پنجشنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۴
۱۲:۰۳ - ۱۵ آبان ۱۴۰۴ کد خبر: ۱۴۰۴۰۸۰۷۵۰
فیلم و سینمای جهان

فیلم «تلفن سیاه ۲»؛ کابوس در خیابان الم

فیلم تلفن سیاه ۲,نقد فیلم تلفن سیاه ۲

دیجی کالا | «تلفن سیاه» (۲۰۲۱) به لطف ظرافت‌های روان‌شناختی‌اش، فضاسازی خوب، تکیه بر واقع‌گرایی -با اندکی چاشنی فراطبیعی- و بازی درخشان ایتن هاک در نقش گربر (The Grabber)، به یک اثر قابل توجه در ژانر ترسناک تبدیل شد. دنباله آن اما به مسیر کاملا متفاوتی می‌رود، فیلمی غیرضروری با انرژی کمتر که اعتقادی هم به منطق روایی ندارد. نقد فیلم «تلفن سیاه ۲» (Black Phone 2) را در این مطلب می‌خوانید.

هشدار! در نقد فیلم «تلفن سیاه ۲» خطر لو رفتن داستان وجود دارد

ماجراها چهار سال بعد از وقایع فیلم اصلی اتفاق می‌افتد. فینی (میسون تیمز) و گوئن بلیک (مدلین مک‌گرا) حالا بزرگتر شده‌اند و در ظاهر از کابوس‌های گذشته فاصله گرفته‌اند اما در اعماق وجودشان، با تروما دست‌وپنجه نرم می‌کنند. هنوز بخشی از وجود فینی در زیرزمینی که زندانی شده بود، جا مانده و او عصبانی است و می‌خواهد خشمش را بر سر دیگران خالی کند؛ بنابراین در مدرسه بچه‌ها را کتک می‌زند و تا حدودی شبیه همان قلدرهایی است که در فیلم اصلی او را آزار می‌دادند.

شرایط گوئن هم چندان متفاوت نیست. او در رویاهای مکررش، که بستر اصلی روایت فیلم را شکل می‌دهند، هر بار به سمت یک اردوگاه نوجوانان مسیحی هدایت می‌شود؛ همان جایی که مادر فقیدش در گذشته کار می‌کرد. تعدادی از کودکان در این اردوگاه ناپدید شده‌اند و رویاها -یا در واقع کابوس‌های- گوئن به او نشان می‌دهند که این بچه‌ها به سرنوشتی تلخ دچار شده‌اند.

گوئن نمی‌تواند این نشانه‌ها را نادیده بگیرد، بنابراین همراه با فینی و ارنستو (میگل مورا)، برادر رابین از فیلم قبلی، به اردوگاه آلپاین لیک می‌روند تا آنجا را بررسی کند اما وقتی که به مقصد می‌رسند متوجه می‌شوند که اردوگاه به خاطر برف و کولاک تعطیل شده است. از اینجا به بعد، رویاهای گوئن، رنگ‌ و بوی خطرناک‌تری به خود می‌گیرند. یک نیروی شیطانی در اردوگاه پرسه می‌رسد و ارواح از طریق یک باجه‌ی تلفن عمومی با فینی و گوئن تماس می‌گیرند. بله، گربر بازگشته است و می‌خواهد از بلیک‌ها انتقام بگیرد. او حالا با قدرت‌های جدید خود، می‌تواند به قلمروی رویاها قدم بگذارد و آنجا به گوئن حمله کند و او را آزار دهد.

بازگشت گربر، با چهره‌ای انتزاعی‌، فیلم را وارد حوزه متافیزیکی و داستان‌های ماورالطبیعه می‌کند. با توجه به مرگ گربر، این رویکرد قابل درک بود اما در عین حال، موجب از بین رفتن آن «واقع‌گرایی تاریکی» می‌شود که فیلم نخست را متمایز کرد. «کابوس‌های مرگبار» هم حقیقتا ایده جدیدی نیست، مجموعه «کابوس در خیابان الم» آن را به طرق مختلف به نمایش گذاشته است.

گوئن و فینی اکنون باید رازهای پیرامون گربر را کشف کنند، آن‌هم پیش از آنکه قدرت وی افزایش یابد و به یک تهدید غیرقابل توقف تبدیل شود که می‌تواند به کودکان بی‌گناه در رویاهایشان حمله کند. اگر «تلفن سیاه» نمونه‌ای کمیاب از هماهنگی میان اجرا، فضا و مضمون بود، فیلم دوم این حس را در ما ایجاد می‌کند که کاملا اضافی است. «تلفن سیاه ۲» با گسترش بی‌دلیل روایت و تلاش برای باز کردن پشت‌پرده‌ی زندگی و انگیزه‌های گربر، بزرگترین برگ برنده‌ی خود را از بین می‌برد: ابهام.

در فیلم نخست، ایتن هاک با وسواسی ویژه، شر را در قالب انسانی به تصویر کشید. ماهیت ترسناک شخصیت از این ناشی می‌شد که بیننده می‌توانست منشأ خشونت او را در دنیای واقعی ردیابی کند. اما در این دنباله، گربر به هیولایی متافیزیکی تبدیل شده که در مرزهای واقعیت زندگی نمی‌کند. این تغییرات، فضای رئال فیلم اول را به کلی از بین می‌برد و یک شمایل فانتزی و مشتق از آثار وس کریون ارائه می‌دهد. تلاش دریکسون برای احیای الگوی کلاسیک فردی کروگر در قالب گربر، هرچند از نظر بصری جاه‌طلبانه است، اما نتیجه چیزی جز تقلید به ‌نظر نمی‌رسد.

یک قصه‌ی خوب و پرکشش می‌توانست این مشکلات را کمرنگ کند اما هر چه فیلم جلوتر می‌رود، ضعف‌هایش آشکارتر می‌شود. پیوندهایی که میان شخصیت‌ها و خطوط فرعی ایجاد شده، بیشتر به‌زور و برای پر کردن خلاء روایی شکل گرفته‌اند. شخصیت‌ها هم بیشتر درباره‌ی وحشت حرف می‌زنند تا اینکه آن را تجربه کنند. نیمه‌ی دوم فیلم هم به ‌طرز محسوسی کند است و فیلم اصرار دارد که درباره همه‌چیز توضیح دهد و توضیحاتش هم تاثیرگذار نیست.

«تلفن سیاه ۲» از همان ابتدا درگیر یک تناقض بنیادین است؛ می‌خواهد جهان فیلم نخست را گسترش دهد، اما ابزار کافی برای این کار ندارد. دنباله‌ای است که در سطح باقی می‌ماند. روایت به جای اینکه سیر طبیعی خود را طی کند، منتظر توضیحات می‌ماند تا پیش برود؛ توضیحاتی که بار سنگین داستان را روی دوش گفتگوها می‌اندازد و نه بر ساختار.

فیلم تلفن سیاه ۲,نقد فیلم تلفن سیاه ۲

با وجود این، یک گناه فیلم را نمی‌توانم نادیده بگیرم، یعنی تعریف تازه‌ای که از گربر ارائه می‌دهد. او که در فیلم نخست نماد خشونت انسانی، انزوا و انحراف بود، اینجا به تهدیدی ماورایی تبدیل شده است. این دگرگونی‌ها، به گربر عمق نمی‌بخشد بلکه او را کلیشه‌ای می‌کند. جزئیات تازه‌ای که درباره‌ی گذشته‌ی این شخصیت ارائه می‌شود، اسرارآمیز بودن او را از بین می‌برد، بدون آنکه درک تازه‌ای از ماهیت شر به ما بدهد. فیلم در توضیح وجود جدید او ناتوان است؛ نه منطق مشخصی دارد و نه حتی ترس ناشی از ناشناختگی را حفظ می‌کند.

در فیلم اول هم چند عنصر ماورالطبیعه داشتیم؛ صداهای شبح‌وار قربانیان گربر که از جهان دیگر با فینی از طریق تلفن سیاه تماس گرفته و او را راهنمایی می‌کردند، به همراه توانایی‌های معنوی گوئن. متاسفانه، این دنباله بیش از حد سعی می‌کند تا برای این عناصر دلایل قانع‌کننده بیاورد و این توضیحات احمقانه هستند. با از بین رفتن ابهام، بخش زیادی از جادوی فیلم هم از بین می‌رود. گربر در قالب جدیدش، ترسناک‌ نیست، خنثی‌ است.

نکات مثبت

بازی خوب میسون تیمز و ایتن هاک

نکات منفی

فیلم اصرار دارد که درباره همه‌چیز توضیح دهد

شخصیت گربر در نسخه‌ی اصلی با فاصله بهتر بود

«تلفن سیاه ۲» در دام دنباله‌هایی افتاده است که اولویت اصلی‌شان پاسخ‌گویی است. به جای افزودن لایه‌های تازه بر جهان اثر، فیلم تلاش می‌کند به سوالاتی جواب دهد که هیچ‌کس منتظرشان نبود و این کار را هم به مصنوعی‌ترین شکل ممکن انجام می‌دهد. «تلفن سیاه ۲» البته از آن دنباله‌هایی نیست که شما را خشمگین کند. در حقیقت اگر انتظارات خود را پایین بیاورید یا قسمت اول را نادیده بگیرید، سرگرم‌کننده است اما بعید می‌دانم کسی را شوکه یا غافل‌گیر کند.

شناسنامه فیلم «تلفن سیاه ۲» (Black Phone 2)

کارگردان: اسکات دریکسون

نویسنده: اسکات دریکسون، رابرت کرگیل

بازیگران: میسون تیمز، مدلین مک‌گرا، جرمی دیویس، جیمز رانسون، دمیان بیچیر، ایتن هاک

محصول: ۲۰۲۵، ایالات متحده

امتیاز سایت IMDb به فیلم: ۶.۵ از ۱۰

امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: ۷۲٪

خلاصه داستان: فینی (میسون تیمز) و گوئن بلیک (مدلین مک‌گرا) حالا بزرگتر شده‌اند و به نظر می‌رسد از کابوس‌های گذشته فاصله گرفته‌اند اما در اعماق وجودشان، هنوز با تروما دست‌وپنجه نرم می‌کنند. گویی هنوز بخشی از وجود فینی در زیرزمینی که زندانی شده بود، جا مانده. شرایط گوئن هم چندان متفاوت نیست. او در رویاهایش، هر بار به سمت یک اردوگاه نوجوانان مسیحی هدایت می‌شود. تعدادی از کودکان در این اردوگاه ناپدید شده‌اند و رویاها -یا در واقع کابوس‌های- گوئن به او نشان می‌دهند که این بچه‌ها به سرنوشتی تلخ دچار شده‌اند. گوئن نمی‌تواند این نشانه‌ها را نادیده بگیرد، بنابراین همراه با فینی و ارنستو (میگل مورا)، برادر رابین که در قسمت قبلی توسط گربر به قتل رسید، به اردوگاه آلپاین لیک می‌روند تا آنجا را بررسی کند…

فیلم تلفن سیاه ۲,نقد فیلم تلفن سیاه ۲

  • 14
  • 5
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش