
به گزارش اعتمادآنلاین، دو روز قبل علیرضا کاظمی معاون پرورشی و فرهنگی وزیر آموزشوپرورش اعلام کرد که مطابق سند تحول بنیادین قرار است وزارت آموزشوپرورش از یک نهاد علمی و آموزشی صرف به یک نهاد فرهنگی و تربیتی تبدیل شود و به «وزارت تربیت رسمی و عمومی» تغییر نام دهد و بر اساس این تغییر نام، نگاه به رویکردهای آن، در آموزشوپرورش و جامعه تغییر یابد. نوید ادهم، دبیرکل شورای عالی آموزشوپرورش هم با تأیید این خبر گفت که تغییر نام آموزشوپرورش میتواند مشکل ۸۰ ساله اسم وزارتخانه را حل کند.
البته به اخبار کوچک و بزرگ شدن وزارتخانهها با روی کار آمدن هر دولت عادت کردهایم و بارها شاهد تفکیک یا ادغام وزارت خانههای مختلف و یا تبدیل آنها به سازمان یا برعکس بودهایم اما از ابتدای انقلاب کمتر شاهد تغییر نام وزارت خانهها بودهایم و تنها با تعریف اهداف جدید نام آنها تغییر کرده است. در طول این سالها، وزارت ارشاد ملی در سال ۱۳۵۹ به وزارت ارشاد اسلامی و بعد فرهنگ و ارشاد اسلامی تغییر کرد. همچنین وزارت پست و تلگراف و تلفن در سال ۱۳۸۴ به وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات تغییر نام داد.
وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی که قبل از آن به وزارت بهداری و بهزیستی شناخته میشد در همان سالهای ابتدای انقلاب تغییر کرد. همچنین وزارت کار و امور اجتماعی به وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و وزارت جهاد کشاورزی، کشاورزی و عمران روستایی تبدیل شد. وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح که نام آن ابتدا دفاع دینی بوده در سال ۱۳۷۲ تغییر کرد.
در کنار آن وزارت فرهنگ و آموزش عالی جای خود را به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری داد. در تمام این سالها هربار که بحث تغییر نام وزارت خانهها مطرح شده، عدهای مخالفت کرده و گفتهاند که تغییر نام چه مشکلی را حل میکند اما موافقان توانستهاند تا حدی آنها را توجیه کنند اما این بار تغییر نام وزارت آموزش و پرورش به وزارت «تربیت رسمی و عمومی» نه تنها صدای منتقدان را درآورده بلکه تا کنون کسی از کار شناسان در موافقت با آن حرفی نزده است.
هزینههای گزاف فقط به خاطر یک تغییر نام
هر تصمیم تازهای که مصوب میشود حتماً تغییراتی را به دنبال دارد. تغییراتی که گاه هزینه خرد و کلان زیادی به دنبال دارد. با یک مرور ساده میتوان هزینههای اولیه تغییر نام وزارت آموزشوپرورش را تخمین زد. با تغییر نام وزارت آموزشوپرورش باید سردر ۱۱۰ هزار مدرسه عوض شود. با حساب اینکه میانگین نرخ تعویض هر تابلو ۵۰۰ هزار تومان باشد حداقل ۵۵ میلیارد تومان باید فقط برای تعویض سر در مدارس هزینه شود. در کنار آن بد نیست هزینههای دیگری مانند تشکیل جلسات هیئت دولت برای بررسی و لایحه کردن این پیشنهاد و همچنین جلسات مجلس برای بررسی این پیشنهاد را هم در نظر گرفت.
طبق آماری که خود دولت اعلام کرده است بررسی، مطالعه و مشاوره برای تسهیل فرایند تصمیم سازی دولت در هر مورد ۳۷۵ هزار تومان هزینه دارد و از ظرفی اگر تصویب این لایحه یک ساعت هم زمان مجلس را بگیرد، طبق نرخ سال ۹۵ حدود یک میلیارد و ۳۳۵ میلیون تومان از بیتالمال صرف میشود.
البته این موارد شامل همه هزینهها نمیشود. بلکه تابلوی سردر آموزشوپرورش و مؤسسات و سازمانهای وابسته که نرخ آن چندینبرابر تابلوی معمولی مدارس است، تغییر سربرگها، تعریف کارگروههای جدید برای اجرای روند کار و... را هم باید به لیست خرجهایی که عنوان تازه آموزشوپرورش در پی خواهد داشت، اضافه کرد و همه اینها تنها گوشهای از هزینههای مالی است که چنین تغییری روی دست آموزشوپرورشی خواهد گذاشت که مسئولان آن به فقیر بودنش اعتراف میکنند. بد نیست بدانید که این هزینه در حالی به مدارس تحمیل خواهد شد، به گفته محمدرضا نیکنژاد کارشناس آموزشوپرورش به مدارس سرانه بودجه به درستی داده نمیشود و مدیران باید خودشان تأمین اعتبار کنند و خرج مدرسه را درآورند.»
او در گفتوگو با اعتمادآنلاین به هزینهای که چنین طرحهایی به آموزشوپرورش تحمیل میکند، انتقاد دارد و ادامه میدهد: «یکی از مشکلات اساسی آموزشوپرورش بودجه است. بودجه سال ۹۶ حدود ۳۲ هزار میلیارد بوده و برای سال ۹۷ تقریباً ۳۶ هزار میلیارد پیشبینی شده. از این سرانه ۹۸ درصد صرف حقوق پرسنلی میشود.
تنها ۲ درصد برای هزینه جاری ۱۳ میلیون دانشآموز باقی میماند. با همین ۲ درصد هم میخواهیم کیفیتسازی، به روز کردن محتوای آموزشی، ساخت و بنای مدارس و... را انجام دهیم. البته نکته جالب اینجاست که در بودجه جدید به صورت عمومی گفته شده ۵ هزار میلیارد کسری وجود دارد. هرچند در جلسههای خصوصی از کسری ۱۰ هزار میلیاردی سخن میگویند».
وقتی اعتماد نیست، تغییر نام چه اثری دارد
هر تغییری که گرهگشای مسائل به ویژه وزارتخانه آموزشوپرورش باشد بیشک مورد استقبال عموم و کارشناسان و منتقدان قرار میگیرد. اما به قول نیکنژاد، وقتی در میان صدها مشکل خرد و کلان بحث بر سر موضوعی باز شود که اصلاً مشکل نیست و هیچ اثری در بهبود شرایط وزارتخانه ندارد، سؤال برانگیز میشود و مخالفتهایی را در پی خواهد داشت. نیکنژاد درباره این موضوع میگوید: «چرا باید همه مشکلات آموزشوپرورش را رها کرد و چنین موضوعی مطرح شود. این پیشنهاد چه دردی از آموزشوپرورش ناکارآمد و زمینگیر شده را رفع میکنند.
اکنون این نهاد، مرجعیت خود را از دست داده. بیشتر خانوادهها آن را ابزاری برای تحصیل مدرک میدانند که زمینهای برای به دست آوردن مشاغل آینده باشد. درصورتی که این نهاد باید طبق واژهای که دارد، آموزشوپرورش را انجام دهد و اخلاق شهروندی، فرهنگ و تربیت درست در جامعه را گسترش دهد. اکنون نه تنها این اتفاق نمیافتد بلکه خانوادهها به نقطهای رسیدند که اعتمادی به آموزش مدارس ندارد و فرزندان خود را بخش خصوصی میسپارند و آنها را برای آموزش درست و مناسب در آموزشگاه و مؤسسات گوناگون ثبتنام میکنند. تحصیل در مدرسه فقط به این دلیل است که اجبار برای دریافت مدرک آموزش رسمی، وجود دارد. باتوجه به همه این موارد نمیدانم تغییر نام در کدام بخش مؤثر خواهد بود».
نیکنژاد در ادامه به مشکلات دیگر آموزشوپرورش اشاره میکند و میگوید: «مهمترین مشکل در آموزشوپرورش، بودجه است. چون وقتی بودجه به مدارس نمیرسد، مدیران مجبور هستند حتی هزینه آب و برق و گاز خود را از مردم دریافت کنند. از سویی دیگر یکسوم مدارس باید به دلیل فرسودگی و کلنگی بودن، تخریب شوند. این ساختمانها در مقابل کوچکترین زلزله هم مقاومتی ندارند. همچنین محتوای آموزشی یکی از مسائلی است که باید تغییر کند.
چون این محتوا دیگر نمیتواند با دانشآموزان امروز که خواسته یا ناخواسته با جهان نوین ارتباط گرفتهاند، رابطه برقرار کند. با وجود این موارد بازهم این سؤال در من شکل میگیرد چرا دولت باید از تغییر عنوان آموزشوپرورش حرف بزند؟ آن دولتی که پشتوانه ملت را دارد و باید بیش از همه به تفکرات عمومی و مردمی پاسخ دهد چرا چنین دغدغهای را در اولویت رسیدگی قرار میدهد».
چرا باید نام آموزشوپرورش عوض شود؟
نیکنژاد در پاسخ به این سؤال که اساساً چرا باید دغدغه تغییر نام آموزش و پرورش به وجود آمده باشد، میگوید: «به نظر من تغییر نام یک بحث نمادین است. چون این اسم نه تنها عیبی ندارد اتفاقاً با توجه به ریشههای فارسی، قابل تأمل و جا افتاده است. آموزشوپرورش دو واژه فارسی هستند که در کنار زیبایی، بار معنایی درست و مناسبی دارند.
حتی اگر در نظر بگیریم که عنوان جدید هم بار معنایی داشته باشد باز این سؤال وجود دارد که این کار چه تأثیری در درست کردن پایههای آموزشوپرورش خواهد داشت؟ ما معتقدیم اصلاً اسم برای وزراتخانه نگذارید. یا هر عنوانی مانند وزارتخانه تعلیم و تربیت و... فرقی نمیکند و مهم نیست. آنچه اهمیت دارد ارتقای نظام آموزشی و بالا بردن سطح کیفیت فعالیتهای وزراتخانه است».
این کارشناس و منتقد در پاسخ به نقلقول نوید ادهم، دبیرکل شورای عالی آموزشوپرورش که گفته است مشکل ۸۰ ساله ما با تغییر نام وزراتخانه حل خواهد شد. میگوید: «از آقای نوید ادهم که ۲۰ سال به عنوان دبیر شورای عالی آموزشوپرورش سمت دارند باید سؤال کرد که مشکلات دیگری که در این ۸۰ سال وجود داشته چیست و چرا در این مدت و مدیریت شما حل نشده است».
او در ادامه درباره هدف از تغییر نام وزارتخانه حدسهایی می زند و میگوید: «به نظر من برای برخیها مشکل همین عنوان آموزشوپرورش است. چون این عنوان نام فارسی و جا افتادهای است که اجازه به مقابله نمیدهد و هر برنامه و طرحی در آن پذیرفته نمیشود. برای همین این تغییر عنوان میتواند اهداف سیاسی و ایدئولوژیک به دنبال داشته باشد. در صورتی که اگر واقعاً توانایی برای تحول داریم آنقدر موارد ریز و درشت برای تغییر وجود دارد که نیازی به عوض کردن نام نیست».
این معلم که سابقه ۲۷ ساله دارد ادامه میدهد: «سالهاست که بحثی در اندیشه و شیوه عمل آموزشوپرورش مطرح شده و آن این است که آموزشوپرورش ما سکولار است. در صورتی که اینطور نیست. سیاستهای آموزشی ما اصلاً سکولار نیست. فقط به خاطر سیاستهای نادرست، دانشآموزی که اول دبستان وارد مدرسه میشود تا زمان دیپلم که خارج میشود تربیت مذهبی و دینی در او به معنایی که نظام ما به آن اعتقاد دارد، رشد نمیکند و این نهاد به هدف خود نمیرسد.
به نظر من به همین دلیل تصمیم گرفته شده که عنوان تربیت رسمی و عمومی که ریشه در زبان عربی دارد جایگزین واژههای فارسی میشود. یعنی برخی فکر میکنند که تغییر واژه میتواند بخشی از این هدف را اجرا کند و کمک کند تا روند سکولاری که ایجاد شده، متوقف شود. غافل از اینکه این روند ناشی از سیاستهای غلط اجرا شده است و ربطی به عنوان وزارتخانه ندارد».
- 17
- 4
ایرانی
۱۳۹۶/۱۰/۲۰ - ۲۰:۴۱
Permalink