رییس جمهور چند روز قبل با اشاره به فشارهای ناشی از تحریم آمریکا گفت معجزه ای رخ داده است و مردم با وجود این فشارها خم به ابرو نیاورده اند. این اظهارنظرحسن روحانی با واکنش هایی در شبکه های اجتماعی رو به رو شد. با نگاهی به واکنش ها شاهد هستیم که بعضی با انتقاد از این گفته رییس جمهور تأکید دارند که در شرایطی که مردم زیر بار مشکلات ناشی از تحریم خارجی و فساد و بی تدبیری داخلی کمر خم کرده اند این نوع شعار دادن ها بیشتر از آنکه نشانه ای از واقعیت ها داشته باشد حاکی از آن است که مسوولان از مشکلات آشکار موجود نیز بی خبر هستند. بعضی دیگر ولی معتقد بودند که این شعار دادن ها تبلیغاتی و معمول است و کشورهای دیگری نیز که تحت فشارهای مشابه بوده یا هستند نیز در پشت تریبون های تبلیغاتی چنین اظهارنظرهایی را مطرح می کنند و مسئولان کشور می دانند که کشور در چه وضعیتی قرار دارد.
گروه سومی نیز بودند که بر این باور هستند که به علت شکاف موجود میان زندگی اغلب مسوولان کشور با آنچه در زندگی روزمره اکثریت قریب به اتفاق مردم در جریان است آنچه بعنوان خم به ابرو نیاوردن مردم زیر این فشارها بیان می شود بیشتر از آنکه تصویری از واقعیت ها باشد، انعکاس زندگی خودِ مسوولان است، زیرا ظاهرا در زندگی آنان با تحریم یا بدون تحریم تغییری ایجاد نمی شود و این مشلکات تنها مختص مردم است!
۲۴ ساعت بعد از این اظهارنظر رییس دولت بود که رییس سازمان برنامه و بودجه جزییات تکان دهنده ای را از وضعیت تحریم ها بیان کرد. جزییاتی که با وجود آن که بسياري از آن مطلع بودند ولی تا به امروز از سوی مسوولان ارشد کشور مطرح نمی شد. محمدباقر نوبخت می گوید بر اثر تحریم ها حتی امکان فروش یک قطره نفت نیز وجود ندارد و اگر نفتی به فروش برسد هم شرایط لازم برای انتقال پول آن نیست. از شعارهای مسئولان که بگذریم همه می دانند که مهم ترین منبع درآمدی کشور از فروش نفت تامین می شود، درآمدی که بخشی از آن صرف یارانه های پیدا و پنهان و نقدی و غیرنقدی می شود، بخشی به پرداخت حقوق و دستمزد کارکنان و بازنشستگان همه دستگاه های حکومتی اختصاص می یابد و بخش کوچکی نیز برای بودجه های عمرانی پرداخت می شود و...
با کنار هم قرار دادن این دو اظهارنظر به یک تناقض جدّي بر می خوریم، چگونه میتوان مدعی بود که حتی یک قطره فروش نفت نیز امکان پذیر نیست و مهم ترین منبع درآمدی کشور قفل شده است اما مردم هم زیر بار این فشارها خم به ابرو نیاورده اند؟! رییس دولت به واقع از کدام مردم سخن می گوید؟ مردم کوچه و بازار که کوچک تر از همیشه شدن سفره هایشان در این سه سال گذشته فریاد اعتراض و گلایه هایشان را به آسمان برده است؟! مردمی که هر روز گرفتار نان شب خود هستند؟! مردمی که شرمندگی در برابر فرزندان شان استیصالی بی سابقه را برای شان فراهم آورده است؟!
سخن آخر نیز کمی صریح تر با رئیس جمهور است؛ آقای روحانی! شعار دادن هم قاعده ای دارد، شما که سخنران با سابقه ای بودید و هستید قاعدتا باید قاعده های آن را بدانید! این فاصله عجیب میان واقعیت های روی زمین با شعارهای مسئولین با هیچ منطق سیاسی و اصول حکمرانی سازگار نیست.
- 15
- 3