دوشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۰:۵۰ - ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۲۰۳۹۹۴
تئاتر شهر

بهزاد فراهانی، دبیر جشن بازیگر در گفت‌وگو با جام‌جم انتقاد کرد:

بی‌مهری به تئاتر

اخبار تئاتر,خبرهای تئاتر,تئاتر,چهاردهمین جشن بازیگر
چهاردهمین جشن بازیگر شامگاه شنبه با حضور جمعی از چهره‌های هنرهای نمایشی کشور در سالن اصلی مجموعه تئاترشهر برگزار شد؛ تجلیل از فردوس کاویانی و آذر فخر ـ دو بازیگر پیشکسوت ـ ‌، اهدای جایزه به برگزیده‌های بازیگری یک سال گذشته تئاتر کشور و اجرای نمایش سیاه بازی، برخی از مهم‌ترین بخش‌های این رویداد بود.

به گزارش جام‌جم، جشن بازیگر خانه تئاتر، هر ساله طی مراسمی همزمان با جشن‌های بزرگداشت روز جهانی تئاتر در اردیبهشت برگزار می‌شود و برگزیده‌های بازیگری جایزه‌های مدالیون (نشان عالی خانه تئاتر) و لوح تقدیر خود را به خانه می‌برند.

گرچه تلاش شده بود تا با بضاعت‌های موجود تئاتر و بدون حمایت دولتی، جشن بازیگر بدون اشکال و باشکوه برگزار شود، اما باز هم وجود برخی بی‌نظمی ها، از شکوه و زیبایی مراسم کاست و این رویداد آن‌طور که باید پیش نرفت. مهم‌ترین ایراد در استقرار مهمانان و مدعوین بود که به دلیل ناهماهنگی و آشفتگی، باعث شد برخی افراد و مهمانان ویژه جا برای نشستن پیدا نکنند و ایستاده برنامه را تماشا کنند. این معضل حتی باعث عذرخواهی بهزاد فراهانی، دبیر جشن بازیگر هم شد.

یکی دیگر از اشکالات به نبود تریبون برای مجری، سخنرانی‌ها و اهدای جوایز برمی‌گشت که باعث دشواری‌هایی در این زمینه شد و کسانی که برای اهدای جایزه و صحبت روی صحنه دعوت می‌شدند، جایی برای قرار دادن کاغذهای مرتبط نداشتند و ناچار بودند از پسِ اهدای مدالیون و لوح تقدیر به برگزیده‌ها برآیند و هم باید میکروفون بیسیم و کاغذهای حاوی نام برنده‌ها را در دست می‌گرفتند.

ضمن این‌که پیرو همین ناهماهنگی‌ها، انگار از قبل با اهداکننده‌ها جوایز تعاملی صورت نگرفته بود و به عنوان مثال اکبر زنجانپور که برای اهدای جوایز اولین بخش روی صحنه آمد، چیز خاصی برای گفتن نداشت و سرگردان به نظر می‌رسید یا ثریا قاسمی هم که روی صحنه دعوت شده بود، به دلیل نداشتن عینک، نمی‌توانست نوشته‌های روی کاغذ را بخواند، اما اگر از قبل با او هماهنگ شده بود این بخش را راحت‌تر برگزار می‌کرد.

طراحی صحنه جشن هم چندان زیبا نبود و انگار کمبود بودجه اجازه خلاقیت و زیبایی بیشتر را به برگزارکنندگان آن نداد تا همین المان‌های خانه‌های ایرانی را به‌طور شکیل‌تری بسازند. حتی آن شهر فرنگ روی صحنه هم حضور بی‌کاربردی دارد، در حالی‌که می‌شد استفاده‌های بهتری از آن کرد. سیستم صوتی نامناسب جشن هم باعث شد بویژه در اجرای سیاه بازی و اجرای موسیقی، کیفیت صدا واضح نباشد.

همچنین ای کاش اجرای مراسم به فرد دیگری سپرده می‌شد و جواد انصافی، هنرمند خوب تئاتر فقط در بخش اجرای نمایش سیاه بازی روی صحنه می‌آمد. او در بخشی از مراسم همراه یار قدیمی‌اش، امیر پارسی یادی از گذشته‌ها کرد و به اتفاق نمایش عبدلی و اوستا را اجرا کردند.

ادای دین به سلام بمبئی!

یکی از بخش‌های جشن به اجرای پرفورمنس گروه هنری پرشین سکا اختصاص داشت؛ با وجود تلاش صورت گرفته و حرکات بدنی که با استقبال مخاطبان هم همراه بود، اما اساس موسیقی و ترانه کار روی ترانه سلام مومبای فیلم «سلام بمبئی» قرار داده شد ـ البته کلمه سلام مومبای جای خود را به سلام بازیگر داده بود ـ‌ که چندان شایسته یک جشن تئاتری نبود و خنده برخی حاضران را هم در پی داشت.

بجز این موارد و شروع غیرجذاب جشن، این رویداد با ضرباهنگ خوبی پیش رفت و در زمان مناسبی به پایان رسید.

تجلیل از فردوس کاویانی

یکی از بخش‌های مراسم، تجلیل از فردوس کاویانی، بازیگر تئاتر، تلویزیون و سینما بود که مدت‌هاست خانه‌نشین است و شرایط جسمی مساعدی ندارد. وقتی از بازیگر آثاری چون اجاره‌نشین‌ها، همسران و آژانس دوستی اسم برده شد و او برای تجلیل شدن روی صحنه آمد، همه حاضران سالن اصلی مجموعه تئاترشهر به احترام او برخاستند.

نصرت پرتوی (نویسنده و بازیگر) و فهیمه رحیمی‌نیا (بازیگر) از جمله هنرمندانی بودند که برای اهدای جوایز بخش تجلیل‌ها روی صحنه حضور داشتند.

هنرمند دیگری که در این بخش تجلیل شد، آذر فخر از بازیگران پیشکسوت تئاتر بود که به دلیل سال‌ها اقامت در خارج از کشور در مراسم حضور نداشت، اما تماس تلفنی با او برقرار شد و نصرت پرتوی دقایقی با این هنرمند صحبت کرد.

یحیی دیوانی از گرگان، علی باسره از ایلام، محمدرضا درند، سیدحجت‌الله موسوی اجاق و آرش رضایی (شهردار) از کرمانشاه هم در بخش تجلیل از شهرستانی‌ها مورد قدردانی قرار گرفتند. دیوانی وقتی روی صحنه آمد، جوایز خود را به جانباختگان و خانواده‌های حادثه اخیر معدن در استان گلستان تقدیم کرد.

بهترین بازیگران زن

در بخش بهترین بازیگران زن، پانته‌آ پناهی‌ها (برای نمایشنامه‌های عاشقانه از خاورمیانه)، ریحانه سلامت (برای نمایش‌های سه خواهر و دیگران و پاریس اکتبر ۱۹۴۴) و مهشاد مخبری (برای نمایش بانوی گمشده)، به طور جداگانه روی صحنه حاضر شدند و جوایز خود را از دستان ثریا قاسمی دریافت کردند.

ثریا قاسمی در این بخش یادی از برخی استادان فقید تئاتر ایران همچون حمید سمندریان، رکن الدین خسروی و اکبر رادی کرد و گفت: آقای کشاورز، سعید پورصمیمی و جمیله شیخی خوشحالند صحنه‌ای که آنها برای ما ساختند، امروز به دست پسران و دختران باسواد، منضبط و آگاه اداره می‌شود. این صحنه تنها نمی‌ماند.

بهترین بازیگران مرد

محمود دولت‌آبادی هم برای اعطای جوایز بهترین بازیگران مرد روی صحنه آمد و جوایز افشین هاشمی (برای نمایش سه خواهر و دیگران)، کاظم سیاحی (برای نمایش‌های هاروی و صوراسرافیل) و علیرضا کیمنش (برای نمایش رویای نیمه شب تابستان) را اهدا کرد.شمس لنگرودی و داریوش اسدزاده هم از جمله هنرمندانی بودند که در این جشن برای اهدای جایزه روی صحنه آمدند.

رویا نونهالی، ناصر آقایی، عباس جهانگیریان، فرزانه نشاط‌خواه و مهدی میامی داوران چهاردهمین جشن بازیگر بودند.

یک داوری صنفی

بهزاد فراهانی، دبیر جشن بازیگر درباره جایگاه و موقعیت این رویداد پس از ۱۴ دوره برگزاری به جام‌جم گفت: همه نمایش‌هایی که در تهران روی صحنه می‌رود، توسط ۲۰ داور دیده و بررسی می‌شود که بسیار باشکوه است. ضمن این که جشن بازیگر چون مستقل است و به هیچ دولتی وابسته نیست، دستور کسی را هم برنمی‌تابد.

بنابراین یک داوری صنفی است و برنده‌ها از دست صنفشان جوایز خود را می‌گیرند. لذا بسیار مهم و معظم است. به همین دلیل وقتی برنده‌ها روی صحنه هم آمدند، می‌گویند این جایزه برایمان افتخارآمیز است، چون آن را از دست صنفمان دریافت می‌کنیم و از دست فلان وزیر و فلان وکیل جایزه نمی‌گیریم.

این بازیگر و کارگردان ریشه‌دار تئاتر، تلویزیون و سینمای ایران درباره برخی نارضایتی های اخیر از داوری های جشن بازیگر و دیده نشدن بعضی بازی‌ها و نمایش‌ها هم توضیح داد: آن عده ای که اعتراض می‌کنند، داوران نخستین ما را نمی‌شناسند، چون ما که همه داوران را به آنها معرفی نکرده ایم. آنها چه می‌دانند این ۲۰ داور چه کسانی هستند. از آن ۲۰ نفر، سه یا چهار نفر وارد سالن‌ها می‌شوند و نمایش‌ها را می‌بینند.

آن هم نه با یکدیگر و گروهی، آنها انفرادی کارها را می بینند و بعد هم به دیگر داوران توصیه می کنند این نمایش‌ها را ببینید. بعد از آن گروه داوری اصلی ما می‌روند و بازی های برتر را انتخاب می کنند. متاسفانه کسی که درباره داوری‌ها چنین چالشی دارد، به کمبود خودش فکر نمی کند. ۴۰۰ نمایشی که در سال اجرا می شود، بسیار متفاوت است و نیروهایی که در بخش بازیگری تئاتر به میدان آمده‌اند، بسیار قدرتمند هستند، لذا کسی نمی‌تواند خودش را رجل عالم بداند.

بازیگر آثاری چون «خانوم»، «سگ کشی» و «امام علی» در پاسخ به این سوال که چرا به جای یک شخص (دکتر محسن مرادی)، دولت و نهادهای متولی تئاتر همچون معاونت هنری وزارت ارشاد برای قدردانی مالی از برگزیده‌ها پیشقدم نشده نیز گفت: شما اصلا در تاریخ بشری، دولتی به گدایی دولت های ما دیده‌اید؟! دولت‌ها کدام پول را خرج هنر کرده‌اند که انتظار داشته باشیم کار ویژه ای انجام دهند.

حدود ۴۰۰میلیون خرج جشنواره تئاتر فجرشان می شود که آن هم دیده اید چگونه برگزار می شود. می روند تکنولوژی الکترونیک ژاپن را می‌آورند و به خورد ما می دهند. این که اصلا تئاتر نیست و به تئاتر چه ربطی دارد. متاسفانه این وضعیت در ایران وجود دارد و دولت ما تئاتر نمی‌خواهد. این را تثبیت کرده که نمی‌خواهد. منظورم این دوره و یک دولت نیست، حتی در دولت آقای خاتمی هم وضع همین بود.

  • 12
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی عسکری بیوگرافی علی عسکری سیاستمدار ایرانی

تاریخ تولد: ۱۳۳۷

محل تولد: دهق، اصفهان

حرفه: سیاستمدار، نظامی، مدیر ارشد اجرایی، مدیر عامل شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس

آغاز فعالیت: ۱۳۶۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی مهندسی برق - الکترونیک، کارشناسی ارشد مدیریت، دکتری مهندسی صنایع - سیستم و بهره‌وری

ادامه
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
مینا ساداتی بیوگرافی مینا ساداتی بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۱۰ آذر ۱۳۶۰

محل تولد: کاشان، ایران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون

تحصیلات: فوق لیسانس گرافیک از دانشگاه هنرهای زیبای تهران

آغاز فعالیت: ۱۳۸۶ تاکنون

ادامه
شاه نعمت الله ولی شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه ایرانی

تاریخ تولد: ۱۴ ربیع الاول۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

نام های دیگر: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

پیشه: فلسفه و تصوف

مکتب: عارف و تصوف

آثار: شرح لمعات، رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
مائوریستو موتا پائز بیوگرافی مائوریسیو موتا پائز؛ سرمربی والیبال

تاریخ تولد: ۲۶ مه ۱۹۶۳

محل تولد: ریو دو ژانیرو، برزیل

ملیت: فرانسه

حرفه: سرمربی والیبال

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴ تاکنون

ادامه
فرشید اسماعیلی بیوگرافی فرشید اسماعیلی فوتبالیست جوان ایرانی

تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۷۲

محل تولد: بندرلنگه، هرمزگان، ایران

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک هجومی

باشگاه کنونی: پیکان

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر 

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش