جمعه ۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۱:۵۷ - ۱۵ مرداد ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۵۰۳۷۸۴
فیلم و سینمای ایران

کارگردان فیلم سرکوب: گفتند شخصیت جمشید هاشم‌پور در فیلم حذف شود

رضا گوران و پردیس احمدیه,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران
کارگردان فیلم سرکوب معتقد است که وقتی افراد در جامعه می‌بینند نظام پیشرفت، ارتقا و رفاه متناسب با هیچ تلاش و منطقی نیست، طبیعی است که خشونت گسترش پیدا می‌کند.

به گزارش ایلنا، رضا گوران بعد از روی صحنه بردن پنج اثر نمایشی، اولین فیلم سینمایی خود به نام سرکوب کارگردانی کرده است. سرکوب در جشنواره فیلم فجر اجازه نمایش پیدا نکرد اما در زمان اکران با استقبال مخاطبان و منتقدان همراه شد. به بهانه اکران این فیلم با گوران (نویسنده و کارگردان فیلم) و پردیس احمدیه (بازیگر فیلم) گفتگو کرده‌ایم.

معمولا شما زمان زیادی صرف نگارش می‌کنید. نگارش داستان سرکوب چقدر طول کشید و چرا انتخاب شد؟

 از مرحله شروع فکر کردن به داستان و نگارش فیلمنامه تا ساخت فیلم و اکران حدود ۲ سال و نیم طول کشید. مسایل اجتماعی همیشه دغدغه من بوده است و موضوعی که در این فیلم مطرح کردم، به نوعی رفتن به سمتش تابو بود و طرح آن سخت، اما من معتقدم که ما باید سرانجام درباره مسائلی که در فیلم مطرح شده، صحبت کنیم و به راه‌های تازه‌ای در فرم و محتوا هم برسیم. البته منظورم نگاه نو نیست بلکه اثری بسازیم که هویت خودش را داشته باشد و شبیه کارهای دیگر نباشد.

آنچه من سعی کردم در فیلم مطرح کنم فقدانی است که یک خانواده به آن دچار است. فقدان پدر در این خانواده به دلیل نزاع‌های سیاسی است و این نزاع‌ها امروز در جامعه ما باعث آسیب به خانواده‌ها و فقدان‌هایی شده که ممکن است کلیت خانواده از آن آسیب ببینند. نزاع‌های سیاسی یا فرهنگی در جامعه؛ بنیان‌هایی را هدف می‌گیرد که قرار بوده تقویت شوند و آن بنیان خانواده و حضور زنان است. وقتی این نزاع‌ها باعث آسیب بشود دیگر فرصت برای گفتگو و جبران یا وجود ندارد یا بسیار دیر است.

فیلم به چرخه خشونت در جامعه اشاره می‌کند و اینکه این چرخه چه اثراتی بر پیکره اجتماع ایجاد می‌کند؟ اگر خشونت را از ابتدای اعمال آن در فیلم می‌دیدیم آیا اثرگذارتر نبود؟

ماهیت درام به خصوص در غرب بر اساس غیبت کاراکتر شکل می‌گیرد. به نوعی در این فیلم هم پدر از لحاظ فلسفی غائب است همان گونه که پیش از این در نمایش‌هایی مانند هملت و خانه عروسک شاهد بودیم در سرکوب نیز فقدان پدر درام را آغاز می‌کند و این فقدان از سال‌ها پیش در این خانواده آغاز شده و امروز نه تنها به صورت معنوی پدر حذف شده که حذف فیزیکی نیز صورت گرفته است. هر چند این پدر فقط یک فرد سرکوبگر نبوده و یا دختران نیز کاملا مظلوم و یا معصوم نیستند.

چرخه خشونت در فیلم از پدر به دختران و از دختران به جامعه منتقل می‌شود. آیا راهی برای جلوگیری از ادامه سیر این چرخه وجود ندارد؟

خشونت نه تنها از خانواده به جامعه بلکه از جامعه نیز به خانواده سرایت می‌کند و اصلا این گونه نیست که فکر کنیم همه چیز در بیرون بد است و در داخل خوب یا بالعکس. البته همه ما برای بقا تلاش می‌کنیم و این تلاش را دوست داریم هرچند در طول این فیلمنامه نمی‌خواستم شخصیتی را نشان بدهم که دائم بگوید من زخم خوردم و انگشتش را روی زخم بگذارد.

 آیا این چرخه و ادامه آن به طغیان‌گری منجر نمی‌شود و چه میزان؛ کسی که مورد ظلم قرار می‌گیرد، مقصر است؟ 

 قطعا یکی از واکنش‌ها به خشونت طغیان‌گری است و ما این مساله را درباره یکی از شخصیت‌های فیلم می‌بینیم که بعد از آنکه از سوی پدر طرد می‌شود، طغیان می‌کند. از سویی دیگر کاراکترهای این فیلم در جای درستی قرار نگرفته‌اند به همین دلیل با آنها رفتارهای نادرستی شده است یعنی همان اتفاقی که ما در جامعه خود نیز می‌بینیم و افراد شایسته بیرون مانده‌اند و افراد ناشایسته جایگاه‌ها را پر کرده‌اند. نمونه آن هم همین اختلاس‌هایی که در جامعه شاهد آن هستیم و دلیل اصلی آن حضور افراد ناشایسته به‌جای افراد شایسته است. آنچه از حضور افراد ناشایسته در جایگاه افراد شایسته دردناک‌تر است، این است که ما آرام آرام حضور آنها را پذیرفته‌ایم و تبدیل به امر عادی برایمان شده است و تصمیم‌ها و رفتارهایی که آنها می‌گیرند را قبول کرده‌ایم درحالیکه نباید آن را پذیرفت.

 راهکار توقف این خشونت چیست؟ آیا باید دربرابر آن از خود محافظت کنیم یا با آن مبارزه کنیم؟

 ابتدا باید بپذیریم که در این چرخه خشونت همه ما درگیر هستیم و نقش داریم و با نحوه برخورد و رفتارمان در محل کار، خانواده، جامعه در خیابان و هنگام رانندگی و سایر رفتارهای شهری به نوعی این خشونت را منتقل می‌کنیم. این خشونت از چیزی که نمی‌فهمیم، می‌ترسیم و به آن توهین می‌کنیم، شروع می‌شود. خشونت همیشه در طول تاریخ وجود داشته و رشد کرده و امروز نیز وجود دارد و شاید فقط جنبه خونریزی آن کمتر شده اما همیشه وجود دارد. هرچند شاید شکل آن عوض شده اما با یک انعطاف نامحسوس در همه شئون زندگی و جهان خودش را نشان می‌دهد درست مانند رئیس‌جمهوری که جنگ‌طلب است و لبخند می‌زند و می‌گوید مخالف جنگ و خشونت است اما در عمل بدترین بلاها و خشونت‌ها را علیه یک جامعه و مردم انجام می‌دهد.

برخی انواع خشونت‌ مانند آنچه حاکمان و تصمیم‌گیران کشورها انجام می‌دهند کاملا هدفمند است و به جنگ منتج می‌شود و به سود و منفعتی مشخصی منجر می‌شود اما ریشه خشونت‌های خرد که در جامعه شاهد آن هستیم از کجا نشات می‌گیرد؟

وقتی افراد در جامعه می‌بینند که نظام پیشرفت و ارتقا و رفاه متناسب با هیچ تلاش و منطقی استوار نیست و فرد کناریِ من ناگهان به نقطه‌ای از رفاه می‌رسد که هیچ تلاشی برای آن نکرده است و از طرف دیگر فردی که سال‌ها برای رسیدن به آن نقطه تلاش کرده هرگز به آن دست پیدا نکرده است، طبیعی است که افراد و به دنبال آن جامعه، دچار خشونت می‌شوند زیرا این جامعه مدام می‌بیند که حقی از آن در حال ضایع شدن است. ما همیشه حق خودمان  را در دیگران جستجو می‌کنیم مثلا دائم می‌گوییم چرا فلان جایزه را به من ندادند یا در فلان کار مرا نادیده گرفتند؟ برای جلوگیری از برخی خشونت‌ها باید این نگاه را تغییر داد. به صورت کلی در جامعه‌ای که به یک رفاه نسبی نرسد و از سوی دیگر طبقه متوسط فرهنگ‌ساز را تضعیف کند یا از بین ببرد، فرهنگ‌سازی نخواهد شد و رشد خشونت افزایش پیدا می‌کند. لذا برای کاهش خشونت باید طبقه متوسط را تقویت کرد.

رضا گوران و پردیس احمدیه,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

 فیلم قرار بود در جشنواره فیلم فجر نمایش داده شود اما نشد. خبرهای غیررسمی از تقاضای ارشاد برای حذف برخی سکانس‌ها حکایت داشت. درست است؟

به ما اعلام شد اگر بخواهید فیلم در جشنواره فیلم فجر نمایش داده شود دچار حذفیات زیادی می‌شود و ما نیز برای جلوگیری از این حذفیات فیلم را به جشنواره فیلم فجر ارائه ندادیم. مثلا به ما گفته بودند شخصیت جمشید هاشم‌پور و سکانس‌هایش کلا باید حذف شود. من در این فیلم سعی کردم سمت هیچ جناح سیاسی نایستیم و فقط نشان دهیم که چه جریان‌هایی می‌تواند به بنیان خانواده آسیب وارد کند و خانواده را در مسائلی دخیل کند که شاید اصلا دوست نداشته باشد، وارد آن مسائل شود.

خانم احمدیه نقش پروانه را چگونه می‌بینید؟

وقتی فیلمنامه را خواندم برایم بسیار جذاب بود. نقش پروانه را دوست داشتم، حتی اگر نقش‌های دیگر نیز به من می‌خورد باز من ترجیح می‌دادم نقش پروانه را بازی کنم چون پروانه ویژگی‌های مشترکی با نسل من دارد. در فیلم ما رابطه چند خواهر را می‌بینیم که از هم بی‌خبر هستند و پشتیبان یکدیگر نیستند و یکی از دلایل این عدم پشتیبانی هم خشونتی است که از قبل وجود داشته است گرچه آنها در نهادشان همدیگر را دوست دارند.

رضا گوران و پردیس احمدیه,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

شما درباره بحث خشونت فیلم چه موضعاتی را دخیل می‌بینید؟

چرخه خشونت در جامعه وجود دارد و همه ما به نوعی آن را در اطراف خود می‌بینیم و این واقعیت را باید پذیرفت و گفت که در بسیاری از خانواده‌ها ما جبر و زورگویی پدر را شاهد هستیم. در این میان زنان همیشه آسیب بیشتری می‌بینند به همین دلیل باید جامعه به صورت کلی تغییر کند و با تغییر یک فرد نمی‌توان به تغییر کلیت جامعه امیدوار بود. ما باید ترحم و رحم‌مان را نسبت به خودمان و دیگران افزایش بدهیم و این تغییر را باید از درون  خانواده آغاز کنیم.

  • 11
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش