌ها برای جلوگیری از چنین حضور ایران می‌خواهند تا ایران را از منطقه بیرون کنند تا ضمن کسب درآمد بالا در عرصه بازسازی از الگو شدن ایران در حوزه بازسازی نیز جلوگیری کنند. 

 

آنها به دنبال آن هستند که مؤلفه‌های قدرت ایران را بزنند و اصلی‌ترین هدف آنها سد نفوذ ایران در منطقه است. آنها احساس می‌کنند که این نفوذ را حضور سپاه تأمین می‌کند. برآوردها نشان می‌دهد که آمریکایی‌ها به ویژه در عراق برآنند تا در حوزه اجتماعی برنامه‌های خود را اجرایی سازند. آنها که نتوانسته‌اند با داعش به اهداف خود دست یابند اکنون می‌گویند که باید برویم بدون در نظر گرفتن ساختارهای فرقه‌ای به ارتباط گیری بپردازیم. مثلاً عربستانی که زمانی داعش را انقلابیون می‌نامید اکنون به دنبال یک سری ارتباط گیری‌ها است که رویکرد به صدر نمودی از آن است. آنها می‌گویند در حوزه اقتصادی باید این نفوذ را اجرایی سازند و مقابل ایران قرار گیرند. سفرای آمریکا در منطقه رسماً خط می‌دهند که باید حوزه نظامی با شکست داعش تمام ‌شود و در حوزه اقتصادی و سازندگی وارد شد. البته این کشورها در سوریه اعتباری ندارند. کشورهایی مانند آمریکا، عربستان، امارات، اروپایی‌ها در سوریه در کنار تکفیری‌ها بودند و بی‌اعتبار شدند. در ضمن باید یادآوری کنم که ما در عرصه میدانی آورده داشته‌ایم و باید آن را بخش غیرنظامی در آینده دریابد و تبدیل به سکویی برای منافع ملی کند. بنابراین نباید این انتظار را از مجموعه سپاه داشت. 

 

این اقدامات آمریکا که سپاه را در لیست گروه‌های تروریستی قرار می‌دهد مانع اقدامات سپاه در منطقه که نخواهد شد؟ 

امکاناتی که ما امروز داریم هیچ کدام بدون زحمت نبوده است. توپخانه سپاه در دوران جنگ خریداری نشده است بلکه غنیمت جنگی بوده است. در دوران جنگ آقای ولایتی برای خرید تویوتا به ژاپن رفته بود به او گفتند شما از اینها به عنوان خودروی جنگی استفاده می‌کنید و ما باید مصوبات شورای امنیت را اجرا کنیم لذا به شما ماشین نمی‌فروشیم. همان زمان هم ما جنگ را پیش بردیم و امکانات را فراهم کردند. آنها با ابزار تحریم و بزرگ‌نمایی نام سپاه برآنند تا در آینده سپاه را مقصر تحریم‌ها و مشکلات پیش آمده معرفی کنند. باید توجه داشت که تحریم‌ها و تهدیدات غرب علیه کل کشور است، اما آنها سعی دارند تا چنان القا سازند که علیه سپاه است.

 

آنها می‌خواهند در آینده اگر شرکتی با سپاه همکاری کند آن را به بهانه توان موشکی تحریم کنند که در اصل همان تحریم کشور است. چنانکه که گفته هدف آنها فرسایش قدرت ملی ایران است و اینکه از بهانه‌های مختلف می‌خواهند استفاده کنند چنانکه ترامپ که اکنون برجام را در زمین کنگره انداخته سعی دارد تا تحریم‌ها را به توان موشکی و عمق منطقه‌ای کشور پیوند زده در واقع سعی دارد تا توان دفاعی نظام را عامل فشارها به مردم داخل معرفی کند. آمریکا از یک طرف به دنبال شکاف میان مردم و مسئولان است و از طرف دیگر ایجاد شکاف میان مردم و سپاه. آمریکایی‌ها می‌دانند که تحریم‌ها بر توان دفاعی ایران اثرگذار نخواهد بود، چنانکه همین موشک‌هایی که توان بازدارندگی ما براساس قدرت داخلی است که در زمان تحریم‌ها ساخته شده در صورتی که حتی برخی از اقلام که از نظر آنها به عنوان اقلام با کاربرد مضاعف شمرده می‌شود و احتمال می‌دهند در صنعت دفاعی ما به کار رود تحریم‌ کرده بودند. 

 

درباره تعامل سپاه با وزارت خارجه بگویید. به هر حال سپاه در منطقه ظرفیت‌های بسیاری ایجاد کرده که می‌تواند برای دستگاه دیپلماسی مفید باشد. تا چه میزان تعاملات میان طرفین است مشورت‌هایی به هم می‌دهید یا کارکردهای واحدی دارید؟ 

واقعیت این است دیپلماسی نظامی می‌تواند پشتوانه‌ای برای دیپلماسی رسمی سیاسی کشور باشد. در تأیید این موضوع دیدید که اخیراً سفر رئیس ستاد کل نیروهای مسلح به ترکیه صورت می‌گیرد و در پاسخ به این سفر اردوغان به ایران آمد. یا در نشست آستانه حتما تحولات میدانی سوریه مؤثر است در حالی که نماینده وزارت خارجه در آن مذاکرات می‌نشیند. عملکرد مجموعه نظامی برای پیشبرد اهداف دستگاه دیپلماسی است و سپاه هم نیرویی است که صرفاً نظامی نیست و سیاسی، فرهنگی است و لذا تعاملاتی با بخش‌های مختلف دارد، چنانکه در حوزه سازندگی

 

واقعیت این است دیپلماسی نظامی می‌تواند پشتوانه‌ای برای دیپلماسی رسمی سیاسی کشور باشد. در تأیید این موضوع دیدید که اخیراً سفر رئیس ستاد کل نیروهای مسلح به ترکیه صورت می‌گیرد و در پاسخ به این سفر اردوغان به ایران آمد. یا در نشست آستانه حتما تحولات میدانی سوریه مؤثر است در حالی که نماینده وزارت خارجه در آن مذاکرات می‌نشیند. عملکرد مجموعه نظامی برای پیشبرد اهداف دستگاه دیپلماسی است و سپاه هم نیرویی است که صرفاً نظامی نیست و سیاسی، فرهنگی است و لذا تعاملاتی با بخش‌های مختلف دارد.

 

مجموعه قرارگاه سازندگی به دولت کمک می‌کند سایر بخش‌های سپاه به سایر بخش‌های دولتی کمک می‌کنند و گاهی هم نشست‌هایی وجود دارد بین فرماندهان سپاه با برخی مسئولین و وزرا از جمله وزارت خارجه. در این نشست‌ها مسائلی مطرح می‌شود و نیازهای طرفینی نیز مورد توجه قرار می‌گیرد. البته بدون تعارف در مواردی هم تفاوت نظرهایی وجود دارد ولی هدف مشترک فراتر از این اختلافات دیدگاهی است. 

 

اما به نظر می‌رسد این تفاوت دیدگاه را خوب مدیریت کرده‌اید که به سطح جامعه نیاید؟ 

به هر حال تفاوت دیدگاه وجود دارد، اما نباید بگونه‌ای باشد که مورد سوء استفاده دشمن باشد و مهمتر اهداف مشترک ملی و انقلابی است. 

 

همانطور که گفتید وظیفه سپاه صرفاً نظامی نیست و در بعد فرهنگی نیز ورود دارد. با توجه به اینکه رهبری فرمودند اگر مسئولیت خطیر رهبری نبود قطعاً وارد عرصه فرهنگی می‌شدم، بفرمایید سپاه در حوزه فرهنگی تا چه میزان ورود دارد و مشخصاً بگویید نگاه سپاه به فضای مجازی چیست؟ نگاه سلبی دارد مبنی بر اینکه این شبکه‌ها نباید باشد یا نگاه ایجاد فضای جدید برای پشت سرگذاشتن شرایط کنونی است؟ 

بسته به نوع و شدت تهدیدات دارد که موجب می‌شود که سپاه به چه بخشی تمرکز داشته باشد. بسیج عمق بخش فرهنگی را در نظام برعهده دارد و وقتی شما به بسیج سری بزنید تقریباً می‌توان گفت که ۹۰ درصد از فعالیت‌های آن فرهنگی است. از آموزش بسیجیان برای استفاده درست از فضای مجازی تا کمک به آنها برای ورود به فضای مجازی، آموزش‌هایی که ارتقای آگاهی‌های سیاسی را دنبال می‌کند. لذا سپاه در حد مقدورات و به اقتضا شرایط ورود می‌کند. سپاه به حد مقدوراتش فعالیت داشته است. به هر حال وقتی شما در شرایطی قرار دارید که از شمال غربی تا جنوب شرقی کشور تهدید امنیتی وجود دارد و در منطقه جنگ نیابتی شروع شده که دومینوی آن، چنان طراحی شده که هدفشان ایران است لذا باید اولویت‌بندی داشته باشید. 

 

آنها از سوریه شروع کردند با هدف یکسره کردن کار حزب‌الله و بعد از آن نوبت عراق است و درپی آن جمهوری اسلامی. رسماً از زبان وزیر خارجه سابق عربستان گفته شد که باید سر افعی یعنی ایران زده شود. بن‌سلمان نیز گفته که باید تهدیدات را به داخل ایران برد بنابراین در چنین شرایطی حفظ امنیت اولویت سپاه است. اما در حوزه امنیت پایدار، ما صرفاً حوزه نظامی را نمی‌بینیم بلکه باید اقتصاد و فرهنگ را دریافت و با توجه به اینکه ما تهدید اصلی را در تغییر باورهای مردمی می‌بینیم و اشتباه محاسباتی در بدنه نخبه و مسئولان می‌بینیم بخش‌های فرهنگی هم داریم. حتی در بخش‌های امنیتی ما مجموعه‌های فرهنگی مأموریت دارند. مثلا امروز در سیستان بلوچستان تیم‌های امدادی سپاه به کمک مردم می‌رود روابط عمومی سپاه همین اقدامات را به مردم منعکس می‌کند و اتفاقاً در برخی مواقع فریاد جریانات تکفیری را در می‌آورد چون می‌دانند این یعنی نفوذ در قلوب مردم و ناامن شدن منطقه برای نیروهای ضد انقلاب و تکفیری. این کار را در شمال غرب نیز انجام می‌دهیم که در کنار نیروهای نظامی ما نیروهای فرهنگی و امدادی ما حضور دارند. 

 

شما درباره اقدامات فرهنگی سپاه در حوزه‌های غیرنظامی گفتید، این در حالی است که کارکردهای سپاه در حوزه عمرانی و بهداشتی هم وجود دارد اما در میان مردم بازتاب نداشته است و این موجب شده تا رسانه‌های غربی وقتی از سپاه می‌گویند مسائلی همچون دارایی‌های مالی و کارکردهای اقتصادی سپاه را برجسته می‌سازند، چرا این تبیین به درستی انجام نشده که مورد سوء‌استفاده قرار نگیرد؟ 

من این انتقاد را می‌پذیرم. 

 

این رویه خواست مجموعه‌های سپاه است که منتقل نشود یا دلیل دیگری دارد؟ 

نه، اولا مجموعه‌های سپاه براساس کارکردی که برای آن تعریف شده اقدام می‌کنند مثلا همین قرارگاه سازندگی کمتر به بیان عملکردها توجه دارد و می‌گوید ما وظیفه داریم کار را تمام کنیم و دنبال تبلیغاتی کردن کار خود نیست. پس بنابراین یکی از دلایل ضعف نگاه رسانه‌ای و شاید کم‌توجهی به مفهوم افکار عمومی است. دوم آنکه پروژه‌هایی که انجام می‌شود به سپاه واگذار شده است. کارفرما می‌گوید من این کار را به شما داده‌ام که انجام بدهید چه لزومی دارد که آن را رسانه‌ای کنید. یا اینکه حک نام برخی مؤسسات سپاه در پروژه‌ها و تأسیسات مربوطه گاهی با مقاومت مواجه است لذا هیچ جا آرم سپاه زده نشده است. این محدودیت‌ها هم هست. برخی از پروژه‌ها نیز اگر متوجه شوند که کار سپاه است در شرایط تحریم اجرای آن سخت می‌شود. 

 

مثلاً در صنایع پیشرفته‌ای حضور داشتیم در حالی که برخی از شرکت‌های خارجی برای ترس یا چانه‌زنی برای گرفتن پول بیشتر از پروژه‌ها انصراف دادند در حالی که سپاه این طرح‌ها را اجرا کرده است. مثلاً در عسلویه فازهای ۱۵ و ۱۶ است اگر این فاز سریع راه‌اندازی نمی‌شد ترکمنستان در فصل زمستان می‌ایستاد به چانه‌زنی علیه ایران. همان زمان که کار شروع شد اگر می‌گفتیم این کار سپاه است، مسلم بدانید مسیر را بر ما سخت می‌کردند چنانکه در میانه راه که متوجه شدند کار در دست سپاه است، برای واردات بخشی از تجهیزات کارشکنی کردند و ما مجبور شدیم که از کشوری دیگر وارد کنیم. 

 

البته نمی‌خواهم این موضوع که ما هم در آن نقش داریم را توجیه کنم اما در برخی شرایط هم تحفظ‌هایی وجود دارد که اگر رعایت نکنیم هزینه کار را بالا بردیم، مجموعه اینها می‌شود شرایطی که من قبول دارم شرایط مناسبی نیست و برای همین هم گاهی سوء‌استفاده می‌کنند. البته گاهی این فضاسازی علیه سپاه توسط جریان‌های منفعت‌طلب صورت می‌گیرد که با ورود سپاه به مناقصات منافعشان و انحصارشان به خطر می‌افتد. 

 

چقدر این موضوع به دلیل ضعف در انعکاس کارهایتان است؟ 

به نظر من بخش‌های مربوطه نگاه رسانه‌ای ندارند یا در این زمینه ضعف دارند، اگر پای صحبت مسئولان روابط عمومی سپاه بنشینید می‌بینید که با چه روش‌هایی مواجه هستند. 

 

معمولاً مشکلات معیشتی حاشیه شهرهای بزرگ یا شهرهای مرزی را کنار کار سپاه در خارج از مرزها می‌گذارند و از سپاه انتقاد می‌کنند که چرا در کشور خودمان هزینه نمی‌کند، آیا برای حاشیه‌نشین‌ها هم کاری کرده‌اید؟ 

سپاه در قرارگاه سازندگی بخش متولی محرومیت‌زدایی به اسم قرارگاه کوثر دارد و هم خود واحدهای اجرایی ما تا شعاعی از پروژه ای که تعریف کردند مامور به خدمت رسانی و محرومیت زدایی از مردم هستند. مثلاً اگر در خوزستان سمت جُفیر بروید پروژه‌ای داریم برای جمع‌آوری گازهای سر چاهی و پالایشگاه می‌زنیم و آنجا چند روستای محروم بود که حتی مشکل تأمین آب شرب داشتند که توسط این کارگاه‌های قرارگاه سازندگی بخشی از مشکلاتشان حل شد. در کنار آن استخدام نیروی حراستی را با اولویت از همین روستا داشتیم که هم قرارگاه سود برده که نیروی بومی منطقه و طائفه‌ای است که کمک به امنیت کرده و هم برای روستای محروم اشتغالزایی شده است. 

 

در بیان انعکاس خدمات و کارکردهای فرهنگی سپاه دولت‌ها را چقدر مؤثر می‌دانید؟ 

متأسفانه نگاه سیاسی برخی از دولتمردان گاهی از مصالح نظام و مردم فاصله داشته است که بی‌تأثیر نیست در انعکاس خدمات سپاه، گاهی به مجموعه‌های درون نظام و سرمایه‌های نظام نگاه جناحی داشتند، لذا نقش داشته‌اند و اما من ترجیح می‌دهم خیلی به اینها نپردازیم. 

 

بخشی از این مواضع برای واداشتن سپاه به همراهی است حال آنکه سپاه اگر مستقل نباشد نمی‌تواند نگهبان انقلاب باشد، چون خیلی از جریانات سیاسی در معرض انحراف هستند. در دولت موقت در درون نظام کسانی حضور داشتند که بعداً پای همراهی با امام خمینی(ره) را نداشتند و حذف شدند، همانطور که دیدیم در مقطعی حتی منافقین نامزد انتخابات معرفی می‌کردند و اینکه ما با منافقین برخورد کردیم اینطور نبود که با جریان سیاسی در درون نظام برخورد شده باشد، اینها خلاف انقلاب بودند در حالی که در مدت زمانی تظاهر به انقلابی بودن می‌کردند. همین اتفاق می‌تواند برای دیگرانی هم بیفتد و سپاه اگر می‌خواهد نگهبان انقلاب باشد حتماً باید مستقل از جریانات سیاسی باشد. 

 

آیا سپاه را پاسخگو به مردم می‌دانید و مردم حق سوال از سپاه را دارند؟ 

سپاه یعنی بخشی از مردم. بسیاری از فرماندهان سپاه فکر نمی‌کردند که روزی نظامی شوند، تصور این بود که به پایان جنگ نمی‌رسیم یا بعد از جنگ در عرصه غیر نظامی مشغول می‌شویم. گاهی اوقات از ما تصویری می‌سازند با مجموعه نظامی و دیسیپلین سخت. در حالی که اینطور نیست آنچه از سپاه می‌بینید هویت واقعی ما است و افتخار ما مردمی بودن است. شاید در گوشه‌ای از مجموعه ما یک نفر متفاوت باشد، اما نمی‌توانیم بگوییم همه آنطور هستند. سپاه از متن مردم شکل گرفت و فرماندهان اولیه آن دانشجویان پیرو خط امام بودند. این مجموعه شکل گرفت چون فکر می‌کردند سرنوشت انقلاب به نگهبانی از انقلاب گره خورده، بر همین اساس شدند پاسدار انقلاب و امروز هم فرماندهان عالی سپاه مثل عزیز جعفری، سردار سلامی و... همین نگاه را دارند. سپاهی‌ها یک چهره کاملاً فرهنگی و اجتماعی دارند و حتی در بخش امنیتی، مسئولین آن را ببینید برخلاف تصورات ساخته شده از آنان بسیار مردمی و ساده هستند.

 

حساسیتی روی فعالیت در شبکه‌های مجازی ندارد و سعی کرده واقع بینانه این موضوع را با طرح فرصت‌ها و تهدیدها برای مخاطبان مو شکافی کند در خلال گفت وگو تلاش زیادی دارد تا منافع ملی را در نظر گرفته و سخنانش را فراجناحی به دور از اختلاف‌افکنی بیان کند هر چند که تعریف ژورنالیستی در زمان کنونی اغلب به ایجاد مناقشه و درگیری میان افراد تعریف می‌شود.در خلال مصاحبه سعی کردیم با احترام به نظریات او درباره اهمیت منافع ملی از سوالات مناقشه آمیز خصوصا این روزها که صحبت از تحریم یک‌جانبه آمریکا علیه نیروهای مردمی انقلاب مطرح شده پرهیز کنیم.

 

بحثی که امروز مطرح می‌شود بحث کردستان عراق است، اما قبول دارید که این اتفاقاتی که الان روی داده از جمله آن همه‌پرسی در اقلیم چیزهایی نیست که یک شبه روی داده باشد؟ 

همان طور که گفتید تحولات اقلیم در یک دوره زمانی طولانی صورت گرفته اما غالب کسانی که درگیر این موضوع بودند تصور برگزاری همه‌پرسی بدین شکل را نمی‌کردند. به این معنا که تصور این بود که بارزانی به دنبال یک امتیاز از این برگه است. 

 

اما سوال اصلی این است که با وجود اینکه معتقدید تحولات عراق یک دفعه رخ نداده و البته سپاه معمولا رصدهای بسیار خوبی در باره مسایل امنیتی منطقه و کمک به کشورهای همسایه در بحث مبارزه با تروریست و تهدیدهای داخلی دارد، درباره مسئله اقلیم آیا چنین اقداماتی صورت گرفته بود و به دولت عراق و حتی به مسئولان داخلی کشورمان هشدارهایی داده شده بود که فکری برای این موضوع کنند؟ 

ببینید در واقع برآوردهایی که مجموعه‌هایی مانند سپاه داشتند تا این میزان بود که باید اقدامات پیشگیرانه انجام شود. شاید هشدار مقام معظم رهبری در این‌باره در دیداری که با آقای العبادی داشتند در واقع برآمده از این برآورد وضعیت بود. لذا ما غافلگیر نشدیم در حالی که مجموعه‌هایی که باید اقدامات عملی برای پیش گیری از همه‌پرسی انجام می‌دادند، یعنی دولت عراق خوشبینانه برخورد کردند. 

 

چرا آنقدر به ماجرا خوش‌بین بودند؟ 

شاید دلیلش این بود که تصور می‌کردند نگاه بارزانی امتداد نگاه افرادی همچون طالبانی است. جلال طالبانی نگاه عمیق و بلندی داشت و هرگز هیجانی تصمیم نمی‌گرفت و به نوعی نگاهی فراتر از مسائل طایفه‌ای و مرتبط با کردستان عراق مسائل را می‌دید متأسفانه امروز آقای بارزانی به دنبال تأمین منافع شخصی و خانوادگی است تا منافع کردهای عراق. در واقع یک فرصت‌طلبی از شرایط حاکم بر عراق را پیش برد و لذا برخی از کسانی که فکر می‌کردند بارزانی به دنبال امتیازگیری است به این خصلت او توجه نداشتند. بارزانی بر این تصور است که هنوز ماجرای داعش به پایان نرسیده و دولت عراق توان حضور در دو جبهه را ندارد باید این همه‌پرسی را انجام دهد که شاید در آینده فرصتی پیش نیاید لذا فرصت‌طلبانه این کار را کرد. 

 

ما تنها رصد می‌کنیم و این دولت عراق است که باید اقدام می‌کرد، اما عراقی‌ها تصورشان امتیازخواهی بارزانی بود نه تجزیه‌طلبی. آنها تصورشان این بود که چنین اتفاقی روی نخواهد داد و شاید هم کمی محافظه کاری در قبال ماجرا داشتند چراکه شرایطی که امروز دولت دارد آنها را به سمتی می‌برد که از توسعه میدان منازعه اجتناب کنند و تمرکزشان بر داعش باشد که همین روحیه محافظه‌کارانه زمینه فرصت طلبی بارزانی را فراهم کرد که در این مقطع همه‌پرسی را انجام دهد. در حالی که اگر یک‌دهم آنچه از این به بعد هزینه خواهد شد قبل از همه‌پرسی هزینه می‌شد از هزینه سنگین آینده جلوگیری می‌گرفت. 

 

پس پیش‌بینی را کرده بودیم و هشدار هم به عراق داده بودیم ولی اقدامات پیشگیرانه‌ای صورت نگرفت؟ 

این حرکت متصور بود اما اگر تصمیماتی که اکنون گرفته شده پیش‌ از این گرفته می‌شد عراق از بسیاری از هزینه‌ها معاف می‌شد. 

 

با توجه به شرایطی که در عراق و منطقه اقلیم وجود دارد، هزینه‌هایی که جاه‌طلبی آقای بارزانی و خانواده‌اش بر کردهای عراق تحمیل می‌کند چیست؟ 

یکی از مخالفت‌هایی که کشورهای همسایه با این ماجرا دارند حتماً ناظر بر پیامدهای ژئوپولتیک

اگر آقای بارزانی می‌خواهد با اقدامات دموکراتیک حق کردها را بگیرد تعطیلی این چند ساله مجلس برای چه بوده است؟ مجلس دقیقاً در آستانه برگزاری غیرقانونی همه‌پرسی با وضعیت شکننده و کمی بیشتر از ۵۰ درصد تشکیل شد آقای بارزانی دو سال که از زمان مسئولیت قانونی‌اش سپری شده است چرا انتخابات برگزار نمی‌کند؟

 

آن بر منطقه است اما بخش مهمی از این نگرانی‌ها برای ساکنان منطقه کردستان عراق است که اجباراً باید هزینه‌های رفتارهای اشتباه و قدرت‌طلبی بارزانی را بپردازند. 

اینها به دنبال جدایی از عراق بودند در حالی که از نظر جغرافیایی دسترسی به آب‌های آزاد ندارد و کشورهای پیرامونی آن نیز مخالف این جدایی هستند چراکه به هر حال موجب تحریک کردهای ایران، ترکیه و سوریه نیز خواهد شد و کشور عراق هم که از آن جدا شده‌اند سالها گرفتار پیامدهای آن خواهد بود لذا نباید انتظار کمک دولت مرکزی عراق را داشته باشند. و منطقه‌ای که آنها تشکیل می‌دهند می‌شود منطقه‌ای بسته که اداره‌اش قطعاً سخت و پر هزینه خواهد بود. به هر حال ارزانترین و بهترین مسیر تأمین نیازهای هر منطقه‌ای مسیر دریایی است که آنها از آن بی بهره هستند. مسیر زمینی هم با مشکلات جدی مواجه خواهد شد که پیش‌بینی می‌شود دولت عراق و کشورهای منطقه مسیر زمینی را باز نخواهند گذاشت و ترکیه هم مسیر امن و در اختیاری که بخواهند روی آن حساب باز کنند نخواهد بود. 

 

لذا این شرایط نشان می‌دهد که ساکنان مناطق کردنشین با چه سختی‌هایی مواجه خواهند بود. از طرف دیگر این واحد سیاسی با شرایطی که دارد قطعاً یک منطقه وابسته خواهد بود که همواره مورد سوء‌استفاده دیگر قدرت‌ها قرار خواهد گرفت. فقط رژیم صهیونیستی است که از این جدایی حمایت می‌کند و پشت سر این برنامه‌ها نیز فرانسوی‌ها هستند و آمریکا و آل‌سعود. اینها همیشه از این برگه برای پیشبرد اهداف منطقه‌ای بهره خواهند گرفت و این یعنی اینکه کردستان همواره مستعد ورود به منازعاتی است که الزاماً خود یک طرف آن منازعه نیست و یا به عبارتی آن را تبدیل به یک واحد نیابتی می‌کند که هر وقت برای پیشبرد اهداف منطقه‌ای نیاز به ابزار فشار باشد از آن استفاده می‌کنند که قطعاً هزینه‌های آن را مردم کرد خواهند پرداخت. در واقع آقای بارزانی مردم کرد را فدای اهداف خانوادگی و اربابان خارجی خود کرده است. 

 

مردم کردستان عراق از این رفتار خوشحالند؟ 

نه اتفاقاً جالب است بدانید که در خود کردستان عراق مردم جشن نگرفتند به رغم اینکه در برخی از مناطق کردنشین کشورمان برخی به خیابان‌ آمدند، دلیل این جشن نگرفتن، آن است که آنجا می‌دانند این همه‌پرسی چه هزینه‌های سنگینی برای آنان به همراه دارد. در آستانه همه‌پرسی موج گرانی آمده است هجوم به مغازه‌ها صورت گرفته چون مردم احساس می‌کردند بعدا مشکلات بسیاری ایجاد می‌شود. همین جاست که باید سرنوشت آقای بارزانی را از سرنوشت مردم کُرد و حتی سایر احزاب کردی عراق جدا کرد. 

 

در زمان همه‌پرسی جریان‌های کردی مانند گوران و یا اتحادیه میهنی برای اینکه وحدت سراسری به هم نخورد به صورت نمادین هم که شده با ماجراهمراهی کردند اما این همراهی همراهی تحمیلی بود برای متهم نشدن به ناهماهنگی. اما خود آنها می‌گویند اگر آقای بارزانی می‌خواهد با اقدامات دموکراتیک حق کردها را بگیرد تعطیلی این چند ساله مجلس برای چه بوده است؟ مجلس دقیقاً در آستانه برگزاری غیرقانونی همه‌پرسی با وضعیت شکننده و کمی بیشتر از ۵۰ درصد تشکیل شد آقای بارزانی دو سال که از زمان مسئولیت قانونی‌اش سپری شده است چرا انتخابات برگزار نمی‌کند؟ کسی ادعای همه‌پرسی دارد که از یک‌سو به انتخابات برای جابه‌جایی خودش و از سوی دیگر به مجلس دموکراتیک برای انجام امور هیچ اعتنایی نداشته است. 

 

به هر حال اگر اقلیم هر سرنوشتی که داشت از ناآرامی گرفته تا جدایی به هر حال تأثیراتی بر ایران خواهد داشت. چنانکه گفتید به دلیل برخی کم‌اطلاعی‌ها موجب شد تا مناطق کردنشین این مسائل را مثبت ببینند. برای آگاه‌سازی کردهای کشورمان از حقایق جاری در کردستان عراق و نیز آگاهی‌بخشی به جامعه به هر حال همه مردم که تحصیلات سیاسی و بین‌المللی ندارند که از پیامدهای آنچه در کردستان روی داده آگاه شوند. برای توجیه جامعه و اقناع مردم و همراه ساختن آنها با این حقیقت که همه‌پرسی کردستان عراق یک دستاورد برای کردها نبوده بلکه آنها را گرفتار بحران‌های بسیار خواهد کرد، چه راهکاری پیشنهاد می‌کنید؟ 

بایستی یک اجماع و وفاق میان رسانه‌ها و جامعه نخبگانی کشور ایجاد شود. متأسفانه بخشی از رسانه‌های ما با این تصور که باید با مردم همراه بود از بیان واقعیت‌ها واهمه دارند و تصورشان این است که با همراهی با این ماجرا می‌توانند نوعی موج سواری رقم بزنند که اولین ایرادی است که باید برطرف شود. 

 

همانطور که گفتم تحلیل‌ها بایستی با بیان واقعیت‌ها و پیش‌بینی و اعلام پیامدهای این امر صورت گیرد. وقتی مردم کرد عراق بعد از همه‌پرسی جشن نمی‌گیرند برای این است که آن پیامدها را می‌بینند چون در متن موضوع هستند اما اگر کسی که بیرون از آن منطقه است یا به صورت آرمانی برخورد می‌کند و یا اینکه بخشی در واقع تکرار ادعاهای وانبرگر وزیر دفاع ریگان است، آمریکا روی یکی از کشتی‌های جنگی خود در خلیج‌فارس سال‌ها قبل نوشته بود ریشه ملت ایران باید خشکانده شود چراکه آنها ادعا دارند ایده تشکیل امپراتوری در ذات ایرانی‌ها است و سابقه امپراتوری را در تاریخ خود دارند و اکنون به دنبال تحقق آن هستند. لذا این مواضع آمریکایی‌ها را نباید به صرف سپاه تنزل داد چون آنها به دنبال فرسایش مؤلفه‌های قدرت کل نظام جمهوری اسلامی ایران هستند و سپاه تأمین کننده بخشی از این مؤلفه‌ها است

 

از موضوع را می‌بیند باید با واقعیت رو به رو شده و آگاه شود. لذا باید لایه‌های نامکشوف را بخش رسانه‌ای و نخبگانی جامعه برای مردم تبیین کند. باید همانگونه که هست مسائل مطرح شود بدون کم و کاست. 

برای اینکه توده مردم گرفتار تحلیل خرد هستند و این بخش رسانه‌ای و نخبگان ماست که باید تحلیل کلان را ارائه کند همان واقعیتی که کُرد ساکن کردستان عراق می‌بیند کرد ساکن غیرکردستان عراق هم بداند، مسلماً رفتار آنها مشابه مردمانی خواهد بود که در کردستان عراق به خوبی از پیامدهای منفی این همه‌پرسی آگاهند. این همه‌پرسی بخشی از پازل قدرت‌های خارج از منطقه برای منطقه است. آمریکایی‌ها سالهاست که طرحی دارند به نام طرح خاورمیانه جدید که در این طرح تجزیه کشورهای بزرگ منطقه به واحد‌های کوچک و فاقد قدرت طراحی شده است. این طرح فقط برای سوریه نیست و در کل منطقه خواهد بود. بنابراین با اقدام بارزانی یک خیانت به جهان اسلام صورت می‌گیرد و کمک به تحقق نقشه‌ای است که آمریکا و برخی از متحدان اروپایی آن طراحی کرده‌اند و سود نهایی آن را فقط رژیم صهیونیستی می‌برد که همواره به دنبال تنش در منطقه بوده است.

 

همین الان در سوریه و عراق، صهیونیست‌ها به بخشی از نیروهای تکفیری کمک می‌کنند؛ از کمک‌های اطلاعاتی گرفته تا کمک‌های درمانی و حتی حمله به سوریه در زمانی که جریان تکفیری تحت فشار قرار می‌گیرد. یا می‌گویند به حزب‌الله در حماء حمله کرده‌اند در حالی که اگر براساس موقعیت جغرافیایی نگاه کنیم چنین ادعایی خلاف واقع است و ارتباطی به لبنان ندارد. لذا در این ماجرا چنین واقعیت‌هایی برای کردها که خود را بخشی از جهان اسلام می‌دانند و با صهیونیست‌ها نیز به شدت مخالفت دارند ولی ببینید که در همه‌پرسی بارزانی فضایی را ایجاد می‌کند که پرچم صهیونیست‌ها در کنار پرچم کردستان قرار می‌گیرد که این خود نوعی اهانت به کردهاست. چراکه به ظاهر رژیم صهیونیستی می‌خواهد نوعی همدلی را به کردها القا سازد اما در وادی عمل چنین نیست و آنانی که همچنان در فلسطین کشتار می‌کنند قطعاً خیرخواه هیچ قومی و گروهی در جهان اسلام نیستند. هر چند که ظلم‌های صورت گرفته به کردهای عراق غیرقابل کتمان است اما باید به این امر توجه داشته باشند که آنانی که در دوران جنایات صدام به حمایت از کردها پرداختند چرا امروز در صف مخالفان همه‌پرسی قرار گرفته‌اند؟ به نظرم اگر این واقعیت‌ها به مردم کرد منتقل شود قطعاً تأثیر بسیاری در نگاه آنها به تحولات خواهد داشت. 

 

 

ما، سوریه و ترکیه باید نگاهمان به موضوع عراق چگونه باشد؟ 

ما و ترکیه. 

 

به هر حال سوریه هم کرد دارد؟ 

ببینید شرایط سوریه با ترکیه و ایران متفاوت است. در سوریه شرایط به گونه‌ای است که دولت مرکزی اجازه تسلیح و اقدام مستقل کردها را داده‌اند چراکه آنها مقابل تکفیری‌ها ایستاده‌اند. در واقع اکنون یک تهدید مشترک دارند که شرایط متفاوتی را به وجود آورده است. در همین حال به آنها به عنوان ساکنان مناطق کرد نشین برگه هویتی داده شده است در ایران حدود ۴ میلیون کرد داریم و در ترکیه ۲۰ میلیون کرد. 

 

خشن‌ترین سازمان‌های کردی کردهای ترکیه در قالب پ.ک.ک است. گفته می‌شود یکی دیگر از دلایلی که بارزانی در همه‌پرسی تعجیل به خرج داد به خاطر همین مسئله یعنی رقابت با پ.ک.ک است. چراکه تصور می‌کرد که اگر مسئله سوریه تمام شود و پایگاهی برای پ.ک.ک ایجاد شود در آن صورت باید بارزانی تحت سلطه پ.ک.ک در آنچه کردستان بزرگ نامیده می‌شد قرار گیرد. نکته دیگر آنکه در ترکیه هویت کردی به رسمیت شناخته نشده است و به آنها به چشم کردهای کوهستانی نگاه می‌شود. در حالی که در ایران، اینکه کردها از نژاد اصیل ایرانی هستند، بدیهی شمرده می‌شود و در گویش کردی واژه‌های فارسی قرار دارد و بسیاری شاعران کرد به زبان فارسی شعر سروده‌اند. یعنی تمایز هویتی و فرهنگی وجود نداشته و صرفا یک تمایز قومیتی و منطقه‌ای بوده است. 

 

پس برخوردهای ما و ترکیه با موضوع اقلیم متفاوت می‌شود؟ 

باید بگویم که حقیقت این است که ایران و ترکیه جدایی کردستان به عنوان یک واحد وابسته در منطقه مخالف هستند. یکی از دلایل آن این است که این واحد سیاسی ضعیف و وابسته در آینده ایفای نقش نیابتی در منطقه خواهد داشت. هر چند که ایران و ترکیه در قبال سوریه و مسائل روی داده در عراق اختلاف نظر دارند اما هر دو می‌دانند که در چارچوب نقشه‌ای که غرب در منطقه با نام خاورمیانه جدید هدفگذاری کرده هر دو دارای تهدید مشترک هستند که شکل‌گیری کردستان عراق در این زمینه ایفای نقش می‌کند. استفاده از این مسئله برای تحریک کردهای ایران و سوء‌استفاده جریان‌های اپوزیسیون برای بهره‌گیری از این عامل برای پیشبرد اهدافشان وجود دارد. 

مثلا می‌دانیم که منافقین فعال هستند و در این ماجرا ورود کرده‌اند. همین مسئله را برای اپوزیسیون ترکیه هم می‌توان متصور بود در حالی که برخی از گروه‌های واگرای قومی هم به دنبال سوء‌استفاده از این ماجرا و تبدیل این مدل رفتاری بارزانی در دیگر کشورها هستند. 

 

 

روند تحولات چه میزان با ادعاهای بارزانی برای همه‌پرسی هم‌خوانی دارد؟ 

آقای بارزانی می‌توانست از آنچه در قانون اساسی پیش‌بینی شده برای پیشبرد منافع مناطق کردنشین استفاده کند اما هرگز به آنها وقعی ننهاد و اقدامی که انجام داد غیرقانونی است در حالی که دولت و مجلس مخالفت علنی خود را اعلام کردند و حتی در کرکوک دولت مرکزی اقدام به تعویض استاندار کرد اما بارزانی از اجرای آن خودداری کرد. حتی بارزانی از اجرای آنچه در قانون اساسی آمده درباره مناطقی که ساکنین آنها ترکیبی از کرد و غیر خشن‌ترین سازمان‌های کردی کردهای ترکیه در قالب پ.ک.ک است. گفته می‌شود یکی دیگر از دلایلی که بارزانی در همه‌پرسی تعجیل به خرج داد به خاطر همین مسئله یعنی رقابت با پ.ک.ک است. چراکه تصور می‌کرد که اگر مسئله سوریه تمام شود و پایگاهی برای پ.ک.ک ایجاد شود در آن صورت باید بارزانی تحت سلطه پ . ک ک در آنچه کردستان بزرگ نامیده می‌شد قرار گیرد

 

کرد و سایر اقوام) هستند و سایر اقوام هم در آن هستند نظیر کرکوک، خودداری کرده و آن مناطق را ضمیمه کرده و همه‌پرسی برگزار کرد. جالب است برخلاف ادعایی که از سوی بارزانی می‌شود شواهد نشان می‌دهد این همه‌پرسی اصلا انتخاب مردمی نیست و در برخی مناطق بدون آنکه صندوقی برود نتیجه اعلام شده است و در برخی از صندوق‌ها از قبل رأی‌هایی در آنها بوده است. لذا ابهامات بسیاری در صحت همه‌پرسی وجود دارد و حتی اگر اینها را در نظر نگیریم روند برگزاری همه‌پرسی کاملاً غیرقانونی بوده است. لذا با توجه به اینکه ما دولت مرکزی عراق را به رسمیت می‌شناسیم مسلم است که نظر مثبتی به این جدایی‌طلبی نداشته باشیم. 

 

 

این روزها اتفاقی روی داده و آن بحث تحریم سپاه است. گفته می‌شود ماده‌ قانونی که درباره سپاه استفاده شده همان ماده‌ای است که برای گروه‌های تروریستی به کار برده شده است. هر چند که این اتفاق برای ایران خنده‌دار است چراکه اگر به رسانه‌های این سال‌های کشورهای غربی نگاه کنیم می‌بینیم که آنها نیز با انتشار عکس‌های افرادی همچون سردار سلیمانی اذعان دارند که ایران محور مبارزه با تروریسم است. با تمام این شرایط به نظر شما برای مقابله با این اقدام آمریکا چه کارهایی باید انجام داد؟ 

این را باید بدانیم که در واقع ترامپ به نمایندگی از کلیت نظام سیاسی آمریکا این مواضع را دنبال می‌کند و ساده اندیشی است که فکر کنیم خود ترامپ این اقدامات را انجام می‌دهد. در این سناریوی جدید نیز کلیت نظام جمهوری اسلامی و مردم ایران هدفگذاری شده‌ است. 

 

وقتی او از واژه جعلی علیه خلیج‌فارس استفاده می‌کند و یا ملت ایران را تروریست می‌نامد در واقع تکرار ادعاهای وانبرگر وزیر دفاع ریگان است، آمریکا روی یکی از کشتی‌های جنگی خود در خلیج‌فارس سال‌ها قبل نوشته بود ریشه ملت ایران باید خشکانده شود چراکه آنها ادعا دارند ایده تشکیل امپراتوری در ذات ایرانی‌ها است و سابقه امپراتوری را در تاریخ خود دارند و اکنون به دنبال تحقق آن هستند. لذا این مواضع آمریکایی‌ها را نباید به صرف سپاه تنزل داد چون آنها به دنبال فرسایش مؤلفه‌های قدرت کل نظام جمهوری اسلامی ایران هستند و سپاه تأمین کننده بخشی از این مؤلفه‌ها است. 

 

مثلا در حاشیه برجام هم می‌بینید که آنها به توان موشکی و منطقه‌ای ما نگاه دارند. لذا اقدام آنها صرفاً علیه سپاه یا فقط موشکی و یا هسته‌ای نیست. به هر حال هر کشوری بخواهد که دارای قدرت باشد باید نفوذ و عمق راهبردی منطقه‌ای داشته باشد. این عمق را سپاه ایجاد کرده است. کتمان نمی‌کنیم که امروز سپاه حضور مستشاری فعال در سوریه دارد. در حالی که نظام سوریه خود را مدیون سپاه می‌داند مردم سوریه نیز سپاه را محبوب خود می‌دانند چراکه دیده‌اند سپاه مقابل تروریست‌هایی ایستاده که ۶ سال ویرانی بر آنها تحمیل کرده و دارای تفکرات قرون وسطایی هستند و در برابر چنین تفکری سپاه به یاری سوریه شتافته و نقش مهمی در مقابله با آنها داشته است. 

به مراتب بیشتر از سوریه در عراق نقش سپاه مورد استقبال مردم است حتی سنی‌هایی که در موصل توسط تکفیری‌ها به گروگان گرفته بودند خود را مدیون سپاه می‌دانند. 

 

 

برای درک بهتر خدمت سپاه به مردم منطقه مثالی می‌زنید؟ 

باید یادآور شد در منطقه سنجار و شنگال اگر سپاه کمک نمی‌کرد تعداد آوارگان و اسرای ایزدی به مراتب بیش از اینها می‌شد. در آن منطقه نوعی بردگی جنسی توسط تکفیری‌ها علیه زنان ایزدی روی داد و به صورت بسیار غیرانسانی با آنها رفتار می‌شد. بالاتر از این را بگویم که چه بسا اگر ایران کمک نمی‌کرد اربیل سقوط می‌کرد. لذا فراتر از هر قومیت و مذهب در سوریه و عراق سپاه به همه شهروندان کمک کرده است. 

 

علاوه بر این گروه‌های نظامی که توسط سپاه در سوریه و عراق ایجاد شده علاوه بر شیعیان در این گروه‌ها سنی‌ها، اسماعیلیه، کرد، سوفیه، مسیحی و افرادی از قومیت‌های متعدد در این نیروهای مردمی حضور دارند. واحدی به نام بابلیون در عراق شکل گرفته که مسیحی و جزء حشدالشعبی هستند. جالب است در منطقه تلعفر یکی از روستاها که آزاد شده بود یک طرف نوشته بود یا مریم مقدس یک طرف نوشته بود یا زهرا(س). اینها در واقع حریت و عزت امروز خود را مدیون سپاه می‌بینند. 

 

به هر حال وقتی زنان ایزدی یا مسیحی به اسارت تروریست‌ها در می‌آمدند برخوردهای بسیار غیرانسانی با آنها می‌شد و به صورت برده به عنوان غنیمت جنگی شمرده می‌شدند و سپاه آنها را از این وضعیت نجات داد. یا در مناطقی از سوریه در کنار سهم غذایی که برای نیروهای نظامی داده می‌شد سهمی هم برای آن خانواده‌های مسکین در نظر می‌گرفتیم. اینها اگر روزی در تاریخ ثبت شود سپاه گفتمان نیروی انسانی و الهی و طرف مقابل ما نماینده اسلام آمریکایی خشن و وحشی است. آنچه موجب نجات انسان‌ها از این توحش شده است سپاه است. تا زمانی که به مجلس حمله شد حتی حضور سپاه در سوریه و عراق زیر سوال بود. حتی در میان برخی از خواص این را شاهد بوده‌ایم. 

 

 

در ادامه سردار سنایی به حضور در سوریه و عراق هم اشاره می‌کند و با گریزی به این موضوعات یکبار دیگر درباره ضرورت حضورمان در این کشورها برای حراست از امنیت کشور می‌گوید. نهایتا صحبت ما با سنایی‌راد سمت تحریم‌ها و اقدامات فرهنگی سپاه هم کشیده می‌شود چیزی که گاهی در حین مصاحبه باعث می‌شد تا او با جدیت تمام صحبت کند و از آن بذله‌گویی و نشاط اولیه مصاحبه خبری نباشد، وقتی از دشمن و تحریم‌های ناجوانمردانه سخنی به میان آمد سردار سنایی‌راد که تا دقایقی قبل از طرح این موضوع به دلیل روی خوش از آن چهره نظامی که در ذهنمان بود فاصله گرفته بود حالا با جدیتی صحبت می‌کرد که حتی لباس نظامی را بر تنش تصور می‌کردیم و او را در قاب یک سردار حافظ جمهوری اسلامی ایران می‌دیدیم. در خلال بحث گاهی هم انتقادهایی از مجموعه و کارهای فرهنگی مطرح می‌شد که با روی باز از آنها استقبال می‌کرد هر چند که بعد از پذیرش انتقادات سعی می‌کرد برخی از دلایلی که باعث شده انتقاداتی را بر او وارد ببینیم را برایمان بازگو کند. پایان مصاحبه هم مقداری حرف‌های خودمانی و غیرقابل چاپ بینمان رد و بدل شد از آن حرف‌ها که برای آگاهی‌بخشی بین طرفین رد و بدل می‌شود اما قرار نیست عمومی‌ شده و چالش ایجاد کند. 

 

فرزند سردار همدانی در گفت‌وگویی که با ما داشت می‌گفت که بخشی از این سوالات مردم به خود ما باز می‌گردد و کم‌کاری‌هایی که انجام داده‌ایم چراکه ما اطلاع‌رسانی درستی در جهت اقناع عمومی در این زمینه‌ها صورت نداده‌ایم. این را قبول دارید؟ 

بله این عدم اطلاع‌رسانی کامل را قبول دارم اما یک نخبه و روشنفکر وقتی می‌آید چنان سخنانی را می‌گوید دیگر جای بحث دارد. متأسفانه در کشور ما ژست منتسب بودن به جریان غیر انقلابی و حتی اپوزیسیون یک ارزش شده است. 

 

در صحبت‌های خود گفتید که کارهای انجام شده برای امنیت کشور در سوریه را نمی‌توانیم بگوییم. ببینید بعد از ۸ سال دفاع‌مقدس چنانکه باید و شاید برای تبیین دوران جنگ اقدامی صورت نگرفت و آن لایه‌های زیرین آشکار نشد که نتیجه آن این شده است که نسل جوان امروز سوالات و ابهامات بسیاری برایش باقی مانده و حتی می‌گوید که اصلا چرا جنگیدید. یعنی ما نتوانستیم از دفاع‌مقدس یک ذخیره فرهنگی بسازیم. اکنون در قبال سوریه هم وضعیت چنین است نسل امروز می‌داند که چه خبر است اما نسل آینده اهمیت این حضور را نمی‌داند و باید از هم‌اکنون برای آن زمان برنامه ریزی شود. آیا کارکردی در این زمینه صورت گرفته است؟ 

اقتضاعات سوریه را باید در نظر گرفت از جمله اینکه تا به امروز اولویت ما تأمین امنیت بوده است. من اصل سوال را قبول دارم اما باید بدانیم که تازه فضاهایی ایجاد شده است که بخشی از اصحاب رسانه وارد آنجا شده‌اند. بخش دیگر آنچه شفاف بگویم انعکاس اقدامات خود را نوعی ریاکاری می‌دانیم تصور ما این است که همین که خدا می‌بیند کفایت می‌کند. اما در طول دو سه سال اخیر که نوعی ثبات برقرار شده کمی فضا بازتر شده است. یک زمانی فرودگاه دمشق مورد تهاجم قرار گرفت فقط خط فاطمیون مانده بودند و در آن شرایط که نمی‌توان خبرنگار و یا راوی مستقر کنیم ملاحظات دولت سوریه و عراق را هم باید در نظر گرفت. اما در مجموع تصورم این است که با دوران دفاع‌مقدس بسیار متفاوت خواهد بود، چون هم این نگاه وجود دارد که بخشی از این واقعیت‌ها منعکس شود. البته باید در نظر داشت که برخی اصول حفاظتی و امنیتی نیز مطرح است. به هر حال ما متهم می‌شویم به دخالت در سوریه اگر امروز برخی از مسائل را هم بگوییم مستند این مدعا به حساب می‌آورند. 

 

کشورهای غربی این روزها به شدت بر لزوم خروج ایران از منطقه تأکید می‌کنند. با توجه به اینکه مبارزه با تروریسم به روزهای پایانی می‌رسد و زمان بازسازی منطقه شروع می‌شود ایران می‌تواند با بهره‌گیری از ظرفیت‌ها و تجربیات سپاه برای حضور فعال در این بازسازی‌ها بهره گیرد لذا می‌توان گفت که غربی‌ها برای جلوگیری از چنین حضور ایران می‌خواهند تا ایران را از منطقه بیرون کنند تا ضمن کسب درآمد بالا در عرصه بازسازی از الگو شدن ایران در حوزه بازسازی نیز جلوگیری کنند. 

 

آنها به دنبال آن هستند که مؤلفه‌های قدرت ایران را بزنند و اصلی‌ترین هدف آنها سد نفوذ ایران در منطقه است. آنها احساس می‌کنند که این نفوذ را حضور سپاه تأمین می‌کند. برآوردها نشان می‌دهد که آمریکایی‌ها به ویژه در عراق برآنند تا در حوزه اجتماعی برنامه‌های خود را اجرایی سازند. آنها که نتوانسته‌اند با داعش به اهداف خود دست یابند اکنون می‌گویند که باید برویم بدون در نظر گرفتن ساختارهای فرقه‌ای به ارتباط گیری بپردازیم. مثلاً عربستانی که زمانی داعش را انقلابیون می‌نامید اکنون به دنبال یک سری ارتباط گیری‌ها است که رویکرد به صدر نمودی از آن است. آنها می‌گویند در حوزه اقتصادی باید این نفوذ را اجرایی سازند و مقابل ایران قرار گیرند. سفرای آمریکا در منطقه رسماً خط می‌دهند که باید حوزه نظامی با شکست داعش تمام ‌شود و در حوزه اقتصادی و سازندگی وارد شد. البته این کشورها در سوریه اعتباری ندارند. کشورهایی مانند آمریکا، عربستان، امارات، اروپایی‌ها در سوریه در کنار تکفیری‌ها بودند و بی‌اعتبار شدند. در ضمن باید یادآوری کنم که ما در عرصه میدانی آورده داشته‌ایم و باید آن را بخش غیرنظامی در آینده دریابد و تبدیل به سکویی برای منافع ملی کند. بنابراین نباید این انتظار را از مجموعه سپاه داشت. 

 

این اقدامات آمریکا که سپاه را در لیست گروه‌های تروریستی قرار می‌دهد مانع اقدامات سپاه در منطقه که نخواهد شد؟ 

امکاناتی که ما امروز داریم هیچ کدام بدون زحمت نبوده است. توپخانه سپاه در دوران جنگ خریداری نشده است بلکه غنیمت جنگی بوده است. در دوران جنگ آقای ولایتی برای خرید تویوتا به ژاپن رفته بود به او گفتند شما از اینها به عنوان خودروی جنگی استفاده می‌کنید و ما باید مصوبات شورای امنیت را اجرا کنیم لذا به شما ماشین نمی‌فروشیم. همان زمان هم ما جنگ را پیش بردیم و امکانات را فراهم کردند. آنها با ابزار تحریم و بزرگ‌نمایی نام سپاه برآنند تا در آینده سپاه را مقصر تحریم‌ها و مشکلات پیش آمده معرفی کنند. باید توجه داشت که تحریم‌ها و تهدیدات غرب علیه کل کشور است، اما آنها سعی دارند تا چنان القا سازند که علیه سپاه است.

 

آنها می‌خواهند در آینده اگر شرکتی با سپاه همکاری کند آن را به بهانه توان موشکی تحریم کنند که در اصل همان تحریم کشور است. چنانکه که گفته هدف آنها فرسایش قدرت ملی ایران است و اینکه از بهانه‌های مختلف می‌خواهند استفاده کنند چنانکه ترامپ که اکنون برجام را در زمین کنگره انداخته سعی دارد تا تحریم‌ها را به توان موشکی و عمق منطقه‌ای کشور پیوند زده در واقع سعی دارد تا توان دفاعی نظام را عامل فشارها به مردم داخل معرفی کند. آمریکا از یک طرف به دنبال شکاف میان مردم و مسئولان است و از طرف دیگر ایجاد شکاف میان مردم و سپاه. آمریکایی‌ها می‌دانند که تحریم‌ها بر توان دفاعی ایران اثرگذار نخواهد بود، چنانکه همین موشک‌هایی که توان بازدارندگی ما براساس قدرت داخلی است که در زمان تحریم‌ها ساخته شده در صورتی که حتی برخی از اقلام که از نظر آنها به عنوان اقلام با کاربرد مضاعف شمرده می‌شود و احتمال می‌دهند در صنعت دفاعی ما به کار رود تحریم‌ کرده بودند. 

 

درباره تعامل سپاه با وزارت خارجه بگویید. به هر حال سپاه در منطقه ظرفیت‌های بسیاری ایجاد کرده که می‌تواند برای دستگاه دیپلماسی مفید باشد. تا چه میزان تعاملات میان طرفین است مشورت‌هایی به هم می‌دهید یا کارکردهای واحدی دارید؟ 

واقعیت این است دیپلماسی نظامی می‌تواند پشتوانه‌ای برای دیپلماسی رسمی سیاسی کشور باشد. در تأیید این موضوع دیدید که اخیراً سفر رئیس ستاد کل نیروهای مسلح به ترکیه صورت می‌گیرد و در پاسخ به این سفر اردوغان به ایران آمد. یا در نشست آستانه حتما تحولات میدانی سوریه مؤثر است در حالی که نماینده وزارت خارجه در آن مذاکرات می‌نشیند. عملکرد مجموعه نظامی برای پیشبرد اهداف دستگاه دیپلماسی است و سپاه هم نیرویی است که صرفاً نظامی نیست و سیاسی، فرهنگی است و لذا تعاملاتی با بخش‌های مختلف دارد، چنانکه در حوزه سازندگی

 

واقعیت این است دیپلماسی نظامی می‌تواند پشتوانه‌ای برای دیپلماسی رسمی سیاسی کشور باشد. در تأیید این موضوع دیدید که اخیراً سفر رئیس ستاد کل نیروهای مسلح به ترکیه صورت می‌گیرد و در پاسخ به این سفر اردوغان به ایران آمد. یا در نشست آستانه حتما تحولات میدانی سوریه مؤثر است در حالی که نماینده وزارت خارجه در آن مذاکرات می‌نشیند. عملکرد مجموعه نظامی برای پیشبرد اهداف دستگاه دیپلماسی است و سپاه هم نیرویی است که صرفاً نظامی نیست و سیاسی، فرهنگی است و لذا تعاملاتی با بخش‌های مختلف دارد.

 

مجموعه قرارگاه سازندگی به دولت کمک می‌کند سایر بخش‌های سپاه به سایر بخش‌های دولتی کمک می‌کنند و گاهی هم نشست‌هایی وجود دارد بین فرماندهان سپاه با برخی مسئولین و وزرا از جمله وزارت خارجه. در این نشست‌ها مسائلی مطرح می‌شود و نیازهای طرفینی نیز مورد توجه قرار می‌گیرد. البته بدون تعارف در مواردی هم تفاوت نظرهایی وجود دارد ولی هدف مشترک فراتر از این اختلافات دیدگاهی است. 

 

اما به نظر می‌رسد این تفاوت دیدگاه را خوب مدیریت کرده‌اید که به سطح جامعه نیاید؟ 

به هر حال تفاوت دیدگاه وجود دارد، اما نباید بگونه‌ای باشد که مورد سوء استفاده دشمن باشد و مهمتر اهداف مشترک ملی و انقلابی است. 

 

همانطور که گفتید وظیفه سپاه صرفاً نظامی نیست و در بعد فرهنگی نیز ورود دارد. با توجه به اینکه رهبری فرمودند اگر مسئولیت خطیر رهبری نبود قطعاً وارد عرصه فرهنگی می‌شدم، بفرمایید سپاه در حوزه فرهنگی تا چه میزان ورود دارد و مشخصاً بگویید نگاه سپاه به فضای مجازی چیست؟ نگاه سلبی دارد مبنی بر اینکه این شبکه‌ها نباید باشد یا نگاه ایجاد فضای جدید برای پشت سرگذاشتن شرایط کنونی است؟ 

بسته به نوع و شدت تهدیدات دارد که موجب می‌شود که سپاه به چه بخشی تمرکز داشته باشد. بسیج عمق بخش فرهنگی را در نظام برعهده دارد و وقتی شما به بسیج سری بزنید تقریباً می‌توان گفت که ۹۰ درصد از فعالیت‌های آن فرهنگی است. از آموزش بسیجیان برای استفاده درست از فضای مجازی تا کمک به آنها برای ورود به فضای مجازی، آموزش‌هایی که ارتقای آگاهی‌های سیاسی را دنبال می‌کند. لذا سپاه در حد مقدورات و به اقتضا شرایط ورود می‌کند. سپاه به حد مقدوراتش فعالیت داشته است. به هر حال وقتی شما در شرایطی قرار دارید که از شمال غربی تا جنوب شرقی کشور تهدید امنیتی وجود دارد و در منطقه جنگ نیابتی شروع شده که دومینوی آن، چنان طراحی شده که هدفشان ایران است لذا باید اولویت‌بندی داشته باشید. 

 

آنها از سوریه شروع کردند با هدف یکسره کردن کار حزب‌الله و بعد از آن نوبت عراق است و درپی آن جمهوری اسلامی. رسماً از زبان وزیر خارجه سابق عربستان گفته شد که باید سر افعی یعنی ایران زده شود. بن‌سلمان نیز گفته که باید تهدیدات را به داخل ایران برد بنابراین در چنین شرایطی حفظ امنیت اولویت سپاه است. اما در حوزه امنیت پایدار، ما صرفاً حوزه نظامی را نمی‌بینیم بلکه باید اقتصاد و فرهنگ را دریافت و با توجه به اینکه ما تهدید اصلی را در تغییر باورهای مردمی می‌بینیم و اشتباه محاسباتی در بدنه نخبه و مسئولان می‌بینیم بخش‌های فرهنگی هم داریم. حتی در بخش‌های امنیتی ما مجموعه‌های فرهنگی مأموریت دارند. مثلا امروز در سیستان بلوچستان تیم‌های امدادی سپاه به کمک مردم می‌رود روابط عمومی سپاه همین اقدامات را به مردم منعکس می‌کند و اتفاقاً در برخی مواقع فریاد جریانات تکفیری را در می‌آورد چون می‌دانند این یعنی نفوذ در قلوب مردم و ناامن شدن منطقه برای نیروهای ضد انقلاب و تکفیری. این کار را در شمال غرب نیز انجام می‌دهیم که در کنار نیروهای نظامی ما نیروهای فرهنگی و امدادی ما حضور دارند. 

 

شما درباره اقدامات فرهنگی سپاه در حوزه‌های غیرنظامی گفتید، این در حالی است که کارکردهای سپاه در حوزه عمرانی و بهداشتی هم وجود دارد اما در میان مردم بازتاب نداشته است و این موجب شده تا رسانه‌های غربی وقتی از سپاه می‌گویند مسائلی همچون دارایی‌های مالی و کارکردهای اقتصادی سپاه را برجسته می‌سازند، چرا این تبیین به درستی انجام نشده که مورد سوء‌استفاده قرار نگیرد؟ 

من این انتقاد را می‌پذیرم. 

 

این رویه خواست مجموعه‌های سپاه است که منتقل نشود یا دلیل دیگری دارد؟ 

نه، اولا مجموعه‌های سپاه براساس کارکردی که برای آن تعریف شده اقدام می‌کنند مثلا همین قرارگاه سازندگی کمتر به بیان عملکردها توجه دارد و می‌گوید ما وظیفه داریم کار را تمام کنیم و دنبال تبلیغاتی کردن کار خود نیست. پس بنابراین یکی از دلایل ضعف نگاه رسانه‌ای و شاید کم‌توجهی به مفهوم افکار عمومی است. دوم آنکه پروژه‌هایی که انجام می‌شود به سپاه واگذار شده است. کارفرما می‌گوید من این کار را به شما داده‌ام که انجام بدهید چه لزومی دارد که آن را رسانه‌ای کنید. یا اینکه حک نام برخی مؤسسات سپاه در پروژه‌ها و تأسیسات مربوطه گاهی با مقاومت مواجه است لذا هیچ جا آرم سپاه زده نشده است. این محدودیت‌ها هم هست. برخی از پروژه‌ها نیز اگر متوجه شوند که کار سپاه است در شرایط تحریم اجرای آن سخت می‌شود. 

 

مثلاً در صنایع پیشرفته‌ای حضور داشتیم در حالی که برخی از شرکت‌های خارجی برای ترس یا چانه‌زنی برای گرفتن پول بیشتر از پروژه‌ها انصراف دادند در حالی که سپاه این طرح‌ها را اجرا کرده است. مثلاً در عسلویه فازهای ۱۵ و ۱۶ است اگر این فاز سریع راه‌اندازی نمی‌شد ترکمنستان در فصل زمستان می‌ایستاد به چانه‌زنی علیه ایران. همان زمان که کار شروع شد اگر می‌گفتیم این کار سپاه است، مسلم بدانید مسیر را بر ما سخت می‌کردند چنانکه در میانه راه که متوجه شدند کار در دست سپاه است، برای واردات بخشی از تجهیزات کارشکنی کردند و ما مجبور شدیم که از کشوری دیگر وارد کنیم. 

 

البته نمی‌خواهم این موضوع که ما هم در آن نقش داریم را توجیه کنم اما در برخی شرایط هم تحفظ‌هایی وجود دارد که اگر رعایت نکنیم هزینه کار را بالا بردیم، مجموعه اینها می‌شود شرایطی که من قبول دارم شرایط مناسبی نیست و برای همین هم گاهی سوء‌استفاده می‌کنند. البته گاهی این فضاسازی علیه سپاه توسط جریان‌های منفعت‌طلب صورت می‌گیرد که با ورود سپاه به مناقصات منافعشان و انحصارشان به خطر می‌افتد. 

 

چقدر این موضوع به دلیل ضعف در انعکاس کارهایتان است؟ 

به نظر من بخش‌های مربوطه نگاه رسانه‌ای ندارند یا در این زمینه ضعف دارند، اگر پای صحبت مسئولان روابط عمومی سپاه بنشینید می‌بینید که با چه روش‌هایی مواجه هستند. 

 

معمولاً مشکلات معیشتی حاشیه شهرهای بزرگ یا شهرهای مرزی را کنار کار سپاه در خارج از مرزها می‌گذارند و از سپاه انتقاد می‌کنند که چرا در کشور خودمان هزینه نمی‌کند، آیا برای حاشیه‌نشین‌ها هم کاری کرده‌اید؟ 

سپاه در قرارگاه سازندگی بخش متولی محرومیت‌زدایی به اسم قرارگاه کوثر دارد و هم خود واحدهای اجرایی ما تا شعاعی از پروژه ای که تعریف کردند مامور به خدمت رسانی و محرومیت زدایی از مردم هستند. مثلاً اگر در خوزستان سمت جُفیر بروید پروژه‌ای داریم برای جمع‌آوری گازهای سر چاهی و پالایشگاه می‌زنیم و آنجا چند روستای محروم بود که حتی مشکل تأمین آب شرب داشتند که توسط این کارگاه‌های قرارگاه سازندگی بخشی از مشکلاتشان حل شد. در کنار آن استخدام نیروی حراستی را با اولویت از همین روستا داشتیم که هم قرارگاه سود برده که نیروی بومی منطقه و طائفه‌ای است که کمک به امنیت کرده و هم برای روستای محروم اشتغالزایی شده است. 

 

در بیان انعکاس خدمات و کارکردهای فرهنگی سپاه دولت‌ها را چقدر مؤثر می‌دانید؟ 

متأسفانه نگاه سیاسی برخی از دولتمردان گاهی از مصالح نظام و مردم فاصله داشته است که بی‌تأثیر نیست در انعکاس خدمات سپاه، گاهی به مجموعه‌های درون نظام و سرمایه‌های نظام نگاه جناحی داشتند، لذا نقش داشته‌اند و اما من ترجیح می‌دهم خیلی به اینها نپردازیم. 

 

بخشی از این مواضع برای واداشتن سپاه به همراهی است حال آنکه سپاه اگر مستقل نباشد نمی‌تواند نگهبان انقلاب باشد، چون خیلی از جریانات سیاسی در معرض انحراف هستند. در دولت موقت در درون نظام کسانی حضور داشتند که بعداً پای همراهی با امام خمینی(ره) را نداشتند و حذف شدند، همانطور که دیدیم در مقطعی حتی منافقین نامزد انتخابات معرفی می‌کردند و اینکه ما با منافقین برخورد کردیم اینطور نبود که با جریان سیاسی در درون نظام برخورد شده باشد، اینها خلاف انقلاب بودند در حالی که در مدت زمانی تظاهر به انقلابی بودن می‌کردند. همین اتفاق می‌تواند برای دیگرانی هم بیفتد و سپاه اگر می‌خواهد نگهبان انقلاب باشد حتماً باید مستقل از جریانات سیاسی باشد. 

 

آیا سپاه را پاسخگو به مردم می‌دانید و مردم حق سوال از سپاه را دارند؟ 

سپاه یعنی بخشی از مردم. بسیاری از فرماندهان سپاه فکر نمی‌کردند که روزی نظامی شوند، تصور این بود که به پایان جنگ نمی‌رسیم یا بعد از جنگ در عرصه غیر نظامی مشغول می‌شویم. گاهی اوقات از ما تصویری می‌سازند با مجموعه نظامی و دیسیپلین سخت. در حالی که اینطور نیست آنچه از سپاه می‌بینید هویت واقعی ما است و افتخار ما مردمی بودن است. شاید در گوشه‌ای از مجموعه ما یک نفر متفاوت باشد، اما نمی‌توانیم بگوییم همه آنطور هستند. سپاه از متن مردم شکل گرفت و فرماندهان اولیه آن دانشجویان پیرو خط امام بودند. این مجموعه شکل گرفت چون فکر می‌کردند سرنوشت انقلاب به نگهبانی از انقلاب گره خورده، بر همین اساس شدند پاسدار انقلاب و امروز هم فرماندهان عالی سپاه مثل عزیز جعفری، سردار سلامی و... همین نگاه را دارند. سپاهی‌ها یک چهره کاملاً فرهنگی و اجتماعی دارند و حتی در بخش امنیتی، مسئولین آن را ببینید برخلاف تصورات ساخته شده از آنان بسیار مردمی و ساده هستند.

 

 

 

 

 

  • 18
  • 1
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه

مجلس

دولت

ویژه سرپوش