
روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: در تیرماه گذشته هنگامی که خبر به رسمیت شناخته شدن حکومت خودخوانده طالبان بر افغانستان توسط دولت روسیه منتشر شد، هشدار دادیم مبادا دولت جمهوری اسلامی ایران از کرملین و پوتین تبعیت کند و درصدد به رسمیت شناختن حاکمیت طالبان برآید.
دلایل زیادی برای نادرست بودن هر اقدامی از ناحیه جمهوری اسلامی ایران برای به رسمیت شناختن حکومت خودخوانده طالبان وجود دارند که در ادامه به بعضی از آنها اشاره خواهیم کرد ولی قبل از آن لازم است تأکید کنیم که روسیه تفاوت زیادی با ایران دارد و همین تفاوت است که پوتین و کرملین را به سوی در آغوش گرفتن طالبان کشانده است.
پوتین با این کار، در حال عمل کردن به وصیت پطر کبیر است که اخلاف خود را به تلاش برای رسیدن به آبهای گرم سفارش کرده بود. روسها قبلاً نیز در قالب اتحاد جماهیر شوروی با ارتش سرخشان افغانستان را اشغال کردند تا به بخشی از همان وصیت عمل کنند و با مقاومت مردم افغانستان مواجه و مجبور شدند با خفت تمام این کشور را ترک نمایند.
برای روسیه و ساکنان کرملین مهم نیست مردم افغانستان درباره آنها چگونه فکر میکنند. روسها در جریان اشغال افغانستان که از ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۸ به مدت ۱۰ سال طول کشید، دهها هزار نفر از سربازان، افسران و مردم عادی این کشور را به خاک و خون کشیدند و ویرانیهای زیادی به بار آوردند. مردم افغانستان از جنایات روسها خاطرات بسیار تلخی دارند و هرگز حاضر نیستند آنها را ببخشند. برای روسها هم مردم افغانستان مهم نیستند، آنها فقط به منافع خود میاندیشند که در حال حاضر آن را در وجود طالبان میبینند.
روسها در ۴ سال گذشته یعنی در دوران سلطه جدید طالبان بر افغانستان همواره این گروه را تروریست دانستند و از خطر تروریسم ناشی از حاکمیت این گروه در مجاورت روسیه و متحدین آسیای میانه خود ابراز نگرانی کردند. اینکه همین روسها حالا موضع خود را تغییر داده و حاکمیت همین گروه را بر افغانستان به رسمیت شناختهاند، شگردی است که مطامع اقتصادی و باز کردن بخشی از راه برای دستیابی به آبهای گرم را دربردارد.
متأسفانه افرادی در وزارت امور خارجه کشورمان این روزها تلاش خطرناکی را برای قانع کردن وزیر و در نهایت دولت برای به رسمیت شناختن حکومت خودخوانده طالبان آغاز کردهاند تا جائی که دو روز پیش رئیس جمهور پزشکیان برای سفر به افغانستان و گشودن فصل جدیدی از رابطه با این گروه اعلام آمادگی کرد! این اقدام، علاوه بر اینکه با معیارهای مورد قبول نظام جمهوری اسلامی در تضاد است، با موضع اعلام شده توسط مقامات ارشد نظام نیز منافات دارد.
از مرداد ۱۴۰۰ که گروه تروریستی طالبان در نتیجه تبانی با آمریکا و براساس موافقتنامه ۴۰۰ صفحهای دوحه حکومت را در افغانستان در دست گرفت، تاکنون همواره موضع مسئولان نظام جمهوری اسلامی ایران این بوده و هست که فقط دولتی را در افغانستان به رسمیت خواهیم شناخت که برآمده از آراء عموم مردم باشد. این سخن را رهبری و ریاست جمهوری در سالهای گذشته همواره به زبان آوردند و موضع کاملاً درستی است که استمرار دارد و مورد قبول ملت افغانستان است. بنابراین، تشکیل جلسه با هدف بررسی این موضوع که حکومت خودخوانده طالبان به رسمیت شناخته شود یا نه، اقدامی کاملاً انحرافی و خلاف موضع صریح مسئولان ارشد نظام است.
نکته قابل تأمل دیگر اینکه سلطه فاقد سازوکار قانونی طالبان بر افغانستان با حقوق ملتها سازگاری ندارد و تمام قوانین و مقررات بینالمللی آن را نفی میکنند کمااینکه قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی نیز ملتها را معیار اصلی حاکمیت میداند و هرگونه سلطه فاقد پشتوانه مردمی بر کشورها را نفی میکند. بر این اساس، جمهوری اسلامی ایران نمیتواند حکومت خودخوانده طالبان بر افغانستان را به رسمیت بشناسد همانگونه که مجامع بینالمللی و دولتها نیز حاضر نشدهاند آن را به رسمیت بشناسند.
- 9
- 6