زمستان انگار برای علی دایی فصل بازگشت به تیم ملی است. وی اولین بار زمستان ۸۶ طی یک پروژه عجیب و غریب سرمربی تیم ملی فوتبال ایران شد. در آن هنگام صرفا یک سال از بازنشستگی دایی ۳۸ ساله از مسابقه های ملی می گذشت. وی چند ماه قبلش بعنوان مربی- بازیکن با سایپا قهرمان لیگ ششم حرفه ای شد؛ عنوانی که هنوز تنها قهرمانی دایی در مسابقات لیگ به شمار می رود.
خروج سیاسی، بازگشت اقتصادی!
این انتخاب از جهات گوناگون عجیب بود. دایی تنها چند شب قبل از اعلام نامش بعنوان سرمربی جدید تیم ملی، در گفتگو با برنامه ۹۰ گفته بود:« هر کسی لابی قوی تری داشته باشد انتخاب خواهد شد»، ولی در کمال شگفتی خودش به این عنوان دست پیدا کرد؛ آن هم در شرایطی که افشین قطبی گزینه اول فدراسیون به شمار می آمد. در هر صورت اما دایی انتخاب شد؛ گزینشی بدفرجام که هم به زیان او پایان یافت و هم به زیان تیم ملی انجامید. حتماً می دانید که دایی تنها ۱۳ ماه پس از آن انتخاب تاریخی، در پی شکست برابر تیم ملی عربستان در ورزشگاه آزادی، از کار عزل شد؛ آن هم در روزی که محمود احمدی نژاد، رییس دولت وقت ایران در جایگاه ویژه شاهد این شکست تلخ بود.
دایی چندین ساعت پس از بازي از کار عزل گردید و این اتفاق آن قدر برایش تلخ و گران آمد که تا ۹ ماه بعد یک کلمه هم با رسانه ها سخن نگفت. دایی بعدها به دفعات در خصوص دوران مربيگری اش در تیم ملی سخن خاطرنشان کرد که البته شاید چکیده همه آن ها، همین یک جمله است:« نه آمدنم دست فدراسیون بود و نه اخراج شدنم.»
در واقع فدراسیون علی کفاشیان که مرزهای« انفعال» را جا به جا کرده بود، آنوقت تحتتأثیر خواسته های سازمان وقت تربیت بدنی و شاید حتی مراجع بالاتر(!) دایی را در تیم ملی نصب و عزل کرد، ولی این سیاست به حذف نامبارک تیم ملی از مسابقات مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۰ آفریقای جنوبی منجر شد؛ تنها جام جهانی در ۱۶ سال اخیر که ما در آن حاضر نبوده ایم.
در آستانه بازگشت
۱۲ سال بعد و اکنون در زمستانی ديگر مجدداً احتمال حضور علی دایی روی نیمکت تیم ملی افزایش پیدا کرده است. این روزها تیم ملی در برزخ پیش مقدماتی جام جهانی گیر افتاده و در آستانه حذف از این مسابقات است. فدراسیون فوتبال با مارک ویلموتس قطع همکاري کرده و سرمربی جدید هنوز معرفی نشده است. همه در انتظار حضور برانکو ایوانکوویچ روی این نیمکت داغ بودند، ولی اهمال فدراسیون در گفتگو با گزینه معقول کروات، سبب شد او راهی عمان شود. برانکو ایوانکوویچ در توضیح این انتخاب شگفت انگیز گفته است:« فدراسیون فوتبال ایران مرا مسخره کرد.» به این ترتیب او هم از درد بی احترامی می نالد؛ وجه مشترکش با کالدرون و آندره آ استراماچونی که جدیدا فوتبال ایران را ترک کردند! حالا فدراسیون در فاصله دو ماه تا از سرگیری دور برگشت مسابقات پیش مقدماتی، به احتمال فراوان چاره ای جزء انتخاب یک مربی ایرانی ندارد.
آن ها می دانند مربی خارجی در این وضعیت مهلت کمی برای تسلط بر تیم دارد و تازه حتی نمی توانیم در طول مذاکرات به او توضیح بدهیم که امکان دارد در بازي با بحرین و عراق از میزبانی محروم باشیم! علاوه براین فدراسیون ديگر آه در بساط ندارد. در واقع اگر رفت وآمد ۱۰ سال قبل دایی در تیم ملی بیشتر جنبه سیاسی داشت، حالا بازگشت احتمالی او تحتتأثیر برخی مؤلفه های اقتصادی و البته شرایط اجتماعی خاص کشور رخ می دهد. تنگناهای پرشمار موجود، چاره ای جزء این انتخاب باقی نگذاشته است؛ اکنون نهایتا دایی نشد، امیر قلعه نویی!
ریسک بزرگ دایی
درصورتی که دایی در وضعیت فعلی مسئولیت تیم ملی را بپذیرد، بزرگترین ریسک زندگی حرفه ای اش را کرده است. چنان که گفتیم وی در رساندن ایران به جام جهانی ۲۰۱۰ ناموفق بود و اکنون هم تیم ملی در وضعیت بسیار دشواری برای رسیدن به جام جهانی ۲۰۲۲ به سر می برد. صرفا به یاد داشته باشید که لغزش احتمالی برابر بحرین یا عراق میتواند سبب حذف تیم ملی از همین مرحله پیش مقدماتی شود و فوتبال ملی را برای سه سال تعطیل کند. اگر امضای دایی پای حذف از دومین جام جهانی هم قرار بگیرد، وی صاحب یک رکورد منفی بی نظیر خواهد شد؛ رکوردی که سایه سنگینش تا پایان دوران مربيگری دایی، او را رها نخواهد کرد.
- 15
- 3