جمعه ۲۱ آذر ۱۴۰۴
۰۹:۰۵ - ۱۰ مرداد ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۵۰۲۷۸۵
سرپوش فوتبالی

شهرت طلبی چه بلایی بر سر فوتبالیست جوان آورد

اعتیاد فوتبالیست جوان,اخبار فوتبال,خبرهای فوتبال,حواشی فوتبال

در محله‌های جنوب شهر تهران هنوز هم مرام و مسلک لوطی گری طرفدار دارد. آنها که به قول معروف یک تار سبیلشان برای دیگران حکم سند و اعتبار است. من هم از نوجوانی آرزو داشتم تا مورد توجه و احترام اهل محل باشم و به قول معروف روی اسمم قسم بخورند. وقتی می‌دیدم از جاهل‌های محل با چه آب و تابی اسم می‌برند خود را در قالب آنها تصور می‌کردم. شیفته شهرت و محبوبیت بودم غافل از اینکه چنین جایگاهی براحتی به دست نمی‌آید.

 

از بچگی با فوتبال در زمین‌های خاکی آشنا شدم. دوره متوسطه بودم که عضو یکی از تیم‌های فوتبال دسته دوم تهران شدم. شب و روزم شده بود فوتبال حالا دیگر همه محل مرا به‌عنوان یک فوتبالیست حرفه‌ای می‌شناختند. تشویق‌ها و تحویل گرفتن‌های‌شان طوری به من انگیزه می‌داد که بسرعت پله‌های ترقی را طی کردم. در رده جوانان به یکی از تیم‌های دسته اول راه پیدا کردم اما از درس و مدرسه جا ماندم و دیپلمم را نتوانستم بگیرم به همین خاطر قید درس و مدرسه را زدم.

 

همه فکر و ذکرم فوتبال شده بود و تمام وقت تمرین می‌کردم. رقابت در فوتبال یک اصل است. من و حمید هر دو در خط حمله توپ می‌زدیم و سعی می‌کردیم بیشتر مورد توجه سرمربی باشیم. البته چون سرعت من بیشتراز حمید بود به همین دلیل در بازی هافبک‌ها توپ را بیشتر برای من ارسال می‌کردند. همین موضوع باعث شده بود گل‌های بیشتری بزنم. حالا دیگر محبوب محله بودم؛ کوچک و بزرگ با شوروشوق صدایم می‌کردند.

 

امیر توپچی و پلنگ پاطلایی و... القابی بود که در زمین چمن من را با آنها صدا می‌زدند و تشویق می‌کردند. دیگر به آرزوی نوجوانی‌ام رسیده بودم. اما کم کم این موضوع باعث تنش و درگیری بین من و حمید شد. یک روز در رختکن سر یک موضوع بی‌اهمیت درگیر شدیم و کار به زد وخورد رسید. همین درگیری پای ما را به کمیته انضباطی باز کرد. از آن به بعد رفتار حمید به یک باره تغییر کرد و خیلی دوستانه با من برخورد می‌کرد. حمید و بچه محل‌ها اغلب مرا به جشن‌ها و میهمانی‌هایی دعوت می‌کردند که همه جور سرگرمی در آنها پیدا می‌شد.

 

تقریباً هر شب یک جایی میهمان بودم و کلی تعریف و تمجید می‌کردند. در این میهمانی‌ها با افراد مختلفی آشنا می‌شدم و من که شیفته همین توجهات و شهرت بودم کم کم از خودم غافل شدم. رودربایستی‌ها کار دستم داد و نتوانستم در برابر تعارف‌ها نه بگویم. همین تعارفات نابجا آلوده‌ام کرد. «حالا یه بار بکش چیزی نمیشه» یا «حالا یه لیوان بنوش طوری نمی‌شه» و... مرا که سرمست غرور بودم به جاده تباهی کشاند. چند ماه بعد بدنم بشدت افت کرد. کم کم از بازیکن ثابت زمین جایگاهم به نیمکت نشینی تغییر کرد. سرمربی و مربی و هم بازی‌هایم بشدت از وضعیتم ناراضی بودند دیگر از آن همه توجه و تشویق خبری نبود.

 

حالا دیگر به جای اینکه قهرمان توپ و زمین باشم؛ قهرمان پوشالی خمر و خمار شده بودم. این تغییر جایگاه و سقوط یک باره از دنیای پرهیاهوی شهرت و معروفیت ضربه بدی به روحیه‌ام زد. بیکاری و بی‌پولی و اعتیاد و از همه بدتر عقده‌های فروخورده مرا به سوی خلاف کشاند. برای گذران زندگی و تهیه مواد به هرکاری دست می‌زدم.

در این میان فقط حمید بود که رهایم نکرد نه از سر دلسوزی بلکه هر روز راه تازه‌ای برای نابودی من جلوی پایم می‌گذاشت و من غافل از این همه دشمنی به حرفش عمل می‌کردم. اما او هم وقتی مطمئن شد راهی جز سراشیبی سقوط برایم نمانده مرا رها کرد. روزها و شب‌ها را به دوره گردی و کیف قاپی می‌گذراندم.

 

با چند خلافکار آشنا شده بودم. یک روز که با قاسم فرفره سوار بر ترک موتور، کیف چرمی یک جوان را زدیم قاسم چنان از بین ماشین‌ها لایی می‌کشید که ردی از نگاه‌های متعجب رهگذران را دنبال‌مان می‌کشاند. آخر کار هم با یک تک چرخ نمایشش را کامل کرد ولی ناگهان یک جعبه رها شده وسط خیابان هر دوی‌مان را سرنگون کرد. جمعیت دوره‌مان کرد. پای من زیر موتور بشدت آسیب دیده بود ولی قاسم فرفره خودش را از موتور جدا کرده بود و فقط چند خراش روی دست و صورتش افتاده بود. در همین هنگام گشت پلیس هم از راه رسید. چند دقیقه بعد آمبولانس نیز زوزه کشان از راه رسید.

 

مرا با آمبولانس به بیمارستان بردند و قاسم را هم گشت پلیس برد. به همراه یک پلیس مراقب، به بیمارستان رسیدیم. بلافاصله به اتاق جراحی فرستاده شدم. تا ۳ ماه پایم در گچ آویزان بود. هر چند روز یک بار هم مورد بازجویی قرار می‌گرفتم. پس از بهبودی نسبی به زندان منتقل شدم. به اتهام اینکه با موتور مسروقه کیف قاپی می‌کردیم محکوم شدم و به‌عنوان متهم اصلی به ۵ سال زندان و قاسم که همه گناه‌ها را گردن من انداخته بود فقط به ۶ ماه حبس محکوم شد.

 

اندوه و حسرت روزهای گذشته خون را در رگ‌هایم به جوش آورده بود. تصمیم گرفتم انتقام تمام این ناکامی‌ها را از قاسم بگیرم. در داخل زندان دشنه‌ای تهیه کردم و در کمینش نشستم.

یک روز در نقطه‌ای خلوت از زندان، قاسم را به دام انداختم. زیر گلویش را گرفتم و با دست دیگر دشنه را بیرون کشیدم. برای ترساندنش یک خراش عرضی روی بدنش کشیدم. قطرات خون، پیراهنش را سرخ کرد.

 

دشنه را بالا بردم تا ضربه دوم را بزنم؛ در حالی که وحشت از چشمانش بیرون می‌ زد  با فریاد گفت: امیر توکه نامرد نبودی این دشنه را باید به شکم حمید نامرد بزنی که تو را به این روز انداخته نه من! اسم حمید را که آورد دستانم شل شد و رهایش کردم. با حرف‌های قاسم تازه متوجه شدم عامل تمام این مصیبت‌هایی که به سرم آمده حمید بوده است. بعد از لحظه‌ای درنگ و گیجی، مانند کسی که تازه از خواب غفلت بیرون آمده؛ به سمتش یورش بردم. دشنه را نزدیک صورتش بردم و فریاد زدم: بگو، هر چه می‌دانی بگو!

 

قاسم فرفره همه چیز را اعتراف کرد. از میهمانی‌های ساختگی و باج‌هایی که حمید به دوستانش می‌داد تا مرا خمار و خراب کنند همه نقشه حمید بود. دشنه از دستم افتاد. احساس تو خالی شدن و حماقت سرتاپای وجودم را فراگرفت. حالا می‌فهمیدم که او چطور از ساده لوحی و نقطه ضعف من نسبت به شهرت و معروفیت و تمجیدهای دیگران سوءاستفاده کرده وبه همین راحتی مرا که رقیب سرسخت او در زمین فوتبال بودم از گردونه رقابت بیرون رانده بود. حالا دیگر زندگی‌ام نابود شده بود.با خودم خلوت کردم در گوشه سلول فکر کردم و به این نتیجه رسیدم که وقت انتقام از این و آن گذشته حالا من باید در این قفس تنهایی از نفس غارتگر و طمع شهرت و غرور خودم انتقام بگیرم.

 

iran-newspaper.com
  • 15
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
زمان پخش مسابقات از تلویزیون
  • جمعه ۲۱ آذر
    لیگ آزادگان
    پخش زنده بازی فوتبال هوادار و نساجی مازندران
    ۱۵:۰۰
  • لیگ برتر فوتسال
    پخش زنده بازی فوتسال تیم فوتسال فولاد هرمزگان و پردیس قزوین
    ۱۶:۰۰
  • لیگ برتر فوتسال
    پخش زنده بازی فوتسال بهشتی سازه گرگان و پالایشگاه امام خمینی شازند
    ۱۶:۰۰
  • لیگ برتر فوتسال
    پخش زنده بازی فوتسال پالایش نفت اصفهان و سن ایچ ساوه
    ۱۶:۰۰
  • لیگ برتر فوتسال
    پخش زنده بازی فوتسال فوتسال مس سونگون و پالایش نفت بندرعباس
    ۱۶:۰۰
  • جام ملت‌های عرب
    پخش زنده بازی فوتبال اردن و عراق
    ۱۸:۰۰
  • جام ملت‌های عرب
    پخش زنده بازی فوتبال الجزایر و امارات
    ۲۱:۰۰
  • بوندسلیگا آلمان
    پخش زنده بازی فوتبال یونیون برلین و لایپزیش
    ۲۳:۰۰
  • لالیگا اسپانیا
    پخش زنده بازی فوتبال رئال سوسیداد و خیرونا
    ۲۳:۳۰
  • چمپیونشیپ انگلیس
    پخش زنده بازی فوتبال وست برومویچ و شفیلد یونایتد
    ۲۳:۳۰
  • فردا شنبه ۲۲ آذر
    بسکتبال حرفه‌ای NBA
    پخش زنده بازی بسکتبال دیترویت پیستونز و آتلانتا هاوکس
    ۰۳:۳۰
  • بسکتبال حرفه‌ای NBA
    پخش زنده بازی بسکتبال گلدن استیت واریرز و مینه سوتا تیمبرولوز
    ۰۶:۳۰
  • چمپیونشیپ انگلیس
    پخش زنده بازی فوتبال نوریچ و ساوتهمپتون
    ۱۶:۰۰
  • لیگ کاپ امارات
    پخش زنده بازی فوتبال الوحده امارات و الجزیره امارات
    ۱۶:۲۰
  • لالیگا اسپانیا
    پخش زنده بازی فوتبال اتلتیکومادرید و والنسیا
    ۱۶:۳۰
  • لیگ برتر انگلیس
    پخش زنده بازی فوتبال چلسی و اورتون
    ۱۸:۳۰
  • لیگ برتر انگلیس
    پخش زنده بازی فوتبال لیورپول و برایتون
    ۱۸:۳۰
  • لیگ کاپ امارات
    پخش زنده بازی فوتبال العین امارات و النصر دبی
    ۱۹:۰۰
  • سری آ ایتالیا
    پخش زنده بازی فوتبال پارما و لاتزیو
    ۲۰:۳۰
  • سوپرلیگ ترکیه
    پخش زنده بازی فوتبال آنتالیااسپور و گالاتاسرای
    ۲۰:۳۰
  • لیگ برتر انگلیس
    پخش زنده بازی فوتبال برنلی و فولام
    ۲۱:۰۰
  • لالیگا اسپانیا
    پخش زنده بازی فوتبال بارسلونا و اوساسونا
    ۲۱:۰۰
  • بوندسلیگا آلمان
    پخش زنده بازی فوتبال بایرلورکوزن و کلن
    ۲۱:۰۰
  • لیگ یک فرانسه
    پخش زنده بازی فوتبال متز و پاری سن ژرمن
    ۲۱:۳۰
  • سری آ ایتالیا
    پخش زنده بازی فوتبال آتالانتا و کالیاری
    ۲۳:۱۵
  • لیگ برتر انگلیس
    پخش زنده بازی فوتبال آرسنال و ولورهمپتون
    ۲۳:۳۰
  • لالیگا اسپانیا
    پخش زنده بازی فوتبال ختافه و اسپانیول
    ۲۳:۳۰
ویژه سرپوش