یکشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
۲۳:۳۶ - ۲۵ اسفند ۱۳۹۵ کد خبر: ۹۵۱۲۰۴۵۵۶
رادیو و تلویزیون

بررسی کيفی مجموعه های اخير سيما و حضور بازيگران تکراری در مجموعه های تلويزيون

نوسان کیفی تلویزیون، در جذب مخاطب موثر است

اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون,حضور بازيگران تکراري

کلیشه، تکرار، یکنواختی و … از جمله مواردی اند که گاه با شنیدن یک جمله، دیدن یک فیلم، نمایش و اتفاقاتی از این دست، در ذهن آدم شکل می گیرند. مدتی است که این مسئله در دنیای هنر، آن هم در حوزه تصویر به شدت رواج پیدا کرده و گریبان گیر آن شده است. اتفاقی که با یک دور چرخاندن شبکه های تلویزیونی، هر کسی می تواند به آن پی ببرد. مدت ها است که عده ای در دنیای بازیگری انگار با نقشی گره خورده اند و مدام در هر کاری اولین و راحت ترین گزینه انتخابی برای فیلمسازان هستند. این افراد شامل بازیگرانی اند که اغلب در هر شبکه و فیلمی، ردی از آن ها وجود دارد و مخاطب هم با دیدن آن ها جمله (بازهم فلانی!) را تکرار می کند!

 

در این بین علاوه بر خود بازیگر که با پذیرش مکرر یک نقش در کلیشه شدنش مقصر است، سازندگان فیلم و سریال ها نیز در این امر بی تقصر نیستند. در واقع انتخاب غلط و یکنواخت آن ها است که عامل اصلی این موضوع شده، چرا که بعد از ارائه چندین پیشنهاد یک شکل به بازیگر، او در نهایت ناچار می شود که برای بهره مندی از توانایی اش و تأمین مخارج زندگی خود تعدادی از آن ها را بپذیرد. تلویزیون هم از این قائله مستثنی نیست و در همین روزها، همزمان با پخش سه سریال از شبکه ها یک تا سه، در آن شاهد حضور یک بازیگر در بعضأ دو مجموعه، آن هم به طور همزمان بودیم. در سوی دیگر این ماجرا بازیگرانی هستند که در سکوت، گوشه ای بیکار هستند و از نبود پیشنهاد جذاب برای کار، گله منداند، موضوعی که این بار ما در بانی فیلم با حضور منتقدان به آن پرداختیم.

 

در بخش اول این گزارش طهماسب صلح جو، شهرام خرازی ها و محمدتقی فهیم به عنوان منتقدان سینما و تلویزیون صحبت هایی را در این مورد بیان کردند. صلح جو معتقد بود که مسئولین باید استعدادهای موجود را کشف کنند. وی در این خصوص بیان کرد: وقتی ترجیح کسانی که تصمیم می گیرند بر حاکم کردن روابط به جای ضوابط است، تلویزیون هم به دنبال کشف نیست و نتیجه آن اتفاقی می شود که مدت ها است در این رسانه رخ داده است. علاوه بر این، شهرام خرازی ها نیز در این باره با تأکید روی اهمیت بازیگر گزینی گفت: مسئله انتخاب بازیگر، عامل مهمی در ساخت هر کاری است، اما متأسفانه در کشور ما کم تر به آن توجه می شود و اهمیت چندانی ندارد. این اوضاع در تلویزیون به چارچوب ها موجود در آن برمی گردد و در سینما نیز به خرید و فروش نقش ها و وجود روابط شدید، وابسته است.

 

در پایان بخش اول محمد فهیم هم عنوان کرد: بازیگران نیاز دارند تا حمایت شوند و حداقل با بازی در فیلم هایی که وجود دارد، از توانایی خود و مزیت هایی که این کار دارد، بهره مند شوند. در این مسیر لازم است تا یک صنف دلسوز برای حمایت از آن ها تشکیل شود. در بخش دوم این گزارش نیز منتقدانی چون جبار آذین و حسین سلطان محمدی صحبت هایی را مطرح کردند که در ادامه آن را می خوانید.

 

 

جبار آذین:باند بازی و رانت به تلویزیون هم سرایت کرده است

در بخش دیگری از این گزارش جبار آذین، از منتقدین بنام حوزه تلویزیون و سینما در گفت و گو با بانی فیلم پیرامون مسئله ای که این شب ها در مجموعه های تلویزیونی دیده می شود و آن تکرار بازیگران در کارهای تولیدی است بیان کرد: ما در عرصه سینما و تلویزیون از منظر وجود بازیگران توانا و مستعد، چیزی کم نداریم، اما مشکلی که وجود دارد، شیوه استفاده و انتخاب این افراد است. مسئله ای که مدتی است موجب استفاده از بازیگران خاص توسط گروه های خاص در مجموعه های خاص تر شده است! در واقع باندبازی هایی که در عرصه سینما وجود داشت به همراه رانت هایی، در تلویزیون نیز گسترش پیدا کرده است. این موجب می شود تا تولید فیلم ها و سریال ها به دست کسانی سپرده شود که چندان حرفه ای نیستند و با زد و بند وارد این عرصه شده اند. وی ادامه داد: آنها برای این که کمتر هزینه کنند، از بازیگران متوسط و دم دستی استفاده می کنند. این اتفاق تبعأ در ساختار و کیفیت کار، تأثیر منفی می گذارد. از سوی دیگر مدام عده ای خاص در فیلم ها و سریال ها حاضر می شوند و وجود این افراد بدون نوآوری تنها صدمه به یک سریال محسوب می شود. برای گریز از این مسئله باید از بازیگران توانمندی که داریم بیشتر در تولیدات استفاده شود تا علاوه بر ایجاد فضای شغلی مناسب برای آنها از تکرار و کلیشه شدن عده ای، برای مخاطب جلوگیری شود. در صورت ادامه و تکرار این روال بیننده از دیدن آثار تولیدی دلسرد و دلزده می شود.

 

در ادامه آذین در خصوص سریال های در حال پخش این شب ها و ماجرای تکرار بازیگران عنوان کرد: رونق تلویزیون در ساخت برنامه های عامه پسند است، اتفاقی که چندی پیش شاهد برهوت آن در این رسانه بودیم. تا مدتی پیش تلویزیون از شدت کمبود تولیدات به تکرار روی آورده بود و بعد از آن هم به بهانه کمبود بودجه و مشکلات مالی موجود در سازمان، مجموعه های تولیدی آن کیفیت ندارند. سه سریال در حال حاضر مجموعه هایی هستند که بهترین آنها از حد متوسط بالاتر نرفته است. در این مورد باید گفت که اگر مشکل مالی وجود دارد، شاید بهتر باشد که به جای چند مجموعه یک کار قوی، با محتوی و پر مخاطب تولید شود.

 

این منتقد در تشریح سریال «پرستاران» توضیح داد: «پرستاران» با وجود این که از نمونه غربی خود الگو گرفته، اما در آن چیزهایی می بینیم که در واقعیت غربی اش نیز به این شکل وجود ندارد. در این سریال پزشکان و پرستارانی به تصویر کشیده شده اند که کمتر دغدغه بیمار و جامعه را دارند، در صورتی که در نمونه خارجی آن توجه و خدمات بسیاری را از سوی پرستاران نسبت به بیماران می بینیم. از سوی دیگر برخی موضوعات و مشکلات موجود در حوزه کاری پرستارها در سریال وجود ندارد و نتیجه این می شود که مخاطب با دروغ هایی مواجه می شود، وقتی او دروغ می بیند آن را باور نمی کند و زمانی که باور نکند، جذب کار نیز نمی شود. این ها برخی از مواردی اند که در خصوص این کار و داستان های ریز و درشتی که در آن گنجانده شده، وجود دارد.

 

ساختار و نحوه تصویربرداری رخدادهایی که در سریال «پرستاران» وجود دارد، از موضوعات دیگری بود که وی در خصوص آن گفت: این سریال از لحاظ هنری نیز دارای کیفیت چندان و خاصی نیست. در واقع ساختار هنری آن نیز ویژگی هایی که موجب جذب حرفه ای مخاطب شود را ندارد. از نظر فیلمبرداری و ضبط تصاویر موجود هم، به نظرم اتفاق جذابی که مردم پسند باشد، وجود ندارد. این ها مواردی بودند که کم و بیش در مورد این مجموعه به چشم می خوردند.

 

در ادامه صحبت از سریالی شد که این شب ها با عنوان «روزهای بی قراری» از شبکه سوم سیما پخش می شود. آذین درباره این مجموعه نیز از تکراری بودن محتوای آن و در ادامه عنوان کرد: درباره سریال «روزهای بی قراری» در درجه اول می توان گفت ضبط این سریال در خارج مرکز به گونه ای مثبت است، اما با وجود چنین تغییری در شکل کلی و روند تولید کار، ما بازهم شاهد رخداد یک داستان تکراری هستیم. بازهم موضوع یک مرد دو زنه که نمی داند با هر یک از آن ها در مسیری  که دارد چه باید کند! این داستان کلیشه ای این بار در اصفهان در حال رخ دادن است. به عقیده من این تکرار باعث بی انگیزگی در مخاطب برای پیگیری مداوم کار و جذب او می شود. در واقع روزهای بی قراری حرف تازه ای که مخاطب را درگیر کند ندارد و از این نظر در سطح متوسطی قرار می گیرد که نمی توان به آن امتیاز چندانی داد.

 

وی پس از این درباره سریال پر بازیگر و پر تعداد «آرام می گیریم» بیان کرد: در قیاس با دو سریال مذکور، مجموعه «آرام می گیریم» وجود دارد، سریالی ارزشی، اجتماعی و خانوادگی که در آن سعی شده تا با دوری از کلیشه ها، موضوعات و موارد جدیدی را مطرح کنند. نمایش جزئیات زندگی سرداران سپاه به شکل گسترده از جمله مواردی است که در این سریال وجود دارد. از طرفی قصه پدرسالاری از زاویه دیگری در این کار به تصویر کشیده شده است. تلاش پدرسالار برای گریز از بحران ها و ایجاد فضایی که در راستای این گریز شکل گرفته، از جمله دیگر نقاط قابل توجه این سریال است.

 

او افزود: در «آرام می گیریم» با وجود شخصیت هایی که غالب آن ها برگرفته از دل جامعه هستند به موضوعات و مسائل گوناگونی پرداخته شده که به دور از تکرار و کلیشه در پی رساندن و پرداخت به این موضوعات هستند. داستان هایی که هر کدام روایتگر قصه و ماجراهای مردم این روزگار است.

 

آذین با اشاره به کمبود عنصر شادی در همه سریال های موجود عنوان کرد: در غالب این مجموعه ها، یعنی «آرام می گیریم»، «روزهای بی قراری» و حتی «پرستاران» امید وشادی کمتر از هر چیزی به چشم می خورد. در «آرام می گیریم» با وجود مشکلات گوناگونی از ام اس و بیماری های خاص گرفته تا موضوعات مالی، خانوادگی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، مدام بستری برای دامن زدن به غم و اندوه های پی در پی فراهم است. شادی در این کارها کوتاه، سطحی و بسیار کم، موقتی و زودگذر است و حتی در مواقعی به چشم نمی خورد. این مسئله در حالی است که یکی از نیازهای اساسی جاری امروز، بویژه در کشور ما، امید و شادی است. موضوعی که باید در تولیدات هنری با پرداختن به آن، مورد تأکید و گسترش قرار گیرد. تلویزیون باید متناسب با نیازهای تماشاگر پیش برود و در این برهه زمانی لازم است که شادی آفرین باشد، نه این که مدام غم و اندوه های گوناگونی را یادآوری کند. هر سه سریال دارای این مشکل هستند و در هر سه قصه های تلخ و بحران های گوناگونی وجود دارد که در برخی مثل همان «آرام می گیریم»، سعی شده با نمایش این موارد به شکل واقعی، به گونه ای امید را نیز در کنار مشکلات موجود بگنجاند. اما در کل این که چرا رسانه ملی کمتر آثار شادی بخش و جذاب می سازد جای سوال باقی است. تلویزیون این توان و پتانسیل را دارد تا با بهره گیری از بازیگران و چهره های حرفه ای، کارهایی را تولید کند که علاوه بر جذب مخاطب با شادی آنان را به دنبال خود بکشاند. این ظرفیت قطعا در تلویزیون وجود دارد، به شرط این که همان باندبازی های مذکور وجود نداشته باشد.

 

حسین سلطان محمدی:تکرار بازیگران برای مردم عادی شده است

حسین سلطان محمدی، از منتقدان سینما و تلویزیون در ادامه این گزارش درباره مسئله تکرار بازیگران در حوزه کاریشان به بانی فیلم گفت: بخشی از این گزینش ها به سلیقه کارگردانان بر می گردد. گاهی به جهت ارتباط و روابطی که بین بازیگر با مسوولان شبکه و تولید کنندگان فیلم ها و سریال ها وجود دارد. آنها با عده ای از بازیگران راحت تر هستند. با وجود همه دلایلی که در مورد این قضیه مطرح می شود، به نظرم مسئله تکرار بازیگران و این که یک فرد همزمان در چند شبکه مشغول است، برای همه عادی شده، زیرا مدت هاست که گروهی از بازیگران در فیلم ها و سریال ها مشغول اند و هر از گاهی تعدادی بازیگر جدید به جمع آنها اضافه می شوند. به همین دلیل تماشاگر عادت کرده هر بازیگر را در نقشی که غالباً ایفا می کند، ببیند.

 

وی افزود: مدت ها است که دیگر بازیگر همزمان با سنی که دارد همراه مخاطب در یک قالب پیش می رود و به مرور این روال برای مخاطب عادی می شود. در تلویزیون به جز موارد خاص چون مجموعه های مهران مدیری این تکرار چندان برای بیننده جلب توجه نمی کند و حساسیت خاصی در مخاطب در این خصوص وجود ندارد. سلطان محمدی با اشاره به عواقب این شیوه انتخاب بیان کرد: این شیوه گزینش باعث می شود که آدم فکر کند تنها همین چند نفر باید این نقش ها را بازی کنند و این شبهه پیش می آید که تنها چند بازیگر مجاز به حضور در فضای فیلم ها و سریال ها هستند. از سوی دیگر خیلی از بازیگران این عرصه گاهی شاکی می شوند، اما این روند تا جایی ادامه داشته که حتی برای بازیگران هم عادی شده است. سریال های موجود در این شب ها موضوع دیگری بودند که وی ابتدا در خصوص مجموعه «پرستاران» عنوان کرد: «پرستاران» نمونه تجربه شده یک مجموعه خارجی در عین تخصصی بودن داستان اصلی که مدعی آن است قصه هایی فرعی را برای جذابیت بیشتر کار در آن گنجانده است.

 

اگر بخواهیم شایعه ای بین نسبت نزدیکی این کار با نمونه اصلی اش داشته باشیم باید بگویم که این نسبت برابر نیست و پرستاران استرالیایی یک الگوی آرمانی برای پرستاران در ایران است. این نمونه آرمانی نیز شاید فرصتی برای شیوه کار پرستاران و برخورد افراد در چنین فضاهایی را با فرهنگ سازی ایجاد کند.

 

در سوی دیگر داستان، همانطور که مشاهده می شود، قصه هایی فرعی وجود دارند که چندان قدرتمند نیستند و مخاطب بیش از قضیه درمان با همان قصه ها رو به رو می شود.

 

او همچنین درباره سریال «آرام می گیریم» گفت: در این مجموعه از این نظر که خانواده ها و روابط زیادی در آن وجود دارد، شاهد اتفاق خوبی هستیم. اما نمایش غم، اندوه و بدبختی های مداوم در این کار باعث شکل گیری داستانی شده که مملوء از رخدادهای غم انگیز است. این مسئله برای تلویزیون اصلاً خوب نیست. ما مدت هاست به ندرت در این فضا فیلم ها و سریال های شادی آفرین می بینیم و «آرام می گیریم» نیز در این شرایط خالی از بدبختی های مکرر نیست. در خانواده ای دختر ام اس می گیرد، خانواده دیگر به مشکلات مالی شدید بر می خورند، یکی دیگر پایش می شکند، دامادی قرار است انتقام بگیرد و… ، همه این رخدادهای ناگوار سراسر کار را در بر گرفته اند و مخاطب را مدام با موضوعات ناراحت کننده درگیر می کنند.

 

این منتقد ادامه داد: در کنار همه این موضوعات می توان گفت که حتی حضور برخی از شخصیت ها در کار اضافه است و بود و نبود آنها تفاوتی را در قصه و اصل ماجرا ایجاد نمی کند. نمونه این کاراکتر را می توان در خصوص نقش مجید صالحی و همسرش دید که اگر نبودند نیز در مجموعه اتفاق خاصی نمی افتاد. از این موقعیت های پراکنده در کار کم نیست و هر چه به آخر داستان نزدیک می شویم، می توان بیشتر به آنها پی برد. همچنین نمایش فردی مثل سردار و توصیف آن گونه آن توسط ماهان، پسرش خیلی جا نیفتاده و پرداخت به این موضوع تا حدی نشان دهنده تلاش کارگردان برای جلب رضایت اسپانسر است. به طور کلی همانطور که ذکر شد، کل سریال از لحاظ غم در درجه بالایی است و منطق ندارد.

 

سلطان محمدی درباره فضای کلی سریالهای موجود نیز یادآور شد: زمانی تلویزیون در حوزه سریال سازی و جذب مخاطب به گونه ای عمل می کرد که همه را وادار به دنبال کردن کارها می کرد. اما این روند دارای نوساناتی است که هر از چند گاهی در نقطه اوج قرار می گیرد و گاهی دچار افت می شود. در این مقطع نیز تولیدات بعد از مدتی که تلویزیون سوت و کور بود پشت سر هم روی آنتن شبکه های اصلی سیما رفتند. به عنوان مثال شبکه یک قبل از «پرستاران» مجموعه «معمای شاه» را داشت که بازخورد چندانی از جانب مردم نداشت. در این نوسان کیفیت سریالهای فعلی خوب نیست. سازمان باید طی برنامه ریزی این فضا را ثابت نگهدارد تا مردم سراغ همان رسانه های معاندی چون ماهواره نروند.

 

 

 

 

 

 

 

banifilm.ir
  • 15
  • 1
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی عسکری بیوگرافی علی عسکری سیاستمدار ایرانی

تاریخ تولد: ۱۳۳۷

محل تولد: دهق، اصفهان

حرفه: سیاستمدار، نظامی، مدیر ارشد اجرایی، مدیر عامل شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس

آغاز فعالیت: ۱۳۶۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی مهندسی برق - الکترونیک، کارشناسی ارشد مدیریت، دکتری مهندسی صنایع - سیستم و بهره‌وری

ادامه
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
مینا ساداتی بیوگرافی مینا ساداتی بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۱۰ آذر ۱۳۶۰

محل تولد: کاشان، ایران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون

تحصیلات: فوق لیسانس گرافیک از دانشگاه هنرهای زیبای تهران

آغاز فعالیت: ۱۳۸۶ تاکنون

ادامه
شاه نعمت الله ولی شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه ایرانی

تاریخ تولد: ۱۴ ربیع الاول۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

نام های دیگر: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

پیشه: فلسفه و تصوف

مکتب: عارف و تصوف

آثار: شرح لمعات، رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
مائوریستو موتا پائز بیوگرافی مائوریسیو موتا پائز؛ سرمربی والیبال

تاریخ تولد: ۲۶ مه ۱۹۶۳

محل تولد: ریو دو ژانیرو، برزیل

ملیت: فرانسه

حرفه: سرمربی والیبال

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴ تاکنون

ادامه
فرشید اسماعیلی بیوگرافی فرشید اسماعیلی فوتبالیست جوان ایرانی

تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۷۲

محل تولد: بندرلنگه، هرمزگان، ایران

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک هجومی

باشگاه کنونی: پیکان

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر 

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش