
خليج فارس با منابع عظيم انرژي، گزينهاي است که همواره روي ميز است. اروپا که به دليل شرايط جغرافيايي از منابع نفت و گاز محروم است، همواره براي تأمين امنيت انرژي خود مسافتهاي زيادي را طي کرده است. از طرفي روسيه به عنوان تنها تأمينکننده گاز اروپا با استفاده از اهرم گاز براي اعمال فشار، به دوستي غير قابل اعتماد براي اروپا تبديل شده است.
طرح خط لولهاي که بتواند اروپا را به بزرگترين تله گازي جهان در پارس جنوبي متصل کند، تنها راهي است که ميتواند اتحاديه اروپا را تا حد زيادي از رقباي خود پيش اندازد و آنها را از فشارهاي گازي روسيه خلاص کند.اوضاع در خاورميانه خيلي خوب نبود، ولي کسي هم تا آن روز اسم داعش را نشنيده بود.
در سال ٢٠١٣ طرحي از سوي ايران مطرح شد و آن ايجاد خط لولهاي بود که از پارس جنوبي به عراق و سوريه کشيده ميشد، سپس از راه دريا گاز را به اروپا ميرساند و اروپا براي راهاندازي آن، حاضر به سرمايهگذاري شد. با اين خط لوله ايران تبديل به شريان اصلي براي عبور نفت و گاز به اروپا ميشد و اين يعني وابستگي تمام کشورهاي اطراف خليج فارس به ايران.
از طرفي قطر که براي استخراج سهم خود از منابع گازي پارس جنوبي همواره نگاه رقابتي به ايران داشت، با اين طرح آينده خود را خالي از تنها منبع درآمدياش ميديد و ايران به عنوان مهمترين دشمن براي هژموني آمريکا در منطقه قدرتمندتر از هر زمان ديگري ميشد. از سوي ديگر آمريکا در نظر داشت اين خط لوله جايي دور از متحدان روسيه به اروپا برسد؛ يعني خط لولهاي که از قطر، عربستان، اردن، سوريه و سپس ترکيه به اروپا ميرسيد و تنها تکه مشترک اين پازل سوريه بود! نيروهاي شبهنظامي که به گفته هيلاري کلينتون قرار بود در اردن فعال شوند، از سوريه و سپس عراق سر درآوردند.
فرمول جديد قراردادهاي گازي
دولت «غيراسلامي عراق و شام» يا داعش توانست بخش شرقي سوريه و شمال عراق را اشغال کند؛ يعني درست جايي که قرار بود لولههاي گاز ايران از آنجا عبور کند و در اين ميان خبرهايي از کمکهاي پنهاني آمريکا، ترکيه، عربستان سعودي و قطر از تروريستهاي داعش به گوش ميرسيد و تصميماتي آشکار براي تغيير نظام سوريه و بهدستگرفتن مديريت خاک آن کشور اتخاذ شد.
ولي جنگ در سوريه به طول انجاميد و آمريکا موفق به تغيير نظام سوريه نشد. استقلال نسبي ديوانگان داعش در منطقه و صدور ناامني و ترور به ديگر کشورها ازجمله اروپا و آمريکا، جهان را به وحشت انداخت و شرايط در سوريه بهقدري سخت شد که هر دو طرف اين تکه از پازل را از محاسبات خود حذف کردند.
تغيير مواضع در منطقه نشان ميدهد خطوط جديد لوله از ايران و ترکيه خواهد گذشت و پيشبيني ميشود طرح پيشنهادي آمريکا به سعوديها اين باشد که گاز را به اردن و سپس به اسرائيل منتقل کنند و از درياي سرزمينهاي اشغالي براي انتقال گاز به اروپا استفاده شود؛ طرحي که با تغيير مواضع قطر به طور کلي زير سؤال رفته و بعيد است سعوديها از سودي که در اين ماجرا ميبينند چشم بپوشند و همين موضوع است که احتمال درگيري در منطقه را بسيار افزايش داده است.
قطر در هر دو صورت منابع گاز خود را خواهد فروخت ولي بيترديد راهي که از ايران و ترکيه ميگذرد براي او دلچسبتر از راه اسرائيل است و از طرفي براي کشوري که سالها با حمايت از حماس دشمني خود را با اسرائيل ثابت کرده، دور از شأن است که زير فرمان حاکمان جوان سعودي به اسرائيل خدمت کند. بايد هوشيار بود چراکه طرح جديد خط لوله ايران و ترکيه نيز رقيباني سرسخت دارد.
اقدامات کوتاهمدت و بلندمدتي ازجمله استقلال کردهاي عراق و ترکيه با حمايت آمريکا ميتواند از اهداف بلندمدت براي ممانعت از عبور اين خط لوله باشد؛ اتفاقاتي که زمزمههاي آن را بيش از گذشته ميشنويم. تعامل سازنده از نوع تعامل قطر با ايران يا تقابلي فرسايشي از نوعي که سعوديها بهدنبال آن هستند، اين سؤالي است که اعضاي شوراي همکاري خليج بايد براي يافتن پاسخ آن به اتفاق نظر برسند.
- 16
- 6