حسن روحانی، ریاست جمهوری ايران در جلسه دفاع از وزرای پیشنهادی برای وزارتخانه های چهارگانه درباره واقعیت وضعیت اقتصادی کشور سخنان قابل تاملی بیان کردند که می تواند حکایت تکراری و غمانگیزی را در کشور نشان دهد و آن واقعیت اطلاعات گزینشی و دور نگاه داشتن مقامات اشد اجرایی از واقعیت اقتصادی و اجتماعی کشور است. رييس دولت در فرازی از سخنانش در بهارستان چنین گفت:«همه میدانیم که رسانههای بیگانه به مشکلات میدمند و میخواهند با تبلیغات دروغین افکار مردم را تسخیر کنند.
رسانههای بیگانه به دروغ میگویند که ایران گرانترین کشور است. اما من از ملت میپرسم آیا آموزش در ایران جزو ارزانترین آموزشها در میان کشورها نیست؟ آیا بهداشت و درمان به طور نسبی جزو ارزانترین میان کشورها نیست؟ آیا بنزین، گازويیل و گاز جزو ارزانترین سوخت میان کشورها نیست؟ آیا برق و آب در قیمت متعادل و مناسب نسبت به سایر کشورها نیست؟ آیا حمل و نقل در شرایط معتدل نیست؟ ما جزو کشورهایی هستیم که از لحاظ آموزش، بهداشت، انرژی و نیازمندیها و کالاهای اساسی مردم جزو ارزانترین کشورها هستیم».
آقاي روحاني يادآور!
خوب به سخنان رييس جمهور دقت کنید ایشان در وهله نخست حجم و بزرگی دشواری معیشت را باور ندارند و بخش بزرگتر را تبلیغات می دانند. باید به جناب روحانی یادآور شد که اگر یارانه های دولت در برخی بخشها را به رخ ملت میکشند باید به خاطر داشته باشند که این یارانه نه از محل تولید که از جیب خود مردم و با سرمایه نفت پرداخت میشود و مهمتر اینکه اگر در برخی کشورها مواردی که رييسجمهور منظور داشتند با قیمتهای بالاتری ارائه میشود، سطح دستمزدها و قوت و قدرت بیمه های اجتماعی هم بسیار بالاست و با کشور ما قابل مقایسه نیست.
كدام ايران مدنظر است؟
وقتی در مقابل حدود پنج هزار دلار حقوق و بیمه در ایران حقوق حدود هشتاد دلاری پرداخت میشود، نمیتوان یارانه برخی اقلام را در چشم ملت فرو کرد و ادعای كامل بودن رفاه با نرخ این اقلام را داشت. در حوزه آموزش رایگان هم اگر آقای روحانی تنها بخش خبر بیست و سی داخل را تماشا می کرد، متوجه رنجی که ملت از سیستم آموزشی می برند، میشد. تا قبل از ورود به دانشگاه آموزش به مدارس غیر انتفاعی سپرده شده و صحبت از شهریههای عجیب و غریبی است که حی با نرخ دلار فعلی هم مو بر تن والدین سیخ میکند.
در این سيستم آموزشی همه مسائل با پول و مقدار پرداختی سنجیده میشود، آرام آرام این به یک حقیقت پذیرفته تبدیل شده است، اگر آینده خوب و دانشگاه و رشته برتر و محیط سالم می خواهید، راهش مدارس و آموزشگاههای غیر انتفاعی وپرداخت پول بیشتر است و عجیب و طعنه آمیز اینکه نام این مدارس را هم غیر انتفاعی گذاشتهاند به قصد سود و نفع نیست! در مدارس دولتی هم اخذ پول به عناوین مختلف به سوهان روح والدین تبدیل شده و به کودک یا نوجوان القا میکنند پدرت ندارد، مدرسه نیا!
قرائت گزارشهاي ساختگي
روحانی در این موارد شايد به گزارشات روزمرهاي که همکاران و معتمدانشان ارائه دادند، استناد میکند و بعید است شخص کارکشته ای چون ایشان نداند که اگر آمار و گزارشات رسمی مقرون به صحت کامل بود که امروز ملت و ملک اقتصاد اول دنیا بودند. این گزارشات بیشتر به قصد ارائه در جلسات و رفع تکلیف و البته خواندن در بخشهای خبری رسمی تهیه می شوند و با حقیقت موجود تفاوت های معناداری دارند. چند سال قبل که وزارت کار آمار بیکاران و شاغلان را اعلام کرد، زنان خانه دار و سرباز و دانشجو و کارگر فصلی را هم جز آمار شاغلان محاسبه کرده بود و شما خود حدیث مفصل از این کوتاه بخوانید.
خواب احمدينژادي
همچنين روحانی در ادامه سخنان خود اينچنين بیان کرد:«آنها که میگویند ابر تورم داریم یا دروغ میگویند یا اقتصاد ایران را نمیفهمند، ما ابر تورم نداریم. ابر تورم از لحاظ اقتصادی و تحلیل سیاسی نادرست است. ما از یک تورم تک رقمی متاسفانه عبور کردهایم اما میتوانیم تورم را مهار کنیم. مهار تورم امکانپذیر است و روند صعود تورم ادامه نمییابد. تورم ما افزایش یافته است. رشد اقتصادی و سرمایهگذاری هم کاهش یافته اما در عین حال در هیچ زمانی به اندازه امروز ذخایر کالاهای اساسی ما در سطح بالایی نبوده است. انبار ذخایر کالاهای ما مطمئن است».
جناب روحانی آشکارا تورم را انکار میکند اما این انکار از جنس گوجه فرنگی های فروشگاه محله جناب احمدی نژاد رييس جمهور پيشين است و هركدام نه میتوانند حقیقت را عوض کنند و نه اقلام را ارزانتر به دست مردم برسانند. جناب آقای رييس جمهور باید بدانند که تاکنون جز موارد اندک کمبود کالا به صورت طبیعی پیش نیامده و مواردی چون پوشک هم ظن احتکار بیش از کمبود بود. مردم این را لمس می کنند و چهره بینوایی و سبد وسفره کوچکتر مبرهن تر از هر زمان دیگر است. پر بودن انبارها بيشك یک نکته مثبت و آرامبخش است اما با این وعده نمی توان امروز مردم و زیست آنها را چاره کرد.
جالب اینکه چندی قبل خود روزنامه ایران که متعلق به دولت است در گزارشی میدانی گفته بود که اقشار متوسط و ضعیف دیگر فلافل را هم که غذای ارزانی است نمیخرند و بسیاری در مناطق میانی و پایینی شهر به خوردن نان خالی بسنده میکنند. این روزنامه در تاریخ بیست ودو مرداد چنین می نویسد:«با چهارهزار و ۵۰۰ تومان چه ناهاری میشود خورد؟ وقتی قیمت یک بسته پفک سههزار تومان شده، بي شك انتخابهای زیادی باقی نمیماند. برای شاغلان در راسته بازار بزرگ اما همیشه یک انتخاب هست: فلافل، ارزانترین غذای موجود. یک ساندویچ تمام و کمال که به عنوان ناهار سیرت میکند و به صرفه هم هست.
شلوغی همیشگی فلافلی سر کوچه مروی ناصرخسرو هم برای همین است. اولین فلافل فروشی تهران که شايد گذرتان به آن افتادهاست. شاید هم طعم ساندویچ فلافلش را چشیده باشید. مشتریانش رهگذران خسته از خرید و شاغلان بازار هستند؛ بیشترش کارگرها. آن گونه که ارشد عزیزی مالک فلافلی میگوید؛ این روزها اما اوضاع فرق کرده. بگذارید برایتان بگویم. ظهر یک روز وسط هفته، اطراف فلافلی کوچه مروی خبر خاصی نیست. یکی، دو نفری توی مغازه مشغول گاز زدن به ساندویچ هستند. بیرون خلوت است. یادم میآید که هر وقت در این ساعتها گذرم به اینجا افتاده، از انبوه جمعیت فلافلخور شگفت زده شدهام. راستی هم که غذای لذیذی است». «دو ماه است فروش ما کم شده، همیشه این موقع اینجا صف میبستند.
حالا ببینید چه خلوت است. به خصوص از موقع شلوغیهای بازار کار ما کساد شد. وضعیت مردم هم هست خب، قدرت خرید کم شده. همین الان بازار را نگاه کنید، میبینید کسی زیاد خرید نمیکند. جمعیت با قبل، قابل مقایسه نیست. در گذشته کسی نمیآمد سوال کند فلافل چند است. الان میآیند و میپرسند و راهشان را میکشند و میروند». حال باید پرسید این چه رويهای است که روسای جمهور میان واقعیت زندگی مردمان و گزارشات دستچین شده با تم و طعم همه مسائل در امن و امان است و رعیت دعاگو را برمی گزینند و یکی آدرس فروشگاه محله را می دهد و جناب روحانی هم اینگونه میگوید!
یا میان اطرافیان و شکل دهندگان ذهن بزرگان با عامه و توده مردم تفاوت فاحشی وجود دارد و اینان برداشت و کیفیت خود و اطرافیان و فرزندانشان را به عنوان حقیقت زندگی در کف جامعه به روسای جمهور ارائه میدهند یا قلب حقیقت میکنند که باید فکری در این باره براي صیانت از ذهن بزرگان و به ويژه روسایجمهور انجام داد تا این گونه در میانه بحران های معیشت مردم سهل گیری و سخنان مقامات زخم مردم را ناسور و خوراک و بهانه برای رسانه های بیگانه فراهم نکند.
حساناقبال سعيد
- 22
- 5