یکشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۶:۲۷ - ۰۲ دي ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۱۰۰۰۵۲۴
احزاب، تشکل ها، شخصیت ها

فیض‌الله عرب سرخی: دولت تحت فشار نسبت به برخی از برنامه‌های خود عدول کرده است

فیض‌الله عرب سرخی,اخبار سیاسی,خبرهای سیاسی,احزاب و شخصیتها

اختلاف نظرها در اردوگاه اصلاح طلبی برای حمایت از روحانی آن‌هم تا پایان دولت دوازدهم به دلیل تغییر مواضع روحانی بعد از انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ همچنان ادامه دارد تا آنجا که برخی از چهره های شاخص اصلاح طلبی تنها راه نجات اصلاحات از شرایطی که دولت روحانی به آنها تحمیل کرده را در عبور از روحانی می دانند و عده ای هم همچنان بر حمایت از روحانی تا سال ۱۴۰۰ تاکید می ورزند و معتقدند عدم حمایت از روحانی فضا را برای موج سواری تندروها در کشور بازتر می کند و در نهایت دو سال آخر از عمر دولت دوازدهم را نه تنها برای حسن روحانی بلکه جامعه ایران به عزا تبدیل خواهند نمود به همین دلیل اصلاح طلبان چاره ای جز حمایت از شیخ دیپلمات ندارند.

 

بنابراین تاکید برخی از چهره های اصلاح طلب بر روی حمایت از حسن روحانی در حالی است که حمایت از رئیس جمهور در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ منجر به نه تنها کاهش محبوبیت پرزیدنت روحانی بلکه منجر به تنزل سرمایه های اجتماعی اصلاح طلبان و ابراز پشیمانی بخش هایی از جامعه جهت رای به حسن روحانی تحت تاثیر « تکرار می کنم» شده است .براین اساس، فیض الله عرب سرخی چهره نام آشنا و فعال سیاسی اصلاح طلب با آفتاب یزد درباره مسائل مذکور به گفت و گو پرداخته است که در ادامه آن را می خوانید. 

 

امروز با دو گروه در جبهه اصلاحات روبه‌رو هستیم؛ دسته نخست که معتقدند تنها راه نجات اصلاحات از شرایطی که دولت به آنها تحمیل کرده عبور از روحانی است و دسته دوم همچنان به حمایت از رئیس‌جمهور برای حل مشکلات عمل به وعده‌های انتخاباتی‌اش اعتقاد دارند، مصلحت جامعه ایران و اصلاح‌طلبان درکدام یک از دو رویکرد است؟

برای پاسخ به این سوال ناگزیر باید به مقدماتی اشاره کرد. نخست اینکه اساسا جبهه اصلاحات یک حزب سیاسی نیست بلکه جبهه سیاسی یک طیف است که افراد و گروه‌ها در نقطه‌های مختلف این طیف ایستاده‌اند. زیرا هیچ‌گاه در یک جبهه سیاسی درباره همه موضوعات اتفاق نظر وجود ندارد. به طور طبیعی تفاوت رای و نظر همواره در آن بوده است. اما آنچه که اکنون اصلاح‌طلبان در رابطه با دولت روحانی با آن مواجه هستند نشات گرفته از مجموعه شرایط کشور است. نباید فراموش کرد که دولت با تنگناها و مسائل مختلفی روبه‌رو است که حل و فصل و پرداختن به آنها مقتضی راهکارهای مختلفی است.

 

وقتی اختلاف‌نظرها در ارائه راهکارها تا این حد گسترده باشد، پس در میان حامیان سیاسی یک جریان، تفاوت آرا و راهکارها بروز و ظهور پیدا می‌کند. امروز تفاوت آرا در جبهه حامیان روحانی از اصلاح‌طلبان پیشرو تا اصولگرایان معتدل و عاقل دیده می‌شود. بنابراین تفاوت رای میان اصلاح‌طلبان امری عادی است. هیچ یک از اعضای جریان اصلاحات با رویکرد برابر از روحانی حمایت به عمل نیاوردند بلکه همه طیف‌ها با تحلیل‌های مختلف از او حمایت کردند. هر جریانی بر اساس تحلیل و ارزیابی‌ای که از شرایط داشت از روحانی حمایت کرد. اما مهم‌تر از این مسئله توجه به این نکته است که وقتی از عبور سخن به میان می‌آید، راهکار جایگزین اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. گاه به دلیل خلف وعده و عبور از برنامه‌ها درباره عبور از آن فرد سخن گفته می‌شود، گاه آن فرد مجری خوبی برای برنامه‌هایش نیست. گاه برنامه‌ها با بن‌بست روبه‌رو می‌شود و ما از یک برنامه عبور می‌کنیم. آنچه که امروز در فضای سیاسی دیده می‌شود و منتقدان جدی هم در میان اصلاح‌طلبان به آن معتقدند این است که روحانی عملکرد مطلوبی نداشته است. کسی نمی‌گوید آن برنامه مشکل داشت. اما طیف انتقاداتی که در جامعه وجود دارد بیش از دولت به حاکمیت باز می‌گردد. بخشی از این نقدها، نقد مردم به وضعیت کلان است و لزوما دولت در تعیین سیاست‌هایش دخالتی نداشته است.

 

نقدهای گسترده‌ای که در حوزه سیاست خارجه صورت می‌گیرد کمتر به دستگاه دیپلماسی در اختیار دولت یا شخص وزیر خارجه بازمی‌گردد. البته اینجا مقصود تایید یا رد مسئله نیست بلکه باید این تفاوت‌ها را دید و بر اساس آن وارد قضاوت شد. ضمن اینکه بسیاری از انتقادات هم به دولت و حاکمیت وارد است اما همچنان بهترین راهکار ممکن همان روشی است که امروز اصلاح‌طلبان اتخاذ کردند. در واقع همچنان باید برای اصلاح تلاش کرد. به عبارتی باید اذعان داشت که راهکار اصلاح همچنان راهبرد بی‌بدیل است. بنابراین باید با نقد، دولت را وادار به اصلاح روش‌ها کرد. 

 

با وجود همه نقدهایی که طی ماه‌های اخیر نسبت به اصلاح‌طلبان از سوی جامعه صورت گرفت، جنابعالی هم مانند برخی از اصلاح‌طلبان همچنان معتقدید که باید از دولت حمایت کرد و همراه با حمایت باید از دولت انتقاد و مطالبه‌گری داشت؟!

دولت نقاط ضعفی دارد باید دولت را نقد کرد تا مسائل مربوط به خود را اصلاح کند. حتی مسائلی که به طور مستقیم به دولت بازنمی‌گردد باید دولت نسبت به آن مواضع روشنی داشته باشد. در عین حال باید از دولت حمایت کرد چون آلترناتیو بهتری به جای آن وجود ندارد. ضمن آنکه دولت دوم روحانی تقریبا نزدیک میانه راه است. بنابراین با توجه به نقدی که نسبت به دولت وجود دارد باید در پی جایگزین‌های مناسب بود تا شاهد تکرار و تداوم مشکلات دولت روحانی در دولت دیگر نباشیم.

 

حمایت از روحانی برای اصلاح‌طلبان هزینه‌های بسیاری به دنبال داشته تا آنجا که همزمان با تشدید مشکلات و کاهش محبوبیت دولت، ما شاهد کاهش پایگاه اجتماعی اصلاح‌طلبان هستیم، با این همه علیرغم تمام هزینه‌هایی که اصلاح‌طلبان طی چند سال اخیر در قبال حمایت از روحانی پرداخت کردند باز هم معتقدید که باید از او حمایت کرد؟

وقتی جریان حامی‌یک دولت از مردم می‌خواهد که به آن دولت رای دهد، به همان میزان که وقتی آن دولت در عملکردش موفق باشد آن جریان حامی‌هم در موفقیت‌های دولت شریک خواهد بود چنانچه دولت در عملکردش ناموفق باشد جریان حمایت‌کننده هم در شکست‌هایش شریک خواهد بود. به همان نسبت هم شاهد افزایش و کاهش پایگاه رای آن دولت و جریان حمایت‌کننده‌اش خواهیم بود. این اقتضای کار سیاسی است. ممکن است در مواردی راهکارهای جریان حمایت‌کننده پاسخ لازم را ندهد و برعکس در مواردی هم پاسخ مطلوبی دریافت کند. این مسئله به هیچ روی غیر‌طبیعی نیست. انتظار مردم از رئیس‌جمهور مورد حمایتشان بحق است تا مشکلاتشان در قبال آن حمایت، مورد حل و فصل قرار بگیرد. البته معتقدم که با ارائه تحلیل معقول و منطقی از شرایط می‌توان به جامعه در درک و فهم مسائل کمک کرد. اما به هر روی ممکن است در عرصه سیاسی اشتباه کرد و آن اشتباه منجر به اشتباه جامعه شود و رای عموم نتیجه مثبتی به دنبال نداشته باشد. این مسئله نه عجیب است و نه برای اولین بار در صحنه سیاسی ایران رخ داده است.

 

در عرصه سیاسی این انتظار بجا نیست که یک دولت در همه برنامه‌های خود به طور صددرصد موفق باشد. اما باید توجه کرد که امروز با مشکلاتی فراتر از ضعف‌های دولت روبه‌رو هستیم. ما با یک دستگاه تبلیغاتی مواجهیم که به جای آنکه منشا کمک به دولت باشد در نقطه مقابل آن قرار دارد. رسانه ملی به جای اینکه به جامعه کمک کند تا یاس و ناامیدی تضعیف شود و مردم مشکلات را امیدوارانه تحمل کنند، گاهی خود با دامن زدن به برنامه‌های تبلیغاتی منفی، یاس و ناامیدی را در دل جامعه تزریق می‌کند. بنابراین باید با تاسف گفت که دولت روحانی به دلیل نداشتن یک رسانه فراگیر از خود امکان اطلاع‌رسانی صحیح حتی در زمینه‌هایی که عملکردش مثبت هم بود، ندارد.

 

هرچند این انتقاد به شخص رئیس‌جمهور وارد است که خودش هم تیم اطلاع‌رسانی خوبی ندارد و طی این پنج سال بارها کارشناسان یادآور شدند که اگر رسانه ملی در اختیارش نیست اقلاً روحانی تیم رسانه‌ای قوی‌ای بچیند که در این کار اهمال صورت گرفته است. البته به تازگی ایرنا و روزنامه ایران بسیار بهتر از قبل فعالیت می‌کنند اما این جای تیم رسانه‌ای را پر نمی‌کند. به همین دلیل همچنان باید از دولت روحانی حمایت کرد. 

 

اما اساسا چرا باید از دولتی حمایت کرد که ۱۸۰ درجه تغییر مسیر داده و حتی به باور برخی در مواردی اصولگرایان تندرو را به اصلاح‌طلبان ترجیح داده و مطالبات جامعه ایران را نادیده گرفته است؟

چندان معتقد نیستم که این دولت ۱۸۰ درجه تغییر مسیر داده و اصولگرایان تندرو را به اصلاح‌طلبان ترجیح داده است. برخلاف برخی حتی بر این باور هم نیستم که اصلاح‌طلبان اصلا در دولت دوم روحانی حضور ندارند بلکه شرایط کشور ما به گونه‌ای رقم خورده که از یک سو برخی دستگاهها و دستگاه‌های تبلیغات ملی با دولت هماهنگی لازم را ندارند. جریانات تندرو نیز با تبلیغات خلاف واقع دولت را تحت فشار قرار می‌دهند. این مسئله در مورد مجلس هم وجود دارد. به طور مثال یک نماینده مجلس به راحتی اعلام می‌کند که ۵۰ درصد نماینده‌ها در حال فتنه‌گری و به هم زدن نظم کشور هستند.

 

این نماینده مجلس هیچ استدلالی هم برای سخنانش ندارد و کسی هم با او برخورد نمی‌کند. اما وقتی وزیر امور خارجه اعلام می‌کند که ما در کشورمان پولشویی داریم با وجود اینکه سایر مسئولان هم از وجود پولشویی در کشور سخن گفته‌اند، اما وزیر خارجه از سوی مقامات مسئول مخاطب قرار می‌گیرد. در همین حال وقتی یک سخن صددرصد دروغ از سوی یک نماینده اصولگرا بیان می‌شود کسی با آن برخورد نمی‌کند و سند و مدرک برای اثبات ادعایش خواسته نمی‌شود. بنابراین به هیچ روی معتقد نیستم که دولت محافظه‌کار شده بلکه دولت تحت فشار برخی از جریان‌ها، نسبت به برخی از برنامه‌های خود عدول کرده است اما این مسئله به مفهوم چرخش نیست. دولت تحت فشار جریان‌ها تصمیماتی اتخاذ کرد که خودش هم آن را قبول نداشت.

 

زیرا وقتی رئیس‌جمهور برای معرفی نامزد در یک وزارتخانه با فشار مواجه شده و ۲۲ نفر از وزرای پیشنهادی‌اش رد و نفر بیست و سوم تایید می‌شود، این مسئله نشان از این مهم دارد که رئیس‌جمهور تحت فشار نظر دیگران قرار دارد. بنابراین، این انتخاب‌های ناشی از فشار به مفهوم چرخش سیاسی دولت نیست. این خلاف واقع است که بگوییم در دولت روحانی اصلاح‌طلب نداریم و همه مدیران و وزرا اصولگرای تندرو هستند. البته این مسئله بدین مفهوم نیست که همه نیروهای دولت اصلاح‌طلب هستند بلکه برعکس جریانات به دولت فشار آوردند که دولت از نیروهای خنثی از نظر سیاسی استفاده کند. روحانی تحت فشار دست به انتخاب زد. ضمن اینکه حزب اعتدال و توسعه هم از روحانی حمایت به عمل آورد و با او کار کردند. حتی ممکن است از نظر ما قابل انتقاد هم باشد اما این نیروها همراه و همکار دولت بودند.

 

در این میان حتی اصولگرایان معتدلی هم بودند که از دولت حمایت به عمل آوردند. بدیهی است که روحانی از آنها هم در دولتش استفاده کند. طیف وسیعی از روحانی حمایت کردند امروز هم مجموعه‌ای از همان طیف و جریان‌های حمایت‌کننده در دولتش حضور دارند. قبل از استقرار روحانی در پاستور هم قابل حدس بود که همه نیروهای حامی‌روحانی از او در دولتش سهم خواهند خواست. برخی تصورشان بر این است که دولت روحانی باید یک دولت اصلاح‌طلب باشد در حالی که دولت روحانی مدعی اصلاح‌طلبی نیست. به طور قطع ما خواهان حضور موثرتر اصلاح‌طلبان در دولت هستیم اما وقتی گفته می‌شود که دولت تنها از یک اصولگرای معتدل در کابینه استفاده کرد این چرخش ۱۸۰ درجه‌ای روحانی محسوب می‌شود. در غیر این صورت همه ما انتظار داریم که نیروهای اصلاح‌طلب بیشتری در دولت حضور داشته باشند تا بتواند موثرتر کار کنند.

 

باید از روحانی بخواهیم تا در دولت موثرتر ظاهر شود. حتی در صورتی که یک اصلاح‌طلب از دولت روحانی کنار برود باید از او انتقاد کرد. اما اگر یک اصولگرای معتدل به جای نیروی اصلاح‌طلب در دولت بود نباید گمان برد که دولت ۱۸۰ درجه چرخش مواضع کرده است. امروز همه طیف‌ها و جریان‌های حامی‌روحانی در دولتش حضور دارند اما باید تلاش کرد تا حضور اصلاح‌طلبان در دولت او افزایش پیدا کند.

 

این روزها شاهد نبرد دو جریان در میان اصلاح‌طلبان هستیم.در واقع جریانی که مانند حجاریان عدم مشارکت را راهی موثر و مفید برای بهبود شرایط اصلاحات می‌داند(!) و در مقابل جریانی که اعتقاد دارد اگر اصلاح‌طلبان در انتخابات حاضر نشوند تندروها دو سال آخر از عمر دولت را به عزا تبدیل می‌کنند، به راستی باید چه پکار کرد؟

امروز مسئله انتخابات مطرح است. تحلیل‌ها و نگاه‌های مختلفی مطرح می‌شود اما امروز هیچ جمع‌بندی مشخص و قطعی از شرایط انتخابات وجود ندارد که در مورد آن بتوان تصمیم گرفت. اصلاح‌طلبان باید تصمیم درباره کیفیت مشارکت در انتخابات را در همان زمان انتخابات اتخاذ کنند. زمانی‌که نامزدها ثبت نام کردند و بررسی صلاحیت‌ها انجام شده و لیست احتمالی اصلاح‌طلبان مشخص شد یا پس از اینکه مشخص شد کدام‌یک از نامزدهای اصلاح‌طلب در انتخابات ردصلاحیت شدند، باید درباره حضور اصلاح‌طلبان در انتخابات تصمیم گرفت. امروز در حقیقت کار تحلیلی صورت می‌گیرد. یه عده خوشبینانه بر این تصورند که شرایط به گونه‌ای است که در انتخابات می‌توان شرکت کرد. گروهی هم ممکن است تصورشان بر این باشد که با توجه به این شرایط و برخوردها، گزینه جدی در انتخابات نخواهیم داشت. از امروز نمی‌توان برای حضور در انتخابات تصمیم گرفت. بنابراین مسائل مذکور در حد تحلیل است اما امروز تصمیمی‌برای حضور در انتخابات گرفته نشد.

 

زیرا هنوز مشخص نیست که چه کسانی ثبت نام کرده و در نهایت تایید می‌شوند. وقتی در انتخابات کسی حضور نداشته باشد در این صورت مسئله حمایت از گزینه دیگری هم مطرح خواهد شد. همانطور که در سال ۹۲ از روحانی حمایت کردیم. عارف به عنوان یک گزینه اصلاح‌طلب در صحنه حضور داشت اما بر اساس ارزیابی‌های صورت گرفته این تصمیم اتخاذ شد که عارف به نفع روحانی انصراف دهد و باید از روحانی حمایت کرد. زیرا اگر هر دو در صحنه می‌ماندند، رای اصلاح‌طلبان خرد شده به طور قطع روحانی انتخاب نمی‌شد. به هر حال بر اساس تحلیل و ارزیابی تصمیمی‌گرفته شد. امروز هم در زمان انتخابات باید درباره شرکت در انتخابات و حمایت از گزینه خاص تصمیم گرفت. پیش‌بینی‌ام بر این است که اصلاح‌طلبان در انتخابات کاندیدا خواهند داشت اما اگر کاندیدا نداشتند در این صورت در موردش تصمیم گرفته خواهد شد.

 

امروز نه می‌توان بدون هیچ قید و شرطی گفت در انتخابات حضور خواهیم داشت و نه می‌توان گفت که تحت هیچ شرایطی در انتخابات شرکت نخواهیم کرد؛ هیچ یک از این دو مسئله معقول نیست. اصلاح‌طلبان باید راهکارها و گزینه‌های مختلف همراه با شرایط را مورد بررسی و ارزیابی قرار دهند. 

 

چنانچه اصلاح‌طلبان یک بار دیگر ناگزیر به حمایت از اصولگرایان میانه‌رو در مجلس و ریاست ‌جمهوری شوند این مهم تا چه میزان به نفع منافع ملی و جریان اصلاح‌طلبی است؟ 

امروز در شرایط بسیار ویژه‌ای قرار داریم و نمی‌توان یک تحلیل قطعی از شرایط انتخابات ارائه داد و بر اساس آن از امروز گفت دو سال دیگر چه باید کرد. بنابراین هر سخنی از امروز درباره انتخابات چیزی جز پیشگویی نیست. باید روی این مسئله تمرکز کرد که در مقطع انتخابات وضعیت نامزدهای اختصاصی‌مان چگونه است و نامزدهای جریانات معتدل و اصولگرایان خاص در چه وضعی هستند. در مجموع معتقدم که جریانات معتدل باید به سمت هماهنگی با یکدیگر و نزدیک به هم حرکت کنند و این مهم بدین مفهوم نیست که قطعا ما امروز از یک نامزد معتدل حمایت می‌کنیم بلکه معتقدیم عقلای این کشور با توجه به وضعیت بین‌المللی و تحریم‌ها باید تصمیم گرفته و با هماهنگی بیشتری نسبت به یکدیگر حرکت کنند.

 

اما ما در انتخابات ۹۴ و از ائتلاف با اعتدالگراها تجربه مطلوبی نداشتیم؟ 

برنامه اصلاح‌طلبان این بود که در حوزه‌هایی که نامزد ندارند از نامزدهای معتدل حمایت کنند تا مجلسی معتدل تر از دوره قبل داشته باشیم در نهایت این اتفاق هم افتاد. اگرچه از فراکسیون امید انتظارات بیشتری می‌رفت اما این مسئله به مفهوم شکست و عدم روی کار آمدن یک مجلس مطلوب نیست. قطعا مجلس دهم از مجلس نهم بهتر است و نمونه بارز آن حمایت و همراهی این ‌مجلس از دولت است. ما هرگز تصور نمی‌کردیم که لاریجانی را از قم در لیست امید قرار دهیم. هرگز انتظارمان بر این نبود که لاریجانی پس از ورود به مجلس اصلاح‌طلب ‌شود بلکه تصورمان بر این بود که لاریجانی پس از ورود به مجلس اعتدال‌گرایان را تقویت کند که خوشبختانه موفق هم شد.

 

اما این مسئله بدین مفهوم نبود که لاریجانی و نیروهای نزدیک به او عضو فراکسیون امید شوند این انتظار به هیچ روی درست نیست. کار جبهه‌ای به مفهوم پذیرش برنامه‌های حداقلی است. اساسا در برنامه ائتلافی برنامه‌ها حداقلی می‌گردد.وقتی یک حزب پیروز می‌شود برنامه‌های آن حزب حاکم در آن مجلس و... می‌شود. اما وقتی یک ائتلاف پیروز می‌شود بخش‌هایی از برنامه هر یک از طیف‌های ائتلاف اجرا می‌شود و این اتفاق امروز در مجلس افتاده است.

 

روحانی به عنوان شخصی که همواره در ساختار امنیتی و سیاسی کشور حضور داشته در سال ۹۲ جایگاه خود را به اوج رساند، عملکرد فعلی دولت که بخشی از آن تحت تاثیر تحریم‌هاست تا چه میزان بر آینده روحانی در زمین بازی سیاست تاثیرگذار است؟

روحانی شخصیتی است که در برخی از حوزه‌ها دارای تجربه‌های بیشتر است. به عنوان مثال روحانی دارای یک تجربه قابل اعتنا در مسئله مذاکره و هسته‌ای است. به عبارتی علیرغم بازگشت تحریم‌ها و خروج آمریکا از برجام، باز هم معتقدم که نقطه قوت دولت روحانی در مسئله هسته‌ای و برجام است. زیرا برجام موضوع هسته‌ای ایران را از حالت تهدید خارج کرد. بدون اینکه ناگزیر به کنار گذاشتن هیچ‌یک از بخش‌های برنامه هسته‌ای‌مان باشیم، کلیات برنامه هسته‌ای را حفظ کردیم. روحانی کشور را از تقابل بین‌المللی خارج کرد. امروز شورای امنیت تشکیل می‌شود اما آمریکا در اقداماتش علیه ایران تنهاست.

 

در سطح بین‌المللی کشورهای محدودی از آمریکا حمایت می‌کنند اما اتحادیه‌های مهم از ایالات متحده حمایت به عمل نمی‌آورند. آمریکا از منظر اقتصادی تا اندازه‌ای ظرفیت دارد که حتی کشورهای دیگر را هم تحت فشار قرار دهد اما با این همه علیرغم تحریم باز هم تنها نیستیم. بنابراین معتقدم که روحانی می‌توانست در سایر حوزه‌ها هم عملکرد مطلوبی داشته باشد. بنابراین همچنان روحانی در مقایسه با نامزدهای انتخابات ۹۶ قابل دفاع است. 

 

اما سوال اصلی از جنابعالی آینده سیاسی روحانی بود، تصور می‌برید که با توجه به شرایط کنونی آینده سیاسی رئیس دولت دوازدهم در بازی سیاست چه خواهد شد؟

بدیهی است که هر سیاستمداری دوست ندارد پیش‌هنگام و زودهنگام صحنه سیاسی را ترک کند.روحانی هم دوست ندارد که پایان دولتش پایان عمر سیاسی‌اش باشد. بنابراین ممکن است در مواردی محافظه‌کاری و مصلحت‌اندیشی‌هایی هم داشته باشد. بخش‌هایی از این مسئله به این مهم بستگی دارد که چقدر روحانی به آنچه که به عنوان هویتش تعریف شده است، پایبند باشد. بر این اعتقادم که روحانی نه در گذشته یک نیروی تند سیاسی بوده و نه در آینده یک نیروی تند سیاسی خواهد بود.

 

به همین دلیل تصورم بر این است که روحانی به عنوان یک نیروی میانه در صحنه سیاسی خواهد بود. بخشی از این حضور یا عدم حضور به مواجهه نیروهای تندرو در قبال روحانی بستگی دارد. مرحوم آیت‌الله‌هاشمی‌به رغم اینکه همواره تلاش داشت که به عنوان یک نیروی معتدل در صحنه سیاسی نقش‌آفرینی کند اما جریانات تندرو از مرحله‌ای به بعد اعتدال‌گرایی مرحوم آیت‌الله‌هاشمی‌را برنتابیدند و حملات تندی به رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام وارد کردند. بنابراین امکان چنین مسئله‌ای و شدت گرفتن حملات تندروها به روحانی هم وجود دارد.

 

در صورتی که روحانی از هم اکنون بخواهد از مسیری که در دولت دومش در پیش گرفته است، بازگردد این مسئله تا چه اندازه منجر به تثبیت جایگاه او در صحنه سیاسی خواهد شد؟

نمی‌توان از روحانی خواست که غیر از چیزی که هست، باشد. زیرا او به هر حال رئیس‌جمهوری است که هیچ گاه نه اصلاح‌طلب بوده و نه اصولگرای افراطی. بلکه همواره در میانه این دو جناح و نزدیک به مرحوم آیت‌الله‌هاشمی‌بوده است. او همواره با ناطق نوری و رئیس دولت اصلاحات هم ارتباطاتی داشته است. بنابراین بعید به نظر می‌رسد که تغییر مسیر دهد. به همین دلیل باید اذعان داشت که روحانی به خط و مشی کنونی خود ادامه خواهد داد. اصلاح‌طلبان باید با نقد مشفقانه روحانی را قانع کنند تا به برنامه‌ها و وعده‌های خود عمل کند. 

 

اما مسئله انتظار از روحانی برای تغییر خط مشی از اعتدالگرایی به اصلاح‌طلبی نیست بلکه موضوع تغییر خط مشی از اعتدالگرایی به محافظ‌کاری محض روحانی است؟

روحانی بر اساس شرایط، ناگزیر به اتخاذ تصمیمات محافظه‌کارانه شده است. در گذشته ناگزیر به اتخاذ چنین تصمیماتی نبوده و امروز با توجه به شرایط ناگزیر به انتخاب است. به همین دلیل تصورم بر این است که روحانی تغییر مواضع چندان معناداری نداشته است. ضمن اینکه در انتخابات روحانی وعد‌ه‌هایی داده است اما در مواردی عملا وعده‌هایش را محقق نکرد اما این باز هم به مفهوم عدول رئیس‌جمهور از وعده‌هایش نیست زیرا ممکن است شرایط به او این اجازه را نداده باشد. ولی به هر حال روحانی وعده‌های مهمی‌به مردم داد اما متاسفانه او این وعده‌ها را آن طور که باید عملیاتی نکرد.

 

به عنوان سوال آخر، برخی تصورشان بر این است که جهانگیری یک مهره سوخته محسوب می‌شود به همین دلیل نمی‌توان روی او در انتخابات ۹۶ سرمایه‌گذاری کرد. بنابراین ممکن است در آینده شرایط به نحوی اصلاح‌طلبان را وادار به اجماع روی لاریجانی کند؟

جهانگیری یک مهره سوخته محسوب نمی‌شود. اگر هم بگویم اصلاح‌طلبان در انتخابات ۱۴۰۰ روی لاریجانی اجماع خواهند کرد بر یک فضای تبلیغاتی دامن خواهیم زد. جهانگیری همچنان یک ظرفیت و پتانسیل برای جریان اصلاحات قلمداد می‌شود. در واقع او با معذورات و مشکلاتی مواجه است که در آینده خود درباره آنها توضیح خواهد داد و برخی از ابهامات را برطرف خواهد کرد.

 

هستی قاسمی

 

  • 9
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۸
غیر قابل انتشار: ۹
جدیدترین
قدیمی ترین
اقای عرب ابی تو دیگه ازکجا پیدات شد؟دمدمای انتخابات اینگارهمه از سوراخها بیرون میان!؟
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
آزیتا حاجیان بیوگرافی آزیتا حاجیان بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۱ دی ۱۱۳۶

محل تولد: ملایر

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

تحصیلات: لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر

سال های فعالیت: ۱۳۵۴ تاکنون

ادامه
رید هستینگز بیوگرافی رید هستینگز؛ امپراطور محتوا و نتفلیکس

تاریخ تولد: ۸ اکتبر ۱۹۶۰

محل تولد: بوستون، ماساچوست، ایالات متحده آمریکا

حرفه: کارآفرین، مدیر ارشد اجرایی

شناخته شده برای: بنیانگذار نتفلیکس

تحصیلات: فارغ التحصیل دانشگاه استنفورد

دارایی: ۹/۴ میلیارد دلار

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه

مجلس

دولت

ویژه سرپوش