دوشنبه ۲۸ مهر ۱۴۰۴
۱۲:۱۰ - ۲۵ اسفند ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۱۲۰۴۲۰۴
تحقیقات و پژوهش های پزشکی

وقتی در موقعیت های پر استرس، شوخی می کنیم ضربان قلب و فشار خون ما کاهش می یابد

کاهش استرس,اخبار پزشکی,خبرهای پزشکی,تازه های پزشکی

توی هر جمعی، همیشه چندنفر هستند که در پیداکردن چیزهای مضحک یا جنبه‎های مضحکِ چیزها تخصص دارند؛ چندنفر هم هستند که وظیفه اخم‎وتخم کردن دربرابر هر نوع و میزانی از شوخی را به‎عهده می‎گیرند و همیشه سوال‎شان این است که «الان وقت مسخره بازیه؟» در جمع‎های خانوادگی، بزرگ‎ترها –احتمالا در رودربایستی سن‎وسال‎شان و توقعی که خانواده از آن‎ها به‎عنوان پیرِ خردمند دارد- وظیفه جمع کردن بساط شوخی را انجام می‎دهند؛ در جمع‎های مجازی، فرهیخته‎ها و باسوادها شعار «مرگ بر شوخی» سر می‎دهند و در رسانه‎ها هم که... بماند. مخالفان شوخی، معتقدند شور شوخی درآمده‎است. آن‎ها می‎گویند طبیعی نیست که به گرانی می‎خندیم و با بیکاری جوک می‎سازیم و نگران‎اند که شوخی با اشتباه‎ها و نقص‎ها، کم‎کم باعث عادی شدن‎شان شود. شوخ‎طبع‎ها ولی معتقدند مزاح، مایه بقاست و روشی برای دفاع و حتی اصلاح. حق با کیست؟

دشمنی با شوخی از کجا می‎آید؟

هیس! فیلسوف‎ها نمی‎خندند

اگر جزو گروه جدی‎ها هستید، بد به دل‎تان راه ندهید. نخندیدن و سرزنش کردن مسخرگی، شکل‎وشمایلِ شیکش را از سر راه که نیاورده ‎است و در تاریخ ریشه‎دار است. خیلی از ادبا و حکما، شوخی و خنده را دون شأن خودشان می‎‌دانسته‎اند. فیلسوف‎ها که در هر پدیده و اتفاق و ماجرایی، سوژه‎ای برای حرف زدن و نظریه‎پردازی پیدا می‎کنند، شوخی را قابل بحث و تأمل ندانسته‎اند.

تا همین قرن پیش هر وقت فلاسفه کمابیش ضمن بحث‎های جدی و مهم‎شان به شوخی هم پرداخته‎اند که  رویکردشان منفی بوده‎ است.

مثلا جناب افلاطون که چشم بقیه فلاسفه به دهان ایشان بوده، یک‎پا منتقد خنده به‎شمار می‎رفته‎ و آن را هیجانی که خویشتن‎داری عقلانی را از آدمی می‎ستاند، می‎دانسته‎ است. شوخی البته همیشه پوست‎ کلفت‎تر از آن بوده ‎است که تحت تأثیر نظر عنق‌ها قرار بگیرد؛ نه در نمایش به تراژدی باخته، نه در زندگی عامه مردم کم‎رنگ شده و نه با همه کم‎صبری‎ها و انتقادها، خاصیت گزندگی‎اش را ازدست داده ‎است.

حالا هم که باز در مظان اتهام قرار گرفته، بعید است کوتاه بیاید حتی اگر کارشناسان مرتب در رسانه‎ها بگویند و بنویسند که وااسفا! جامعه به کدام سمت می‎رود؟ چرا ما با همه‎چیز شوخی می‎کنیم؟ صحبت کردن درباره شوخی، به‎ویژه وقتی همان‎طور که گفتیم سال‎ها در مکتوبات و مباحث رسمی نادیده گرفته شده‎ است، قدم مثبتی است ولی تخطئه کردنش جایی ندارد. معیار کم و زیاد بودن شوخی چیست؟ جز محدودیت اخلاقی، چه چیز دیگری می‎تواند برای شوخی، مرز تعیین کند و بگوید حالا وقتش نیست؟

در هر خندیدنی نقد و اعتراضی نهفته است

پنبه‎ای برای سر بریدن!

مولیر که به کمدی‎های نیش‎دارش معروف است، در پیشگفتار نمایش‎نامه «تارتوف» می‎نویسد: «آدمی حرفی ندارد که بدجنس باشد اما نمی‌پذیرد که مضحک باشد». تارتوف شخصیت اصلی این نمایش نامه ریاکار است. مولیر با این خصلت در نمایش‎نامه‎اش شوخی می‎کند‎ و همین، کار دستش می‎دهد. بارها مانع اجرای نمایشش می‎شوند و اذیتش می‎کنند. مولیر با این جمله به ما یادآوری می‎کند که دست گذاشتن روی چیزهای غلط و خندیدن به آن‎ها و خنده دیگران را برانگیختن، کارکردی جز سرگرم شدن و لودگی دارد.

در دوران استالین روال بود که مردم را به جرم «جوک گفتن» به زندان‌های کار اجباری بفرستند[۱]. در ایران باستان، نمایش‎های خنده‎آور ساده‎ای بین عامه مردم رواج و محبوبیت داشته که ما امروز چیز زیادی از آن‎ها در دست نداریم. گرچه چند دانشمند عرب و ایرانیان عرب‎نویسی مثل فارابی، ابن‎سینا و ابن رشد دانش نظری یونانیان را با ترجمه و شرح کتاب «بوطیقا»ی ارسطو به دانش‎پژوهان عصر خود معرفی کردند ولی نمایش‎های مردم به این‎ها کاری نداشت. اصلا نه مردم می‎دانستند که بین دانشمندان چه می‎گذرد و نه دانشمندان پرداختن به نمایش و مردم را شایسته خود می‎دانستند و از آن‎ها خبر داشتند[۲]. لفظ نمایش، شاید به اشتباه بیندازدتان.

کاهش استرس,اخبار پزشکی,خبرهای پزشکی,تازه های پزشکی

احتمالا پیش خود فکر می‎کنید این توضیحات چه ربطی به بحث ما دارد؟ واقعیت این است که وقتی از نمایش‎های خنده‎آور پیشین حرف می‎زنیم، در واقع از شوخی و خاصیت و جایگاهش حرف می‎زنیم. «مسخره» و «طلحکِ» قدیم که حالا بار معنایی منفی دارد، کسی بوده که شوخی را می‎شناخته ‎است. مردم هم دوستش داشته‎اند چون در قالب طنز و هزل، انتقادهایی هم از طبقه بالا می‏‎کرده ‎است و مردم او را زبان خود می‎دیدند. گفتیم از نمایش‎های کمدی قدیم، اطلاعات زیادی نداریم؛ غیر از بی‎توجهی طبقه باسواد به این مقوله، ثبت نشدن متن این نمایش‎ها احتمالا به دلیل معارضه بازیگران با دستگاه ضبط و تفتیش بوده‎است[۳]. شوخی، همیشه یکی از راه‎های جدی نقد بوده ‎است؛ برخورد صاحبان قدرت با شوخی، این ادعا را ثابت می‎کند. بنابراین اگر به‎ نظر می‎رسد که آمار شوخی بالا رفته(طبق کدام معیار و سنجش؟)، احتمالا باید نیم‎نگاهی به میزان فاصله بین مردم و طبقه در قدرت انداخت. در واقع چیزی که باید مورد توجه و بررسی قرار بگیرد، دلیل روی آوردن جامعه به شوخی در واکنش به هر اتفاق و پدیده‎ای است، نه خود شوخی.

مروی بر کارکردهای اجتماعی شوخی و لطیفه

جامعه به جوک‎سازها مدیون است

گفتیم شوخی در سطح فردی، به همه‌مان کمک می‎کند از هم نپاشیم. حالا می‎خواهیم بگوییم در سطح اجتماعی هم چنین فایده‎ای دارد؛ ما جوک می‎سازیم که برای دیگران تعریف کنیم. کسی در خلوت و برای دلِ خودش جوک نمی‎گوید. رفتار خنده، علامتی زیستی است که در جوامع انسانی تکامل یافته و خندیدن به جوک به دلیل وجه زبانی‎اش، پدیده‎ای کاملا اجتماعی است. خندیدن به جوک می‎تواند مقدمه‎ای برای کنش متقابل دوستانه باشد یا دلیلی بر رفع تنش بینا‎فردی. تعریف کردن جوک هم می‎تواند به‎عنوان کنش نمادینی دوستانه، رفتاری آیینی یا عملی حرفه‎ای و وابسته به تخصص درنظر گرفته شود. از هر زاویه‎ای که به جوک نگاه کنیم، آن را آغشته به زمینه اجتماعی‎اش خواهیم دید. نخستین کسانی که به‎طور سازمان‎یافته نقش اجتماعی جوک را تحلیل کرده‎اند، مردم‎شناسان بودند. پژوهش‌های مردم‎شناسانه کارکرد تنش‎زدایانه رفتار جوک‎گویی را اثبات کرده‎است.

«ردکلیف براون» یکی از این پژوهشگران است که نشان داد تعریف کردن جوک روشی فراگیر است که با تبدیل کردن اختلاف‎ها و دشمنی‎ها به بازی‎های زبانی و تمسخرهای کنترل‎شده، تنش بین‎فردی را کاهش می‎دهد. در همه جوامع انسانی، هنجارهای رفتاری سختی بر حرکت و گفتار اعضای جامعه حاکم است و الگوی خاصی از سخن گفتن را مجاز می‎داند؛ الگویی که با پیچیده‎‏تر شدن جوامع و راهبردهای معطوف به کنترل، دقیق‎تر می‎شود و جزئیات بیشتری از رفتار را زیر سیطره خود می‎گیرد. جوک گفتن و خندیدن، نقض موضعی این هنجارهاست و به همین دلیل نیز در فضای خصوصی و دوستانه و درمیان افراد هم‎رتبه و هم‎پایگاه رواج دارد[۶]. بنابراین، رفتار جوک ساختن بیشتر از آن چه  نگران‎کننده باشد، طبیعی است اما معنی این حرف این نیست که جوک‎ها و جوک‎گوها را به حال خودشان رها کنیم.(امیدواریم چنین منظوری هم از آن برداشت نشود که ممنوع شان کنیم) بلکه شاید بتوانیم پیام‎شان را درک کنیم.

جوک‎ها بیشتر حول چه موضوعات و موقعیت‎هایی پیدای‎شان می‎شود؟ در طول سال‎ها چه تغییری در لحن و محتوای لطیفه‎ها و شوخی‎ها به‎وجود آمده‎است؟ از آن‎جایی که مردم‎شناسان قدیمی، خلاف فلاسفه، جوک را در تأملات و مطالعات‎شان به‎حساب می‎آورده‎اند شاید همکارانِ معاصرشان هم بتوانند متناسب با شرایط امروز، چنین کاری انجام بدهند. خدا را چه دیدید؟ شاید مطالعه همین جوک‎های بی‎پایه از سر مسخرگی، به پیدا و پر کردن درز و شکاف‎ها کمک کرد. این‎طوری شاید جوک‎سازها و جوک‎گوها و آن‎هایی که به جوک می‎خندند هم از اتهام بی‎اخلاقی و بی‎مسئولیتی و سرخوشی، مبرا شدند و توانستند بدون احساس پشیمانی یک دلِ سیر بخندند.  

شوخی ما را نجات خواهد داد

کاهش استرس,اخبار پزشکی,خبرهای پزشکی,تازه های پزشکی

حالا وقتشه؟

حالا بپردازیم به سوالِ موردعلاقه مخالفان شوخی؛ حالا وقت مسخره‎بازی است؟ اگر بپذیریم که شوخی، واکنشی است به نقص‎ها و کاستی‎ها، چرا این واکنش به شیوه‎های مستقیم‎تری ابراز نشود؟ فارغ از هزینه‎ متفاوتی که این دو روش به دنبال دارد، شوخی علاوه بر خاصیت انتقادی‎اش، کارکرد خلاصی‎آور دارد. درست است که «وقتی کنش بی‎درنگ لازم است نمی‎توان شوخی را جایگزین کرد اما در بسیاری از موقعیت‎ها که انتظارات ما نقض می‎شوند، هیچ کنشی کمک‎کننده نیست»؛ و احتمالا حق با ارسطو است که می‎گوید آن چه خنده‎دار است خطا یا رفتاری ناشایست است که رنج‎آور یا ویران‎گر نیست[۴] ولی ما همیشه آگاهانه به این چیزها فکر نمی‎کنیم. شوخی‎های توئیتر-تلگرامی و تاکسی-اتوبوسی همیشه قرار نیست به کنش مدنی منجر بشود.

ما با شوخی از خودمان در برابر تهدیدها و نگرانی های  بیرونی و درونی، دفاع می‎کنیم فارغ از این‎که در چه موقعیتی هستیم و چه فایده ملموسی برای‎مان دارد. بعضی‎ها حتی در موقعیتی به سهمگینی مرگ قریب‎الوقوع خودشان هم شوخی کرده‎اند. «تامس مور»، فیلسوف و نویسنده انگلیسی، همان‎طور که به چوبه دار نزدیک می‎شد، از جلاد پرسید: «می‎شود کمکم کنی بالا بروم؟ خودم بعدا می‎توانم پایین بیایم» یا مثلا می‎گویند اسکار وایلد، نویسنده مشهور در بستر مرگش گفته‎است: «این کاغذ دیواری خیلی زشت است. یکی از ما باید برود». شوخی‎ها نه‎تنها عقلانیت را پرورش می‎دهند و لذت ایجاد می‎کنند، بلکه آمیزه ترس و خشم را که «استرس» نامیده می‎شود و در جهان صنعتی همه‎گیر است کاهش می‎دهند یا رفع می‎کنند. در ترس و خشم عناصر شیمیایی نظیر آدرنالین، نورآدرنالین و کورتیزول برای افزایش کشش عضلات، ضربان قلب و فشار خون و کنترل دستگاه ایمنی در خون آزاد می‎شوند.

این تغییرات فیزیولوژیک در پستانداران اولیه راهی برای نیرو دادن به آن‎ها در جهت  مبارزه یا فرار شکل گرفت و در انسان‎های نخستین معمولا پاسخ‎هایی بود به خطرهای فیزیکی نظیر شکارچیان یا دشمنان. با این‎حال، امروز بدن و مغز ما به طریقی مشابه مشکلاتی که تهدید فیزیکی نیستند، ضرب‎الاجل‎های کاری، واکنش نشان می‎دهند. افزایش کشش عضلات، نوسان فشار خون و تغییرات دیگر در استرس نه‎تنها به ما در حل چنین مشکلاتی کمک نمی‎کنند بلکه موجب مشکلات جدیدی نظیر سردرد و حمله قلبی می‎شوند. وقتی در موقعیت‎های بالقوه پراسترس به حالت بازیگوشانه شوخی روی می‎آوریم، ضربان قلب، فشار خون و کورتیزول کاهش می یابد. همچنین خنده فعالیت دستگاه ایمنی را افزایش می‎دهد، دستگاهی که استرس آن را تضعیف می‎کند[۵].البته حواستان باشد که می شود با پدیده ای مثل کرونا شوخی کرد اما نباید کرونا را شوخی گرفت.

سختگیری درباره شوخی آدرس غلط می‎دهد‎

بی‎اخلاق شده‎ایم؟

فضای مجازی، به شوخی میدان داده ‎است. راستش معیاری نداریم که بگوییم نسبت به قبل، بیشتر شوخی می‎کنیم یا کمتر ولی دست‎کم می‎توانیم بگوییم به‎واسطه فضای مجازی، فضاها و امکانات و سوژه‎های متنوعی برای خندیدن داریم. از آن طرف سختگیری اخلاقی نسبت به شوخی را هم بیشتر می‎بینیم و می‎شنویم، اما درغیاب ملاکی برای مقایسه شرایط امروز و گذشته خودمان و سنجش جامعه‎مان با جوامع دیگر احتمالا نتوانیم به‎راحتی گزاره‎هایی مثل این‎که «زیادی شوخی می‎کنیم» یا مثلا «در شوخی بی‎اخلاق‎تر شده‎ایم» را بپذیریم.

کاهش استرس,اخبار پزشکی,خبرهای پزشکی,تازه های پزشکی

شاید یکی از دلایلی که منتقدان شوخی چنین ادعاهایی می‎کنند، به همان ظرفیت فضای مجازی برای بیان و انتشار شوخی برگردد. با این‎ همه می‎توانیم درباره موضوعات قابل شوخی کردن بحث کنیم. چیزهای غلط، ناسازگار و غیرمنتظره معمولا باعث خنده و مایه شوخی می‎شوند. عابری در پیاده‎رو، با فرض هموار بودن زمین راه می‎رود. مانعی بر سر راهش باعث می‎شود سکندری بخورد یا بر زمین بیفتد. دیگران از مشاهده این صحنه ناخودآگاه  می‎خندند. آیا این برداشت درست است که خنده دیگران از سر سنگدلی یا بدخواهی آن‎هاست؟ پس چرا ما همیشه بدخواهانه به مصیبت‎های دیگران نمی‎خندیم؟ چرا خبر ابتلای کسی به سرطان خنده‎دار نیست؟ چون ما در واقع به موقعیت‎ها و رویدادها و جوک‎هایی می‎خندیم که در آن‎ها خطای مسلمی برجسته می‎شود.

مثلا درباره مثال به زمین افتادن عابر، فرض هموار بودن همیشگی زمین فرض نادرستی است و همین موجب خنده ماست. همه ما در این فرض و ساده‎انگاری اشتراک داریم. هیچ‎یک از ما با دقت و وسواس گام برنمی‎دارد. فرض می کنیم که زمین همیشه صاف و هموار است و مانعی بر سر راه‎مان نیست. خنده ما به دیگران، مکانیسمی برای برجسته کردن چنین خطای ذهنی است[۷]. این مثال نشان می‎دهد که سختگیری اخلاقی درباره مزاح و درنظر نگرفتن اقتضائاتش، می‎تواند ما را به نتیجه‎های اشتباهی درباره جامعه سوق بدهد. شوخی را باید با الزامات و شرایط ایجادش بسنجیم.به عنوان مثال مصیبت های جدی دیگران نباید زمینه شوخی ما باشد.

[۱] مقاله جوک‎های شوروی یا شوخ‎طبعی سیاسی روسی؛ از کج‎فهمی فرهنگی تا کج‎فهمی سیاسی، ترجمه شیما وزوایی

[۲] نمایش در ایران، بهرام بیضایی، نشر روشنگران و مطالعات زنان

[۳] همان

[۴] فلسفه شوخی، نوشته جان ماریال، ترجمه غلام‎رضا اصفهانی، نشر ققنوس

[۵] همان

[۶] مقاله پژوهشی درباره شوخی، نوشته شروین وکیلی

[۷] سرچشمه‎های شوخی با نگاهی به عواطف دیگر، نوشته بیژن کریمی، انتشارات کتاب پنجره

khorasannews.com
  • 17
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش