شنبه ۰۶ مرداد ۱۴۰۳
۱۶:۴۴ - ۰۱ اسفند ۱۴۰۲ کد خبر: ۱۴۰۲۱۲۰۰۴۹
فیلم و سینمای جهان

۱۲ نقش در سریال «بازی تاج و تخت» که بازیگرانشان تغییر کرد و دلیل هر کدام

روزیاتو/بازی تاج و تخت یا گیم آف ترونز (Game of Thrones)، سریال فانتزی حماسی شبکه HBO، به خاطر شخصیت های فراوان و داستان های پیچیده اش شناخته می شود که هر کدام به خلق دنیای غنی هفت پادشاهی کمک می کنند. در پی زنده کردن ترانه یخ و آتش اثر جورج آر آر مارتین، این سریال با چالش های بسیار زیادی روبرو بود از جمله جایگزینی بازیگران نقش های اصلی.

 چه به دلیل تداخل برنامه های کاری، انتخاب های مبتنی بر داستان، و چه به دلیل شرایط پیش بینی نشده، تصمیم به جایگزینی بازیگران، چهره های جدیدی را به نقش های آشنای سریال زازی تاج و تخت آورد. در این لیست، به تغییر بازیگران برای نقش های سریال بازی تاج و تخت می پردازیم و علت هر تغییر و تاثیر آن بر داستان را بررسی می کنیم.

۱۲- ریکارد کارستارک- جان استال جایگزین استیو بلونت شد

زمانی که بازی تاج و تخت برای اولین بار ریکارد کارستارک را در فصل آغازین خود معرفی کرد، این شخصیت او نقش متوسطی داشت. استیو بلونت نقش این شخصیت را به تصویر کشید و با اعلام وفاداری خاطره انگیزی به راب استارک که در نهایت پادشاه شمال خواهد شد، در فصل اول برجسته شد. با پیشرفت داستان و به قدرت رسیدن راب استارک، شخصیت ریکارد کارستارک دگرگون شد.

پس از بازگشت در فصل دوم، ریکارد کارستارک که اکنون توسط جان استال به تصویر کشیده شده است، شخصیتی درمانده و عجول را از خود نشان داد. این تغییر به ویژه زمانی مناسب و بجا به نظر می رسید که این شخصیت با راب استارک سر ناسازگاری گذاشت و مرتکب اعمالی می شد که منجر به مرگ تراژیک او شد. تصمیم به جایگزینی بازیگر این نقش احتمالاً تحت تاثیر تمایل به بکارگیری یک بازیگر باتجربه تر و همه کاره تر بود که بتواند پیچیدگی های شخصیت در حال تغییر کارستارک را به خوبی نشان دهد. این تغییر بازیگر با افزایش اهمیت شخصیت ریچارد به عنوان حامی و منتقد اصلی راب استارک در طول جنگ پنج پادشاه سازگار بود.

۱۱- تامن برثیون- دین چارلز چاپمن جایگزین کالوم واری شد

تامن باراتیون در داستان ترانه یخ و آتش اثر جورج آر. آر. مارتین، به عنوان جوان ترین پسر سرسی لنیستر ظاهر می شود. پس از مرگ غیرمنتظره برادرش جافری برثیون، تامن به سلطنت می رسد و در فعالیت های ستیزه جویانه مادرش سرسی و همسرش مارگری تبدیل به یک سرباز پیاده و آلت دست می شود. شخصیت تامن برثیون به ویژه پس از مرگ غیرمنتظره برادرش دستخوش تحولات قابل توجهی شد. کالوم واری که در ابتدا نقش تامین را به تصویر می کشید، از فصل چهارم جای خود را به دین – چارلز چاپمن داد.

تصمیم به جایگزینی این بازیگر تحت تاثیر تقاضای داستان برای یک تامن مسن تر بود، که با داستان تکمیل در انتظار ازدواج همخوانی داشت. چاپمن، به خوبی پیچیدگی های شخصیت در حال تکامل تامن و درگیری های درونی او را به تصویر کشید که تصویری بسیار پرجزییات از شخصیت در حال تکامل تامن را نشان داد. این تغییر بازگیر اگرچه با تغییر ظاهر همراه بود، اما تا زمان مرگ هولناک او در فصل ششم، کمک زیادی به روایت درام داستان کرد.

۱۰- پادشاه شب- ولادیمیر فوردیک جانشین ریچارد بریک شد

او که زمانی یک انسان فانی بود، پادشاه شب به عنوان ارباب و اولین واکر سفید ظاهر می شود و فرماندهی ارتش مخوف مردگان را بر عهده می گیرد. ریشه های او به دوران نخستین انسان ها باز می گردد که با تغییر همراه با نفرینی که توسط فرزندان جنگل ترتیب داده شده بود، شناخته می شود. حضور سرد و نگاه های خیره با آن چشم های آبی یخ زده اش او را به عنوان شخصیتی افسانه ای در میان خاندان های اشرافی شمال شناخته شده می کرد. ریچارد بریک در ابتدا شکوه فراموش نشدنی نایت کینگ را به تصویر کشید و او را با ویژگی ها و ظرافت های قابل توجهی به نمایش گذاشت. بازی او به یاد ماندنی بود، به خصوص در پایان ماجرای هاردهوم، جایی که پادشاه شب بدون هیچ حرفی مردگان را با یک حرکت ساده دست زنده می کند.

ماجرای پادشاه شب زمانی دچار تغییری غیرمنتظره شد که ریچارد بریک که این شخصیت را از فصل چهارم تا فصل پنجم به تصویر کشیده بود، به دلیل تداخل برنامه ها به خاطر حضور در فیلم The Bastard Executioner در سال ۲۰۱۵ مجبور به کناره گیری از این نقش شد. پس از آن بود که ولادیمیر فردیک این نقش را بر عهده گرفت و از فصل ۶ این نقش را بازی کرد. تصمیم به تغییر بازیگر این نقش با تفاوت های جزئی بین دو تجسم ارائه شده از شخصیت پادشاه شب همراه بود و علیرغم به افکت ها و گریم های سنگینی که در مورد این شخصیت وجود داشت، تغییرات ایجاد شده در شخصیت پادشاه شب کاملاً مشخص و مشهود بود.

۹- کلاغ سه چشم- مکس فون سیدو جانشین استروان راجر شد

کلاغ سه چشم موجودی مرموز و باستانی است که با قدرت های عرفانی آن سوی دیوار ارتباط دارد. حضور کلاغ سه چشم که نقش او را در ابتدا استروان راجر، بازیگر بریتانیایی بازی می کرد، در روایت برن استارک نقشی محوری داشت، که نگاهی به گذشته، حال و آینده را فراهم می کرد. راجر در فصل چهارم بازی تاج و تخت در نقش شخصیت کلاغ سه چشم حضور یافت. تصویر راجر از این شخصیت که زیر کلاه گیس و ریشی بلند پنهان شده بود، حالتی مرموز به این شخصیت بخشید و به بخشی جدایی ناپذیر از روایت در حال تکامل برن استارک تبدیل شد.

طولی نکشید که نقش کلاغ سه چشم در فصل ششم به طور قابل توجهی بیشتر شد و حضور پررنگ تر و شناخته شده تری را طلب کرد. این موضوع باعث شد تا اچ بی او به سراغ مکس فون سیدو برای این نقش برود، بازیگری شناخته شده و قابل اعتماد که به این شخصیت اهمیت بیشتری می بخشید. در حالی که تصویر اولیه استروان راجرز یک رازآلودگی جذاب را به همراه داشت، بازی مکس فون سیدو در نقش کلاغ سه چشم نشان دهنده تمایل یک بازیگر برای تجسم یک کلاغ سه چشم در حال تکامل بود. در حالی که ظاهر کلی و پرسونای این شخصیت با تغییر بازیگر دستخوش تغییر و تحولی ظریف شد، تصمیم به آوردن یک بازیگر باتجربه مانند فون سیدو با استقبال مثبتی مواجه شد و کلاغ سه چشم را به قله های جدیدی از قدرت تاثیرگذاری و جذابیت حضور ارتقا داد.

۸- میرسلا برثیون- نل تایگر فری جایگزین ایمی ریچاردسون شد

میرسلا برثیون که با قدرت و فریبندگی در هفت پادشاهی جست و خیز می کرد، به عنوان ابزاری در دسیسه های سیاسی خاندان لنیستر به کار گرفته شد. میرسلا که در ابتدا توسط ایمی ریچاردسون به تصویر کشیده شده بود، زمانی که به عنوان بخشی از یک اتحاد استراتژیک به دورن فرستاده می شود، نقشی محوری پیدا می کند. ریچاردسون، در ابتدا به عنوان یک بازیگر رزرو برای تست های بازیگری اپیزود پایلوت پخش نشده بازی تاج و تخت استخدام شد و بعدها نقش میرسلا برثیون را برای دو فصل اول بازی تاج و تخت به دست آورد. او در ابتدا شخصیت کوچکی بود که در کینگز لندینگ بزرگ شده بود اما روایت داستانی مهم او زمانی شروع شد که به دورن فرستاده شد. با این حال، همان طور که داستان او در حال روایت شدن است، در یک تصمیم غیرمنتظره، نل تایگر فری در طول فصل پنجم جای ریچاردسون را می گیرد.

تصمیم برای تغییر بازیگر این نقش در طی پنل کامیک کان سن دیگو فاش شد و هم بازیگر و هم طرفداران را شگفت زده کرد. دلیل رسمی این تغییر بازیگر هیچ گاه ارائه نشد، اما با گسترش نقش میرسلا همراه با تنش عاطفی و درام شدید روایت او، احتمالاً سازندگان سریال به دنبال بازیگری بودند که بتواند چیزهای بیشتری برای این شخصیت به ارمغان بیاورد. اگر چه فری تنها در چهار اپیزود در این نقش ظاهر شد، اما نقش آفرینی او به ویژه در مرگ تراژیک میرسلا به دلیل اقدامات انتقام جویانه الاریا ساند، برای طرح داستان بسیار حیاتی شد.

۷- لوثار فری- دانیل تویت جانشین تام بروک شد

لوثار فری که اغلب با نام “لیم” به معنای چلاق شناخته می شود، یکی از فرزندان متعدد والدر فری بدنام است. مشارکت سنگدلانه لوثار فرای در عروسی سرخ که در ابتدا توسط تام بروک به تصویر کشیده شد، به خاطره ای فراموش نشدنی و ترسناک تبدیل می شود. با این حال، در یک تغییر بازیگر مهم، دانیل تویت را در فصل ششم بازی تاج و تخت در این نقش دیدیم. بروک در فصل سوم زندگی شومی را برای شخصیت لوثار فری به ارمغان آورد، به ویژه اینکه نقش مهمی در سازماندهی عروسی سرخ داشت. دخالت او در این ماجرا، از جمله عمل تکان دهنده چاقو زدن به همسر باردار راب استارک، تالیسا، لوثار را به عنوان یک شخصیت به یاد ماندنی و در عین حال فرومایه و پست نشان داد.

دنیل تویت در فصل ششم بازی تاج و تخت وارد نقش لوثار فری و جایگزین تام بروک شد. با اینکه دلیل دقیق این تغییر بازیگر به صورت رسمی اعلام نشده، اما حدس زده می شود که در دسترس نبودن تام بروک، احتمالاً به خاطر تعهدات بازیگری دیگر، منجر به جایگزینی او با تویت شده است. غیبت این شخصیت در طی دو فصل ممکن است در تداخل برنامه ها موثر بوده و نیاز به تعویض بازیگر را به وجود آورده باشد.

تغییر بازیگر نقش لوثار فری تاثیر او را کاهش نداد، به ویژه در زمان بازگشت فری ها به داستان. دانیل تویت به صورت بی نقصی وارد این نقش شد و لوثار را در لحظات کلیدی، از جمله تلاش ناکام برای پایان دادن به محاصره ریورران به تصویر کشید. با وجود تغییر بازیگر، خط داستانی لوثار فری تنش خود را حفظ کرد و منجر به سرنوشت هولناک او به عنوان بخشی از انتقام آریا استارک در فصل هفتم شد.

۶- کوهستان- هافثور جولیوس پی یرشون جانشین یان وایت شد که خود جانشین کونان استیونسون شده بود

گرگور کلیگین، که به کوهستان معروف است، به عنوان شخصیتی مخوف و تهدیدآمیز شناخته می شود. کوهستان که در ابتدا نقش او را کونان استیونز، بدلکار کهنه کار، به تصویر می کشید، با تغییرات بعدی در بازیگرش دچار تحول شخصیتی می شود. یان وایت قبل از اینکه این شخصیت شکل قطعی خود را با حضور ورزشکار قدرتمند ایسلندی، هافثور جولیوس “ثور” پی یرشون پیدا کند، برای مدت کوتاهی وارد این نقش شد. کوهستان اولین تغییر بازیگر خود را زمانی تجربه کرد که یان وایت در فصل دوم جانشین کونان استیونز شد. هدف از این تغییر حفظ جثه ترسناک شخصیت و در عین حال سازگاری با تداخل برنامه ها بود. تصویر وایت از این شخصیت فراتر از کوهستان رفته و تطبیق پذیری و قدرت او را در دنیای بازی تاج و تخت به نمایش گذاشت.

سپس هافثور جولیوس پی یرشون در فصل چهارم به عنوان بازیگر نقش کوهستان انتخاب شد. بر خلاف بازیگران قبلی، زمان طولانی تر حضور این شخصیت در داستا اجازه داد تا تصویر ظریف تری از گرگور کلیگین به نمایش گذاشته شود که منجر به لحظات نمادینی مانند دوئل با اوبرین مارتل و رویارویی حماسی با سگ شکاری در فصل آخر شد.

در میان بازیگرانی که نقش کوهستان را به تصویر کشیدند، زمان بیشتر حضور هافیور جولیوس پی یرشون او را قادر ساخت تا به یادماندنی ترین لحظات این شخصیت را ارائه دهد. در حالی که کونان استیونز و یان وایت هر کدام عناصر متمایزی را در این نقش به کار گرفتند، حضور فیزیکی قابل توجه و مشارکت پی یرشون در بزنگاه های داستانی مهم، میراث این بازیگر بر پرده تلویزیون را تعریف کرد. با تغییر بازیگر نقش کوهستان، تصویر روی پرده گرگور کلیگین تفاوت های قابل توجهی با متن اصلی داشت. علی رغم حذف بخش هایی از داستان کتاب ها، بازی تاج و تخت با موفقیت کوهستان را به عنوان یکی از به یادماندنی ترین شخصیت های این فرنچایز خلق کرد. این سریال تغییرات در بازیگران را به صورت بی نقصی اجرا کرد و تصویر هافثور جولیوس پی یرشون از شخصیت کوهستان در نهایت موقعیت کوهستان را در لحظات نمادین سریال تثبیت می کرد.

۵- داریو ناهاریس- میشائیل هویسمن جانشین اد اسکرین شد

داریو ناهاریس، یک فرمانده نظامی کاریزماتیک و کمی متکبر از پسران دوم، متحد مهم و علاقه مند به دنریس تارگرین است. نقش داریو که در ابتدا توسط اد اسکرین به تصویر کشیده شده بود، با تغییر قابل توجهی در انتخاب بازیگر همراه شده و میشائیل هویسمن در فصل چهارم این نقش را بر عهده گرفت و تفسیر گرم تر و کم تر دمدمی مزاج را از این شخصیت ارائه داد. اد اسکرین در قسمت های پایانی فصل سوم بینندگان را با داریو ناهاریس آشنا می کند. اسکرین فاش کرد که این تصمیم تحت تاثیر دلایل “سیاسی” بوده است، که نشان می دهد برخی مسائل حل نشده یا اختلافات در پشت صحنه وجود داشته است. برنامه اولیه او این بود که برای مدت طولانی در سریال بماند، اما چالش های پیش بینی نشده منجر به تغییر بازیگر این شخصیت شد.

تصویر میشائیل هویسمن از داریو ناهاریس در فصل چهارم با یک تغییر چشمگیر در رفتار شخصیت ناهاریس همراه است. داریو از یک ضدقهرمان کمی عصبی به یک خواستگار رمانتیک برای دنریس تبدیل می شود. تعریف هویسمن از ناهاریس فعالانه در بزنگاه های کلیدی داستان شرکت می کند، با دنریس پیمان وفاداری می بندد و در فتح یونکای و میرن کمک می کند. با این حال، غیبت او در فصل های بعدی، سرنوشت این شخصیت را در هاله ای از ابهام قرار می دهد.

۴- دیکان تارلی- تام هاپر جایگزین فردی استروما شد

دیکان تارلی، برادر کوچکتر سامول تارلی، برای اولین بار در فصل ششم ظاهر می شود. دیکان که در ابتدا توسط فردی استروما به تصویر کشیده شده بود، پس از مخالفت پدرش با سم، وارث هورن هیل می شود. به دلیل تداخل برنامه ها، استروما در فصل هفتم جای خود را به تام هاپر می دهد که شخصیت دیکان را در نقشی بزرگتر، از جمله در یک نبرد مهم و یک اعدام تراژیک در کنار پدرش به تصویر می کشد.

جدایی فردی از این سریال ناشی از یک تداخل برنامه ای به خاطر تعهد او به سریال علمی تخیلی Time After Time بود. تام هاپر در فصل هفتم نقش دیکان را بر عهده می گیرد و چشم انداز تازه ای را برای این شخصیت به ارمغان می آورد. تصمیم به تغییر بازیگر نقش دیکان تارلی گرفته شد و به تام هاپر اجازه داد تا وارد این شخصیت شود. گذار از استروما به هاپر فرصتی برای کاوش عمیق تر در شخصیت دیکان را فراهم کرد و به او نقش اساسی تری در فصل هفتم داد.

۳- بریک دونداریون- ریچارد دورمر جایگزین دیوید مایکل اسکات شد

بریک دونداریون، لُرد بلک هیون، برای اولین بار در فصل اول بازی تاج و تخت در طول قسمت “تاج طلایی” دیده شد. بریک که در ابتدا شخصیت کوچکی به نظر می رسید، وظیفه تعقیب و اعدام سر گرگور کلیگین را از ند استارک دریافت کرد. با این حال، بریک تا فصل سوم در داستان نبود، زمانی که بریک به عنوان یکی از اعضای کلیدی انجمن برادری تا زمان فداکاری قهرمانانه اش در نبرد وینترفل دوباره وارد داستان شد.

گذار از دیوید مایکل اسکات به ریچارد دورمر یک تغییر قابل توجه بود و دورمر به شکل بی نقصی خط داستانی گسترش یافته این شخصیت را پیش برد و خود را به عنوان یکی از بهترین نقش آفرینی های این سریال تثبیت کرد. در فصل اول، اسکات به عنوان یک “سیاهی لشکر برجسته” شناخته می شد که تنها یک شخصیت را پر می کرد تا اینکه شخصیت محوری تر در روایت فراگیر داستان را بر عهده گرفت. تصاحب این نقش توسط دورمر در فصل سوم، امکان کاوش عمیق تری از روایت بریک، به ویژه با انجمن برادران بدون پرچم را فراهم کرد و بر تعهد این سریال به انتخاب دقیق بازیگر برای شخصیت هایی که قرار است در آینده مهم تر شوند، تاکید دارد.

۲- لیف- کی الکساندر جایگزین اوکتاویا الکساندرو شد

هنگامی که لیف، کسی که ظاهراً رهبر عرفانی کودکان جنگل است، برای اولین بار در اپیزود پایانی فصل چهارم حضور آسمانی خود را به مخاطبان اعلام می کند، نقش او را یک مدل کودک به نام اوکتاویا الکساندرو بازی می کند. در آن حضور کوتاه، لیف تاثیری ماندگار بر جای گذاشت و فضا را برای ملاقات با برن و میرا در غار کلاغ سه چشم آماده کرد. با این حال، هنگامی که لیف برای نقش برجسته تری در فصل ششم بازگشت، مشعل این نقش به بازیگر مسن تر و باتجربه تر ژاپنی، کای الکساندر، داده شد.

علیرغم این که ذاتً بچه های جنگل پیر نمی شدند، این شخصیت دچار تحول بصری و بازیگری شد. اوکتاویا الکساندرو که در فصل چهارم تنها ۱۲ سال سن داشت، سکان هدایت را به کای الکساندری سپرد تا نقشی را ایفا کند که نیازمند بازیگری باتجربه تر بود. در حالی که ماجرای لیف در تنها پنج قسمت در بازی تاج و تخت پخش شد، تغییر بازیگر آن باعث کنجکاوی و گمانه زنی در مورد دلایل این تغییر شد.

حضور این شخصیت در نقاط کلیدی داستان، از جمله تبدیل برن به “کلاغ سه چشم” و افشاگری در مورد منشاً پادشاه شب، مستلزم حضور بازیگری بود که قادر به به تصویر کشیدن عمق و پیچیدگی مورد نیاز برای این لحظات حیاتی باشد.

۱- سلیس برثیون- تارا فیتزجرالد جایگزین سارا مک کیور شد

در قسمت آغازین فصل دوم، ورود استنیس برثیون به داستان، اولین حضور همسرش، سلیس برثیون را رقم زد که نقش او را سارا مک کیور بدون حضور در تیتراژ به تصویر کشید، نقشی که تنها به عنوان یک جا پُرکن و یک باره در سکانسی بدون دیالوگ ایفا کرد. اما نقش مک کیور در فصل سوم گسترش یافت و به شخصیتی با اهمیت بیشتر تبدیل شد. با این حال، برای این تغییر، سازندگان سریال یک بازیگر باتجربه به نام تارا فیتزجرالد را بری این نقش انتخاب کردند. در حالی که ماهیت دقیق انتخاب اولیه هنوز مشخص نیست، تغییر بازیگر به شخصیت سلیس عمق بیشتری بخشید، به ویژه در سکانس واکنش هولناک او به سرنوشت تراژیک شیرین.

این سوال که آیا بازیگر نقش سلیس برثیون واقعاً تغییر کرد همچنان وجود دارد، با توجه به این که مک کیور حضوری در تیتراژ نداشت. این حضور بدون ذکر در تیتراژ، راه را برای فیتزجرالد هموار کرد تا در فصل سوم این شخصیت را برای همیشه در اختیار بگیرد و این نشان دهنده تصمیم استراتژیک بازی تاج و تخت برای به تاخیر انداختن استخدام یک بازیگر دائمی برای این نقش تا زمانی بود که نقش سیلس پررنگ تر می شود. بلاتکلیفی نقش آفرینی سارا مک کیور در فصل اول، رازآلودگی ماجرای سیلیس را بیشتر می کرد.

  • 18
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

یاشار سلطانیبیوگرافی یاشار سلطانی

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

زندگینامه امامزاده صالح

باورها و اعتقادات مذهبی، نقشی پررنگ در شکل گیری فرهنگ و هویت ایرانیان داشته است. احترام به سادات و نوادگان پیامبر اکرم (ص) از جمله این باورهاست. از این رو، در طول تاریخ ایران، امامزادگان همواره به عنوان واسطه های فیض الهی و امامان معصوم (ع) مورد توجه مردم قرار داشته اند. آرامگاه این بزرگواران، به اماکن زیارتی تبدیل شده و مردم برای طلب حاجت، شفا و دفع بلا به آنها توسل می جویند.

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
آپولو سایوز ماموریت آپولو سایوز؛ دست دادن در فضا

ایده همکاری فضایی میان آمریکا و شوروی، در بحبوحه رقابت های فضایی دهه ۱۹۶۰ مطرح شد. در آن دوران، هر دو ابرقدرت در تلاش بودند تا به دستاوردهای فضایی بیشتری دست یابند. آمریکا با برنامه فضایی آپولو، به دنبال فرود انسان بر کره ماه بود و شوروی نیز برنامه فضایی سایوز را برای ارسال فضانورد به مدار زمین دنبال می کرد. با وجود رقابت های موجود، هر دو کشور به این نتیجه رسیدند که برقراری همکاری در برخی از زمینه های فضایی می تواند برایشان مفید باشد. ایمنی فضانوردان، یکی از دغدغه های اصلی به شمار می رفت. در صورت بروز مشکل برای فضاپیمای یکی از کشورها در فضا، امکان نجات فضانوردان توسط کشور دیگر وجود نداشت.

مذاکرات برای انجام ماموریت مشترک آپولو سایوز، از سال ۱۹۷۰ آغاز شد. این مذاکرات با پیچیدگی های سیاسی و فنی همراه بود. مهندسان هر دو کشور می بایست بر روی سیستم های اتصال فضاپیماها و فرآیندهای اضطراری به توافق می رسیدند. موفقیت ماموریت آپولو سایوز، نیازمند هماهنگی و همکاری نزدیک میان تیم های مهندسی و فضانوردان آمریکا و شوروی بود. فضانوردان هر دو کشور می بایست زبان یکدیگر را فرا می گرفتند و با سیستم های فضاپیمای طرف مقابل آشنا می شدند.

فضاپیماهای آپولو و سایوز

ماموریت آپولو سایوز، از دو فضاپیمای کاملا متفاوت تشکیل شده بود:

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

چکیده بیوگرافی نیلوفر اردلان

نام کامل: نیلوفر اردلان

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ

نام کامل: حمیدرضا آذرنگ

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش