
به گزارش شرق، تعداد عملیاتی را که اسرائیل علیه حزبالله در سوریه انجام داده است، نمیتوان شمرد؛ اما یکی از آخرین نمونههای آن حملهای بود که صبح روز پنجشنبه ٢٧ آوریل در غرب فرودگاه بینالمللی دمشق صورت گرفت. تاکنون معلوم شده است که رویکرد جنگی اسرائیل علیه حزبالله تنها به حملات هوایی منحصر نمیشود بلکه حملات موشکی و حتی تصفیههای فیزیکی را که در مواردی رسانهها به آن اشاره میکنند نیز شامل میشود. حتی گفته میشود نبردهای فرسایشی متعددی به صورت پنهان در جریان است که از سوی واحدهای ویژه صورت میگیرد و تنها رسانههای اسرائیلی گاه اشارهای به آنها میکنند.
جنگهای خاموش
چند دهه است که اسرائیل استراتژی «مقابله در بین جنگها» را در پیش گرفته است. هدف از این استراتژی بهرهبرداری از فرصتهایی است که در بین جنگها به وجود میآید و اسرائیل میتواند از آنها برای انجام عملیات مخفی خود استفاده کند. بدون اینکه اثری از خود بر جای بگذارد که نشان دهد مسئولیت چنان عملیاتی برعهده اسرائیل بوده است. دلیل اینها بازداشتن دشمن از هرگونه اقدام نظامی عنوان میشود. در اینگونه حملات سعی میشود توان تسلیحاتی دشمن موردنظر از بین رفته و در صورت امکان رهبران مهمشان ترور شوند.
جنگهای فرسایشی خاموشی را که اسرائیل ضد حزبالله در سوریه در پیش گرفته است، یک نمونه کلاسیک از همان استراتژی «مقابله در بین جنگها» است. اسرائیل اندکی پس از پایان جنگ سوم لبنان (٢٠٠٦) سلسله عملیاتی را شروع کرد که هدفش حزبالله بود و میدان اصلی آن سوریه تعیین شده بود. در همین راستا بود که اسرائیل فوریه ٢٠٠٨ عماد مغنیه، فرمانده شاخه نظامی حزبالله را در اطراف دمشق ترور کرد. با ورود حزبالله به سوریه برای حمایت از نظام «بشار اسد»، اسرائیل نیز تلاش کرد دایره جنگ فرسایشی خود علیه این گروه را به خاک سوریه بکشاند تا بتواند دستکم سه هدف مشخص را تحقق بخشد:
١- اجازه ندهد حزبالله از حضورش در سوریه استفاده کند و سیستمهای پیشرفته سلاح و تجهیزات نظامی را به لبنان انتقال دهد. این رویکرد استراتژیک اسرائیل را تصمیمسازان تلآویو تعیین کرده و میگویند زرادخانه موشکی حزبالله «تهدیدی استراتژیک» برای عمق اسرائیل به شمار میرود.
زیرا برخی از این موشکها بردی بلند دارند که میتوانند کل مساحت اسرائیل را تحتتأثیر قرار دهند و علاوه بر نشانهگیری دقیق از قدرت تخریبی بالایی برخوردارند. گفته میشود برخی از این موشکها قادر به حمل کلاهکهایی به وزن یک تن هستند، بهگونهای که سیستم ضدموشکی «گنبد آهنین» اسرائیل قادر به مقابله با آنها نیست و نمیتواند مانند جنگ غزه در سال ٢٠١٤ کارایی مؤثری داشته باشد.
ازاینرو سیاست اعلامشده اسرائیل – که از زبان بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر و آویگدور لیبرمن وزیر دفاع بیان میشود - بیانگر آن است که هرگاه اطلاعاتی مبنی بر عزم حزبالله برای انتقال سلاح به لبنان پیدا شد، باید بلافاصله آن را ناکام گذاشت. این امر تا حدود زیادی حملات هوایی و موشکی اسرائیل به حزبالله در سوریه را توضیح میدهد.
٢- به حزبالله نباید اجازه داد از حضورش در سوریه برای تأسیس یک بنیان نظامی و تشکیلاتی در جنوب سوریه و کنار مرزهای اسرائیل استفاده کند. اسرائیل برای جلوگیری از تحقق همین هدف بود که به پایگاه ارتش اسد در منطقه قنیطره و جنوب سوریه حمله کرد؛ زیرا تصور میکرد حزبالله قصد دارد آن را به پایگاهی برای خود تبدیل کند. در همان حال، اسرائیل اقدام به عملیاتی کرد که هدفش تصفیه رهبران تشکیلاتی حزبالله در سوریه بود؛ از جمله ترور جهاد مغنیه (فرزند عماد مغنیه) و تعدادی دیگر از فرماندهان لبنانی و غیرلبنانی در روز ١٨ ژانویه ٢٠١٥. اسرائیل در تاریخ ١٩ دسامبر همان سال نیز سمیر قنطار، یکی دیگر از رهبران حزبالله را در حومه دمشق ترور کرد.
٣- اسرائیل بر این باور است که کاستن از قدرت نظامی و انسانی حزبالله موفقیتی در جهت مقابله با توان هستهای ایران است. براساس این فرضیه اسرائیل تصور میکند ایران از حزبالله برای واکنشنشاندادن به هرگونه حمله احتمالی اسرائیل به نیروگاههای اتمی ایران استفاده میکند.
نقش روسیه
دخالت نظامی روسیه در خاک سوریه به اسرائیل فرصت بیشتری داد تا حزبالله را هدف قرار دهد. زیرا اسرائیل از پیش از روسیه تعهد گرفته بود که به منافع امنیتیاش در سوریه احترام بگذارد و یکی از این موارد عدم ارسال سلاح از سوریه به لبنان است. نکتهای که دایره استفاده اسرائیل از دخالت روسیه در سوریه را توسعه داد، ارتباط واقعی بین مسکو و تلآویو و شبکهای از منافع مشترک بین آن دو بود که فراتر از سوریه تعریف میشود؛ زیرا اسرائیل و روسیه دارای روابط همکاری مشترک امنیتی و اطلاعاتی تنگاتنگی هستند.
روسیه از امکانات اسرائیل در زمینههای تکنولوژی پیشرفته استفاده میکند و از سوی دیگر انتظار دارد تلآویو بتواند نقش یک میانجی را بین مسکو و دولت آمریکا ایفا کند. با وجود اینکه روسیه، ایران و حزبالله همگی در جهت نجات نظام سوریه تلاش میکنند، تلآویو به خوبی میداند که منافع روسیه، ایران و حزبالله در سوریه همه جا یکسان نیست. به این معنا که اسرائیل میداند مسکو قصد ندارد برای توقف حملات اسرائیل علیه حزبالله با تلآویو درگیر شود.
عجیب نبود که دیدیم «ولادیمیر پوتین» بعد از حمله آمریکا به فرودگاه الشعیرات سوریه به شدت واشنگتن را مورد انتقاد شدید قرار داد، حال آنکه در قبال چند حمله اسرائیل به تأسیسات نظامی سوریه هیچ عکسالعملی نشان نداده است. به منظور بهبود قدرت عمل اسرائیل در سوریه، حتی تلآویو و مسکو یک چارچوب همکاری نظامی را برقرار کردهاند که رؤسای ستاد ارتش هر دو طرف در آن حضور دارند و به صورت شبانهروزی با یکدیگر در ارتباط هستند. ناگفته نماند که اسرائیل تنها به حملات نظامی خود علیه حزبالله در سوریه اکتفا نمیکند بلکه به لحاظ سیاسی نیز تلاش دارد جلوی قدرتگرفتن این حزب در سوریه را بگیرد.
اسرائیل با حملات اخیر خود موفق شد مسئله حضور حزبالله را در دستور کار مذاکرات آستانه قرار دهد و بهویژه از مسکو و واشنگتن بخواهد آینده حضور این حزب در سوریه را تعیین کنند. اسرائیل تا اینجا نشان داده است که منعی برای بقای نظام اسد ندارد؛ حتی به نظر تلآویو بقای نظام اسد بسیار بهتر از آن است که این کشور به هرجومرج سپرده شود با این حال اسرائیل اصرار دارد در هرگونه توافقی بر سر آینده سوریه، از نقش ایران و حزبالله در این کشور کاسته شود.
- 13
- 6