جمعه ۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
۲۱:۴۲ - ۰۶ دي ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۱۰۰۱۴۵۳
سیاست داخلی

چرا سید مجید حسینی نمی‌تواند ادعای فسادستیزی داشته باشد

سید مجید حسینی,اخبار سیاسی,خبرهای سیاسی,اخبار سیاسی ایران
سید مجید حسینی از آن اساتیدی است که با اساس قرار دادن آشفته بازار جامعه ایران و استفاده از ابزار‌های مختلفی همچون فریاد‌های شورانگیز پشت تریبون‌ها، ارائه نقد‌های بی در و پیکر و بی‌راهکار، رفتار‌های پوپولیستی و عوام فریبانه و ... توانست به موفقیتی نسبی دست یابد.

سید مجید حسینی برای انتخابات مجلس یازدهم ثبت نام کرد. او از چهره‌های نزدیک به قالیباف است که از سال گذشته خود را به عنوان نماد عدالت آموزشی و مبارزه با فساد مطرح کرده است و البته می‌گفت قصد ورود به انتخابات را ندارد و سخنانش دغدغه‌های شخصی او هستند.

رویداد۲۴در گفت‌وگویی با مجتبی بابایی جامعه شناس و فعال سیاسی پوزیشن سیاسی و سخنان سید مجید حسینی را بررسی کرده است و اینگونه تحلیل می‌کند که او نمی‌تواند نماد مبارزه با فساد باشد.

متن سخنان مجتبی بابایی را بخوانید: سال پیش ویدئوی فردی ناشناس را دیدم که با شور آتشینی سخن می‌راند. وقتی دربارهاش پرس‌وجو کردم، گفتند آقای دکتر مجید حسینی هستند، استادیار دانشگاه تهران! جوابی که شنیدم ساعت‌ها مرا به فکر فرو برد، زیرا من که دانش آموخته دانشگاه تهران بودم اساتید دانشگاه تهران را به ویژگی‌هایی می‌شناختم که در سخنرانی این بزگوار نمی‌یافتم! ویژگی‌هایی از قبیل متانت، رعایت چارچوب گفتمان علمی، نتیجه گیری علمی، روشمندی گفتار و ...! آنچه که در ایشان می‌یافتم بیشتر هوچی گری سیاسی-اجتماعی بود تا سخنرانی علمی استاد دانشگاه تهران! بی اختیار یاد حکایتی از سعدی افتادم «یکی در صورت درویشان نه بر صفت ایشان، در محفلی دیدم نشسته و شنعتی در پیوسته و دفتر شکایت باز کرده و ذم توانگران آغاز نهاده و...»

حسینی بیشتر از اینکه به دنبال اثبات موضوعی و حل مسئله‌ای باشد، در پی کسب شهرت ناشی از فضای روانی ایجاد شده بود! برایم ملموس بود که از تشویق حضار به وجد می‌آمد و بیشتر ارضا می‌شد! بیشتر به دنبال این بود که از آشفته بازار جامعه ایران، نردبانی برای خود دست و پا کند تا اینکه این بازار شام را نظم و نسقی بدهد و بیشتر بر زخم‌های دیرین ایران و ایرانی نمک می‌پاشید تا اینکه مرهمی بگذارد!

خلاصه هزاران مشخصه دیگر در این بزرگوار می‌شد یافت که در هیچ یک از اساتید دانشگاه تهران وجود نداشت که عنان طاقتش از دست تحمل رفته و تیغ زبانش برکشیده و اسب فصاحتش در میدان وقاحت جهانیده و بر همگان دوانیده بود!

بیشتر که تحقیق کردم دیدم در سال ۱۳۸۸ از دانشگاه تهران فارغ التحصیل و سپس عضو هیات علمی دانشگاه تهران شده‌اند! با اندک محاسبه سرانگشتی دریافتم که ایشان در همان سال‌هایی که بسیاری از اساتید طراز اول دانشگاه تهران در دولت احمدی‌نژاد از دانشگاه‌های کشور اخراج و خانه نشین شدند، زمینه‌ای برای جذب هیات علمی شدن فراهم کرده‌اند. هرچند بر ما مردمان پوشیده خواهد ماند که ایشان با چه لطایف الحیلی این روند را طی کرده‌اند!

خلاصه؛ بر کنجکاوی ام افزوده شد و از همین روی سوابقشان را جستجو کردم و دریافتم که در آن سال‌هایی که درآمد‌های ناپایدار شهرداری تهران به صورت افسارگسیخته‌ای افزایش یافت تا شهرداری وقت صرف فعالیت‌های مثلا فرهنگی نزدیک انتخابات کند، مجید حسینی ۲ سمت مدیریتی در حوزه فرهنگی شهرداری تهران بطور همزمان بر عهده می‌گیرد! ابتدا مدیرعامل موسسه نشر شهر شهرداری تهران در دوره محمد باقر قالیباف می‌شود، اما تحت هیچ شرایطی حاضر نمی‌شود در باب فساد مطلبی ایراد کند و قلمی براند! صدای مجید حسینی در آن دوران درنیامد، زیرا واقعیت این است که در کشور‌های توسعه نیافته و در حال توسعه، افرادی که تحت بیرق سیستم فسادخیز، تربیت شده و رشد یافته‌اند در تلاش هستند تا طلایه دار و تریبون‌دار میدان مبارزه با فساد شوند، چون در این حالت است که می‌توانند جریان فسادستیزی را به هر سمتی که سردمدارانشان می‌خواهند هدایت کرده و از رسیدن آن به سرمنزل واقعی و حقیقی‌اش جلوگیری کنند.

شخصا معتقدم مجید حسینی و امثالهم تریبون نخبگان سیاسی اصولگرا هستند و نه تریبون توده مردم! اما این تریبون‌داران چگونه توانستند راهی برای ظهور و بروز خود پیدا کنند؟ طرح این سوال به شکست جریان سیاسی اصولگرا در جذب آرا نخبگان در انتخابات ۸۸ برمی‌گردد. این جریان از سال‌های ریاست جمهوری احمدی‌نژاد به این مهم پی برد که در بین نخبگان دانشگاهی و نظام آموزش عالی جایگاهی ندارد، فی المثل احمد توکلی به عنوان یکی از سردمداران این جریان در سال ۸۸ با نطقی عنوان کرد که آرا اصولگرایان به سرکردگی احمدی نژاد یک چندم آرا اصلاح طلبان در دانشگاه‌ها نیز نبوده است و همین احساس کمبود‌ها باعث شد جریان اصولگرا به فکر ایجاد پایگاهی در نظام آموزش عالی کشور بیافتد و برای ایجاد چنین پایگاهی سه استراتژی را در پی گرفت:

۱- اخراج اساتید اصلاح طلب دانشگاه‌ها به عنوان استراتژی کوتاه مدت

۲- جذب اساتید همفکر در دانشگاه‌های کشور به عنوان استراتژی میان مدت

۳- اعطای بورسیه و اعزام دانشجویان همفکر به کشور‌های پیشرفته به عنوان استراتژی بلندمدت

مجید حسینی از آن اساتیدی است که ذیل استراتژی دوم وارد فضای آموزش عالی کشور شد و به مرور زمان به دنبال ایجاد جایگاهی برای خود شد و در این راه با اساس قرار دادن آشفته بازار جامعه ایران و استفاده از ابزار‌های مختلفی همچون فریاد‌های شورانگیز پشت تریبون‌ها، ارائه نقد‌های بی در و پیکر و بی‌راهکار، رفتار‌های پوپولیستی و عوام فریبانه و ... توانست به موفقیتی نسبی دست یابد. اما هدفگذاری نهایی اصولگرایان چیزی فراتر از این بود! آنان به دنبال این بودند که جامعه دانشگاهی ایران به خصوص در حوزه علوم سیاسی، به جای اینکه با اساتیدی همچون حسین بشیریه و ... شناخته شوند با امثال مجید حسینی شناخته شود، اما از این مهم غافل بودند که کارشناسان و منتقدان علوم انسانی در ایران به دنبال فردی نیستند که بتواند پشت تریبون قرار گرفته، به دوربین خیره شده و خودش را با هزار شیوه موجه و غیرموجه همچون «طبل بلند بانگِ در باطن هیچ» به پرده نمایش عرضه کند!

همگان نیک می‌دانند که اساتید علوم انسانی ایران که به دنبال اصلاح جامعه بوده و در صف مبارزه با فساد بوده‌اند یا خانه نشین شده‌اند یا لب فرو بسته در گوشه‌ای خزیده و خون دل می‌خورند! آن‌ها نه همچون مجید حسینی همه روزه به صدا و سیما راه داده می‌شوند و نه تریبون‌ها و رسانه‌هایی که معلوم نیست از کدامین نهاد فرانهادی تامین مالی می‌شوند را در خدمت خود دارند!

رابطه مجید حسینی با مسئله فساد همان رابطه‌ای است که میثاقی با فوتبال دارد! همان رابطه بشیر حسینی با رسانه هست، همان رابطه یامین پور با سیاست است! اینان تماما افرادی هستند که جریان تمامیت خواه ایران می‌خواهد هرکدامشان را در حوزه‌ای به هر نحوی که شده به خورد مردم بدهد تا مردم نیز به مرور زمان گوششان را به منبر آنان بسپارند، زیرا از نظر توتالیتر‌ها اینها افرادی هستند که به راحتی می‌توان مدیریتشان کرد و چار‌های جز حرکت در مسیری که سرمدارانشان می‌خواهند ندارند!

جریان تمامیت خواه نیک می‌داند که مدیریت سیدمجید حسینی بسیار راحت‌تر از فلان استاد برجسته علوم انسانی هست و هر زمان که لازم باشد ترمزشان را می‌کشند و هر زمان که لازم بدانند دستور حرکتشان را صادر می‌کنند! پیاده نظام جریانی‌اند که تخصصشان در این است که چگونه مردم را از وقایع و فساد‌های اصلی منحرف کرده و افکار آن‌ها را به بیراهه بکشانند!

همانگونه که جامعه به آقای احمدی‌نژاد می‌گوید دیگر برای زدن حرف‌های روشنفکرانه و دفاع از آزادی‌های مدنی برای شما خیلی دیر شده است، بایستی به ایشان نیز گفته شود که دیگر برای شما مبارزه با فساد بسیار دیر شده است! بالاخره جامعه و مردمانش از خود خواهند پرسید که ایشان دیرزمانی در خدمت مجموعه‌ای بودند که شائبه‌های بسیاری در آن وجود داشته است و حق شهروندان شهرش تضییع می‌شده است، اما این بزرگوار در محکومیت آن همه تخلف، اعتراض و حتی کلمه‌ای بر زبان نیاورده‌اند و نخواهند آورد، زیرا اگر کلامی می‌گفتند نه تنها برایشان نان و نامی به ارمغان نمی‌آورد بلکه حقوق و مزایای مدیریتی اشان نیز قطع می‌شد! بایستی به ایشان توصیه کرد که ترجیحشان بر این باشد که گمنام بمانند تا اینکه به ویژگی‌ای اشتهار یابند که بویی از آن نبرده‌اند و مبادا خویشتن را به گونه‌ای معرفی کنند که آن‌سان نیستند!

پند آخر خلق را که بدانند بسیار کسان در خرقه دوستی خلق، در خدمت غیرخلق درآمده‌اند، زیرا که دشمن چو از همه حیلتی فرو مانَد، سلسله‌ی دوستی بجنبانَد، پس آن‌گه به دوستی کار‌هایی کند که هیچ دشمن نتواند...

  • 15
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه

مجلس

دولت

ویژه سرپوش