
شورای شهر تهران در دوره پنجم با آنکه هنوز به یکسالگی حضور خود در مدیریت شهری پایتخت نرسیده اما در ماههای گذشته با انتخاب دو شهردار برای تهران و حاشیه های فراوان درون و برون سازمانی، روزهای پر کار و تلاطمی را گذارنده است.روزهایی که شاید در ادوار قبلی شورای اسلامی شهر با دردسرها و مشکلات کمتری سپری می شد اما اکنون مدیریت شهری تهران را در شرایط خاصتری قرار داده است. انتخاب محمدعلی افشانی به عنوان شهردار تهران شاید یکی از مهمترین و حساسترین تصمیمات شورای پنجم قلمداد شود؛
چرا که از نگاههای مختلف سیاسی، اجتماعی و ... میتواند بسیار سرنوشتساز باشد. «مجید فراهانی» رييس کمیته بودجه و نظارت شورای اسلامی شهر تهران چندی قبل در بازدیدی که از روزنامه قانون داشت، پای گفتوگو با سرویس جامعه روزنامه و سوالات مختلف درباره اوضاع و احوال مدیریت شهری تهران در ماههای اخیر نشست و در آن موضوعاتی را مطرح کرد که خواندن آن خالی از لطف نیست. در ادامه، مشروح گفت وگوی « قانون» با عضو شورای شهر تهران را میخوانید:
از پيش از انتخاب شهردار جديد تهران يعني همان روزها كه آقاي نجفي استعفا داد، صحبت از اين بود كه در دوره جديد مديريت شهري تهران، فشاری روی مديريت شهري وجود دارد كه باعث شد آقاي دكتر نجفي در ميانه راه مجبور شود استعفا دهد. شما به عنوان عضو شوراي شهر و رييس كميته نظارت بر شورا ،آيا در اين چند ماهه چنين فشاري را حس و با آن برخورد كرديد كه مديريت شهري نتواند اهداف خود را پيگيري كند؟
شهرداري تهران به عنوان يك مجموعه و سازماني كه به جرات ميشود گفت كه گردش مالي آن به اندازه متوسط بيش از سه وزارتخانه در وزارتخانههاي دولت است و تاثيرگذاریاش نه تنها در سطح محلي بلكه در سطح ملي مشاهده ميشود، با دارا بودن ۴۳ شركت و سازمان، ۲۲ منطقه ۹ معاونت و بسياري از حوزههاي متعدد و نزديك ۲۰ هزار ميليارد تومان بودجه سالانه و همين مقدار بودجه در تبصرهها و شركت سازمانها ، تاثيرگذاري جدي هم در سطح تهران و هم كل كشور دارد.
به همين دليل هم هست كه به نوعی دولت كوچك محسوب ميشود و ذينفعان متعددي با شهرداري مرتبط هستند. يعني شما براي موفقيت و كار در شهر تهران نياز داريد به اينكه نه فقط با دولت و وزرا بلكه با مجلس و قوه قضاييه و حتي نهادهاي فرا حاكميتي تعامل و ارتباط داشته باشيد و كارهايتان را پيش ببريد. به هر حال درست يا غلط در حال حاضر مديريت يكپارچه شهري نداريم. كمتر از نيمي از كارهايي كه در دنيا در دست شهرداريهاست، در دست شهرداري تهران است. در تهران، بسياري از وزارتخانهها متولي ارائه خدمات اجرايي در شهر تهران هستند كه اين كارها توسط شهرداري بايد انجام شود.
در دنيا، آموزش وپرورش شهر، بحث آب، برق تلفن، گاز و مخابرات در شهر، فضاي مجازي و راهنمايي و رانندگي شهر همه در دست شهرداري است و درچنين فضايي، هماهنگي و ارتباط بين شهرداري و دولت بسيار مهم است. به همين جهت هم هست كه شهرداري تهران تنها شهرداري است كه در دولت شركت ميكرد و مي كند. ارتباطش با مجلس هم همينطور و بعد قوه قضاييه. من به واسطه حضورم در كميسيون ماده ۳۸ شهرداريها ميديدم كه چقدر همكاري و هماهنگي قوه قضاييه با شهردار تهران مهم بود. و اگر خداي ناكرده قوه قضاييه بخواهد در امورشهري كارشكني كند ميتواند اين كار را بكند. اتفاقاتي كه در ديوان عالي كل كشور دارد ميافتدو در دو مصوبهاي که هفته های گذشته اتفاق افتاد و بخش خوبي از درآمدهاي شهري را تحت شعاع قرار داد از همين زاويه قابل تحليل است.
بنابراين شهردار منتخب بايد كسي باشد كه بتواند قدرت تعامل را داشته باشد. بهخصوص در دولت و جايي مثل وزارت كشور كه بيشترين ارتباط را در دولت با شهرداری داشته و تمام مصوبات شوراي شهر بايد به تاييد هيات تطبيق قوانين در فرماندهي تهران برسد.آقاي نجفي از همان ابتداي كار توانست با دولت ارتباط خوبي برقرار كند. حتي با مجلس ارتباط خوبي برقرار كرد و ما هشت مصوبه خوب از مجلس در دوران بودجه گرفتیم و توانستيم از ارتباط خوبي كه با مجلس بود در جهت اصلاح بحث درآمدهاي پايدار شهري استفاده کنیم. اما به هر حال آقاي نجفي اين امكان برايش بهوجود نيامد كه بتواند با قوه قضاييه و نهادهاي فراحاكميتي ارتباط و تعامل خوبي برقرار كند.
اين امكان چه بود كه برايش فراهم نشد؟
من نميدانم كه چه مشكلي بود ولي در اينكه مساله اي بين آقاي نجفي و قوه قضاييه و نهادهاي فراحاكميتي بود، شكي نداريم. يعني از همان ابتداي حضور آقای نجفی در شهرداري این موضوع مشهود بود و هر چه كه ميگذشت، اين اختلافنظرات زمينه بروز بيشتري پيدا ميكرد.
مصداقي هم داريد؟
همين گردش كاري كه براي بحث درآمدهاي شهرداري و حذف بخش مهمی از آن در قالب مالیات بر ارزش افزوده در قوه قضاییه اتفاق افتاد، از ماهها پيش كليد خورد و چند هفته قبل در قوه قضاييه به نتيجه رسيد که تاثیر زیادی بر مدیریت شهرداری دارد، یا ما در ماههای گذشته سراغ نداشتيم كه در جلسات نهادهاي فراقوهاي، آقاي نجفي دعوت شود، ارتباط بگيرد و بتواند كارهايي را پيش ببرد. از یک طرف دیگر بعضي از احكام دستگاه قضايي و قضات به ضرر شهرداري رقم خورد و در حقيقت فكر ميكنم آقاي نجفي احساسش اين بود كه براي نجات تهران بهتر است كه نباشد. شايد آقاي نجفي از ابتدا فكر ميكرد كه اين مقاومتها به مرور مستهل ميشود ولي هر چه جلو ميرفت، ميديد اين مقاومتها نه تنها كمتر نميشود، بلكه بيشتر ميشود و به جايي رسيد كه احساس كرد كه شهر دارد متضرر ميشود.
زمينها و املاك متعلق به مردم كه در دست شهرداري است، دارد از دست شهرداري درميآيد. شما نگاه كنيد يك نيرو يا دستگاهي به خودش اجازه ميدهد كه به اردوگاه شهيد ميرحسيني كه متعلق به مردم شهر است، شبانه بيايد و آن را تسخير کند و هيچ گونه كاري هم شهرداري تهران نتواند نه به لحاظ قانوني و نه حقوق قضايي انجام دهد. اين اتفاق، اتفاق كمي نيست. مرغوبترين زمين با وسعت بالا آن هم وسط پارك چيتگر توسط يك نهاد فراقوهاي تسخير شود و به هيچ جا هم پاسخگو نباشد.
فكرميكنيد اين فشارها برآقاي نجفي بود يا بر سيستمي كه از شهريور پارسال در تهران حاكم شده بود؟ يعني ميخواهم بگويم جاهايي كه فشار ميآوردند با خود آقاي نجفي مشكل داشتند يا با مجموعهاي كه تحت عنوان ليست اميد وارد شوراي شهر تهران شد؟
يك جاهايي با شخص ايشان مشكل داشتند. ما شواهدي داريم كه با فهرست اميد يا با رايي كه مردم در ۲۹ ارديبهشت دادند هم مشکل داشتند. به هر حال در پرتو ۱۴ سال حاكميت بلامنازع اصولگرايان بر شوراي شهر تهران، بعد از اينكه ۱۴ سال تغيير اتفاق افتاد و اصلاحطلبان توانستند بيايند، طبيعي است كه كارشكنيهايي اتفاق ميافتاد و افتاد و ماهم آماده بوديم. اما واقعيت اين است كه همه اين را ميدانستيم و طبيعي هم بود كه با چنين وضعيتي، شهردار تهران و شوراي شهر بايد آماده اتفاقات اينچنيني ميبودند. آقاي افشاني كه چهره اجرايي و مديريتي و عملياتي است تا يك چهره سياسي، او هم بايد آماده مشكلات زيادي باشد كه احتمال قوي هست و ميدانيم كه چنين آمادگي دارد. فشارهاي زيادي به ايشان وارد ميشود، فشارهايي كه تا زماني كه معاون وزير كشور بود به عنوان معاون عمراني آن فشارها نبود ولي الان فشارهاي جديدي است و ما هم به عنوان اعضاي شورا ميدانيم كه خودمان را براي فشارها و اتفاقات مختلف آماده كرديم.
بعد از اينكه اين تجربه اتفاق افتاد از ۲۶ اسفند ۹۶ كه آقاي نجفي استعفا داد تا همین چند هفته قبل که شما آقاي افشاني را به عنوان شهردار انتخاب كرديد، پروسهاي دو ماهه طي شد. آيا شوراي شهر تهران و ليست اميد در اين دو ماه يك بازنگري كرده بر روند فعاليتهايي كه ميخواهد داشته باشد و روند تعاملش با بخشهاي مختلف، كه در نهايت خروجي شوراي شهر فعلي قابل دفاع و ملموس باشد؟
مهمترين اتفاقي كه افتاده در انتخاب شهردار جدید تهران است. چه كسي فكر ميكرد آقاي افشاني شهردار تهران شود؟ با وجود آنکه بسياري از چهره هاي ديگر سياسي در صحنه بودند. به هر حال اينكه يك چهره گمنام به لحاظ رسانهاي و سياسي به عنوان شهردار تهران انتخاب می شود، نشان از اصلاح شیوه های کار در شورای شهر است. شوراي شهر در حقيقت سعي كرد مهمترين تغييري كه در شیوه حضورش در تهران می دهد، در انتخاب گزینه شهردار باشد و اين عقلانيت در شورا به جايي رسيد كه از ميان همه گزينههايي كه مطرح بودند، گزينهاي را انتخاب كرد كه وجه اجرايي و عملياتي و كاري در آن غلبه دارد و به عنوان يك چهره شناخته شده تلويزيوني و رسانهاي مطرح نيست.
يعني شوراي شهر به نتيجه رسيد كه گزينهاي را انتخاب كند كه كمترين هزينهها و كمترين چالشها را درآينده براي مديريت شهري داشته باشد؟
بله. تاييد ايشان هم اين را ميرساند. شوراي شهر تهران روز سهشنبه به ايشان راي داد و روز چهارشنبه وزير كشور حكم ايشان را به فاصله كمتر از يك روز امضا كرد. در طول تاريخ بلديه تهران سابقه ندارد كه اين قدر سرعت عمل در تاييد حكم انجمن شهر وجود داشته باشد. وزير كشور براي تاييد اين حكم بايد تاييد بسياري از نهادها را بگيرد و تنها بحث خودش نيست. بحث استعلام چهارگانه که باید گرفته شود و بعد هماهنگي با ساير بخشهايي كه اين هماهنگيها بايد صورت بگيرد، بنابراین خود اين تاييد نشان دهنده اين است كه انتخاب درستی برای تهران صورت گرفته است.
براي مثال شما پروسه تایید آقاي نجفي را نگاه كنيد، بسيارطولاني است و شورا مجبور شد سرپرست بگذارد. اما در انتخاب آقاي افشاني چنين چيزي را نميبينيد. بنابراين خود اين يك نشانه مثبت ونشان دهنده اين است كه مجموعه حاكميت درمورد آقاي افشاني به عنوان يك چهره اجرايي علاقهمند است كه ايشان كار كند؛ بهخصوص در چنين فضايي كه شرايط كشور عادي نيست. ما با بحرانهاي متعدد داخلي و بيروني روبهرو هستيم و از اين زاويه مديريت شهر وبهبود وضعيت شهر بسيار مساله مهمي است.
تاييد سريع آقاي افشاري را به فال نيك ميگيريم و نشان دهنده اين ميدانيم كه مجموعه حاكميت به سمتي رفته كه به يك انسجامی در داخل کشور برسیم. در چنين شرايطي راه برون رفت از بحرانهاي داخلي و بينالمللي فعلي دور هم نشستن همه اجزاي حاكميت دور یک ميز است. اينكه دولت، مجلس، قوه قضاييه و مجموعه كل حاكميت با محوريت رهبري منسجم عمل كنند و شهرداري هم در اين پكيج كار خودش را به خوبي انجام دهد.
ما راهي جز انسجام ، وحدت و هماهنگي همه دستگاهها با يكديگر براي برونرفت از بحرانهاي موجود نداريم و اگر قرار باشد با چنين وضعيتي اختلافات گذشته هم ادامه پيدا كند، اوضاع به هم ميريزد. من معتقدم بحرانهايي از جنس بحرانهاي دي سال گذشته از بين نرفته، يعني آتش زير خاكستر باقي است و موج نارضايتي مردم ميتواند به شكلهاي ديگري يا روشهاي ديگري بروز و ظهور پيدا كند. به هر حال اميدواريم كه اين تاييد سريع آقاي افشاني نشانهاي باشد از اينكه ايشان بتواند كار خودش را با دردسر كمتري پيش ببرد.
در اين فرآيند انتخاب شهردار، علت مطرحكردن اسم آقاي محسن هاشمي چه بود؟ اينكه شورااز آقاي هاشمي عبور كرد، چه دليلي داشت؟
مردم وقتي به اعضاي شورا راي دادند، به عنوان عضو شورا راي دادند، نه به عنوان شهردار و به اين فكر نميكردند كه ميخواهند شهردار انتخاب كنند. گفتند دارند شوراي شهر انتخاب ميكنند و اين شوراي شهر قرار است منسجم بيايد و وظايف شورايي انجام دهد؛ البته سرليست شورا آقاي هاشمي بو د و بيشترين راي را هم ايشان آورد اما اگر قرار بود آقاي هاشمي شهردارشود ، چه خوب بود كه كانديدا نميشد و ميماند مانند دوره قبل كه ايشان كانديداي شهرداري بود و با اختلاف يك راي با آقاي قاليباف باخت . ميتوانست بماند و ميدانست اگر هدفش هدف شهرداري بود، ميتوانست كانديدا نشود و با فرض اينكه فهرست اميد راي بياورد، ميتوانست شهردار شود.
هر چند اگر آقاي محسن هاشمي هم نبود، شايد ليست اميد هم در نهايت به پيروزي نميرسيد.
همينطور است. اما نكته مهمتر بحث شخصيت خود آقاي هاشمي و آن تجربه و كاريزمايي بود كه ايشان در جمع كردن اعضاي شورا نشان داد. اعضاي شورا همه از يك فهرستند ولي در داخل خود شورا اختلاف نظر بسياري وجود دارد. طيفهاي مختلف متعددي وجود دارند؛ افراد اگرچه همه اصلاحطلبند ولي شما ميبينيد در صحن و خارج صحن اختلاف نظرها بسيار زياد است. امروز نخ تسبيحي كه همه اعضا را كنار هم جمع كرده، آقاي محسن هاشمي است و توانسته به خوبي شورا را اداره كند و با خروج آقاي محسن هاشمي از شورا ، چهره جايگزيني كه بتواند اين جمع متنوع را مديريت كند، نبود. اعضا نگراني داشتند كه خروج آقاي هاشمي باعث شود راه برای بقیه نیز باز شود و اتفاقي بيفتد مثل شوراي اول.
اين نگراني وجود داشت كه مثل شوراي اول پاشيدن شورا با خروج آقاي عبدا... نوري به عنوان رييس شوراي اول از شورا اتفاق بيفتد. وقتي آقاي عبدا... نوري از شورا رفت، پشت سرش خانم جميله كديور رفت. آن اتفاق براي حجاريان افتاد و چهار و پنج نفر جديد دوباره آمدند، عضو شورا شدند و شورا همگرايي خودش را از دست داد. آن تجربه بالاخره پيش چشم همه اعضا بود كه نكند با رفتن آقاي هاشمي اين تسبيح پاره شود و افراد متعدد ديگري از شورا به بهانههاي مختلف بروند و اميد مردم كه شوراي يك دستي براي تحول شهري فراهم كرده از بين برود.
چالشها و وظايفي كه آقاي دكتر افشاني بايد داشته باشد، چه چيزي هست؟ شما به عنوان عضو شورا مهمترين تهديدها و فرصتهايي را كه پيش روي آقاي افشاني هست ،چگونه ارزيابي ميكنيد؟
به نظر من مهمترين مساله و چالش آقاي افشاني، به مشاركت گرفتن مردم و وارد كردن آنان به صحنه اداره شهر است. بيجا نيست كه شعار اصلي آقاي شهردار شهر زيستپذير و شهروند مشارکت پذير است. يعني با فكر اين انديشه داده شده كه محور برنامههاي ايشان چنين چيزي است. ميگويد اگر ميخواهيم شهر را زيستپذير كنيد، راهش به مشاركت گرفتن مردم است؛ بنابراين اين مهمترين چالش است در شرايطي كه ابر و باد و مه وخورشيد و فلك در كارند تا مردم نااميد شونديا بروند خانههايشان يا به فكر مهاجرت باشند يا به فكر اين باشند كه حضورشان هيچ فايده اي ندارد. در چنين شرايط اين كار سخت را شهردار دارد كه بتواند اين كاررا كند و براي اين كار آقاي شهردار بايد در چند جبهه بجنگد.نخست شهرداري تهران از يك نهاد تصديگر - توليگر خارج و به يك نهاد حاكميتي گاورنر تبديل شود. بسيار مهم است كه در گام اول شهرداري تهران بخش سرمايه گذاري را در خودش فعال كند، امروز متاسفانه بايد بگوييم كه سهم جذب سرمايهگذاري خارجي در شهر تهران صفر است. شهرداري تهران در دهه گذشته براي جذب سرمايه خارجي موفق نبوده است .
پروژههايشهري، پروژههاي غيرسياسياند و كسي ايراد نميگيرد كه چرا هتل يا فلان محل تفريحي را ساختيد ولي ايراد ميگيرند كه چرا در صنايع نظامي يا صنايع ساير حوزهها سرمايهگذاري كرديد. در این زمینه بايد پارادايم شهرداري تهران عوض شود. شهرداري تهران بايد نظر نخبگاني راكه در تهران و ايران حضور دارند يا از ايران رفتند برای مشارکت در شهر ، جلب کند.از سویی یکی دیگر از چالش های مهمی که در تهران وجود دارد، بحث درآمدهاي پايدار شهرداری تهران است. سهم درآمدهاي پايدار درطول ۱۰ سال گذشته بين هفت درصد تا ۲۵ درصد متغیر بوده و باید برای آن فکری شود.
مهمترين برنامهاي که براي تحقق درآمدهاي پايدار باید اتفاق بيفتد، چيست؟
این بحث مفصلي است كه راهكارهاي متعددي دارد. كار خوبي كه این اواخر انجام شد، اين بود كه معاونت توسعه منابع انساني يك فراخوان عمومي گذاشت و دعوت كرد از همه صاحبنظران و انديشمندان و شهروندان كه اگر راههايي را براي افزايش درآمد شهر تهران ميشناسند، آن را اعلام كنند. الان بيش از ۲۰۰ پيشنهاد خوب قابل اعتنا رسيده که در حال جمع بندي است.
لايحه درآمدهاي پايدار با كمك مجموعه مجلس شوراي اسلامي در حال بررسی است و فكر مي كنيم ظرف ماه آينده اين لايحه نهايي شود و در دستور كار صحن قرار گيرد. اگر تصويب شود، بخش عمده درآمدها را ميتوانيم محقق كنيم. ميشود با شرايط فعلي كارهاي مختلفي را انجام داد و درآمدهاي شهر تهران را افزايش داد، ما مجبوريم اين كاررا كنيم؛ به دليل اينكه ۵۲هزار ميليارد بدهي داريم كه بيش از سه برابر بودجه شهرداري تهران است. شما شاهديد كه روزي نيست كه پيمانكاران طلبكار جلوي شوراي شهر و شهرداري جمع نشوند. مطالباتي كه از گذشته تلنبار شده و چكهاي پاسنشده آقاي قاليباف را بايد پاس كنيم.
به نظر ميآيد يكي از راهكارها و رويكردهايي كه شوراي پنجم براي بحث درآمدهاي پايدار وافزايشآن در تهران دنبال ميكند، بحث افزايش هزينههاي زندگي در تهران و گران كردن پايتخت باشد. اگرچه كه در هشت ماه گذشته كه شما در شوراي شهر بوديد، اتفاقاتي افتاد و مصوباتي بود كه خروجي آن در نهايت گران كردن شهر و بالا بردن هزينه زندگي در تهران بود. آيا اين ديدگاه را قبول داريد؟
ما قبل از هر چيزي بايد اعتقاد داشته باشيم، همين الان تهران توسط شهرداري گران اداره ميشود. حجم قراردادهايي كه در شهرداري تهران بسته ميشود، دو يا سه برابر بيشتر از رقمهاي پايهاي است كه در تهران قراردادهاي دولتي يا غيردولتي بسته ميشود. بسياري از دوبارهكاريها در شهرداري تهران، پايين بودن بهرهوري در شهرداري تهران و انجام هزينههاي غيرقابل توجيه در مناطق و سازمانها و شركتها بسيار مهم است. پس گام اول ما اين است كه براي حل مشكل مالي شهر سعي كنيم كاهش هزينه داشته باشيم و تهران را از اين وضعيت خارج كنيم، تهران بايد ارزانتر اداره شود. اين گام اول است.
مطلب دوم اقتصادي كردن اداره سازمانها و شركتهاي شهرداري تهران است. امروز بايد سودمندانه بگوييم به جز چهار يا پنج شركت در شهرداري تهران، مابقي شركتها و سازمانهاي شهرداري كمكبگير شهرداري تهران هستند؛ يعني شركتها و سازمانهايي كه بايد درآمدزا باشند. چرا بايد جايي مثل برج ميلاد با آن همه امكانات، زيانده و كمكبگير شهرداري تهران باشد؟ بسياري از شركتهايي كه الان درآمد دارند،مجموعههايي هستند كه به حد كافي درآمد ايجاد نميكنند. چرا بايد مجموعه شهروند سالانه ۱۰۰ميليارد تومان بدهد؟
اين ۱۰۰ ميليارد تومان به راحتي ميتواند به ۵۰۰ ميليارد تومان تبديل شود. ۱۰۰ ميليارد تومان در سال درآمد صد تا مغازه كوچك در تهران است. اين همه امكاناتي كه شهروند دارد، سازگار نيست. بايد به سمتي برويم كه به مرور زمان مردم بدانند كه هزينه اداره شهر را بايد داشته باشند. ما براي حل مشكل ترافيك راهي جز اين نداريم كه مثل همه جاي دنيا ، د و كار را موازي انجام دهيم؛ ۱ـ گسترش حمل و نقل عمومي به نحوي كه هر شهروند تهراني احساس كند در فاصله ۵۰۰ متري محل سكونتش يا محل كارش به يكي ازموارد حمل و نقل عمومي ، ايستگاه اتوبوس، مترو يا تراموا دسترسي دارد. اگر ۱۰هزار ميليارد تومان در همين مترو خرج كنيم و واگن بخريم، ميتوانيم تعداد مسافر را از دو ميليون مسافر به هفت ميليون مسافر در تهران برسانيم.
اين نيازمند سرمايهگذاري و هزينه است. پس ماتعداد ۶۴۰۰ اتوبوس فعلي را بايد به ۱۰ هزار برسانيم. ناوگان اتوبوسراني مان بيش از ۶۰ درصد فرسوده شده و هزينه جايگزينش بسيار است. اگر اين كارها را بتوانيم انجام دهيم، يعني حملونقل عمومي را افزايش دهيم، گام بعدي اين است كه استفاده از خودروي شخصي رادر تهران محدود كنيم. اين همه خودروي شخصي در اتوبانها و جاده ها نبايد استفاده شود، چرا استفاده ميشود؟ براي اينكه نخست ما حمل و نقل عمومي را گسترش نداديم و دوم اينكه استفاده از خودرو در تهران ارزان است. تهران را با استانبول مقايسه كنيد. سرانه داشتن خودرو در استانبول بيش از دوبرابر تهران است. يعني دو برابر خودروهاي موجود در تهران امروز در استانبول است.
چرا خيابانهاي استانبول خلوت است؟ براي اينكه شهروند ميداند كه نخست حملونقل عمومي راحت در دسترس است و اگر بخواهد ماشين خود را از پاركينگ دربياورد، عوارض عبور از هر بزرگراه را بايد بدهد. دوم اينكه قيمت سوخت بالاست؛ يعني استفاده از خودروي شخصي گران است و شهروند خودرو را بيرون نميآورد. براي كجا استفاده ميكند؟ يا براي مسافرتها و تفريحات خارج از شهر چون آنجا جادههاي خارج شهر عوارض ندارد يا اگر جايي لازم شد وحساس بود. براي همين خيابانها و اتوبانها خلوت و هوا پاك است ولي در عين حال همه خودرو دارند.
به خاطر همين شما موافق گران كردن هزینههای زندگی در تهران نیستید؟
بحث گرانكردن نيست. من موافق اين هستم كه ما بتوانيم شرايط را به نحوي براي شهروندان ايجاد كنيم كه شهروندان بتوانند در شهر زيستپذيري زندگي كنند و به راحتي به حمل و نقل عمومي دسترسي داشته باشند اما در عين حال شهروندي كه ميداند به حمل و نقل دسترسي دارد، اگر بخواهد از خودروي شخصي استفاده كند، بايد هزينهاش را بدهد؛ چرا كه به آلودگي شهر تهران اضافه ميكند.
پس شما معتقديد كه مدیریت شهری به دنبال گران كردن نيست؟
بله، چرا که قانون به ما این اجازه را نميدهد. مصوباتي كه بيش از تورم موجود در جامعه شورا بخواهد افزايش دهد، از سوی فرمانداري رد ميشود. مصوباتي وجود داشته كه بر اين اساس رد شده و خود ما دقت داريم كه بيش از تورم رسمي اعلامی از سوی دولت، عوارض و هزينه ای را به شهروندان تحمیل نکنیم .
اما اگر تهران را گران نكنيد، از طرفي يك بودجه حدود ۱۷ هزار ميليارد تومان داريد كه هشت هزارميليارد تومانش نقد است. اين هشت هزار ميليارد تومان در شرايطي كه شما ركود ساختوساز در تهران داريد، فروش تراكم، يعني دريافت هزينههاي ساخت و ساز به حداقل خودش در يك دهه گذشته تهران رسيدهاست؛ يعني اگر درآمدهايي كه شهرداري در بخش نوسازي املاك دارد، بحث ارزش افزودهتان كه آن بلا سرش آمد و بحث همين درآمدهايي كه از تابلوها داشتيد را كنار هم بگذاريد، چگونه ميخواهيد تهران را اداره كنيد ؟
بله مطلب مهمي است. براي همين اولين گامي كه اتفاق افتاد، اين بود كه ما بودجه سال جديد را بودجه انقباضي بستيم؛ يعني بودجه سال ۹۶ ، ۱۸ هزار ميليارد تومان بود. براساس روند طبيعي افزايش بودجهاي بايد حدود۲۰هزار ميليارد تومان ميبستيم اما اين بودجه را با حدود ۱۶ هزار ميليارد تومان بستيم و مابقي تا ۱۷هزار و ۵۰۰ تومان را براي پرداخت ديون گذاشتيم. يعني شما اگر ۲۰ هزار ميلياردتومان تا ۱۶ هزار ميليارد را مقايسه كنيد، ما ۲۰ درصد كاهش داشتيم در بودجه و چنين چيزي در دنيا بسيار نادر است.
بودجهها افزايشي است؛ بنابراين ما امسال حداقل كمربندهايمان را محكم كرديم به يك بودجه انقباضي و بودجه را بستيم؛ هر چند در بعضي جاها كه به نظر ما اهميت داشت، بودجه را افزايش داديم مثل بحث ماموريت، هوشمند سازي بودجه را افزايش داديم يا كمترين افزايش در حقوق پرسنل داشتيم؛ به همين دليل با نارضايتي در بدنه شهرداري روبهرو هستيم كه بسياري از تسهيلاتي كه درگذشته داده مي شد مانند بسياري از پاداشها و افزايشها يا بسياري از مزايا الان كم شده يا به صفر رسيده است. سعي كرديم بدنه متورم شهرداري را كمي لاغر کنیم. يكي از سياستهاي بودجه اين بود كه سالانه چهاردرصد از نيروها كاهش پيدا كنند؛
يعني در شرايطي ميدانيد كه اخراج و تعديل هر نيرو چه تبعاتي را به سيستم بار ميكند و اتفاق ديگري كه پيشبيني كرديم، همين بحث بخشنامه برچيدن شركتهاي كارگذاري و هولوگرام كمك زيادي به شهرداري كرد براي اينكه درآمدها مستقيم به خود شهرداري داده شود، به جاي اينكه برود كارگزاريها و از آنجا وارد شهرداري شود و در اين بازه هم سود كارگزاري كسر ميشد و هم با تاخيرات و مشكلات زيادي اين مبالغ جمعآوري ميشد. در اين فرآيند هم چقدر فساد ايجاد ميشد، خود اين كمك زيادي به شهرداري كرد تا بتواند كار خودش را محقق كند.
شما به عنوان رييس كميته بودجه و نظارت شوراي شهر در هفت و هشت ماهي كه از حضورتان در شورا ميگذرد به موارد متعددي برخورد كرديد؛ از تخلفاتي كه در دوره ۱۲ ساله حضور آقاي قاليباف، شهردار تهران مطرح بود و از واگذاري هاي املاك گرفته تا بحث قراردادها تا بحث افزايش چندبرابري هزينه هاي اداري در قراردادهايي كه ميبستند، ارزيابي خودتان چگونه است؟ واقعا شهري كه شما تحويل گرفتيد شهر سوخته و ويرانهاي بود كه درنظارتهايي كه داشتيد به موارد بيشتري برخورديد؟
من ارزيابيام اين نيست كه شهر شهر سوخته بوده،چيزي كه هست كارهاي ارزشمندي در شهر تهران صورت گرفته وآقاي قاليباف و تيم همراهش نقاط مثبت و منفي دارند. نبايد سياه ببينيم يك سره عينك بدبيني بزنيم. اتفاقات مثبت در اين شهر افتاده است. در اين شهر اتوبان امام علي ساخته شده، در منطقه ۲۲ مراكز تفريحي خوبي براي مردم ساخته شده است. پروژههاي زيربنايي خوبي در جابجايي شهر افتتاح شده و كار شده و براي اينها زحمت كشيده شده هر چند گران انجام شده، هر چند با پولي كه براي تونل صدر و پل صدر ساخته شد ما ميتوانستيم خط مترو راه بيندازيم و عوارض شهروندان آنجا را خرج نكنيم.
هرچند بسياري از پروژههاي نيمه تمامي كليد خورد كه براي اتمام آنها چيزي حدود ۳۲ ميليارد تومان پول لازم داريم براي اينكه اين پروژهها را كامل كنيم و اين كار ۱۰ سال طول ميكشد. هر چند ما معتقد باشيم كه آقاي قاليباف به جهت اينكه افق فكرياش اين بود كه بتواند رييس جمهور شود همه كارها را كوتاه مدت نگاه ميكرد. بيشتر به شوآف مساله كار داشت و نگاهش اين بود كه پروژهها و كارهايي انجام دهد كه در چشم باشد تا بتواند راي جمع كند. پولهاي مردم جاهايي خرج شد به نهادهايي داده شد، به جاهايي رفت و هزينه شد كه آنها بتوانند پشتوانه و موتور سياسي راي جمعكني آقاي قاليباف در رياست جمهوري باشد اما در عين حال كارهاي مثبت هم در اين شهر انجام شده و آنچه مهم است اين است كه من معتقدم اينها را بايد بگذاريم كنار.
يعني نبايد وقت خودمان را بپردازيم به اينكه چه چيزي در گذشته انجام شده است. آنچه به ما مربوط است اين كه در فرصت باقي ما الان يك سال از زماني كه مردم به ما اطمينان كردند ميگذرد. ۲۹ ارديبهشت گذشته وقتي است كه مردم سال پيش به ما اعتماد كردند،به ما اميد داشتند و دارند كه ما بتوانيم كار مثبتي انجام دهيم.
از اول شهريور ماه سال گذشته ما كارمان را شروع كرديم تا الان كه خدمتتان هستيم چيزي حدود ۹ماه از فعاليت شهر تهران ميگذرد، يعني به اندازه پنج انگشت شورا يك پنجم زمان ما رفته است و به همين شكل چهار بخش ديگر هم خواهد گذشت. مردم از ما انتظار دارند فراتر از آنچه نقاط ضعف و قوت در گذشته چه بوده بتوانيم كارهاي جدي انجام دهيم. برنامههاي جديد انجام دهيم، مزيت رقابتي داشته باشيم و مردم عملكرد چهارساله ما را با عملكرد ۱۴ ساله آقاي قاليباف مقايسه مي كنند. حواسمان باشد به همين دليل كارهاي خوبي به لحاظ نرمافزاري در حوزه شهر هوشمند پيشبيني شده، در حوزه مقابله با فساد، در حوزه شفافيت، در حوزههاي متعدد ديگري كه در برنامه شهردار محترم است كه انشاءا... بتوانيم روسفيد باشيم در انتهاي فعاليت چهارساله خودمان.
آقاي نجفي در دي ماه گزارشي در شوراي شهر دادند. يك سري از موارد تخلفات مالي از بحث پروژه« سايناكيش» به بالا را مطرح كرد و گفتند كه چندين نامه هم به قوه قضاييه وسازمان بازرسي زده شده اما هيچ خروجي از هيچ كدام اينها ديده نشد و همين گلايهاي شد از طرف شورا كه اين نامه ها داده شده و ترتيب اثر ندادند. شما به عنوان رييس كميته نظارت شوراي شهر چه نظارتي روي اين قضيه داريد؟
انتظار ما از اين است كه پاسخ روشني به پروندههايي كه آقاي نجفي به قوه قضاييه فرستاده داده شود. يعني آقاي نجفي در جلسات خصوصي اشاره ميكردند كه ۱۲ پرونده مجزا را در يك بسته كامل به قوه قضاييه فرستادند. انتظار ما اين است كه اين مساله شفاف شود. ما از چند و چون اين پروندهها اطلاعي نداريم. طبيعي است كه آقاي نجفي به واسطه اين كه اين كار بايد فرايند قضايياش را طي كند و قبل از اينكه آن فرايند طي شود امكان فاش كردنش را ندارد.
نه به اطلاع ما رسانده و نه به اطلاع افكار عمومي فرستاده و به طور محرمانه به قوه قضاييه فرستاده است. به هر حال در تاريخ جمهوري اسلامي مينويسند كه شهرداري اينجا شهردار شد و تخلفات گذشته را پرونده شده و آماده و مستند به قوه قضاييه تحويل داد اما قوه قضاييه هيچگونه برخوردي با اينها نداشت. امروز قوهقضاييه در يك آزمون مهم است كه اينها را بررسي كند، اگر صحت ندارد بايد برايش دادگاه بگذارد، متهمين را بخواهد بررسي كرده و محكوم يا تبرئه كند.
متخلفان و كساني كه از اموال مردم، از عوارض مردم، از خون جگر اين مردم كه با عرق جبين جمع كردند و قرار بوده اين هزينهها براي عمران شهر و مديريت شهري خرج شود و اگر كسي هم شهردار و شورا بوده اينها موكلين و منتخبين مردم بودند براي هزينهكرد اينها. قوه قضاييه بايد اينها را بررسي كند. علني يا غيرعلني اينها را به نتيجه برساند و نهايتا به افكار عمومي اعلام كند كه مردم ۱۲ پرونده به ماداده شد اين ۱۲ پرونده بررسي شد اين تعداد درست بود و اين تعداد غلط.
يعني آقاي نجفي هيچ اطلاعاتي اعم از اينكه حجم ريالي چقدر بوده و وابستههاي اين پروندهها چه بود به شوراي شهر نگفت؟
خير. وقتي هم گفتيم چرا اطلاعرساني نميشود ايشان استدلالش اين بود تا زماني كه قوه قضاييه اينها را به سرانجام برساند به لحاظ قانوني من امكان افشاي اينها را ندارم. هر چند در گزارش تغيير تحول ايشان به شكلي كه دخالت در كار قضايي محسوب نشود اينها را مطرح كرد، يعني گزارش تغيير و تحول در سايت شهرداري تهران قابل دسترسي است. نكات متعددي را در ماموريتهاي مختلف مطرح كرد. نقاط قوت و ضعف ماموريتها را آنجا ميبينيد و ردپايي از پروندههايي كه ايشان دادند آنجا هست ولي اينكه مشخصاً چه كساني محكوم شدند و عدد و رقمها چه هست اينها همه در پروندههايي است كه ايشان به قوه قضاييه ارسال كردند.
فرشید اسحاقی
- 16
- 3