سه شنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۴
۱۶:۰۷ - ۱۱ خرداد ۱۴۰۴ کد خبر: ۱۴۰۴۰۳۰۵۴۶
احزاب، تشکل ها، شخصیت ها

اعتراض عباس عبدی به مدرک‌فروشی به بهانه جنجال دکترای بیرانوند؛ دانشگاه شهید بهشتی دانشجوی عراقی که حتی زبان فارسی بلد نیستند پذیرش کرده!

عباس عبدی,اعتراض عباس عبدی به مدرک‌فروشی به بهانه جنجال دکترای بیرانوند

عباس عبدی در یادداشتی با عنوان «چوب حراج به نهاد علم» در روزنامه اعتماد نوشت: روزی که دروازه‌بان تیم ملی ضربه پنالتی رونالدو را در جام جهانی گرفت، خیلی‌ها آن را موفقیت مهمی دانستند، ولی کاری که این دروازه‌بان با دانشگاه آزاد و ماشین تولید مدرک آن کرد و شیوه مدرک عالی گرفتن خود در رشته فیزیولوژی  را توضیح داد، ده‌ها برابر ارزشمندتر از گرفتن آن پنالتی بود، و البته این اتفاقی است که به نحوی دیگر در دانشگاه‌های دولتی هم، گرچه محدودتر درحال رخ دادن است. به احتمال فراوان آقای دروازه‌بان قصد افشاگری علیه دانشگاه را نداشته است، بلکه خیلی صادقانه تجربه خود را طرح می‌کرده و شاید متوجه تبعات این ماجرا نبوده، جالب اینکه دانشگاه آزاد دکترای او را تکذیب کرده و گفته کارشناسی ارشد است!! آن هم در رشته فیزیولوژی!!

یک آقای محترم اهل علم همیشه معترض است که چرا حقوق و دستمزد ورزشکاران بیشتر از مثلا فیلسوفان است. من با این نقد همراهی نمی‌کنم، چون دستمزد را مطلوبیت بازار تعیین می‌کند. من حرفه‌ام را خودم انتخاب کرده‌ام و از ابتدا هم می‌دانم چه محدوده درآمدی دارد. ولی اعتراض را باید آنجا کرد که به ورزشکاران علاوه بر حقوق و دستمزد یک مدرک قاب گرفته دکترای فلسفه یا فیزیولوژی هم بدهند. عجیب است که چرا مدارک رشته‌هایی که مثل علوم انسانی که قابل سنجش دقیق نیست را نداده‌اند؟ یا چرا رشته ورزش را نداده‌اند؟ هنگامی که از مبتذل کردن علم سخن می‌گوییم دقیقا یکی از مصادیق آن همین است. این وضعیت محصول ضدیت و ناآشنایی با علم است و نیز محصول مدرک فروشی و ضعف اقتصادی نهاد علم است.

اخیرا شنیده‌ام در دانشگاه شهید بهشتی تعداد زیادی دانشجوی عراقی در رشته‌هایی مثل حسابداری و کسب و کار و... پذیرش شده‌اند که حتی زبان فارسی یا انگلیسی هم بلد نیستند!! و مهم‌تر اینکه مفاهیم پایه‌ای این رشته‌ها را هم نمی‌دانند، و این یک مدرک فروشی آشکار است تا کسری بودجه خود را جبران کنند، به نظر می‌رسد که در سایر دانشگاه‌ها هم‌ چنین وضعی وجود دارد. دانشگاه معتبر نباید ارزش مدرک خود را به حراج بگذارد. ظاهرا این سیاست را در دولت قبل و در برنامه هفتم توسعه بدون کار کارشناسی آورده‌اند که تا پایان برنامه هفتم باید ۳۲۰ هزار دانشجوی خارجی جذب شود و هر روز هم نمایندگان از دانشگاه مطالبه می‌کنند که دانشجوهای خارجی شما کجا هستند؟ و دانشگاه‌ها هم به خاطر بی‌پولی به پول اینها نیاز پیدا کرده‌اند. البته فشارهای سازمان بازرسی و برخی سازمان‌های دولتی ارزیابی‌کننده مثل سازمان امور استخدامی و ...  هم هست. این سقوط در موارد دیگر هم دیده شده که علت آن اجتماعی است.

در واقع از آنجا که علم به معنای عام و دقیق آن در مدیریت جامعه مطلوبیت ندارد و مورد تقاضا نیست، بنابراین کسب و دارا بودن علم کمکی به ارتقای حرفه‌ای و نیز افزایش درآمد و حتی منزلت نمی‌کند، لذا به مرور زمان تقاضا برای آن کاهش یافته و کیفیت علم نیز پایین آمده است. رییس سابق دانشگاه امیرکبیر در خصوص عملکرد دانشگاه گفت که در دو سال اخیر کیفیت دانشجویان ورودی به سطح تحصیلات تکمیلی دانشگاه افت روشنی داشته است که باید ابتدا دروس جبرانی را بگذرانند. روشن است که این افت کیفیت یا به دلیل تقاضای کمتر جهت ورود به تحصیلات تکمیلی است یا به علت افت فارغ‌التحصیلان مقطع کارشناسی. در رشته پزشکی نیز تقاضا برای دوره‌های تحصیلی به‌شدت کاهش یافته در حالی که در گذشته رقابت بسیار بالایی در این زمینه وجود داشت. از همه بدتر پذیرش دکترا در دانشگاه‌های دولتی است که هم به لحاظ تعداد و هم کیفیت و ضوابط پذیرش و از همه بدتر به لحاظ ارزشیابی علمی در حد فاجعه شده است و آینده دانشگاه را در خطر قرار می‌دهد.  

عجیب‌ترین مورد، حداقل نمره مورد نیاز برای ورود به دوره دکترا است که گفته می‌شود با نمره منفی هم وارد دانشگاه شده‌اند، یعنی اگر کسی هیچ تستی را پاسخ بدهد، صفر می‌شود، و شانس قبولی او بیشتر است از اینکه پاسخ بدهد و نمره منفی بگیرد. تا دل‌تان بخواهد افراد با مدرک دکترا و در عین حال بی‌سواد در نظام مدیریتی و جامعه وارد شده‌اند و کم‌کم باورشان می‌شود که دانش و علم هم دارند. دروازه‌بان تیم ملی از این نظر خیلی خوب است که دچار این توهم نمی‌شود. او نیازی به دکترا ندارد، چون از دروازه‌بانی درآمد خوبی دارد. ولی افراد بی‌صلاحیتی هستند که با قدری پارتی و هزینه می‌کوشند مدرکی بگیرند و از این راه ارتزاق کنند ولو  به زیان ملت باشد.

واقعیت این است که این وضعیت محصول رویکرد کلی جامعه است که از سال ۱۳۸۴ رواج یافت و مسوولیت مستقیم آن به عهده شورای عالی انقلاب فرهنگی است که وضعیت علم به این فلاکت افتاده است. شورایی که باید به مسائل مهم علم و فناوری بپردازد، به موضوعات کم‌اهمیت و بی‌ربط با این وظیفه می‌پردازد. کافی است یک نگاهی به سطح علمی همین اعضا انداخته شود تا عمق مساله روشن شود. این وضعیت محصول و نیز علت کاهش تقاضا  برای علم  است.

پس کسب علم منتفی شده  و بهتر می‌دانند که فقط مدرک تأکید شود، دانشگاه هم که بودجه ندارد، پس مدرک را حراج می‌کند.

جالب اینکه با چنین وضعیتی تصور رسمی این است که ایران در علم جایگاه برجسته‌ای دارد. در حالی که جایگاه مزبور تخیلی است، واقعیت آن همان پذیرش دروازه‌بانی است که برای ورود به دوره دکترای فیزیولوژی، تست‌ها را شانسی پاسخ می‌دهد و بعد هم می‌گویند آفرین خیلی خوب پاسخ دادی!! باید اذعان کرد که ورزش ما در جایگاه بهتری نسبت به سایر حوزه‌ها قرار دارد، و این برتری دو علت دارد. اول اینکه مدیریت فدراسیون‌های ورزشی تا حدی مستقل است و فدراسیون‌های بین‌المللی اجازه دخالت شدید در این ساختار را به دولت‌ها نمی‌دهند. ولی علت مهم‌تر این است که سنجه‌های ورزشی روشن و شفاف است. در هر حال باید بتوانی بدوی، دریبل بزنی، وزنه بلند کنی، با دیگران در میدان‌های خارجی رقابت کنی، لذا حتی اگر تتو هم داشته باشی تو را روی سرشان می‌گذارند. ولی اگر بخواهی در یک اداره استخدام شوی ضوابط ردصلاحیت چنان می‌شود که آخرش همین دکتراهای رانتی و شانسی پذیرش می‌شوند. 

اگر دیگر نهادهای کشوری هم مثل ورزش فدراسیون‌های بین‌المللی داشتند شاید وضع ما گل و بلبل می‌شد. اگر اول و دوم نبودیم کم‌کم مثل ورزش‌مان در آسیا سوم و‌ چهارم بودیم نه مثل الان که در برداشتن گام‌های رو به‌جلو ناتوانیم. متأسفانه چندان فرصتی برای پیوستن و همگامی با تحولات فناوری و علمی نداریم. در دو دهه گذشته نه تنها همسوی با این تحولات حرکت نکرده‌ایم، بلکه عقبگرد هم داشته‌ایم. در حال اتلاف وقت و سرمایه‌های مادی و نیروی انسانی جوان خود هستیم. ادامه این وضع دانشگاه را به ابتذال خواهد رساند اگر برخی واحدهای دانشگاهی تاکنون نرسیده  باشند.

  • 10
  • 6
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه

مجلس

دولت

ویژه سرپوش