
امدادگران هلالاحمر در معادن یا کارخانجات مشغول به فعالیت میشوند سازمانهای آتشنشانی و اورژانس نیروهای ما را زودتر میپذیرند وقتی من گذشته را مرور کردم خیلی وقف نبوده و اگر هم بوده بیشتر توسط زرتشتیان بوده و از این نگاه انساندوستانه آنها تشکر میکنیم.
«استان یزد یکی از استانهای ایران به مرکزیت شهر یزد است. این استان در مرکز ایران قرار گرفته و از پیرامون با استانهای اصفهان، خراسان جنوبی، کرمان و فارس همسایه است. این استان در حدود ۷۴ هزار و ۴۹۳ کیلومتر مربع وسعت دارد و به تنهایی چهار و نیم درصد از کل مساحت ایران را دربرمیگیرد.» این جملهها سادهترین تعریفهایی است که میتوان از یزد داشت، اما اگر میخواهید از وضع و شرایط امداد و نجات در استان کویری باخبر شوید، سطرهایی که در ادامه میآید را بخوانید. سطرهایی که شرح گفتوگوی «شهروند» با عباس احدپور، مدیرعامل جمعیت هلالاحمر استان یزد است؛ از ضرورت چابکسازی در جمعیت تا نحوه مدیریت حوادث در استان.
شما با چه ذهنیتی وارد هلالاحمر استان یزد شدید؟
وقتی این استان به من پیشنهاد شد با این رویکرد آمدم که اولا میگویند این استان دارالعباده است، یعنی مومن زیاد دارد. پس در اینجا دروغگویی، تهمت، افترا و.. نباید باشد، بنابراین استان سلامتی است و فردی هم که فکر میکند به این نتیجه میرسد در استانی که فضای سالمی دارد، راحتتر میشود رشد و ایدههای نو را اجرایی کرد، البته سخت است ولی دیکته ننوشته غلط ندارد.
بههرحال ما در این جمعیت خوشحالیم که در خدمت هلالاحمر استان یزد هستیم. بچهها واقعا خوب کار میکنند، حالا شاید بعضی اختلاف نظرات را هم داشته باشیم. در حوزههای مختلف که وارد میشویم توضیح میدهم. اگر سوال دیگری است، بفرمایید. ١٠ پایگاه جادهای داریم که در ایام نوروز ٩٦، ٦ پایگاه سیار هم اضافه شد که ١٦تا شد، اما پایگاههای ثابت ١٠ مورد است. شکر خدا همه آنها دارای ساختمان هستند، یعنی ابنیه دارد. یک مورد هم از پایگاههای میبد توسط خیری با مشارکت با ما درحال ساخت است که انشاءالله انجام میشود. ١٠ پایگاه ثابت داریم، ١٠ مورد پایگاه شهرستان داریم، امدادگرهای پایگاههایمان مجموعا ٣٠٠ نفر هستند که به صورت شیفتی کار میکنند.
نحوه مدیریت بحران و مقابله با حوادث در یزد به چه صورت است؟
اسم یزد که میآید، استان گرمسیر در ذهنها متبادر میشود، ولی ما همینجا و همین امسال یخبندان هم داشتیم یا وقتی که میگویند کویری است، یعنی سیل ندارد، ولی ما سیل هم داشتیم. ما زلزله هم داریم؛ برای نمونه ما کوهستانی به نام شیرکوه داریم که یخبندان دارد و حادثهآفرین است. سیل داریم و از همه مهمتر یا به عبارتی بدتر، حوادث جادهای و تصادفات ما نسبت به سایر جادههای کشور بیشتر است. طبیعی است امداد و نجات جاده در استان یزد باید قویتر باشد و هست و حرف اول را میزند. واقعا بچهها خیلی توانمند و قوی هستند، اما همزمان با آنها تیم آوار قوی هم داریم، ولی جای تأسف دارد که تاکنون یک سازه آوار ندارند، در صورتی که ما بهترین مربی آوار را داریم. این خیلی معنی دارد، وقتی ما یک مربی آوار خوب و درجه یک در سطح کشور داریم، ولی سازه آوار که آموزش بدهند و تأمین کند را نداریم جای تأسف است، ولی در زمان ما الحمدلله این فضا ایجاد شده و سازه آن را هم آماده میکنند.
آموزشها چطور پیگیری میشود؟
آموزشهای ما واقعا تخصصی شده است. ما امسال در شهرستان یزد نزدیک ٢٤ دوره تخصصی درخواست کردیم. این آمار بسیار خوبی است. چیزی که تا سالهای گذشته به هشت عدد نمیرسید، ولی امسال ٢٤ آموزش تخصصی میخواهیم. آموزشهای بازآموزی ما فوقالعاده است. از طرفی تیمهایی که داریم تخصصی هستند. یعنی شاید دریا نداریم، تیم غواصی نباید داشته باشیم، ولی داریم و آموزشهای آنها را هم داریم. نواقص هم داریم نه اینکه اصلا نداریم، اگر جایی لازم باشد بچهها هستند و خدمات انجام میدهند، اما در کنار این چون حوادث کمتری داریم، استان یزد را از روز اول طوری به ستاد معرفی کردیم که شما اگر نقشه ایران را چهار تا بزنید، یزد دقیقا وسط این تا قرار گرفته است. وقتی که تا را باز بکنید کاملا مشخص است که کجای ایران قرار دارد.
ما میتوانیم مرکز پشتیبانی عملیات برای سراسر کشور باشیم. دپوی مواد غذایی، پوشاک، خودرویی یا انواع نیازهای امدادی و اقلام میتواند اینجا باشد، چهبسا ما سال گذشته به مازندران هم خدمات رساندیم، میتوانیم و این توانایی را داریم. نه اینکه جاهای دیگر ندارند، دارند، ولی بنا به صعبالعبور بودن مسیرهای ترددشان، کوهستانی و سردی و گرمی بیش از حد هوایشان مشکل خواهد بود.
همه اینها جمعبندی شود، موقعیت استراتژیک خوبی برای استان یزد است. استان یزد واقعا موقعیت استراتژیک دارد، از همه اینها مهمتر استان واقعا امنی است. این امنیت هم خاص است. از طرفی وسط کشور است و قابل دسترسی سریع به هر نقطه و پایگاه امداد و معاونت امداد ما متصل به فرودگاه است که این یک حسن است. در زمانی که خدمات امدادی در حد ملی نیاز باشد، قابلیت نقل و انتقال از طریق فرودگاه یک دیوار است. این یعنی سریعتر و سهلتر. اما در بحث آموزش طرح ملی خادم است که دوستان ما در معاونت آموزش خیلی زحمت کشیدند و برای نخستینبار چنین طرحی داده شده است.
قبلا هم چنین طرحهای خوبی داده شده، ولی این طرح کاملتر است و در آینده از این طرحها کاملتر میآید و این نشانه رشد تفکر در مدیران ارشد هلالاحمر است و جای شکر دارد. حالا استارت این کار را این گروه زدهاند. دستشان درد نکند حتما در آینده گروههای خلاقتری از اینها هم میآیند. چون اینها پلههای ابتدایی را خوب بنا میکنند، پس نفرات بعدی که میآیند باید از این پلهها بالا بروند تا به رشد برسند، پله مهم است و اینها خوب کار میکنند. به نظر من استان یزد در بحث آموزش استان خوبی است. در بحث آموزش طرح خادم، آموزش تخصصی امداد و نجات در تمام حوزهها آموزش خوبی است و هر هفت تیم را داریم، تیم جستوجو در کویر که حرف اول را میزند، چون از استانهایی هستیم که کویرمان زیاد است، تیم قوی داریم. تیم کوهستان فوقالعاده قوی است که شاید باورکردنی نباشد. ما که آمدیم تیم کوهنوردی بانوان نداشت. یکسری مشکلات داشتیم که آنها را حلوفصل کردیم. الان پنج تیم بسیار قوی بانوان داریم که واقعا جای حرف زدن دارند. در مسابقات کوهنوردی کوهستان دارند و میتوانند خوش بدرخشند. مربی بسیار خوبی دارد و بچهها را خیلی خوب آموزش میدهد. انشاءالله که آنها در مسیرشان موفق باشند.
شناخت و نگاهی که نسبت به جمعیت وجود دارد، چگونه است و چه فرقی داشته که در این یکسال نگاه مردم عادی، خیرین و مسئولان به ماهیت و کمک به آدمها تغییر کرده است؟
این موضوع بهصورت فراگیر در تمام استانها در یک سطح است. نسبت به هلالاحمر و سازمانهای موازی که با ما کار میکنند، در سراسر ایران اعتماد وجود دارد. بحث حمایتی، صلح و نوعدوستی خوب است.
درباره چابکسازی توضیحاتی بفرمایید.
چند دوره است که چابکسازی مطرح است و خیلی خوب است، اما وقتی قرار است برنامهای اجرایی شود باید نگاههای متفاوت و مختلفی را دید. چابکسازی به چه شکل؟ من فکر میکنم بحث چابکسازی در سراسر کشور در حوزههای مختلف اتفاق میافتد ولی حالا هر سازمان بنا به شرایط خود پیش میرود. اینکه به سمت جوانگرایی برویم خوب است، ولی سرمایههایمان را چه کنیم؟ طبیعی است سیستم پرسنل بازنشسته دارد. قانون در گذشته میگفت به جای هر دو نفر بازنشسته، یک نفر جذب کنند، ولی چندین سال است که این اتفاق نمیافتد و بازنشسته میشوند. کسی که بازنشسته میشود، نیروی جایگزینش چه کسی باید باشد؟ تا دیروز برای مثال یک استان با ٢٠٠ نفر اداره میشده، ولی امروز به ١٤٠ نفر رسیده است. آیا نسبت به زمانی که ٢٠٠ نفر بوده، توانایی ما افزایش پیدا کرده است. با این همه برنامهها، آموزشها و تأکیداتی که هست و هر روز هم میگوییم ما باید پیشرفت کنیم، با چه چیز پیشرفت کنیم؟ دو منبع باید داشته باشیم. اول منابع انسانی، دوم منابع تکنولوژی. تکنولوژی با اعتبار و پول میآید. ما کدام یک از این دو را داریم؟
شما چه نظری در این زمینه دارید؟
به نظر من باید نگاه دیگری هم داشته باشیم و براساس اقلیمها پیش برویم. مثال بسیار سادهای که میتوانیم بزنیم این است که برخی از استانها ٢٨، ٣٠، ٤٠ شهرستان دارد، ولی نزدیک به یکدیگر هستند. اگر یک شهرستانی چیزی کم بیاورد، از شهرستان کناری کمک میگیرد. ولی بهاباد ما ١٤٠، ١٥٠ کیلومتر، شهرستان دیگر ٢٤٠کیلومتر فاصله دارد و دو نیرو در اختیار دارد. آیا انتظاراتی که سازمان جوانان، داوطلبان، امداد و نجات، معاونت آموزشی و موسسه علمی – کاربردی من که ستاد ما هستند و برنامههایی که به ما میدهند را این دو نفر میتوانند انجام دهند؟ نگاه دوم این است که ساختار هلالاحمر ساختار داوطلبانه است.
آیا در زمان عادی که سیستم اداری و جاری جمعیت پیش میرود، یک سیستم داوطلبانه میتواند صبح تا شب در اختیار هلالاحمر باشد و کار کند یا سیستم داوطلبانه را باید منسجم کنیم، آموزش دهیم و در زمان بحران و حادثه از وجود اعضای داوطلب حداکثر استفاده را ببریم؟ این نگاهها کاملا متفاوت است و باید ببینیم که دیدگاه مدیران ارشد چیست. چون ما صف ستاد هستیم. ستاد تصمیمگیر است و ما مجری تصمیمات ستاد هستیم. فقط باید در اجرای این برنامه هر استانی دقت عمل را داشته باشد تا دقیقا به هدف غایی برسیم. هر کدام از ما اشتباه کنیم، در یک بخش لنگ خواهیم زد. در نتیجه ممکن است منجر به شکست آن طرح شویم. پس سیاست این است که این کار را انجام دهیم. اما چابکسازی که مدنظر شماست و استفاده از نیروی جوان دو معنی میدهد.
نیروی جوان بسیار خوب، اما ناپخته و بیپروا و جویای نام است. ممکن است از برخی خط قرمزها عدول کند و برخی قوانین را نادیده بگیرد. در کنار هر جوانی بهتر است فرد باتجربهای قرار بگیرد. به نظر من اگر کسی که ٢٥سال سابقه دارد، میدانیم ٥سال دیگر بازنشسته میشود و جایگاه آن فرد برای ما بسیار حیاتی است، شرایط باید طوری تنظیم شود که یک نفر کنار او قرار بگیرد، حداقل پنجسال آموزش درخصوص حرفه او ببیند، زمانی که او بازنشسته شود، نفر بعدی جایگزین او وجود داشته باشد. این مدام باید تکرار شود. به نظر من حوزه پشتیبانی پرتنشترین حوزه در تمام ادارات است. چون همه حوزههای اجرایی و غیراجرایی در پایان بند حوزه پشتیبانی خواهند بود؛ برای مثال ٢٠ نفر در جایی مشغول به فعالیت هستند. بعد از چابکسازی به ١١ نفر تقلیل مییابند. این کار دشوار است و در هر حوزهای امکان ندارد که انجام شود. در بخشهای پژوهشی و آموزشی امکان دارد، ولی در بخش اجرایی تقریبا ناممکن است. در بخش امدادی غیرممکن است، چون ما اجرایی هستیم. نیروی انسانی در بحث اجرایی تحت عنوان منابع انسانی حرف اول را میزند، بعد از آن تجهیزات مطرح میشود. ممکن است نظرات متفاوتی در اینخصوص وجود داشته باشد و عدهای بگویند اگر تکنولوژی وجود داشته باشد، ١٥ علم و ١٥ تکنولوژی را با دو نفر بتوان انجام داد. ولی باز هم آن موضوع به منابع مالی، دید و نگاه مدیران ارشد برمیگردد. باید اینها مدنظر قرار گرفته شود.
برای اصلاح موارد مطرح شده، چه فعالیت هایی صورت گرفته؟
زمان یک سالی که بنده وارد این عرصه شدهام، درخصوص بازپسگیری اموال توانستیم درمانگاهی که در شهرستان تفت در اختیار ما نبود، پس بگیریم. توافقات درمانگاه حکیمزاده در شهر یزد انجام شد و امروز به امضا رسید و قرار شد این درمانگاه را هم تحویل بگیریم. این درمانگاه از سالهای بعد از انقلاب در اختیار علوم پزشکی بوده است. حکم تخلیه مرکز بهداشت آیتالله کاشانی گرفته شده و کارهای این مرکز هم درحال انجام شدن است و انشاءالله بهزودی بازپسگیری خواهد شد. میزان اعتبار و درآمد اختصاصی که در این مدت اخذ شده، ١١٤میلیارد و ٥٧٧میلیون ریال بوده است. تفاهمنامههایی که فیمابین ما و جاهای دیگر انجام شده با توجه به تمام شرایطی که برای من در این استان مهیا بوده است، تفاهمنامههایی با صداوسیما، آموزشوپرورش، مدیریت بحران و کانون وکلای دادگستری استان بوده است. کاری که من انجام دادم و با دید مدیریتی که در استان حاکم است، میتوان گفت جزو استانهایی هستیم که هیچ بدهی از سال گذشته به پرسنلمان نداریم.
یعنی تمام مطالبات پرسنلی را تسویهحساب کردیم و وارد سال ٩٦ شدیم. درخصوص ساختمان آیتالله کاشانی که مرکز بهداشت است، باید گفت که سال ٨٦ توافقنامهای در شورایعالی امضا شد و این ساختمان که قدیمیترین ساختمان استان یزد است و به جمعیت هلالاحمر تعلق دارد، به شرکت سرمایهگذاری هلال ایران که وابسته به جمعیت هلالاحمر است، واگذار شد. در قبال آن قرار بوده که ساختمانی به جمعیت واگذار شود تا این کادر در آن ساختمان ورود پیدا کند. تاکنون این اتفاق نیفتاده است. به دنبال این هستیم که اگر امکان داشته باشد این ساختمان را ششدانگ پس بگیریم و با سازندهای مشارکت کنیم تا مجتمع اداری یا تجاری ساخته شود.
امروز که بنده اینجا هستم، بارها مکاتبه کردم و توانستیم یکمیلیارد تومان از ستاد پول بگیریم و چند پروژه ٩٠درصدی نیمهکاره را به پایان برسانیم. پایگاه فیضآباد بهزودی افتتاح خواهد شد. عملا بچهها در آنجا مستقر هستند، ولی اعتقاد من این است که کامل شود، سپس افتتاح شود. اما جای تأسف دارد که در سایر استانها هم این حالات را داریم. بههرحال این سرمایه به جمعیت تعلق دارد، ولی ساختمانی داریم که سیزده، چهارده سال از ساخت آن میگذرد که ٤٠، ٥٠درصد آن ساخته شده است و در حالت نیمهکاره، فرسوده شده است. باید سیستم فکری به حال این ساختمانها در تمام استانها داشته باشد. البته فکر وجود دارد، فقط اعتبار کم است.
یزد در خصوص مسائل پزشکی در چه وضعیتی قرار دارد؟ هلال احمر در این زمینه چه کارهایی انجام می دهد؟
استان یزد درخصوص مسائل پزشکی استان خاصی است و حرف اول را در کشور میزند. در نتیجه مراجعهکننده از استانهای همجوار بسیار زیاد است. لذا مصرف دارو در این استان بیشتر است. عمده بیمارها به پزشکان تراز اول کشور در این استان مراجعه میکنند، طبیعی است که میخواهند داروهای مورد نیاز خود را در این استان تهیه کنند. دو داروخانه دولتی در استان یزد است. داروخانه شهید چمران که زیر نظر علوم پزشکی است و دیگری داروخانه هلالاحمر است. طبیعی است که ما باید داروهای تخصصی داشته باشیم.
قدمهای خوبی برداشته شده است. از آنجا که حاشیهسازی شده بود و یکسری اخبار و اطلاعات غلط منتشر شده بود، لازم است خدمت شما عرض کنم روند خرید دارو به صورت سنتی و غیراستاندارد بوده است و به بچههای جمعیت هم ربط نداشت. ستاد که نظارت میکرد و مدعی است تمام برنامههای داروخانهها را چک میکنند، ضعف داشته است، نه ضعف استان. اما ما با تیمی که در آنجا قرار دادیم و تغییرات جزیی که در آنجا صورت دادیم، توانستیم سیستم نرمافزاری را به کار بگیریم و ضریب خطا را در نسخهخوانی و تخصص مسئول فنی پایین بیاوریم؛ برای مثال دارو توسط انباردار خریداری میشد و مسئول فنی که حرف اول را در داروخانه میزند نسبت به توزیع و خرید داور جایی را امضا نمیکرد. اما با سماجت یا درایت یا فشار این کار انجام شده و امروز خرید دارو در استان یزد کاملا درست، منطقی و روی چارچوب صورت میگیرد. ضریب خطا را بسیار کاهش دادهایم.
سال گذشته درآمد خالص داروخانه ما حدود یکمیلیارد و ٧٠٠میلیون تومان بوده است. امروز که با شما صحبت میکنم یکمیلیارد و ٩٠٠میلیون تومان است. یکسری اشتباهات سهوی هم صورت گرفت. یکسری از داروها به مدت یکسال و نیم به عناوین مختلف از استان خارج و در جاهای دیگر فروخته میشده است. ما جلوی این اقدام را گرفتیم. ٢٠٠میلیون تومان افزایش سود داشتیم. یعنی در اصل اصلاح امور باعث افزایش سرمایه داروخانه شده است. اما قابلیت این را دارد که این سود افزایش پیدا کند و داروهای بیشتری خریداری شود.
درباره ظرفیت های هلال استان صحبت کنیم...
در بحث اردوگاه علیآباد باید عرض کنم که این اردوگاه بسیار خوش آب و هوا و مکان خوبی برای مدرسه امداد است. ما این پیشنهاد را به امداد و نجات داده و از ایشان درخواست کردهایم که کارشناسان خود را به آنجا بفرستند تا آنجا را چک کنند و اگر صلاح بدانند مدرسه امداد و نجات را در مرکزیت کشور در اینجا داشته باشیم. این اردوگاه بازسازی و هزینههای بسیار خوبی شده است. ٢٨ هکتار زمین است که قنات، دو استخر، کوه، فضای بسیار خوب و آموزشی و محلهای اسکان گروهی دارد. جای بسیار خوبی است و میتواند در بحث آموزشهای امداد برای کشور کاربرد زیادی داشته باشد. شاید امسال برای نخستینبار توانستیم یک دور کامل بازدید شهرستانی داشته باشیم. به تمام شهرستانها مراجعه کردیم و با کادر اداری به شهرستانها میرفتیم و مشکلات را در همانجا حل میکردیم. نوروز سال ٩٦ مجدد این حرکت صورت گرفت و به تمام پایگاهها سر زدیم.
در کنار این اقدام به سه مرکز نگهداری سالمندان سرکشی و شاخه گلی هدیه کردیم. روز و ساعت سال تحویل در آنجا حضور یافتیم. این حرکت بسیار حرکت خوبی بود که قبلا انجام نشده بود. بسیار خرسند هستم که فرصتی را غنیمت شمردیم و با برخی دوستان به این مراکز مراجعه کردیم. تمام پایگاههای جادهای را سرکشی کردیم.
با حضور رئیس محترم سازمان امداد و نجات و استاندار محترم و مدیرکل محترم بحران ٥٠ دستگاه کانکس روستایی یا محل استقرار روستایی قرار شد شناسایی و به ما واگذار شود تا ما آنجا را بهعنوان خانه داوطلبی تجهیز کنیم. این کار هم یکی از اهداف رئیس محترم جمعیت است تا در روستاها عملی شود. این محلها باید هم برای آموزش و هم برای اقدامات اولیه پیشگیری از خطرات احتمالی تجهیز شود. به تازگی ١٠ روستا و منطقه توسط مدیریت بحران شناسایی شده است. یکی از این مناطق را بهعنوان پایلوت شهرستان اشکذر انتخاب کردند که در اینجا یا به ما کانکس تحویل میدهند یا محلی را به ما معرفی میکنند تا ما نسبت به تجهیز آنجا بنا بر توافقی که رئیس سازمان محترم امداد و نجات داشتند، این کار را انجام خواهیم داد و آن مکان را تجهیز و به صورت پایلوت آموزشهای خود را آغاز میکنیم. هر چند آموزشهای اولیه قبلا توسط طرح ملی خادم صورت میگیرد و آموزشهای تخصصی باید بعدها صورت بگیرد. در بحث جوانان حرف برای گفتن داریم. طرح دادرس ما رتبه اول کشور را داشته که بسیار قوی درحال حرکت هستیم. در بحث اعضای جوانان و امداد و نجات نیروهای بسیار جوان و فعالی داریم.
جذب داوطلب هم طبق روال درحال انجام است. از آنجا که این استان، صنعتی است. البته روسای شعب و معاونان ما ناراحت هستند که سیستم یک جوان را جذب میکند و آموزش تخصصی میدهد و به راحتی برای بحث اشتغال جذب معادن یا کارخانههای صنعتی میشوند. در اصل دست ما خالی میشود. ولی همواره رویکرد و نگاه من آموزشی است و معتقدم ما وظیفه داریم بهعنوان عضوی در این کشور نسبت به آگاهسازی و آمادهسازی جوانانمان هدایت و رهبری داشته باشیم و آنها را آموزش دهیم. این جوان برای ارتزاق و امرار معاش مجبور است در جاهای دیگر مشغول به کار شود، ولی از افتخارات ماست که این فرد جزو نیروهای جمعیت هلالاحمر است. برای مثال امدادگران هلالاحمر در معادن یا کارخانجات مشغول به فعالیت هستند.
سازمانهای آتشنشانی و اورژانسها نیروهای ما را زودتر میپذیرند. این نشان از تخصص و آموزشهای درست هلالاحمر در سراسر کشور دارد. این افتخار نصیب استان یزد هم شده است. موسسه علمی – کاربردی ما جزو موسساتی است که حرف اول را میزند. هشتصد نفر جذب دانشجو داشتیم. به نظر من ٦ رشته تحصیلی در این دانشگاه تدریس میشود. راهاندازی این موسسه دو، سهسال بوده و برنامهریزی خوبی داشته است. اساتید خوبی استخدام این موسسه شدهاند. حوزه آموزش ما به صورت قوی مشغول فعالیت است. معاونت پشتیبانی ما دلسوزانه و قوی کار میکند. حوزه خزانهداری ما حداقل در زمان ریاست بنده بدون خطا کار کرده است. جا دارد که در اینجا از تمام آنها قدردانی کنیم. حوزههای نظارتی، بازرسی، حراست و نمایندگی ولیفقیه ما دنبال این هستند که کارشان را به نحو احسن انجام دهند.
- 13
- 4