
نقش هیات مدیره در باشگاه های فوتبال ایران تا چه اندازه کاربردی و حیاتی است؟ آیا اعضای این هیات ها در سیاستگذاری های کلان نقش کلیدی ایفا میکنند یا حضورشان در باشگاه ها؛ صرفا به جهت رعایت ظاهری ضوابط اساسنامه قانون ثبت شرکت ها است؟
نقش اعضای هیات مدیره در فوتبال ایران آن جا بارها زیر سوال رفته که در همین تیم های بزرگ پایتخت که هواداران بسیاری هم دارند و در حقیقت شاکله اصلی فوتبال ایران را ترسیم میکنند بارها مدیرعامل پیش از اعضای هیات مدیره برگزیده شده اند و با اینکه تصمیم گیرن کوشیده اند فضا را طوری ترسیم کنند که این انتخاب ها وارونه جلوه نکند اما واقعیت ها هیچ گاه از نظر افکار عمومی و رسانه ها پنهان نمانده است. نمونه های بسیاری از این تصمیم ها در فوتبال ایران به ثبت رسیده اما به جهت آنکه اساسا بود و نبود اعضای هیات مدیره در باشگاه ها اهمیت آن چنانی ندارد وآن ها نقشی استراتژیک در تبین سیاست ها ایفا نمیکنند، انتقادها در مسیری قرار نگرفته که تصمیم سازان تحت فشار قرار بگیرند و رویه خود را عوض کنند تا جایی که مدیرعامل پیش از انتخاب اعضای هیات مدیره انتخاب و معرفی نشود!
در تایید کم اهمیت بودن حضور اعضای هیات مدیره باشگاه ها درنشست های داخلی خود میتوان به مصاحبه اخیر احمد سعادتمند، رئیس هیات مدیره باشگاه استقلال بعد از برگزاری آخرین نشست هیات مدیره این باشگاه در غیابش اشاره کرد که وقتی با این سوال مواجه شده که بعد از استعفایش چه کسی ریاست هیات مدیره باشگاه استقلال را برعهده گرفته چنین گفت:« من اطلاعی از این موضوع ندارم.»
نشست اخیر هیات مدیره استقلال بی آنکه رئیس هیات مدیره اش در آن حضور داشته باشد برگزار شد و حتی میرشاد ماجدی نیز که یکی دیگر از اعضای این هیات ۵ نفره را تشکیل میدهد به دلیل مشغله هایی که در برگزاری کلاس های آموزشی فدراسیون فوتبال دارد، به نشست اخیر نرفت. غیبت دو عضو هیات مدیره کاملا گویای بی تفاوتی این اعضاء نسبت به برگزاری نشست های هفتگی است و شاید هم به استناد سنوات قبل مباحث در جلسات به حدی سطح پایین و یا خارج از مباحث کلی بوده که آن ها حضور خود را بی فایده میدانند.
در دیگر باشگاه ها نیز اوضاع بهتر از استقلال نیست. در پرسپولیس هم هیچ گاه هیات مدیره در سیاستگذاری ها نقش ایفا نکرد. نه در تدوین برنامه های کلان و نه در ایجاد ساختار مالی تازه. سیستم اداره نیمه دولتی باشگاه های ایران درواقع جایی برای ارائه خلاقیت ها و یا نظرات تازه باز نگذاشته است و غالبا کانال هایی غیر از هیات مدیره که با مدیرعامل باشگاه در تعامل و تماسند نسبت به تصمیم گیری ها اقدام کرده اند اما در عین حال خود اعضاء هم هیچ گاه برنامه ای برای سود آوری برای باشگاه ها نداشته اند و هیچ یک طرح های تجاری تازه ای پیش روی باشگاه نگذاشته اند.
در فوتبال اروپا اعضای هیات مدیره باشگاه های بزرگ هر یک شرح وظایف مشخصی دارند که در سایت باشگاه نیز به آن اشاره شده است و کاملا روشن است که مثلا عضو پنجم هیات مدیره باشگاه بایرن مونیخ باید چه دستورالعمل هایی را دنبال کند اما در فوتبال ایران غالبا اعضای هیات مدیره به انجام مصاحبه های متعدد با رسانه ها میپردازند و آن هایی هم که از رسانه ها دوری میکنند عملا برنامه ای برای رشد تجاری باشگاه خود ندارند و حتی مسبوق به سابقه است که عضو هیات مدیره یکی از باشگاه های اهوازی سرمربی باشگاه را هم نمیشناخت که این موضوع سوژه برخی رسانه ها هم بود.
ادامه حیات باشگاه ها ممکن نیست مگر آنکه اعضای هیات مدیره وتیم مدیریتی باشگاه ها فن سود آوری و پول سازی از راه فوتبال را بدانند و بلد باشند از این راه پول به دست آورند. مدیرعامل نیز همواره باید در مواجهه با اعضای هیات مدیره پاسخگو باشد و این اعضای هیات مدیره هستند که برای مدیرعامل خط مشی و سیاست تعیین میکنند واین گونه نیست که مدیرعامل به لحاظ سازمانی و چارت اداری در سطح بالاتری در قیاس با اعضای هیات مدیره برخوردار باشد.
روابط میان اعضای هیات مدیره باشگاه ها گاها تا آنجا زیر سوال میرود که در برخی باشگاه ها اعضای هیات مدیره با لحنی تهدید آمیز از مدیرعامل میخواهند سرمربی را اخراج کند و اگر چنین نکند خودش برکنار میشود و یا سابقه داشته عضو هیات مدیره باشگاهی اعلام میکند که سرمربی تیم اخراج است و ساعاتی بعد یکی دیگر از اعضای هیات مدیره حرف عضو دیگر را نقض میکند. در واقع نامشخص بودن شرح وظایف روابط در این سطح را به حاشیه برده و موجب شده وظایف اصلی اعضای هیات مدیره و مدیرعامل به دست فراموشی سپرده شود.
یکی از دلایلی که سبب شده باشگاه های فوتبال ایران ثبات کافی نداشته باشند در حقیقت همین وضعیت نابسامان ونه چندان حرفه ای در بخش های مدیریتی است که اگر قانون گذار شرایطی ایجاد کند که همه باشگاه ها ابتدا ملزم به انتخاب اعضای هیات مدیره و بعد مدیرعامل شوند و در عین حال وظایف اعضای هیات مدیره در بخش اقتصادی که مهم ترین رکن شکل گیری هیات مدیره یک باشگاه است، روشن باشد وآن ها غالبا به رفع نواقص وعیوب مالی بپردازند؛ بدون شک فوتبال در این ایران به لحاظ مالی نیز رشد فزاینده ای خواهد داشت و شاهد بلوغ فوتبال خواهیم بود.
در سال هایی که چرخ فوتبال ایران در حرکت بوده معمولا این اعضای هیات مدیره بودند که از کنار باشگاه ها به شهرت رسیده اند و عملا باشگاه ها هیچ سودی از انتخاب اعضای هیات مدیره خود نبرده اند.
البته نباید فراموش کنیم که اشکالات ساختاری اقتصادی در کشور نیز راه درآمد زایی برای باشگاه ها را هم مختل کرده است و تا زمانی که این وضعیت پایدار باشد فوتبال نیز صرفه اقتصادی نخواهد داشت و هیات مدیره ها نیز نقشی کلیدی در سیاستگذاری های اقتصادی ایفا نخواهند کرد و حضورشان صوری و فاقد اهمیت خواهد بود اما در عین حال نیز این ماجرا دلیل نمیشود که وجاهت و ماهیت کلی هیات مدیره ها لگد مال شده و آن ها نقشی در انتخاب مدیرعامل نداشته باشند.
حمیدرضا عرب
- 10
- 2