جمعه ۰۵ اردیبهشت ۱۴۰۴
۱۶:۰۳ - ۱۲ شهریور ۱۴۰۲ کد خبر: ۱۴۰۲۰۶۰۸۸۵
سیاست داخلی

رمزگشایی از پروژه حذف اساتید از سوی آزاد ارمکی/ علی ربیعی: می‌خواهند افراد «کم‌مایه» را جایگزین اساتید اِخراجی کنند

واکنش تقی آزاد ارمکی به اخراج اساتید دانشگاه,برخورد با دانشگاهیان

تقی آزاد ارمکی در واکنش به اخراج اساتید دانشگاه با روزنامه اعتماد مصاحبه کرده است.

بخشی از مصاحبه را می خوانید:

موضوع برخوردهای اخیر با اساتید، دانشجویان و در کل دانشگاهیان کشور، این روزها انتقادات فراوانی را میان مردم و تحلیلگران ایجاد کرده است. چه تفسیری از این برخوردها می‌توان داشت؟

ما در یک موقعیت خاص قرار گرفته‌ایم که تلاش برخی افراد و جریانات برای مضمحل کردن حوزه اجتماعی است. توجه کنید تلاش این است نه اینکه واقعیت امر جامعه این‌گونه باشد! برای شکل‌گیری این اضمحلال حوزه اجتماعی، چند سیاست نیاز است.

نخست، از بین بردن یا کمرنگ کردن و کم‌رونق کردن نهادهای مدنی است که شواهد زیادی در خصوص آنها وجود دارد؛ مثلا در قالب قانون تشکل‌ها تلاش می‌شود هر نوع فعالیت مدنی محدود شود.

دوم، نحیف‌سازی احزاب است.

سوم بیرون انداختن، به حاشیه بردن، تحقیر کردن، شائبه ایجاد کردن و مساله‌دار نشان دادن کنشگری نهادهای میانجیگر و طبقات میانی است.

وقتی جامعه‌ای ساحت مهم میانی و طبقه متوسط خود را از دست می‌دهد یا طبقه متوسط به حاشیه رانده می‌شود، طبقه بورژوازی (طبقه برخوردار) هم از میان می‌رود، چرا که ارتباط طبقه میانی حتی بیش از آنکه با توده مردم باشد با دهک‌های برخوردار جامعه است. این به حاشیه رانده شدن طبقه متوسط را در حوزه‌های مختلف به عینه می‌توان مشاهده کرد؛ در حوزه‌های اقتصادی و رفاهی، این طبقه به اندازه‌ای ضعیف شده که برای تهیه مسکن ناچار به حضور در حاشیه شهرها شده است. در حوزه‌های فرهنگی و آموزشی هم این تلاش‌ها قابل رویت است. این فشارها صورت می‌گیرد تا این طبقه مسخ‌ شده و از ارزش‌هایش چون دموکراسی، تنش‌زدایی با جهان، تساهل و تسامح، مدارا و... عقب‌نشینی کند.

پس از مسخ میانجیگران شامل اقشار متوسط، دانشجویان، هنرمندان و... چه اتمسفری ایجاد می‌شود؟

نهایتا در این میدان، حاکمیت و توده مردم باقی می‌مانند. مردمی که نسبت به عملکرد سیستم خشمگین و ناراحت هستند و حاکمیت را مستقیما مخاطب قرار می‌دهند. این رویارویی به‌طور دقیق در رخدادهای پس از مرگ مهسا امینی هویدا شد؛ معترضان دیگر به فلان فرد سیاسی و رییس‌جمهور و وزیر و رییس مجلس و... کاری نداشتند، بلکه مستقیما ارکان حاکمیت را مخاطب قرار می‌دادند، چرا که هسته سخت قدرت همه کنشگران میانی و میانجیگران را از میان برده و فقط توده و حاکمیت باقی مانده‌اند.

در نبود این میانجیگران چه رخدادهایی شکل می‌گیرد؟

نخستین قربانی در این رابطه دوگانه توده - حکومت، دموکراسی و مردم‌سالاری است؛ به‌طور طبیعی دموکراسی تعطیل شده و به حاشیه می‌رود، چرا که دموکراسی مساله طبقه متوسط است و در نبود طبقه متوسط مردم‌سالاری هم معنای خود را از دست می‌دهد. می‌ماند بازی بین حاکمیت با توده؛ هر دو طرف هم به بقای خود فکر می‌کنند. خمیرمایه اساسی توده، چیزی جز توجه به ضرورت‌های بقا نیست. زندگی در این شرایط تلاش برای زنده ماندن است. حاکمیت هم از یک طرف تمام تلاش خود را برای بقای خود انجام می‌دهد و از سوی دیگر فقط به فکر برطرف کردن نیازهای اساسی توده است، چون طبقه میانی وجود ندارد که فرهنگ، دموکراسی، توسعه و... را طلب کند. درچنین جامعه‌ای دیگر ارزش‌های متعالی اجتماعی معنایی ندارد، فرهنگ، موسیقی، دانشگاه و... معنای خود را از دست می‌دهد. وقتی توده- حاکمیت باهم ارتباط برقرار کنند، دانشگاه‌ها و نظام کارشناسی موضوعیت خود را از دست می‌دهد، چراکه فرهنگ، توسعه، پیشرفت علمی و... به حاشیه رانده شده است.

بنابراین برخورد با دانشگاهیان به یک ضرورت بدل می‌شود؟

دقیقا؛ در این مدل فکری، حضور اساتید توسعه‌طلب و دموکراسی‌خواه نه تنها ضرورتی ندارد، بلکه برخورد با آنها، به حاشیه رانده شدن دانشجو و حذف دانشگاهیان به یک ضرورت بدل می‌شود. توده هم از این برخوردها حمایت می‌کند، چرا که با حذف میانجی‌ها دیگر دغدغه دموکراسی، توسعه، رشد فرهنگی و... معنای خود را از دست می‌دهد. این میانجی‌ها هستند که حاملان ارزش‌های جامعه از طبقات نخبه و الیت جامعه به دهک‌های محروم هستند و زمانی که این میانجی‌ها حذف شوند، ارزش‌های آنان نیز حذف می‌شود.

با این توضیحات کنشگری مردم ایران در دورنمای آینده چگونه خواهد بود؟

شرایط فعلی هرچند دشوار است، اما ایران آینده روشنی در پیش دارد. مشکلات اقتصادی، زندگی همه ایرانیان را با دشواری‌های بسیاری مواجه ساخته است. ایده‌ای را قبلا عنوان کرده‌ام، باز هم تکرار می‌کنم، ایرانیان زمانی که مرفه هستند انقلاب کرده، اما زمانی که فقیر می‌شوند، اصلاح می‌کنند. با این پیش‌فرض ایرانیان در شرایط گسترش فقر مطلق فعلی، به اصلاحات میل پیدا کرده‌اند. اینکه در رخدادهای اعتراضی ۱۴۰۱، بسیاری از ایرانیان با این خیزش همراهی نکردند ناشی از اعتقاد آنها به اصلاح‌جویی بوده است.

حتی اصولگرایان ایرانی هم کارهای اصلاح‌گرایانه می‌کنند. البته این اصلاحات با دشواری‌های فراوانی محقق می‌شود. بعید است که جامعه ایرانی به سادگی به سمت انقلاب میل کند. بنابراین آینده هرچند با دشواری اما روشن خواهد بود، چرا که مردم اصلاحات را می‌جویند و راه اصلاح را می‌پویند. به همین دلیل است که دشمن اصلی گروه‌های تمامیت‌خواه و تندرو در ایران براندازان نیستند، بلکه اصلاح‌طلبان هستند. هم گروه‌های رادیکال داخلی و هم طیف‌های برانداز خارجی، گفتمان اصلاحات را آماج حمله و تخریب قرار می‌دهند، چرا که می‌دانند سرنوشت محتوم این کشور حرکت در مسیر اصلاحات است و نه چیز دیگری. مردم ایران مسیر انقلاب را قبلا پیموده‌اند و دیگر به راحتی تسلیم دوباره آن نخواهند شد.

***

علی ربیعی: می‌خواهند افراد «کم‌مایه» را جایگزین اساتید اِخراجی کنند

علی ربیعی در یادداشتی با عنوان «تصمیم غلط اخراج اساتید با تحلیل غلط» در روزنامه اعتماد نوشت: از ابتدای شکل‌گیری ناآرامی‌های پاییز ۱۴۰۱، همواره این نگرانی وجود داشت که به دلیل فقدان تحلیل‌های درست، این رخدادها نه‌تنها نادیده گرفته خواهند شد، بلکه تبیین و تحلیل‌های غلط از علت نا‌آرامی‌ها و اعتراضات، ممکن است سبب وقوع حوادث پیچیده‌تر از رخدادهای قبلی شود. براساس علم مدیریت بحران، تصمیمات بر اساس تبیین‌های غلط، موج جدیدی از بحران را می‌آفرینند. اما با این پیش‌فرض، باز هم متاسفانه در شرایط کنونی شاهد تصمیماتی عجولانه بر اساس تصمیمات غلط هستیم.

واکنش تقی آزاد ارمکی به اخراج اساتید دانشگاه,برخورد با دانشگاهیان

اساسا تحلیل‌ غلط هم به علت فهم غلط از مساله و هم ساده کردن صورت مساله است. به رغم آثار اجتماعی گسترده چنین روندی در جامعه، این نوع اقدامات تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران را از خود راضی می‌کند. برخی نظام‌ها، برای تبیین پدیده‌هایی مانند نا‌آرامی‌ها با علل گوناگون سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی یا حتی آثار سیاست‌های غلط، برای فرار از اتخاذ تصمیمات سخت، پیچیده و مسوولانه اصلاح‌کننده امور، تنها اقدام به ساده‌سازی و در مواردی حتی نادیده گرفتن مساله می‌کنند.

در این یادداشت قصد دارم به موضوع تصفیه و تسویه دانشگاه‌ها از اساتید مطرح و در مقابل جذب افراد جدید با فشار بر گروه‌های علمی اشاره‌ نمایم. پیش از این، در تحلیلی از یک فرد تصمیم‌ساز شنیدم که برخی اساتید دانشگاه و معلمان نا‌هماهنگ در آموزش و پرورش، عامل اصلی ناآرامی‌های اخیر هستند. در ابتدا با خود اندیشیدم که این امر، شاید یک تحلیل فردی باشد اما شواهد نشان می‌دهد که این شیوه تفکر به تحلیل و دیدگاه غالب تصمیم‌گیران تبدیل شده است. براساس چنین تحلیلی، آموزه‌های فراگرفته شده دانشجویان از دانشگاه‌ها، سبب بروز حالت‌های اعتراضی شده که منجر به حضور در خیابان‌ها و شکل‌گیری کنش‌های اعتراضی شده است. با چنین تحلیل اشتباهی، متاسفانه اقدامات مخربی در دانشگاه‌ها شروع شده است که در این یادداشت به آثار آن خواهم پرداخت.

۱-  از مهم‌ترین آثار این پدیده، تهی شدن دانشگاه از نخبگان، اندیشمندان و عالمان است. افراد توانمندی که صرفا با هدف گسترش اندیشه و ارتقای علمی دانشجویان پای به این عرصه گذاشته‌اند، با ایجاد چنین وضعیتی، دیگر رغبتی به حضور و تدریس در دانشگاه‌ها نخواهند داشت و جای آنها را افراد کم‌مایه اما «وفادارنما» خواهند گرفت.

۲- دومین اثر، بی‌اعتباری دانشگاه نزد دانشجویان و جامعه علمی است. دانشگاه اعتبار خود را به‌شدت از دست خواهد داد و نتیجه آن سقوط رتبه علمی دانشگاه‌های ایران نسبت به سایر کشورهاست. اخراج اساتید، سبب کاهش فزاینده اعتماد به ویژه پس از سلسله اتفاقات یک‌سال اخیر شده است که منجر به از بین رفتن سرمایه اجتماعی می‌شود.

۳- اثر بعدی، درست برخلاف هدف متصور از سیاسی و اعتراضی نشدن دانشگاه، در پی چنین تصمیماتی، گفت‌وگوهای اعتراضی بیشتر شکل خواهد گرفت.

۴- از دیگر تاثیرات اخراج‌ها، افزایش احتمال خروج اساتید اخراج‌شده از کشور است که خود به معنای شتاب گرفتن خروج سرمایه‌های انسانی از میهن و جذب این سرمایه‌ها در کشورهای دیگر است.

۵- اخراج اساتید به معنای اخراج ایده، فکر، خلاقیت و سرمایه‌های دانشی رشد و توسعه کشور است. به عبارتی در شرایط انزوای فعلی و در حالی که به‌طور قطع نیازمند استفاده از نیروهای متخصص داخلی هستیم، خروج اساتید دانشگاه به معنای حرکت در مسیر تداوم نابسامانی‌ها است.

در این اندیشه‌ام: لحظاتی وجود دارد که فلسفه وجودی یک نهاد به پرسش گرفته می‌شود. درست در چنین لحظاتی است که باید به بنیادهای تاسیس آن نهاد بازگشت. وقتی از دولت، دولت‌زدایی می‌شود باید پرسید دولت چیست؟ وقتی اقتصاد تحت فشار مداخلات برون‌اقتصادی شکل دستوری به خود می‌گیرد باید پرسید اقتصاد چیست. امروز نیز باید به بنیان‌های دانشگاه بازگشت و از خود پرسید: دانشگاه چیست؟ و تا کجا می‌توان از چیزی به نام دانشگاه سخن گفت؟

  • 19
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۱۱
غیر قابل انتشار: ۹
جدیدترین
قدیمی ترین
به جای این اساتید برید از فلسطین یا سوریه یا افغانستان نفربیارید جاشون وبدین ترتیب کاملا مشخص هست که شماها کاملا غیر ایرانی بوده و هست و فقط مرگ اینها باعث راحتی مردم میشود
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه

مجلس

دولت

ویژه سرپوش