چهارشنبه ۱۱ تیر ۱۴۰۴
۱۰:۵۴ - ۳۰ فروردین ۱۳۹۹ کد خبر: ۹۹۰۱۰۳۶۲۸
سایر حوزه های اجتماعی

زیر پوست جامعه ایرانی از نگاه عباس آخوندی

طبقه متوسط به دلیل فساد طبقه تهیدست شد

عباس آخوندی,اخبار اجتماعی,خبرهای اجتماعی,جامعه
«به‌حاشیه‌رانده‌شدگان» حس می‌کنند گذشته خود را از دست داده‌اند در حالی که آینده‌ای هم ندارند.

عباس آخوندی در میان سیاستمداران و مدیران ارشد سابق و فعلی ایران چند ویژگی دارد که او را از همتاهای خود متمایز می کند. داشتن درامد مناسب وسیری پذیری از اینکه هنوز بخواهد با هر شرایطی وزیر باشد و نیز در خواندن در یکی از کشورهای دارای دانشگاههای نیرومند و سرانجام نشست و برخاست با اقتصاددانان آزادیخواه او را یک کارشناس زبده اقتصاد سیاسی ایران کرده است.

این نوشته وی که در روزنامه ایران منتشر شده است نشان می دهد وی به درستی جامعه ایرانی و فراز و فرودهای آن را شناخته و نیک می داند چرا ایران به این روزهای رسیده و بوی اشوب های ذهنی به مشام می رسد.در کلاس درس خودم، اکثر دانشجویان از حیث منطقی با اصلاح قیمت‌ها که به رخدادهای آبان  ۱۳۹۸ منجر ش مخالف نبودند ولی، با اعتراض‌ها احساس همدلی می‌کردند. همین وضع تا حدی زیادی با زبان بی‌زبانی در جمع استادان نیز جریان داشت؟ این پدیده چه معنایی دارد؟ و از چه اتفاقی در زیرپوست جامعه خبر می‌دهد؟

از میان تحلیل‌هایی که در این باره دیدم، تحلیل آقای دکتر محمد مهدی مجاهدی حاوی نکات قابل تأملی بود که نه تنها دولت که جامعه مدنی و نخبگان را به تأمل وامی‌دارد. او رویه‌های اجتماعی را عقب می‌زند و پدیده‌ای به‌نام «طبقه عمودی» را در زیر پوست جامعه به ما نشان می‌دهد که محصول فرورانده ‌شدن طبقه‌های اجتماعی به طبقات پایین‌ تر است. از این‌ رو جامعه مدنی توان برقراری ارتباط با این طبقه جدید و امکان نمایندگی آن را ندارد و فراتر آن‌ که گسترش دامنه فساد، حس بی‌عدالتی وضعف شبکه ارتباطی درون جامعه و جامعه وحکومت، جامعه را در یک بهت و بی‌تصمیمی کم‌نظیری قرار داده‌است.

ویژگی طبقات، لایه‌لایه و افقی بودن آنهاست. ولی، او این‌بار یک طبقه عمودی را تعریف می‌کند که ارتباط درون این طبقه نه از حیث هم‌سنخی رفتاری و هنجاری است، بلکه از منظر ناهمسنخی رفتاری اعضای آن با طبقه موجودشان است که با اکراه و به جبر زمانه به آن فرورانده‌ شده‌اند. او این طبقه بی‌قرار و بی‌هنجار را که اکنون بسیار حجیم و پرجمعیت شده است مورد واکاوی قرار می‌دهد و آن را پدیده‌ای پرخطر برای حفظ همبستگی ملی می‌داند.ریزش طبقه متوسط به طبقه فرودست عامل شکل‌گیری ناهنجاری‌های گسترده در سطح جامعه است. زندگی در وضعیت جدید برای این طبقه عمودی همراه با آسیب‌های فراوان و غیر قابل تحمل است. حجم بالای جمعیت به حاشیه رانده‌شده و حس تلخ به حاشیه رانده‌شدگی موجب شکل‌گیری حس نارضایتی گسترده در میان آن و به‌وجود آمدن یک وضعیت عدم‌تقارن اجتماعی است که می‌تواند برای کل جامعه بسیار خطرناک باشد.

از سوی دیگر، انتظارات و ناهم ‌سنخی سبک زندگی در میان طبقه فرودست جدید موجب شکل‌گیری عدم تقارن و نارضایتی گسترده اجتماعی است. یک مجموعه از رانده‌شدگانی از طبقه پیشین به طبقه زیرین وجود دارد که هویت‌ یابی و شیوه زیست‌شان دیگر نمی‌تواند مطابق استانداردهای طبقاتی پیشین‌شان استمرار پیدا کند، چون دیگر امکانات پیشین راندارند. در شرایط جدید هم نمی‌توانند هویت‌یابی کنند. چون هیچ نوع سابقه آشنایی با زندگی به سبک جدید و در طبقه جدید واقتضائات آن را ندارند. به این ترتیب از موقعیت خودشان به شدت ناراضی‌ و سرخورده‌اند. آنان احساس تبعیض و احساس ظلم می‌کنند. احساس می‌کنند که در موقعیتی قرار گرفته‌اند که شایسته آنان نیست.

این وضعیت یعنی آنکه این طبقه امکان بازنمایی خود در جامعه را ندارد و امکان حضور با معنی و اثرگذار اجتماعی خود را از دست داده‌است. این انفجارهای خیابانی هیچ یک از خصلت‌های «جنبش‌ها» و «ناجنبش‌ها» را ندارند. بدین معنی که فاقد شعار معینی هستند و بیشتر جنبه سلبی دارند تا اینکه جنبه ایجابی داشته باشند. شما هرچه می‌بینید سراپا تخریب است. منطق درونی آنها انحلال جامعه است.

ساخت طبقه عمودی جدید برای اعضایش در حکم تبعیدگاه است. لذا، می‌خواهد آن را منحل کند. مهم‌ترین ویژگی این طبقه عمودی بی‌قراری آن است. آتش‌زدن آمبولانس نشانه بسیار خطرناکی است که در هیچ‌ یک از اعتراض‌های پیشین تاکنون مشاهده نشده است. «کسی که آمبولانس آتش می‌زند در واقع در نظام معرفتی ما و در نظام شناخت ما از جامعه، یک مرزی را جابه‌جا می‌کند». این یعنی عبور از تمام هنجارهای مشترک جامعه در میان تمامی طبقات است .نکته مهم این است که تحلیل جامعه شناختی موضوع، تنها نباید تحلیل وضعیت و موقعیت کنشگر اکتفا کرد. باید ساختار را نیز مورد واکاوی قرار داد و شبکه رابطه کنشگر و ساختار و امکان ساخت‌یابی جدید را نیز مورد توجه قرار داد. «جامعه ما دارد بیش از هر چیز دیگری بهای رکود بی‌سابقه شاخص‌های عدالت را می‌پردازد». البته، هیچ کس در مقام نظر با عدالت سر ستیز ندارد. از این رو، باید، وقتی از عدالت سخن می‌رود در پی شاخص‌های معین و قابل اندازه‌گیری بود. سخن بر سر «عدالت اجتماعی با معیارهای کاملاً قابل اندازه‌گیری و برنامه‌ریزی» معین است.

«شاخص اول است. یعنی شاخص عدم به رسمیت شناختن، اولین یا ریشه‌ ای‌ترین شاخص فقدان عدالت اجتماعی است. آن شاخص دومی که در پی این موضوع، خود به خود بر ما تحمیل می‌شود عدم نمایندگی و عدم بازنمایی است. عدم بازنمایی تکثرها در ساخت سخت قدرت. وقتی مجموعه این صداهای رنگارنگ و شیوه‌های زیست متفاوت و مطالبات و خواست‌ها و تمناهای متفاوت به ‌رسمیت شناخته نمی‌شوند، بنابراین به شکل سیستماتیک از حقوق سیاسی و مدنی و اجتماعی و برخورداری‌های طبیعی محروم می‌شوند.

به این ترتیب چند قدم آن طرف ‌تر معنیش این است که در ساخت سیاسی و ساخت سخت قدرت هم به حساب نمی‌آیند. یعنی بازنمایی و نمایندگی نمی‌شوند.» وقتی این دو معیار تحقق نیافت، شاخص سوم نیز که امکان دسترسی برابر به منابع قدرت، بازتوزیع آن و منافع حاصل از آن است نیز محقق نخواهد شد. «توزیع منابع به شدت تبعیض‌آلود می‌شود. همان چیزی که اصطلاحاً به آن وضعیت رانتی می‌گویند، فساد آلود می‌شود و به‌شکل سیستماتیک فساد آلود می‌شود. این چرخه وقتی شروع به چرخش می‌کند منافعی تولید می‌کند، حال این منافع می‌خواهند باز توزیع شوند. این باز توزیع هم مثل همان توزیع اولیه به شکل ناعادلانه به شکل تبعیض آلود و فساد آلود صورت می‌گیرد.»

حال در چنین بستری، پدیده «کرونا» نیز ظهور پیدا کرده‌است. تعطیلی کسب‌وکارها، افزایش بیکاری، لطمه خوردن مؤثر و کارا به درآمد جاری بیش از هفت دهک ازجامعه بی‌گمان، تاب‌آوری اجتماعی و اقتصادی جامعه را تهدید می‌کند. از این رو، برای رویارویی با پدیده کرونا بیش از سیاست اقتصادی نیاز به سیاست اجتماعی هستیم. موضوعی که کمتر به آن توجه می‌شود. اولین اصل برای تصمیم‌گیری در این موقعیت، «حفظ همبستگی اجتماعی» بر مبنای عدل و راستی است. به باور نویسنده، این راهبرد بی‌بدیلی برای شکل‌دهی جهان پساکرونا است و با هیچ راهبرد دیگری قابل جایگزینی نیست.

  • 19
  • 4
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۳
در انتظار بررسی: ۱۲
غیر قابل انتشار: ۱۱
جدیدترین
قدیمی ترین
داداش، یکی از عوامل اصلی فقر و گرانی خود تویی! زیر پوست جامعه ایرانی دنبال چی می گردی؟
ازعباس اخوندی باید پرسید اولا جریان بازداشت وحکم فرزندت که به اتهام دزدی واختلاس ورشوه در دادسراودادگاهها بود چه شد؟ ثانیا تعمد وبی لیاقتی وبیسوادی توباعث شد قیمت مسکن به کهکشان برود به گونه ای که ارزوی صاحب یک سرپناه کوچک داشتن برای اکثریت مردم به رویا تبدیل شده است وتو درکاخ خود باحقوق نجومی زندگی میکنی همین تحلیلهایت اگرعملی شود طبقه ضعیف به تو حمله ور میشود واز کاخت بیرونت میکند پس به فکر فراروپناهگاه باش ای ؟؟؟؟؟
ازعباس اخوندی باید پ...
انشالله
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش