شنبه ۰۶ اردیبهشت ۱۴۰۴
۱۵:۰۳ - ۲۴ بهمن ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۱۱۰۳۸۲۳
فستیوال ها و جشنواره های هنری

فرصتی برای دیده شدن

سی‌و‌هشتمین جشنواره فیلم فجر,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,جشنواره

یکی از روش‌های استرلیزه کردن فاصله‌گذاری در سینما که «برشت» مطرح کرد، برقراری ارتباط لازم بین اجزای نقش است تا بتواند روان و احساس بیننده را با فیلم درگیر کند. در این روش، بازیگر باید نقش را مشابه یک بیانیه ایدئولوژیک مطرح کند تا بیننده بتواند با او همراه شود. طبیعتاً لازمه رسیدن به این مهم، به کم و زیادی نقش و زمان حضور در فیلم، وابستگی مستقیمی ندارد.

یکی از نکات مهم برای پذیرش پیشنهادات توسط غالب بازیگران در سینمای جهان، میزان اهمیت آن نقش و تأثیرگذاری آن در طول داستان فیلم و همچنین به‌یادماندنی‌کردن آن نقش خاص است، نه زمان حضور در فیلم. در این یادداشت، به بررسی چند نقش فرعی و مکمل مهم در فیلم های سی‌و‌هشتمین جشنواره فیلم فجر خواهیم پرداخت.

یدالله شادمانی – سه کام حبس

حضور کوتاه لوله‌کش کهنه‌کار فیلم سه کام حبس که کارش را همانند پزشکی می‌داند و مجتبی (محسن تنابنده) به شوخی او را دکتر صدا می‌کند، هم در تلطیف سکانس‌های ابتدایی فیلم مؤثر است هم مختصر معرفی از جهان فکری شخص مذکور ارائه می‌دهد. جهانی که به نوعی راه به تفکر هندوئیسم و مهم شمردن امری که از سمت شخص اتفاق می‌افتد دارد و در آن، نحوه انجام صحیح کار، مهم است نه کیفیت و سطح اجتماعی آن. یدالله شادمانی که برای اولین‌بار در سال نودویک و با فیلم خسته نباشید (افشین هاشمی و محسن قرایی) در سینما حضور یافت، با لهجه شیرین کرمانی خود بارها در فیلم‌هایی همچون شیار۱۴۳ به نقش‌آفرینی پرداخته است.

آوین پوررئوفی– قصیده گاو سفید

بیتای دومین فیلم بهتاش صناعی‌ها که نامش را به یاد بیتای هژیر داریوش، انتخاب کرده‌اند با بازی کودک خوش‌آتیه، آوین پوررئوفی، یکی از نقش‌ها و بازی‌های فرعی اما جذاب این جشنواره است. کودکی که قدرت تکلم ندارد و با مینا، مادر ماتم‌زده‌اش (مریم مقدمی)، زندگی می‌کند و با زبان بی‌زبانی گاهی از حضور در مدرسه امتناع می‌کند و گاهی با حضور رضا اسفندیاری (با بازی علیرضا ثانی‌فر که خودش را جای دوست پدرش جا زده) معذب می‌شود و حس همدردی مخاطب را برمی‌انگیزد.

پانته‌آ بهرام – شنای پروانه

حضور پانته‌آ بهرام در شنای پروانه، همانند حضور فرشته صدر عرفایی در نقش غمناز در فیلم شبی که ماه کامل شد (نرگس آبیار)، جز آن دسته نقش‌آفرینی‌هایی است که به‌دلیل گریم سنگین و البته عجیب، نام بازیگر برای تماشاگر در لحظات اول به سختی، ممکن می‌شود. بهرام در این فیلم با بازی در نقش زنی که برای هم‌رنگ شدن با جماعت قمارباز و عیاش، موهایش را تراشیده، در برخورد با حجت (جواد عزتی) در عین گردن‌کشی و تندخویی، یک‌باره نرم می‌شود و با خواهش و توضیح، سعی در آرام کردن حجت که به‌دنبال مسبب حادثه‌ای که برای برادرش هاشم (امیر آقایی) رخ داده دارد.

علی شادمان – شنای پروانه و مردن در آب مطهر

نوچه هاشم در فیلم شنای پروانه که از مظنونین ماجرای پیش‌آمده برای پروانه (طناز طباطبایی) است و سهراب فیلم مردن در آب مطهر که به‌عنوان دوست حامد (متین حیدری‌نیا) به استقبال او در ایران آمده و با خواهرش ستاره (ندا جبرائیلی) زندگی می‌کند، دو نقش‌آفرینی تماشایی از علی شادمان در جشنواره فیلم فجر امسال، محسوب می‌شود. دو نقش کاملاً متفاوت و در عین حال تماشایی از بازیگری که در سن ۱۰ سالگی، بازیگری در سینما را با فیلم میم مثل مادر (رسول ملاقلی‌پور) آغاز کرد و در فجر امسال، علاوه بر این دو فیلم در شین (فیلمی که در لیست رزروهای جشنواره بود) نیز بازی کرد.

مجتبی پیرزاده- تومان

داوود (میرسعید مولویان) جوانی که سودای یک‌شبه ثروتمند شدن را دارد با همکاری عزیز (مجتبی پیرزاده) موفق می‌شوند با قمار روی بازهای ورزشی، در مدت کوتاهی، ثروت هنگفتی را به‌دست آورند و زندگی خود را تغییر دهند. پیرزاده که کار خود را با تئاتر آغاز کرد، برای اولین‌بار با فیلم فروشنده (اصغر فرهادی) وارد سینما شد و در این فیلم با نقش‌آفرینی دقیق و پرجزئیات، در انسجام اپیزودهای فیلم آخر مرتضی فرشباف، مؤثر بود و با بازی خود، تا اندازه‌ای، در رفع چالش ذهنی به‌وجود آمده در اتمسفر فیلم بر تماشاگر، موفق عمل کرد.

مهدی قربانی – روز صفر

پسرک پاکستانی فریب‌خورده گروهک شبه‌نظامی جندالله، سورج، که در زمان بستن جلیقه انتحاری، مصمم و با اراده است و در مواجه با عبدالمالک ریگی (ساعد سهیلی) مشعوف و ذوق‌زده اما در زمان اقدام برای انجام عملیات در تهران، مستأصل و پریشان. مهدی قربانی، در یکی از بهترین سکانس‌هایش در روز صفر و در تراولینگ رو به عقب دوربین در فروشگاه، به قدری در نقش خود فرورفته که میزان ترس و اضطراب عمیقی که در چهره دارد، به مخاطب به بهترین شکل انتقال می‌یابد.

ارشیا نیک‌بین – ابر بارانش گرفته

آریا، نوجوان شوخ و شنگ فیلم که برای مدتی با پدربزرگ در آستانه مرگش در شمال زندگی می‌کرده، مقدمه ایجاد تحولی در سارا (نازنین احمدی) را فراهم می‌کند که در ادامه، منجر به تغییر دیدگاه عمیق در جهان‌بینی او می‌شود. ارشیا نیک‌بین، در اولین حضورش در فیلم مجید برزگر، نقش‌آفرینی جذابی داشته و توانسته به ایجاد فضایی مفرح در فیلم مغموم برزگر، کمک شایانی کند.

سعید پورصمیمی - دوزیست

کارنامه پربار پورصمیمی از ناخدا خورشید (ناصر تقوایی) تا دوزیست (برزو نیک نژاد) پر از نقش‌های تأثیرگذار و خاطره انگیز است. او تا به امروز هفت مرتبه نامزد دریافت جوایز بازیگری جشنواره فیلم فجر بوده و سه بار برنده لوح زرین یا سیمرغ بلورین در این جشنواره شده است. او در دوزیست و در نقش ابراهیم، بازی قابل‌توجهی را ارائه داده و توانسته ضمن نمایش دغدغه‌ها و دلواپسی‌های پدرانه، ابراهیم را خوش‌گذران و مغرور نشان دهد و پیرمردی را که با حماقت‌هایش، پسرش عطا (جواد عزتی) را به دردسر انداخته را به تصویر بکشد.

نوید پورفرج – مغز استخوان

امیر بداغی که برادرش مجید (جواد عزتی) را بی‌گناه در حبس دیده، تمام تلاشش را می‌کند تا بی‌گناهی برادر را ثابت کند. او از میانه فیلم، بازی خود را در مغز استخوان آغاز می‌کند و با وجود اینکه جنس بازی‌اش در این فیلم، شباهت‌هایی با امیر در مغزهای کوچک زنگ‌زده (هومن سیدی) دارد اما توانسته با اضافه کردن ظرایفی به این شخصیت، نقش‌آفرینی خوبی در سومین فیلم حمیدرضا قربانی داشته باشد.

مانی حقیقی - کشتارگاه

مانی حقیقی که در سینمای ایران، فیلم‌های زیادی را نویسندگی، کارگردانی، تهیه‌کنندگی و بازیگری کرده، در فیلم عباس امینی، در نقش شهرام متولی، کارخانه‌دار و دلال ارز، نقش‌آفرینی کرده و در کنار امیرحسین فتحی تلاش کرده روایت دلالان ارز و قاچاقچیان دلار را به تصویر بکشد.

جواد عزتی - آتابای و مغز استخوان

جواد عزتی که امسال پرکارترین بازیگر سینمای ایران در فجر سی‌وهشت است، در فیلم‌هایی همچون دوزیست و شنای پروانه در نقش‌های اول و اصلی بازی کرده است. اما در دو فیلم آتابای (در نقش یحیی) و در مغز استخوان (در نقش مجید)، در دو نقش مکمل نیز به خوبی خودنمایی کرده و در آتابای با بازی متفاوت، علاوه بر اجرای پریشان‌حالی یحیی که ناشی از آشفتگی در زندگی شخصی و مرگ همسرش بوده، بازی درونی و زیرپوستی از مردی درون‌گرا به نمایش گذاشته است.

دانیال نوروش – آتابای

نوروش که فعالیت هنری اش را در مجموعه‌های تلویزیونی و در کودکی آغاز کرد، در نقش جوانی عاشق‌پیشه به‌نام آیدین در فیلم نیکی کریمی و در مقابل بازی درخشان هادی حجازی‌فر، به نقطه کمالی در کارنامه بازیگری خود رسیده و توانسته به ارائه موفقی از نقش خواهرزاده آتابای که مادرش را از دست داده و دور از پدرش در حوالی شهر خوی زندگی می‌کند برسد.

احسان طهماسبی

منتقد سینما

iran-newspaper.com
  • 12
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش