شنبه ۰۳ آبان ۱۴۰۴
۱۲:۴۰ - ۱۷ مهر ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۷۰۴۵۰۸
چهره ها در سینما و تلویزیون

راه‌ حل‌ بیژن بیرنگ برای بازگشت به دوره طلایی برنامه‌های کودک

برنامه های کودک دهه 60,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

دهه ۶۰ یادآور برنامه‌های کودک ماندگاری است؛ نسلی که با «محله برو بیا» و در ادامه آن «محله بهداشت» طعم کودکی را چشید. اما این برنامه‌ها از اواسط دهه‌ی ۷۰ کم‌کم از تلویزیون رخت بستند و جای خود را به مجموعه‌هایی دادند که صرفا کودکان را هدف قرار داده بودند. بیژن بیرنگ، یکی از برنامه‌سازان و نویسندگان دهه ۶۰ بود که در خلق برنامه‌های ماندگار بسیاری نقش داشت. او در روزهایی که به واسطه‌ی روز جهانی کودک بیشتر از این گروه سنی می‌شنویم، در گفت‌وگویی با ایسنا به این پرسش پاسخ داده است که «چه شد که چنین شد؟!»

 

 

بیرنگ قبل از اینکه به تحلیل روند طی شده در این سال‌ها بپردازد، به تلویزیون و سازندگان برنامه‌های کودک چنین پیشنهاد می‌دهد: اگر بخواهند برنامه کودک همچنان جذاب باشد، تلویزیون باید از برنامه صرف کودکان بیرون بیاید. باید برنامه‌هایی بسازد که به خانواده مربوط می‌شود و نه فقط کودکان.

 

 

او ادامه می‌دهد: تلویزیون اگر وارد حیطه سریال سازی شود که کل خانواده و بچه‌ها را درگیر خود کند، جذاب خواهد بود. مثل برنامه‌هایی که در دهه ۶۰ ساخته می‌شد. دیگر انگیزه‌ای برای ساخت برنامه‌هایی که صرفا برای کودک باشد، وجود ندارد. چرا باید عمر و وقت را فقط برای کودک گذاشت؟ برای برنامه‌ای که هیچ انعکاسی نخواهد داشت. کدام منتقد را می‌بینید که برنامه‌های کودک را ببیند؟ بنابراین تلویزیون باید سمت برنامه‌سازی‌هایی برود که طرف آن خانواده‌ها باشند نه فقط کودکان. در میان این جنس برنامه‌ها می توان نکات آموزشی را هم به بزرگترها و هم به کودکان ارائه داد. متاسفانه از این جنس برنامه‌ها دور شدیم. در سینما هم همین طور است. فیلم‌ها یا کودکانه است یا مختص بزرگسالان. سینمایی که خانوادگی باشد و بچه‌ها نقش پررنگی داشته باشند، نداریم مثل «هری پاتر» که یکسری فیلم‌هایی است که قهرمانانش بچه‌ها هستند. ساخت این جنس فیلم‌ها برای سازندگان هم صرف می‌کند. اما زمانی که مخاطب صرفا کودک می‌شود، همه چیز کودکانه می‌شود حتی بودجه‌ها هم کودکانه می‌شود.

 

 

بیژن بیرنگ سپس درباره اینکه چرا برنامه‌هایی مثل «محله برو بیا» دیگر در تلویزیون تکرار نمی‌شوند؟ اظهار کرد:علت این مساله به همان دهه ۶۰ و اواسط دهه ۷۰ برمی‌گردد. واقعیت این است که آن زمان تعداد شبکه‌ها محدود بود و ما دو شبکه بیشتر نداشتیم؛ بنابراین مردم مجبور بودند کل برنامه‌های شبکه‌ها را ببینند. برنامه‌سازان نیز از جمله خود ما منهای «محله برو بیا» که ساعت ۹ صبح پخش می‌شد و بعدها دچار مشکل شد و از آنتن گرفته شد، مابقی همه در ساعت‌های مختلف پخش می‌شدند.

 

 

به سال‌هایی می‌رسیم که صداوسیما برنامه‌های محدودی داشت. در هفته دو سریال و یا دو مسابقه پخش می‌کرد و مخاطب باید همه‌ برنامه‌های آن را می‌دید. از طرفی ارتباط ماهواره و شبکه‌ها اینچنین نبود. نتیجه این بود که سازندگان از جمله ما حس می‌کردیم اگر برنامه کودک هم درست کنیم، مخاطبان زیادی خواهیم داشت. آن سال‌ها افرادی چون مرضیه برومند، ایرج طهماسب و حمید جبلی و ما بودیم.

 

برنامه های کودک دهه 60,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

مخاطبان برنامه‌های کودک در دهه‌ی ۶۰ عام بودند

کارگردان «خانه‌ی سبز» ادامه داد: آن سال‌ها برنامه‌هایی که ساخته می‌شد، مخاطبان عام داشتند و علاوه بر کودکان، بزرگسالان نیز مخاطبان این برنامه‌ها بودند. برنامه‌ای مثل «هاچین و واچین»، برنامه عروسکی بود که در سال‌های دهه ۶۰ به کارگردانی ایرج طهماسب از برنامه کودک پخش می‌شد. «چاق و لاغر» که به برنامه‌های دهه فجر مربوط می‌شد و نمایشی و موزیکال بود و یا پس از آن سریال «در خانه». همچنین در دهه ۷۰ برنامه‌های «سیب خنده»، «مجید دلبندم»، «دنیای شیرین» و «دنیای شیرین دریا» برای شبکه یک ساخته و در ساعت خوبی از تلویزیون پخش شدند. از طرفی مدیران تلویزیون هم سعی می‌کردند برنامه‌ها را ساعتی پخش کنند که مخاطبان عام داشته باشند و همین باعث می‌شد سازندگان بیشتر علاقه‌مند و ترغیب ساخت برنامه‌های کودک شوند و در حیطه کودک هم فعالیت کنند؛ مثل مجموعه زی‌زی گولو مرضیه برومند.

 

 

بیرنگ در بخشی از این گفت‌وگو یکی از علت‌های ماندگار شدن برنامه‌هایی از جمله «محله بروبیا» را مهیا بودن شرایط تهیه و تولید این دست برنامه‌ها و همچنین شرایط مالی مناسب عنوان کرد و گفت: دست و بال برنامه‌سازان برای ساخته شدن این برنامه‌ها به ویژه در بخش کودک باز بود. اینکه ما می‌توانستیم موزیک داشته باشیم، فانتزی و کمدی باشیم. فرصتی که در کار بزرگسالان نمی‌توانستیم داشته باشیم؛ به عنوان مثال مجموعه «کلاه قرمزی» هنوز هم مخاطب عام دارد. اگر این مخاطب عام را از برنامه‌ای مثل «کلاه قرمزی» بگیرید، شاید سازندگانش علاقه‌ای به ساختن آن نداشته باشند. از طرفی نوع جنس بازی که در کارهای بزرگسالان امکان‌پذیر نبود، در کارهای کودک فراهم بود و همین امر موجب شده بود تا اواسط سال ۷۷ این روند ادامه داشته باشد. آخرین کار هم مجموعه «قطار ابدی» بود که مخاطبان خودش را داشت. از آن تاریخ، با زیاد شدن شبکه‌ها و اینکه برنامه‌های کودک ساعت و آنتن خودشان را پیدا کردند و همچنین مدیران سعی می‌کردند برنامه‌های کودک در ساعت مناسب خود پخش شود که مخاطب داشته باشد، نتیجه این شد که ما کم کم از حوزه کودک دور شدیم؛ به دلیل اینکه مخاطب آن برنامه‌ها فقط مخاطبان خاص (کودک) می‌شدند و برنامه‌های کودک ساعاتی پخش می‌شد که بزرگسالان نمی‌توانستند آن را ببینند.

 

برنامه های کودک دهه 60,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

 

تلویزیون باید از برنامه صرف کودکان بیرون بیاید

او با اشاره به برنامه‌هایی که دهه‌ ۶۰ از تلویزیون پخش می‌شد و با آمدن شبکه‌های جدید کم‌رنگ شدند، گفت: زمانی که برنامه‌های کودک در سال‌های اخیر در ساعات مشخص خود پخش شدند، مخاطبان بزرگسال از برنامه‌ها دور شدند و نتیجه این شد که مخاطبان ما فقط کودکان بودند. در نتیجه دیگر دلیلی برای ساخت این‌گونه برنامه‌ها نداشتیم و مدیران هم برنامه‌های پرمخاطب را از دست دادند. انگیزه ما هم کم شد و این جنس برنامه‌سازی که می‌بینید رایج شد، در نتیجه دیگر آن کارها را ندیدیم.

 

برنامه های کودک دهه 60,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

تقصیر از آنجایی است که وقتی می‌گویی کودکان، هم چیز کودکانه می‌شود!

نویسنده «محله برو بیا» سپس در ادامه پیشنهادش به تلویزیون برای بهبود وضعیت برنامه‌های کودک، گفت: تلویزیون در کنار ساخت این جنس برنامه‌ها می تواند برنامه‌های خاص کودکان را داشته باشد، مثل برنامه‌ای از جنس محله برو بیا که مسائل آموزشی را برای کودکان انتقال می‌داد اما نوع تولیدش طوری بود که بزرگسالان هم یاد می‌گرفتند. متاسفانه تقصیر از آنجایی است که وقتی می‌گویی کودکان، هم چیز کودکانه می‌شود و دیگر کند و کاو برای ارتباط امروزی از بین می‌رود. مخاطبان نیز از صبح تا شب ماهواره و سریال‌ها و برنامه‌های کودکان را می‌بینند و این گونه می‌شود که مخاطبانمان را از دست می‌دهیم.

 

بیرنگ با بیان اینکه همیشه دلش می‌خواسته کارهایی از جنس محله برو بیا را در تلویزیون داشته باشد، گفت: من همیشه دلم می‌خواست کار کنم منتها شرایط کار باید باشد. زمانی برای ساخت این جنس کارها دعوت می‌شدیم، کار بود، اعتماد بود، پول بود اما الان این طور نیست. چرا به هر قیمتی باید کار کنیم؟ کار کردن حرمت دارد و برنامه‌ساز و سفارش دهنده نیز باید حرمت همدیگر را داشته باشند.

 

این کارگردان سینما و تلویزیون در پایان گفت‌وگوی خود با ایسنا، درباره آثار نمایش خانگی نیز یادآور شد: به عقیده من نمایش خانگی در حد همین چیزی است که می‌بینیم. در حوزه نمایش خانگی نیز نمی‌توان کار خاصی انجام داد. چندتایی هم که موفق شده‌اند، به این دلیل بوده است که شرایط مطلوبی داشته‌اند؛ اول از همه یک سرمایه‌گذار باشعور داشته‌اند. اما وقتی حالا سرمایه‌گذار به فکر فروش است، مثل سینما و اگر شوخی‌های اروتیک را کنار بگذاریم، قصه‌ای برای آنها وجود ندارد هیچ کاری ماندگار نمی‌شود. خیلی دلم می‌خواهد کاری را راه بیندازم اما شرایط پیش نیامده است و لابد آن تعاملی که باید باشد، پیش نیامده است. یک زمانی خود ما به عنوان نویسنده، کارگردان و تهیه‌کننده کار را می‌ساختیم اما الان تعامل سخت شده است. امیدوارم اتفاقات خوب برای همه مردم و مملکت ما بیفتد و همه در آرامش باشد. چرا که یک جامعه پرتنش که نگران فرداست نگران دلار و ارز و پول است، نمی‌تواند با کار خوب بسازد. خلاقیت در درجه اول در فضای آرام پیش می‌آید نه در اضطراب و نگرانی، شاید هم کارهایی ساخته شود اما ماندگار نخواهد بود.

 

برنامه های کودک دهه 60,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران دنیای شیرین

 

 

  • 12
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش