جمعه ۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۰:۲۸ - ۲۲ تير ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۴۰۶۲۱۶
فیلم و سینمای جهان

به مناسبت ۸۰ ساله شدن بت‌من؛ خفاش در اسارت چالش‌ درونی

افسانه بت‌من,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

افسانه‌های زیادی با بت‌من عجین شده که هر یک می‌کوشند به گونه‌ای تولد وی را فریاد و از فلسفه وجودی او سخن گویند، اما هرچه هست این مرد ویژه رازدار با سایر قهرمانان کمیک استریپی زمین تا آسمان تفاوت دارد و وقتی کریستوفر نولان در دومین قسمت از تریلوژی بت‌منی خود به سال ۲۰۰۸ لقب شوالیه تاریکی را برای او برگزید و نام فیلمش را نیز همین عبارت کوتاه گذاشت، بیش از هر کسی حق مطلب را درباره او ادا کرد.

می‌توان به انواع دیگر قهرمانان کمیک بوکی دل بست و مثلاً طرفدار اسپایدرمن شد  یا برای ایرون من هورا کشید اما از نظر میزان شهرت و محبوبیت و داشتن نامی بزرگ فقط سوپرمن با بت‌من برابری کرده و اگر سوپرمن مظهر خوش‌بینی و اندیشه‌های سپید بوده، بت‌من در عین نجات مستمندان و مظلومان از دست ظالم‌ها، نماد واقع‌بینی‌های افراطی و به تبع آن مظهر شائبه و تردید بوده و حتی در‌مورد اصلیت وجودی خویش نیز شک داشته و این را دائماً با مباشر خود آلفرد (گاه با بازی عالی مایکل کین در نسخه‌های سینمایی) در میان گذاشته و از نزدیکانش در زیرزمین خانه مسکونی خود و آنجا که لباس‌های خفاشی‌اش را همراه با بت‌موبیل (ماشین مافوق سریع مخصوص بت‌من) پنهان نگه می‌داشته، پیوسته می‌پرسیده است که آیا امیالش بر حق است و آیا صلاحیت لازم را برای اعمال نیک‌کردارانه خود داشته است.

آغاز زندگی قهرمان چندقرنی

وقتی بیل فینگر و باب کین خالقان بت‌من ۸۰ سال پیش برای اولین‌بار با قلم هاشوردار خود شروع به کشیدن نقاشی‌های مستقر در مغز خود پیرامون این قهرمان سرشار از راز کردند و به بت‌من جامه حیات پوشاندند و او را در قالب کمیک‌بوک‌های موسوم به «کمیک‌های کارآگاهی» به جهانیان معرفی کردند، اصلاً گمان نداشتند قهرمانی را به فولکلور جهانیان اضافه کرده‌اند که سال‌ها و به واقع قرن‌ها خواهد زیست و به قهرمان سیاهپوش مرموزی مجال رشد داده‌اند که جذابیت منفی‌اش ابدی و ستیزها و چالش‌های درونی‌اش پایان‌ناپذیر است.

اینک در ۸۰ سالگی مرد خفاشی و در حالی که نسخه تازه دیگری از بت‌من در هالیوود در دست تهیه است و مرد خفاشی در نهمین ظهور انفرادی‌اش در یک فیلم بلند سینمایی درصدد فتح قلل مالی جدیدی است، شکی نیست که مرد خفاشی به بخش عمده‌ای از دستاوردهای فینگر و کین و حتی فراتر از آن دست یافته و اهداف حرفه‌ای کمال‌گرایانه شرکت دی.‌سی.‌کمیگز را که رقیب اصلی مارول در تولید و ارائه قهرمانان کمیک‌بوکی است، پشت‌سر نهاده است. کمتر کودکی را در جهان می‌یابید که نه فقط بت‌من و دستیار همیشگی‌اش رابین و نسخه زنانه وی به نام «بت‌گرل» را نشناسد، بلکه با دشمنان وی هم که به رغم بارها شکست مقابل مرد خفاشی هرگز نمی‌میرند و ژوکر، پنگوئن و هارلی کویین سرآمدان آنها هستند کاملاً آشنا نباشد.

اولین داستان بت‌من که در سری کمیک‌بوک‌های Detective در سال ۱۹۳۹ به چاپ رسید، داستانی بود به نام «مورد سندیکای شیمیایی» ولی پس از آن و در پروسه‌ای پایان‌ناپذیر ۹۷۳ داستان کمیک‌بوکی دیگر از بت‌من نیز به روی دکه‌ها رفته و به آرامی و در گذر زمان اضافه بر ۹ فیلم بلند ساخته و ارائه شده از سال ۱۹۸۹ به بعد (با کارگردانی تیم برتون، جوئل شوماخر و کریستوفر نولان)، حداقل دو مجموعه تلویزیونی با بازیگران زنده  یا صور کارتونی بی‌شمار، بازی‌های ویدئویی و چیزهای شبیه به آن و البته یک عالم عروسک و وسیله یادبودوار و آرم و نشان مرتبط با بت‌من در بازار به مثابه طلا عمل کرده و از هیچ، همه چیز ساخته و فرانچیزی را به وجود آورده‌اند که به لحاظ میزان عمر و پایداری هم رقبای چندانی ندارد.

ماندگاری بلاتردید

هزارمین داستان کمیک بوکی دارنده شخصیت بت‌من به تازگی و یک بار دیگر به یاد گذشته‌های درخشان و سرشار از خلاقیت باز تحت نام کلی و پوشش دهنده Detective Comics در سطح جهان انتشار یافته و این‌بار با نشریه‌ای ۹۶ صفحه‌ای طرف هستیم و آدم‌های بسیاری در این شماره ویژه راجع به افسانه بت‌من حرف زده‌اند تا مشخص شود ماندگاری او در گذر ایامی که هیچ سنخیتی با یکدیگر نداشته‌اند، بلاتردید و غیر‌قابل بحث است.

از کسانی‌که درباره بت‌من و کاراکتر تیره اما همیشه نجات‌بخش مرد خفاشی به صحبت پرداخته‌اند، می‌توان به دنیس اونیل، کریستیوفر پریست، جیم لی، پال دینی، وارن الیس و همچنین تام کینگ، پیتر جی توماس، اسکارت اسنایدر و گرگ کاپولو اشاره کرد که سه چهار اسم آخر جدیدترین حافظان بت‌من و بیانگر فعالیت‌های او در دو سه دهه اخیر بوده‌اند و به آنها بیفزایید جیم استرانکو، بروس تیم و فرانک میلر را که اگر هنر استادانه نقاشی‌شان البته با ادوات کامپیوتری و نظایر آن در کار نبود، بت‌من برای پایان دادن به هشت دهه حیاتش و ورود به دهه نهم مشکلاتی متعدد می‌داشت.

تا به حال مایکل کیتون، ول کیلمر، جورج کلونی، کریستین بیل و بن‌افلک ایفاگر نقش بت‌من در نسخه‌های ۹ گانه بلند سینمایی از روی این قهرمان کلاه آهنی و پیکری با فلز براق اما تیره‌رنگ بوده‌اند و از کارایی بت‌من همان بس که نام و شهرتش حتی بر این قهرمانان مشهور سینمایی هم چربش داشته و این اسامی پرطمطراق را دنباله‌رو خویش ساخته است.

رصد متر به متر

بت‌من حتی در‌مورد سن  وسال و سابقه کار و حضور در عرصه‌های اجتماعی و صحنه‌های قهرمانانه نیز فقط سوپرمن را همپا با خویش می‌بیند و این مرد سفرکرده از سیاره کرپیتون که بر‌خلاف مرد خفاشی سرشار از نشانه‌های پاکی و سپیدی است و سرراست‌تر از او کمتر یافت می‌شود، سال پیش ۸۰ سالگی‌اش را جشن گرفت و این کار نیز با انتشار نسخه تازه‌ای از سری دفترچه‌های کمیک‌بوکی «اکشن کمیکز» صورت گرفت و امروز که گردانندگان داستان‌ها و فعالیت‌های بت‌من درصدد تنظیم و اجرای جشن‌های تولد وی هستند و در این راه هر متر از مسیرهای طولانی طی شده توسط وی از ایام خردسالی‌اش تا بزرگسالی او را رصد کرده‌اند، کمتر چیزی می‌تواند تنهایی او را در دنیای امروز توجیه و جبران کند.

کنت کلارک یا همان سوپرمن معروف حتی اگر هیچ‌کس را نداشته باشد (که البته دارد) از نعمت ارتباط با لوئیس لین همکارش در دفتر روزنامه‌ای که در نیویورک در آن به کار مشغول است، برخوردار است. بروس وین که مثل «سوپرمن» در ۹ فیلم مستقل و بلند سینمایی به تصویر کشیده شده است و اینها علاوه بر فیلم مشترک و پرفروشی است که در ۲۰۱۶ با حضور هر دو نفر ارائه شد و نام «سوپرمن مقابل بت‌من: روز قضاوت» را یدک می‌کشید، در گذر ایام دائماً با حجم بیشتری از رازها و ناشناخته‌ها پیوند خورده است.

تصمیم های ناگزیر

تخمین خوب و بد کارهای بت‌من در جدیدترین محصولات فرهنگی مرتبط با وی نیز که همانا دفترچه کمیک‌بوکی «Detective Comics» و یک فیلم جدید انفرادی پیرامون وی است، سخت می‌نماید زیرا یک‌بار دیگر وی در قالبی ظاهر می‌شود که خدشه‌ها و ترس‌های اطراف و درونش او را از یک‌سویه و مطلق بودن دور می‌سازد و به چندوجهی‌ترین قهرمان کمیک‌بوکی اعصار اخیر تبدیل می‌کند؛ در یکی از داستان‌های شماره هزارم نشریه «کمیک‌های کارآگاهی»، بروس وین (بت‌من) مجبور است تصمیمی را بگیرد که بر آینده دستیار جوانش به نام دیک تأثیری دیرپا می‌گذارد و شاید این امر به درازای تمامی عمر او بسط یابد.

در قصه‌ای دیگر نیز خانواده مهجور و مرموز و غیر‌قابل تخمین‌زنی بروس وین روی یک پشت‌بام در خانه‌های اطراف محل سکونت وی گرد می‌آیند تا جشن تولد او را برپا دارند و در کنار آنها ریشه‌های تشکیل و شکل‌گیری نسخه‌های کارتونی فیلم‌های بت‌من نیز توضیح داده می‌شود و اینها البته جدا از روند کمیک بوک‌هایی است که سال‌های متمادی پیرامون آنها منتشر شده و اصلیت وجودی این کاراکترها و ماهیت واقعی این ابر قهرمانان خیالی در آنها توضیح داده شده است.

سلاح مرگبار

اگر به داستان‌های ناب دیگر بت‌من طی این ۸۰ سال آزگار رجوع کنیم، می‌بینیم یکی از بهترین و جذاب‌ترین آنها موردی است که او می‌کوشد اسلحه‌ای را بیابد که با شلیک آن مادر و پدر وی سال‌ها پیش جان باختند و به تبع آن فردی را پیدا کند که با شلیک این سلاح‌ها بروس وین را برای همیشه داغدار و تبدیل به مردی کرد که لقب ضد‌قهرمان‌ترین فرد در میان چهره‌های سرشناس کمیک استریپی برازنده اوست.

  می‌توان ددپول را نیز از منفی‌ترین قهرمانان کمیک‌بوکی تمامی اعصار دانست اما فلسفه وجودی ددپول که تا به حال درباره وی دو فیلم مستقل پرفروش و یک فیلم ترکیبی (دربردارنده قهرمانان دیگر) ساخته و ارائه شده، به کلی متفاوت با بت‌من است. بت‌من به رغم تلخی‌های گره خورده با وجودش همیشه در پی نجات مردم است و اگر چالشی درونی دارد، با روح متلاطم خود است اما ددپول که نسخه‌های سینمایی وی تازه از ۲۰۱۶ باب شدند، فقط برای بهروزی مردم نبرد نمی‌کند و ده‌ها ایده متناقض در ذهن او رژه می‌رود و نه یک قهرمان پلید بلکه مظهر ناشناختگی و حرکت در مسیرهایچندگانه است.

پیکاری ابدی

چگونه می‌توان بت‌من را در شروع حداقل ۸۰ سال دوم حیاتش توصیف و بررسی کرد؟ گفتن این جمله واقعی سخت است که به جز زاک اسنایدر که کوشیده است بت‌من را از برخی کژی‌های درونی مبرا سازد، سایرین وجوه بد و سرشار از ابهام و ابهام را در وجود وی جلوه‌گر ساخته‌اند و تیم برتون در تریلوژی خود که البته فقط اولی را در سال ۱۹۸۹ شخصاً کارگردانی کرد و کریستوفر نولان هم در سه‌گانه اختصاصی خویش این وجوه را به حد نهایت خود رسانده‌اند و حتی لباس تمام فلزی این مرد کلاه‌خودی مشکوک فروغ تیره‌رنگی دارد که مردم حاضر در مسیر حرکت وی را به تردید می‌اندازد و درباره اندیشه‌ها و راهبردهای او به بررسی می‌نشینند.

فقط یک چیز در ارتباط با مرد خفاشی حتمی به نظر می‌رسد و آن به اجماع رسیدن هنرمندان در‌مورد لزوم حفظ کاراکتر چندگانه وی و استمرار چالش‌های درونی اوست؛ مردی که به دیگران آرامش و زندگی دوباره می‌بخشد اما خودش هرگز در آسایش روحی و راحتی فکر نزیسته است و جنگ او با ذات درونی و ماهیت شکاک وی، یک پیکار ابدی است.

وصال روحانـي

iran-newspaper.com
  • 13
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش