شنبه ۲۲ شهریور ۱۴۰۴
۱۱:۲۳ - ۲۹ تير ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۴۰۸۲۲۵
فیلم و سینمای ایران

کامبیز دیرباز از مشارکت سینماگران در فراخوان «بدسرپرست تنهاتر است» می‌گوید

بازیگران را به بازی‌کردن در فیلم‌ها محدود نکنیم

کامبیز دیرباز,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

به گزارش ایران، جریان فعالیت تازه فراخوان «بد سرپرست تنهاتر است» با نامه سرگشاده پریناز ایزدیار خطاب به اعضای شورای شهر رسانه‌ای شد. این بازیگر شناخته شده سینما در متنی اعتراضی درباره وضعیت کودکان زباله‌گرد، از استثمار ۴۷۰۰ کودک عمدتاً مهاجر غیرقانونی در این چرخه خبر داد و در ادامه آنها را به یک چالش دعوت کرد، او از اعضای این شورا درخواست کرد برای درک وضعیت این کودکان در همراهی هنرمندان چند دقیقه‌ای سر در سطل‌های زباله کنند.

آزاده صمدی یکی دیگر از چهره‌های سینمایی بود که به چالش سطل زباله پیوست و با انتشار متنی درباره این فاجعه نوشت: «همه مقصر و مسئولیم، ما باید به این لشکر کم سن و سال اندوه ثابت کنیم به دیدن رنج‌شان در سطح این شهر پر از دود و گوگرد عادت نکرده‌ایم و نمی‌کنیم.»

پدیده کودکان زباله‌گرد اگر چه برای افراد آشنا به موضوعات روز، خبر تازه‌ای نیست اما حالا با همراهی چهره‌های شناخته شده صدای فعالان حوزه اجتماعی به گوش عموم مردم رسیده و سطح مطالبه‌گری از کارشناسان این حوزه به کل جامعه تعمیم پیدا کرده است. به‌همین بهانه با کامبیز دیرباز سخنگوی این فراخوان درباره حضور فعالانه و خیرخواهانه هنرمندان در رفع مشکلات و آسیب‌ها و ضرورت‌های آن گفت‌وگو کرده‌ایم که در ادامه می‌خوانید:

در چند سال اخیر حضور فعالانه هنرمندان درعرصه‌هایی غیر از بازیگری بیشتر شده و شاهد مشارکت آنها در آگاهی‌رسانی از مشکلات افرادی هستیم که شاید تا به امروز مشکلات شان دیده و صدایشان شنیده نمی‌شد، دلیل این اتفاق چیست؟

به این دلیل که هنرمندان هم شهروندان همین جامعه هستند، در میان این مردم زندگی می‌کنند و درد و رنج آنها را با پوست و گوشت لمس می‌کنند، چطور می‌توانند سکوت کنند و بی‌تفاوت باشند. مگر می‌شود کودک ۸-۷ ساله را سر چهارراه لابه‌لای ماشین‌ها دید و بی‌تفاوت بود؟ مگر می‌شود بچه‌ای را تا کمر خم شده در سطل زباله دید و راحت عبور کرد؟

این واکنش‌ها اما در سال‌های اخیر به‌طور چشمگیری افزایش پیدا کرده است.

ناچارم در پاسخ به شما بگویم چون مشکلات مردم در سال‌های اخیر زیاد شده، آسیب‌های مشهود افزایش پیدا کرده و البته یک دلیل دیگر هم این است که کنشگران اجتماعی متوجه نقش و تأثیر هنرمندان برای رساندن پیام خود به جامعه هدف شده‌اند و ظرفیت هنر و رسانه را جدی گرفته‌اند. این نقش بخصوص در سایه حضور کمرنگ صدا و سیما و نبود شبکه‌های خصوصی اهمیت بیشتری هم پیدا می‌کند چون هر هنرمندی در صفحه شخصی خود رسانه‌ای با تعداد زیادی مخاطب دارد و می‌تواند پیام رسان خوبی باشد.

و این پیام چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد؟

به‌عنوان مثال غایت ما در فراخوان «بدسرپرست تنهاتر است» آموزش و آگاهی است، البته مطالبه حقوق کودکان در اولویت قرار دارد. ما تلاش می‌کنیم حقوق کودکان آسیب دیده و قربانی انواع خشونت را که نهادهای مسئول درباره آن کوتاهی یا بی‌توجهی می‌کنند تبدیل به یک مطالبه کنیم؛ مواردی مثل لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان که بعد از ۱۰ سال تعلل در مجلس به تصویب رسید، نتیجه همین مطالبات است؛ مطالبه‌ای که با صدای بلند مطرح می‌شود و خب جامعه هنری این صدای بلند را دارد.

یعنی مطالبه مدنی اگر با صدای بلند نباشد نتیجه‌ای ندارد و به جایی نمی‌رسد؟

نباید این‌طور باشد اما هست؛ متأسفانه برخی نمایندگان مجلس، اعضای شورای شهر و مسئولان تا وقتی که به رأی مردم نیاز دارند در میان آنها رؤیت می‌شوند و صدایشان را می‌شنوند، اما به محض اینکه مسئولیت پیدا کردند انگار یک دیواری میان آنها و مردم حتی میان آنها و جامعه متخصصان کشیده می‌شود، تمایلی به شنیدن حرف‌ها و راهکارهای کارشناسی ندارند، تلاش کارشناسان هم برای برقراری تعامل با آنها اغلب بی‌نتیجه می‌ماند.

اینجاست که یک هنرمند می‌تواند نقش مهم خود را ایفا کند. چون صدای یک هنرمند را علاوه بر مسئول جامعه، عموم مردم هم می‌شنوند و او دیگر نمی‌تواند در مواجهه با نگاه پرسشگر مردم بی‌تفاوت باشد. این همان ظرفیت هنر و رسانه است.

چقدر مهم است هنرمند در حوزه‌ای که ورود پیدا می‌کند صاحب دانش و آگاهی باشد؟

صددرصد مهم است که با مطالعه و تحقیق ورود پیدا کنیم. درباره همین پدیده زباله‌گردی ما ساعت‌ها صحبت‌های کارشناسان را شنیدیم، منابع تحقیقاتی را مطالعه کردیم و تا ابعاد مختلف ماجرا را بررسی نکنیم که اصلاً نمی‌توانیم ورود پیدا کنیم. اغلب هنرمندان همین‌طور هستند شما می‌بینید هرکدام از دوستان به‌عنوان حامی یا سفیر با یک مجموعه‌ای فعالیت می‌کنند و معمولاً وارد حوزه‌های دیگر نمی‌شوند که کار به‌صورت تخصصی پیش برود.

ضرورت واکنش نشان دادن هنرمندان و مهم‌ترین تأثیر حضور خیرخواهانه آنها را در چنین فراخوان‌هایی چه می‌دانید؟

 تعارف که نداریم. در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که متأسفانه روزبه روز مشکلات مردم بیشتر می‌شود، ما تصمیم‌گیرنده و سیاستگذار نیستیم اما شهروند مسئولیت‌پذیر که می‌توانیم باشیم، پس خودمان به داد هم برسیم، اگر یک هنرمند می‌تواند با ورودش به عرصه‌های دیگر گره‌ای از کار کسی باز کند و از موهبتی که خدا عطا کرده برای ارتقای دانش و آگاهی جامعه استفاده کند، چرا که نه؟

چقدر امیدوارید که این اقدامات نتیجه بخش باشد؟

مطمئن هستم که نتیجه دارد کما اینکه در چند سال اخیر این موضوع به اثبات هم رسیده است.

به اعتقاد شما آیا ثبت امضا و نام هنرمندان پای بیانیه‌های جمعی در این باره کفایت می‌کند یا اینکه بنابر مسئولیت شهروندی و رسالت الگوی مرجع بودنتان، مسئولیت‌تان بیش از نوشتن نامه و جلب توجه مسئولان به یک نیاز و آسیب عمومی است؟

به‌نظر من ما الان در نقطه‌ای هستیم که هرکس با هرچه که در دست دارد و به‌هر روشی که می‌تواند باید دست به کار شود و باری را از دوش مردم بردارد. هرگز یک امضای تنها پای یک نامه کافی نبوده و نیست و ما حداقل در فراخوان «بدسرپرست تنهاتر است» همیشه تلاش کرده‌ایم در عرصه‌های مختلف حضور مؤثر داشته باشیم.

نقش انکارناپذیر سلبریتی‌ها در بسیج افکار عمومی

کامیل احمدی

مردم شناس و پژوهشگر

در جهان امروز هنرمندان نقش مهم‌تری نسبت به گذشته بازی می‌کنند. با توجه به تعداد فالوورهایشان در فضای مجازی می‌توانند ازاین منبع رسانه‌ای و اطلاع‌رسانی برای روشنگری استفاده و بخشی از جامعه مدنی را نسبت به معضلات و آسیب‌ها حساس و بسیج کنند.

با نیم‌نگاهی به تجربیات جهانی هم شاهد هستیم که در خیلی مواقع و هر چند مقطعی در بسیج افکار عمومی نسبت به مسائلی از این دست، هنرمندان بهتر از سیستم و دولت‌ها عمل کرده‌اند. قطعاً وقتی تعدادی از هنرمندان و سازمان‌های مردم نهاد و فعالان در قالب فراخوان در کنار هم قرار می‌گیرند اثرگذاری بیشتری روی سیاستگذاری‌ها و اصلاح قوانین موجود توسط دولت و روشنگری جامعه دارد؛ اما در این خصوص توجه به چند نکته خیلی مهم است.

چون واکنش هنرمندان نسبت به این مسائل بازتاب گسترده‌ای دارد و حرف هایشان جدی گرفته می‌شود مهم است که نسبت به این موضوعات از دانسته‌های لازم برخوردار باشند. در نمونه‌های جهانی هنرمندان روی هر موضوعی نظر نمی‌دهند و هر هنرمندی در یک حوزه تخصصی شناخته شده و بر اساس دانش، فهم، اطلاع و آگاهی‌اش که اندوخته سال‌ها فعالیت در آن حیطه خاص است واکنش نشان می‌دهد.

چون ممکن است به خاطر نا‌آگاهی و دانش، اظهارنظری داشته باشند که به جامعه هدف آسیب برساند. هنرمندان و افراد شاخص نباید در فراخوان‌هایی که به موضوعات و آسیب‌های اجتماعی اختصاص دارد از همفکری و مشورت فعالان مدنی، متخصصان، ان‌جی اوها و سازمان‌های درگیر غافل شوند و هجمه اطلاعاتی و مطالبه‌گری آنها از دولت باید در چارچوب همکاری مشترک با انجمن ها و سازمان‌هایی باشد که در این خصوص صاحب تجربه میدانی و علمی و اختصاصی هستند.

به‌عنوان مثال طبق یافته‌های پژوهش «یغمای کودکی» که بنده افتخار سرپرستی آن را در کنار تیمی مجرب برای انجمن حمایت از حقوق کودکان بر عهده داشتم که پژوهشی در باب شناخت، پیش‌گیری و کنترل پدیده زباله گردی کودکان در تهران است و بر اساس آن کل مناطق ۲۲ گانه تهران مورد ارزیابی عمیق و دقیق قرار گرفت، مشخص شد که حدود ۱۴ هزار نیروی زباله‌گرد در تهران در شیفت‌های بعد از ظهر مشغول به کار هستند که اغلب مهاجران غیرقانونی هستند که به شکل غیرقانونی توسط پیمانکاران و با وجود مطلع بودن ولی چشم‌پوشی شهرداری‌ها و شورای شهر وارد این کار شده‌اند.

این گونه به نظر می‌رسد که در بعد از ظهرهای تهران تمام سنسورها و چشم‌های نظارتی مدیریت شهری نسبت به این راز مکشوف، خاموش می‌شود. یک سوم این افراد یعنی ۴ هزار و ۷۰۰ نفر کودکان زیر ۱۸ سال هستند که عمدتاً در مناطق جنوبی و در کوره‌های متروکه آجرپزی و در خانه‌های دست‌ساز بیغوله مانند به دور از هر گونه مسائل بهداشتی حتی آب آشامیدنی شهری زندگی می‌کنند و همان جا زباله‌ها هم تفکیک می‌شود.

نکته غم‌انگیز اینکه با وجود چرخش مالی چند صد میلیاردی در صنعت زباله که از آن به‌عنوان طلای کثیف هم یاد می‌شود ۲.۴درصد به کودکان تعلق می‌گیرد ولی فارغ از میزان دستمزد کم و سختی کار، آسیب جدی که بر کودکان فعال در این عرصه وارد می‌شود محروم ماندن آنان از کانون گرم خانواده و تداوم حضورشان در جوامع کارگری مردانه است که باعث می‌شود هرگز حس خانواده و زنانگی در زندگی‌شان شکل نگیرد و از همه اینها مهم تر حس تحقیر آزاردهنده‌ای است که در مقایسه رفاه نسبی مردم و زندگی پر تجمل پایتخت‌ نشینان با دنیای کودکی خودشان و لباس ژولیده و کثیف و بوی ناخوشایند و تعفن‌آورشان در این سن و سال کم تجربه می‌کنند؛ و این حس همیشه با کودکان می‌ماند.

متولیان رفع مشکل پسماند و مدیریت شهری در مرحله اول شهرداری‌ها و بازوی نظارت بر آنان یعنی شورای شهر تهران هستند و مکانیزه شدن سیستم جمع‌آوری زباله در تهران بر اساس راهکارهای برگرفته از تجربه جهانی از جمله مطالبه‌گری‌هایی است که توسط ما شهروندان از طریق سازمان‌های حقوق کودک، انجمن‌های مربوطه، هنرمندان و جامعه مدنی باید ایجاد شود. مسئولیت دیگر این است که فرهنگ‌سازی در تفکیک زباله‌ها شکل بگیرد.

همه ما به‌عنوان شهروند مدرن امروزی مسئول هستیم که استفاده از زباله‌های پلاستیکی و زائد را کم کنیم و این کار را با امتناع از گرفتن کیسه‌های پلاستیکی در مغازه‌ها و تفکیک زباله‌هایمان در خانه شروع کنیم. همین گام یعنی تفکیک زباله‌ها در مبدأ در کنار موارد ذکر شده مهم‌ترین اقدام برای حذف تدریجی کودکان زباله‌گرد است که البته قطعاً باید برای آنها بسته های حمایتی جایگزینی اندیشیده شود. اگر نه بر اساس تجربه اقدامات غیرکارشناسی همچون طرح‌های جمع‌آوری مکرر کودکان کار نتیجه معکوس خواهد داشت و چه بسا اینکه کار کودکان را بیشتر و بیشتر زیر زمینی کند.

  • 11
  • 1
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش