هنوز هم بابت نباختن به کره جنوبی در دیدار دوستانه هفته گذشتهمان مشغول تمجید از خود هستیم و با اینکه نتیجه حاصله در سئول (تساوی ۱-۱) نتیجه باارزشی بود اما باید پرسید دستاوردهای فوتبال دو کشور واقعاً به چه میزان میرسد و کدامیک به نتایج بهتری رسیدهاند. جدیدترین دستاورد فوتبال کره که البته به سطح جوانان مربوط میشود، رسیدن به فینال جام جهانی این رده سنی است که طی ۳۵ روز گذشته در لهستان در حال برگزاری بود و شنبه شب (۲۵ خرداد) با انجام بازی نهایی بین کره و اوکراین پایان گرفت. کره که همراه با قطر، ژاپن و عربستان یکی از چهار نماینده آسیا در این مسابقات بود، در مرحله گروهی در دسته دشوار ششم با جمعآوری ۶ امتیاز همپا با آرژانتین بالا آمد و فقط به سبب گل شماری ضعیفتر از کسب سرگروهی باز ماند. کرهایها در مراحل یک هشتم، یکچهارم و نیمهنهایی به ترتیب بر ژاپن، سنگال و اکوادور چیره شدند و فقط در دیدار با سنگال بود که کارشان گره خورد و این گره با ضربات پنالتی گشوده شد.
کرهایها پیشینه کسب رتبه چهارم جام جهانی جوانان سال ۱۹۸۳ را داشتند و ۱۵ بار است که بهعنوان نماینده آسیا در جامهای جهانی جوانان حضور مییابند و این به وضوح میگوید که کار آنان در ردههای سنی پایه از ما بسیار بهتر و کاملتر بوده و به تبع آن روند تغذیه تیم ملی بزرگسالان آنها هم از طریق ارتقا بخشیدن اصولی بازیکنان ردههای سنی پایه به سطوح بعدی به شکلی مؤثرتر انجام میپذیرد.
حتی یکبار
در عصری که فوتبال ردههای سنی پایه در ایران تلالو گذشته را ندارد و همه چیز به تیم بزرگسالان ختم و منحصر شده و فدراسیون فوتبال نیز توجه لازم را به تیمهای کوچکتر ارزانی نمیدارد، رسیدن کره به فینال جامجهانی خبر از طی طریق این کشور در مسیرهایی متفاوت و بهتر میدهد و حاکی از آن است که کره برخلاف ما توانسته است قدرت گذشتهاش را در رده جوانان حفظ و حتی آن را بیشتر کند. این در تضاد با وضعیت ما در این رده حساس است که در دهه ۱۹۷۰ در نقطه اوج آن بهسر میبردیم و به نشانه آن چهار بار متوالی (از سال ۱۹۷۳ تا ۱۹۷۶) قهرمان آسیا شدیم و در ۱۹۷۷ هم به نایبقهرمانی رسیدیم اما از آن زمان به بعد یعنی در ۴۲ سال گذشته حتی یکبار به فینال هم نرسیدهایم چه برسد بهعنوان قهرمانی و کسب رتبه چهارمی در سال ۱۹۹۹ بالاترین سقف پیشرفتمان بوده است. در همان دوره در جام جهانی جوانان حذف شدهای زودهنگام بودیم و با اینکه در دهه ۲۰۰۰ دو بار با هدایت علیدوستی مسافر جامجهانی نوجوانان شدیم اما این را بهرغم نزدیکی سنی دو رده نباید لزوماً با رده سنی جوانان یکی کرد و دستاوردهای آنان را مشابه دانست.
آیا ما هم میتوانیم چهارم دنیا شویم؟
طبعا پیامد این طرز نگرش و نحوه عمل به رده سنی بزرگسالان هم بسط یافته است. آنجا که ایران پس از کسب دومین مجوز حضور متوالیاش در مرحله نهایی جامهای جهانی چنان جشنی را برپا داشت که انگار جام را فتح کرده اما کره با ۹ حضور متوالی (از ۱۹۸۶ به بعد) چنان ماجرا را عادی انگاشته که انگار هیچ کار مهمی را انجام نداده است.
ایران مجموعاً ۵ بار به مرحله نهایی جامهای جهانی بزرگسالان راه یافته و هرگز از مرحله گروهی گذر نکرده و به دیدارهای حذفی راه نیافته اما کرهایها در سال ۲۰۰۲ نه تنها از گروهشان صعود کردند، بلکه به رتبه شامخ چهارم دنیا رسیدند و هر چقدر آن دستاورد در سالی حاصل آمد که مسابقات در خاک خود کره (و ژاپن) برگزار میشد اما ارزش و عمق آن بیش از آن بود که فقط با امتیاز میزبانی توجیه و توصیف شود و سوال مطروحه طبعاً این است که اگر ما میزبان باشیم، آیا رسیدن به چنین مرحله و مقام بالایی برای ما نیز متصور و مقدور خواهد بود؟
فقط شلوغ میکنیم
ما میتوانیم تا ابد به اینکه یک بار کره را با نتیجه ۲-۶ خردکردهایم، ببالیم و دائما بگوییم که در سالهای اخیر چندبار متوالی این حریف ویژه را با نتایج اقتصادی یک-صفر بردهایم و تک گل کرهایها طی تساوی یک-یک هفته گذشته نخستینبار پس از گذشت چند سال روی داد که دروازه ما به روی رقیب ویژه و قدیمیمان گشوده شد اما وقتی به استمرار در نتایج کره و دستاوردهای آنان در تمامی سطوح نگاه میکنیم و همان را در فوتبال خود مبنا میگذاریم، میبینیم که در قیاس با آنها کار مهمی انجام ندادهایم و فقط به رسم معمول به شلوغ کاری پرداخته و برخی نتایجمان را بیش از حد در بوق و کرنا کردهایم. در همین راستا باید پرسید اگر ما هم مثل کرهایها ۹ بار پیاپی به مرحله پایانی جامهای جهانی راه مییافتیم، چقدر شلوغ میکردیم و تا چه میزان به تمجید از خودمان میپرداختیم و چگونه با این تعریفهای افراطی از جاده حقیقت و رسیدن به درجات پیشرفتهتری از کار باز میماندیم و بهجای ارتقای درجه در همان سطوح گذشته متوقف میماندیم.
وصال روحانی
- 19
- 1