
دولت(وزارت خارجه)، نیروهای دفاعی، بزرگان و دلسوزان در قم و مشهد و... به شکلی فرا جناحی با هدایت مقام معظم رهبری پیوسته در حال تلاش برای حل و فصل چالش های گوناگون داخلی و خارجه هستند. با توجه به شرایطی که خروج یک جانبه و مغایر عرف دیپلماتیک و قوانین بین الملل آمریکا از برجام پیش آورده ، ضروری است تا صاحبان اندیشه و کارشناسان رسمی و غیر رسمی وطن دوست موانع روابط خارجه کاربردی و کارآمد را از ابعاد گوناگون و فقط در راستای تحقق منافع ملی بررسی کنند. بي شك تبیین ریشه چالش های روابط خارجه بسیار فرارتر از توان این موجز است. از اینرو، این موجز فقط قصد دارد نگاه وطن دوستان در عرصه مدیریت روابط خارجه را به یک افق کاربردی دیگر در روابط خارجه جلب کند. همه وطن دوستان که درگیر امور روابط خارجه هستند لازم است به یک پرسش پاسخ دهند. هدف روابط خارجه چیست؟
به عبارتی ما از ارتباط با دیگر کشور به دنبال چه هستیم؟ شاید مطرح کردن این پرسش ساده اندیشی به نظر بیاید اما با توجه به واقیعیت انکار ناپذیر مبنی بر این که ما در چند دهه گذشته روابط خارجه کاربردی، سودمند و کم هرینه ای نداشته ایم، آنگا ه طرح پرسش فوق ساده اندیشی نخواهد بود. به هیچ وجه قابل انکار نیست(انواع تحریم ها در طول دهه های اخیر) که ما روابط خارجه بسیار پر هزینه ای داشته و داریم. وظیفه ملی، اخلاقی و دینی همه دست اندرکاران و اندیشمندان وطندوست است تا ریشه های روابط خارجه ناکارآمد و به طور غیر منطقی پرهزینه را تبیین و مشخص کنند. در این نوشته نگارنده تلاش دارد تا اشارهای بسیار سطحی به بنیادی ترین گره راهبرد روابط خارجه که بر اساس شواهد بی شمار می توان ادعا کرد یکی از اصلی ترین ریشه های بیشتر چالش های داخلی و روابط خارچه پر هزینه است، کند.
موفقیت راهبرد روابط خارجه که بی شک منجر به کارآمدی و اقتدار نظام و تحقق منافع ملی خواهد شد، منوط به چیدمان یا مدیریت سه مقوله اساسی در روابط خارجه يعني: اقتصاد، توان دفاعی و دشمن است. سه امکان یا گزینه برای چیدمان یا مدیریت سه مقوله فوق وجود دارد.
۱- اقتصاد - توان دفاعی، ۲- اقتصاد - دشمن، ۳- توان دفاعی- دشمن. به باور نگارنده اینکه تاکید و هدف نهایی راهبرد سیاست خارجه کدام یک از این سه گزینه باشد در موفقیت یا عدم موفقیت راهبرد سیاست خارجه تعیین کننده است. بيشك تبیین این بحث نیازمند مباحث و نگارش مبسوط است. اما تا آنجا که در توان این موجر است نگارنده یقین دارد تنها امکان و گزینه ای که می تواند موجب کارآمدی و اقتدار نظام و تحقق منافع و امنیت ملی شود، گزینه اقتصاد – توان دفاعی است.
راه دشمني
پدیده دشمن در روابط خارجه به هیچ وجه موضوعی خاص ایران نیست. بلکه در سرتا سر تاریخ جوامع بشری پدیده دشمن در روابط خارجه کشورها یک امر عینی بوده است. گواه این ادعا در تاریخ معاصر رابطه اتحاد جماهیر شوروی سابق با آمریکا- چین با آمریکا- اروپا با روسیه- کره جنوبی با کره شمالی- هند با پاکستان، رژیم صهیونیستی با اردن، مصر و عربستان- یونان با ترکیه- ژاپن با چین و... است. آیا همه این دشمنی ها در روابط بین الملل منجر به تخریب و تضعیف منافع، امنیت و حاکمیت ملی شده است؟
واقعیت امر در روابط بین الملل این است که در جهان معاصر بر خلاف قرون پیشن راهکار مقابله با پدیده دشمن نه خصومت،جنگ و ویرانی منافع و امنیت ملی بلکه تفاهم، همکاری، مصالحه، پذیرش حق حیات و منافع کشورهای دیگر و مدارا ست که حاکی از بلوغ، دانش، اراده، درک و تشخیص کاربردی امور عینی سیاسی است. بنابر این، تاریخ معاصر مملو از شواهدی است که همکاری، تفاهم، پذیرش و احترام به منافع و حق حیات دیگر کشورها، اقدامات مشترک به منظور تحقق منافع ملی و اهداف سیاسی؛ کشورهای متخاصم را در کوتاه مدت و بدون هزینه های گزاف به اهداف سیاسی و تحقق منافع ملی نزدیک می کند.
تضعيف كشور
این یک امر و واقعیت انکار ناپذیر است که کشور و نطام توسط انبوه بدخواهان و دشمنان خارجی احاطه شده است. سیاست ورزانی که توانایی درک این واقعیت عینی را نداشته باشند نه تنها بسیار ناکارآمد که موجب تضعیف نظام و به مخاطره انداختن منافع و امنیت ملی خواهد شد. بنابراین در اینکه دشمن خارجه وجود عینی دارد، شکی نیست اما به باور نگارنده مدیریت ناکارآمد و پر هزینه امور داخلی و خارجه محصول تاکتیک های غیر کاربردی و آرمانگرایانه در مقابل دشمنان بالفعل و بالقوه در چند دهه گذشته بوده است.
تغيير يك رويكرد
آلمان، فرانسه و انگلیس در قرون گذشته جنگ های بسیاری در راستای تحقق منافع و اهداف سیاسی انجام داده اند. جنگ اول و دوم جهانی را تاریخ به خوبی به یاد دارد. ساده ترین پرسش که می تواند اذهان ساکنان کانون های قدرت داخلی را به چالش بکشد اینکه آیا زمانی که آلمان، فرانسه و انگلیس به این نتیجه رسیدند که اختلافات خود را می توانند با همکاری، هم اندیشی، پذیرش منافع متقابل و... حل و فصل کنند منافع و امنیت این کشورها سودمند و کم هزینه تر محقق نشده است؟
لزوم پيروي از خرد
خرد و احساسات در عالم سیاست همانند آب و آتش هستند. توسل به خرد به ضرورت راه درست را در اذهان سیاست ورزان و صاحب منصبان در هر سطحی ایجاد می کند. اتکا اندیشه ها ، طرح ها، راهکارها و راهبردها سیاسی به احساسات، خرد را خنثی و پیامدهای ویران کنندهای برای منافع ملی و نظام مدیریتی در بر خواهد داشت. سیاست جولانگاه خرد و نه احساسات است.در راستای کارآمدی نظام و تحقق منافع ملی، اهداف راهبرد سیاست خارجه باید شفاف و قابل ارزیابی باشد؛ قابل ارزیابی در مدت زمان از پیش تعیین شده است.
اقدامات و رفتارها در راهبرد روابط خارجه باید در اقتصاد، تجارت، آمورزش و پرورش، فرهنگی و... به طور پیوسته ارزیابی شود. نمی توان یک راهبرد را چندین دهه بدون دستاوردهای ملموس برای شهروندان ادامه داد. در راهبرد سیاست خارجه باید«بدون هیچ ابهامی مشخص و تعریف شود»، چرا باید با برخی کشورها رابطه و با برخی ديگر کشورها رابطه نداشته باشیم. باید با شفافیت نثر کتاب قانون اساسی هزینهها و منفعت های ارتباط یا عدم ارتباط با کشورهای گوناگون مشخص و ثبت و ضبط شود. ضروری است تا شهروندان دلایل داشتن یا نداشتن رابطه با دیگر کشورها را بدانند.بخش بزرگی از چالشهای خاورمیانه برآیند دخالت و نفوذ کشورهای استعمارگر فرامنطقهای است.
اصلی ترین عامل زمینه ساز دخالت و نفوذ استعمارگران فرامنطقه ای در خاورمیانه عملکرد فرا ملی(مغایر منافع ملی) یا به عبارتی(به فرموده مقام معظم رهبری) بازی برخی سیاست ورزان و صاحب منصبان کشورها در خاورمیانه طبق نقشه استعمارگران فرامنطقهای برای تاراج انواع منابع به ویژه انرژی خاورمیانه است. براي مثال، لازم است به این پرسش که وقایع سفارت عربستان که منجر به تنش و خصومت بسیار زیاد میان ایران و عربستان و در نهایت خرید صد ها میلیارد دلار تسلیحات توسط عربستان از آمریکا شد، موجب نزدیکی عربستان به رژیم صهیونیستی شد یا موجب شد عربستان دلارهای زیادی برای تخریب منافع و امنیت ملی ایران کند، در راستای منافع چه کشورهایی بود، پاسخ داده شود. طراحان واقعه سفارت عربستان باید بر اساس شواهد و آمارهای عینی توضیح دهند که آن رویداد چه میزان منافع و امنیت ملی را محقق کرد؟
زمان تغيير تاكتيك
با توجه به چالش های روابط خارجه طرح یک پرسش لازم و توجیه پذیر است، آیا راهبرد سیاست خارجه در چند دهه گذشته موجب تضعیف دشمنان ما شده است؟ بنابر شواهد بی شمار از عرصه های اقتصادی، سیاسی، تجارجی، روابط خارجه و... که آثار آن به طور درناکی در زیست روزمره شهروندان ملموس و عینی است، باید صادقانه بپذیریم که برخي راهبردهاي سیاست خارجه در چند دهه گذشته نه تنها موج تضعیف دشمنان ما نشده بلکه هزینه های گزافی را بر منافع و امنیت ملی وارد کرده است.
با توجه به پیامدهای ملموس، عینی و قابل ارزیابی، شاید زمان آن فرارسیده است تا وطن دوستان راهبرد سیاست خارجه را بر مبنای افق های دیگری جستوجو کرده و برای کارآمد، کم هزینه، پایدار و مقتدر تر کردن نظام و تحت رهنمودهای مقام معظم رهبری در مبانی راهبرد سیاست خارجه تجدید نظر کنند. در روابط بین الملل دشمن خارجی همیشه وجود داشته، دارد و خواهد داشت اما تاکتیکهای مقابله با دشمنان به ضرورت باید متناسب با اوضوع و احوال متغییر سیاسی، اقتصادی، روابط بین الملل و... بروزرسانی، کارآمد و متحول شوند. بنابر شواهد بی شمار منطقی، سیاسی، شرایط بین المللی و توان دفاعی ملی و... کاربردی و کارآمد ترین راهبرد روابط خارجه گزینه تحقق اقتصاد- توان دفاعی ملی از طریق اتخاذ تاکتیک های نوین و بسیار کم هزینه مقابله با دشمن است.
به نظر برخی مشاوران در امور خارجه در فضای اولیه انقلاب بهسر میبرند. به دلایل طبیعی، هیچ مشاوری نمیتواند در دوره های گوناگون زمانی تحلیل های کاربردی ارائه دهد. حتی ماهر ترین مشاوران نیز تاریخ مصرف دارند و اینکه ناتوان از ارائه تحلیل های کاربردی در مقاطع زمانی گوناگون هستند. بنابراین، به منظور صیانت از جایگاه و توانایی های نظام، کارآمدی مدیریت کلان عرصه روابط خارجه و تحقق منافع و امنیت ملی، کاربردی خواهد بود اگر برخی مشاوران مسئولان جای خود را به مشاورانی با اذهان جوانتر با شناخت و تحلیل های کاربردی تر از شرایط عینی داخلی و خارجه که می توانند راهکارهای کارآمدی تری اراده دهند، بدهند.
كوروش الماسي
- 14
- 3









































