شنبه ۰۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۶:۰۲ - ۱۹ آبان ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۸۰۴۱۲۵
احزاب، تشکل ها، شخصیت ها

اصلاح‌طلبان با گفت وگو دلسردی مردم را برطرف كنند

عبدالکریم حسین زاده,اخبار سیاسی,خبرهای سیاسی,احزاب و شخصیتها

اصلاح‌طلبان وارد فاز عملیاتی برای انتخابات مجلس شده‌اند و در اولین گام طرحی را با نام سامانه رأی‌سنجی اصلاح‌طلبان موسوم به «سرا» آماده و عرضه کرده‌اند که طی آن بدنه اجتماعی اصلاح‌طلب که انتخاب این بدنه نیز خود جای پرسش دارد کاندیداهای اصلاح‌طلبان را انتخاب می‌کند و آنها به شرط تایید صلاحیت به‌عنوان نامزدهای اصلاح‌طلبان در انتخابات پیش رو حضور خواهند یافت. این در حالی است که بسیاری معتقدند مشکل اصلی اصلاح‌طلبان مکانیزم حضور در انتخابات نیست و آنها باید ابتدا به ساکن به اقناع افکار عمومی و سرمایه اجتماعی از دست رفته خود بپردازند تا بتوانند در انتخابات حرفی برای گفتن داشته باشند.

از آن گذشته اصلاح‌طلبان در مجلس، دولت و حتی شورای شهر باید در گفت‌وگویی صادقانه و شفاف به ارائه گزارش از عملکرد خود طی چند سال گذشته مبادرت ورزند. چرا که در این انتخابات مردم با نگاه به کارنامه جریان‌های سیاسی تعیین می‌کنند که به کدام جریان رای دهند. هرچند که جریان رقیب درصدد است تا با سیاه‌نمایی و دلسرد کردن جامعه نسبت به اصلاح‌طلبان شرایط را برای مشارکت حداقلی فراهم کند، اما اصلاح‌طلبان با عملکردهای به موقع و بازیابی سرمایه اجتماعی می‌توانند شرایط را برای حضور حداکثری مردم فراهم کرده و موفقیت خود در سال ۹۴ را نیز تکرار کنند.

برای بررسی موانع اصلاح‌طلبان در انتخابات پیش رو، لزوم پاسخگویی و ارائه گزارش به مردم، عملکرد فراکسیون امید و آنچه در سپهر سیاست ایران می‌گذرد، «آرمان ملی» با عبدالکریم حسین زاده نایب رئیس فراکسیون امید و فعال سیاسی اصلاح‌طلب به گفت‌وگو پرداخته است که می‌خوانید.

کمتر از ۴ ماه به انتخابات حساس و سرنوشت ساز مجلس باقي است و اصلاح‌طلبان درصدد حضوري قدرتمند در اين فرايند هستند. با توجه به شرايط جامعه مهم‌ترين موانع و مشکلات پيش روي اصلاح‌طلبان را چه مي‌دانيد؟

من معتقدم اين موضوع يک بحث چند پلکاني و چند مرحله‌اي است که نخستين مرحله‌اش خود اصلاح‌طلبان، احزاب اصلاح‌طلب و گفت‌وگوي درون اصلاح‌طلبي را شامل مي‌شود. اگر بخواهيم موانع متعددي را براي انتخابات آتي پيش رو تصوير کنيم، قبل از جريان رقيب، دولت و حتي دلسردي سرمايه اجتماعي اولين مانع خود اصلاح‌طلبان هستند.

خودشان با اين تعبير که اگر ما در دهه‌هاي بعد از انقلاب جريان اصلاح‌طلبي را از سال ۷۶ حساب کنيم اشتباه کلاني انجام داديم و هيچگاه کنش سياسي خودمان را مورد ارزيابي دقيق قرار نداديم. اکنون در جريان اصلاحات ۲۸ حزب شکل گرفته، اما هيچ‌وقت به اين پرسش پاسخ نداديم که لزوم شکل‌گيري ۲۸ حزب چه بوده، آيا همگي بايد به‌وجود مي‌آمدند و وجود اينها توانسته به نوسازي و بازسازي گفتمان، روش‌ها، رويکردها‌، منش‌ها و عملکردها کمک کند يا به نوعي اين ۳ گانه‌هاي روش منش و کنش‌ها همه درجا زده‌اند؟ مثال واضحي مي‌زنم. در سال ۷۳ فيلم آدم برفي توقيف مي‌شود و در سال ۷۶ رفع توقيف و ۲۵ سال پس از آن فيلم خانه پدري به توقيف درمي‌آيد. اين نشان مي‌دهد که ما در اين حوزه چه در رويه‌ها و چه در اصلاح قوانين و موارد از دين دست اصلاحاتي نداشته‌ايم.

لذا اگر جريان اصلاحات مي‌خواهد موانع خود را برطرف کند اولين پرسش درون ساختاري بايد اين باشد که آيا لزومي براي شکل‌گيري احزاب اصلاح‌طلب با اين تعدد وجود داشته و در طول اين سال‌ها اين احزاب به ارزيابي و بازسازي خود در درون جامعه پرداخته‌‌اند؟ در حوزه پديدار شناسي و معرفت شناسي اصلاح‌طلبي استراتژي‌ها و راهکارها، موانع، برنامه‌ها و اکشن پلن‌هاي اين جريان چقدر مي‌تواند متنوع باشد که احزاب مختلف براي آن شکل بگيرند و چرا هنوز به اين قناعت نرسيديم که همه اينها مشترک است و يک حزب واحد تشکيل شود؟ چرا همگي به جاي اينکه به‌دنبال ما و جمع باشند دنبال اثبات خود هستند. در نتيجه پله اول در دستيابي به کرسي‌هاي مجلس مانع خود اصلاح‌طلبان هستند. حال وقتي به اين نتيجه رسيدند که ارزيابي شکل گرفته و موانع شناسايي شد بحث يکپارچه‌سازي پيش مي‌آيد که باعث چند موضوع مي‌شود؛ اول شکل‌گيري رهبريت و دوم تدوين شدن استراتژي مشخص و يکسان است.

انگار ۲۸ نفر براي ۲۸ هدف با يک نام مي‌خواهند فعاليت کنند با ۲۸ استراتژي و ۲۸ روش اينها همه هدر رفت جمعي يک جامعه است که مي‌خواهد رفرم اتفاق بيفتد و نمي‌خواهد بگويد که کدام حزب يا جريان سياسي در صدر قرار بگيرد. از اين رو اگر مي‌خواهيم در ماه‌هاي آتي براي انتخابات مجلس و حتي ۱۴۰۰ با مردم خيلي صادقانه و رو راست برخورد کنيم و نشان دهيم که دغدغه‌مان تقويت جامعه مدني در ايران، تقويت جامعه مدني در کشور و حصول و به نتيجه رساندن مطالبات ملت است احزاب بايد بازنگري اساسي در خود انجام دهند و به حزبي مشترک و يکپارچه برسند، چراکه بخش زيادي از انرژي ما به جاي تدوين استراتژي در مقابل رقيب صرف رقابت، زدن و تقابل باهم مي‌شود.

بسيار مطرح مي‌شود که اصلاح‌طلبان با اينکه با محوريت مردم پيش مي‌روند و از پيگيري مطالبات مردم سخن به ميان مي‌آورند، اما هيچ‌گاه به‌طور شفاف و مشخص به گفت‌وگو با مردم نمي‌پردازند، اين مساله ناشي از چيست؟

اتفاقا اين مساله يعني باز کردن باب گفت‌وگو با مردم مانع دوم اصلاح‌طلبان براي رسيدن به کرسي‌هاي مجلس است. بر عکس آن چيزي که در مانيفست اصلاح‌طلبي گفت‌وگو با مردم است ما با مردم حرف نمي‌زنيم. از ضعف فراکسيون اميد، شوراي شهر يا ارکان ديگري که اصلاح‌طلبان در آن فعال هستند. مي‌گويند، اما من مي‌گويم که از کجا معلوم ضعف يا موفقيت دارد وقتي که حرفي زده نمي‌شود؟ اعتقاد دارم که ما اصلاح‌طلبان برعکس مانيفست اصلاحات که دريچه‌اش گفت‌وگو است نه با خودمان گفت‌وگو مي‌کنيم و نه با مردم.

اکنون آنچه که براي مردم از اهميت برخوردار است گزارش عملکرد است تا دلتان بخواهد در فضاي مجازي و رسانه‌اي از ناتواني‌ها و ضعف عملکردها گفته مي‌شود، اما هيچ‌کس نمي‌گويد که اصلا صادقانه بگوييد که چه کرده‌ايد و مي‌خواهيد چه کنيد؟ اين ايراد کلان دوم اصلاح‌طلبان است که براي مردم گزارش عملکرد ارائه نداده‌‌ايم و نمي‌دهيم. فرقي هم نمي‌کند چه فراکسيون اصلاح‌طلبان در دولت باشد که اساسا شکل نگرفته، چه فراکسيون اميد در مجلس و چه شوراي شهر. چه اشکال دارد چهار پنج وزير اصلاح‌طلب در دولت به اتفاق آقاي جهانگيري به‌عنوان يک ائتلاف قدرت در دولت گزارش عملکرد بدهند؟ ما در مجلس به‌نحوي و شوراي شهري‌ها به‌گونه‌اي ديگر، ما هر سه اضلاع يک مثلثيم که بايد اين گزارش عملکرد به اتفاق هم شکل بگيرد.

پس از دولت بيشترين انتقادات به فراکسيون اميد مجلس و برخي ناکامي‌ها و ناکارآمدي‌هاي آن وارد مي‌شود، اساسا چه ميزان از انتقادات به ضعف عملکرد فراکسيون را وارد مي‌دانيد و اين ضعف عملکرد صرفا به جهت عملکرد اعضاي فراکسيون است؟

امروز برخي احزاب اصلاح‌طلب به ما اميدي‌ها در مجلس مي‌گويند که شما فلان فعاليت را انجام نداديد، اما همين احزاب و گروه‌ها در انتخابات به ما مي‌گفتند که در انتخابات با آقاي لاريجاني همسو باشيد. استيضاح نکنيد و پشت دولت باشيد. خب؛ نمي‌شود که در آن واحد از طرف بخواهيد صفر يا صد باشد.

در نتيجه خروجي آن به غير از اين نخواهد بود که همه ما در فضايي از تعليق، سکون و عدم قطعيت قرار بگيريم. اکنون ۳ مولفه ما اين شده که از يک طرف ديگران زيادي دولت را بزنند و ابزارهاي نظارتي ما خيلي نبُرد و به اين خاطر نمي‌بُرد که نخواستيم ببريم نه اينکه نمي‌توانيم ببريم. يعني همه جا اين ملاحظه را داشتيم که پشت دولت ايستاديم و با دولت آمديم. امروز اگر از همه اين منتقدان بپرسيد مي‌گويند کار خيلي خوبي کرديم پشت آقاي روحاني ايستاديم و اگر انتخابات مجدد برگزار شود مجدد پشت آقاي روحاني خواهيم ايستاد. حال سوال من اين است که چرا به قواعد بازي پايبند نيستيد؟ ما پس از اتفاقات کلاني که در کشور افتاده سعي کرديم آقاي روحاني را بر اساس برنامه‌هاي حداقلي انتخابي کنيم، اما اکنون آن نگاه حداقلي را بر دولت داريم ولي بر مجلسي که بايد ناظر بر دولت باشد نگاه حداقلي نداريم و مي‌گوييم چرا موفق نبوده است. بحث من موفقيت يا عدم موفقيت نيست بلکه انصاف و اخلاف در نقد يکديگر است.

در تمام اين ۴ سال چون ما استراتژي نداشتيم شرايط اينگونه رقم خورد. اتفاقا بزرگان اصلاح‌طلب و دبيران کل که نقد مي‌کنند مطلع باشند که آنها بايد استراتژي را تدوين مي‌کردند که جريان اصلاح‌طلب بايد چه رابطه‌اي با دولت داشته باشد، اما هيچ‌نوع تعريف استراتژي نشده است. وقتي که شما تعريف استراتژي نداريد و هيچ ‌نوع استراتژي براي نوع تعامل و رفتار با دولت نداريد قاعدتا خروجي آن موجب افزايش سردرگمي و دلسردي مردم مي‌شود.

ما در سه رکن قدرت يعني دولت، مجلس و شوراي شهر نفراتي داريم، اما براي اين نفراتي که حضور دارند باز تعريف دقيقي از نوع رابطه‌شان به منزله ارتباط اعضاي اصلاح‌طلب دولت با دولت، فراکسيون اميد مجلس با کل مجلس و شوراي شهر با اختيارات و قدرت شهر نشده و مي‌بينيد که ماهيتا عملکردها نيز نمي‌تواند بروز داشته باشد. موانع اصلاح‌طلبان اين است و مطالبات متعددي که بحق از جانب مردم مطرح شده، قاعدتا برخي از اين مطالبات نيز خارج از ساختار پارلماني بوده است.

هر زمان که صحبت از نقد درون جرياني و آسيب شناسي شده اصلاح‌طلبان با بهانه حساس‌بودن شرايط زير بار نرفته و حتي گزارش عملکرد خود را به مردم نداده‌اند و اين موجب شده با توجه به نارضايتي‌هاي موجود مردم نگاه مثبتي به اصلاح‌طلبان نداشته باشند، اين مساله را چگونه تحليل مي‌کنيد؟

من معتقدم اکنون بزرگترين استراتژي رقيب جريان سياسي اصلاح‌طلبان اين است که از ناتواني کلي جريان اصلاح‌طلبان در تحقق مطالبات مردم استفاده کنند. يعني دلسرد کردن مردم براي سطح پايين مشارکت سياسي و انتخاباتي در کشور که اصولگرايان بدشان نمي‌آيد چنين اتفاقاتي بيفتد. چون در فضاي رجوع به صندوق راي آراي خاکستري رنجيده خاطر در سبد اصلاح‌طلبان خواهد رفت. لذا احساس مي‌کنم بخشي از اين موضع تاکتيک اصولگرايان براي دامن زدن به اين موضوع است. من انتقاداتي که بر عملکردهاي ما وارد است را بجا مي‌دانم اما نبايد نسبت به اين تاکتيک بي‌تفاوت باشيم و برنامه نداشته باشيم.

احزاب سياسي اصلاح‌طلب بايد بگويند چه ميزان در گفتمان سازي، ترويج مباني نظري اصلاح‌طلبي، ترويج مباني دموکراسي، مردمسالاري و رفرم در طول سال فعال بوده و کار کردند؟ وقتي که حزبي همه‌گير باشد و در دور افتاده‌ترين نقطه روستايي هم آموزش شهروندي و جامعه مدني بدهد فضاي کرختي، بي‌حوصلگي و شب انتخاباتي‌بودن احزاب به‌وجود نمي‌آيد. ما فعاليت برنامه‌محور پايدار براي ترويج مباني نظري و تقويت جامعه مدني نداشته‌ايم يا اگر بخواهم منصفانه بگويم خيلي کم داشتيم يا اين اقدامات صرفا مختص تهران بوده است. مردم تهران خود سياسي هستند و جامعه مدني پويا و فعال است، اما تقويت جامعه مدني در شهر‌هاي بزرگ که وظيفه احزاب است انجام نشده و در آن خلأ اساسي داريم.

لذا اگر گلايه‌اي وجود دارد و مردم مي‌گويند احزاب به جامعه انتخاباتي نگاه مي‌کنند پر بيراه نيست. حتي معتقدم مي‌توانيم يک دوره در انتخابات شرکت نکنيم و به آسيب شناسي خود مشغول شويم و ببينيم چرا در اين نقطه هستيم و همه دوست دارند که خودشان کار را در دست بگيرند و موجوديت داشته باشند، در حالي که در کار حزبي به جاي اشخاص و افراد اهداف کلان مدنظر قرار مي‌گيرند. حتي اگر بخواهيم يک کارنامه داشته باشيم و مردم را دلگرم کنيم همين دو سه ما آينده بنشينيم و در کنار کار انتخاباتي نوعي آسيب شناسي و کالبد شناسي دقيق انجام دهيم و به مردم راهکار ارائه کنيم. اگر ما واقعا به دنبال ساخت جامعه مدني قوي در ايران هستيم مساله خيلي راحت است و فقط گذشت از قدرت مي‌خواهد. يعني کساني که در احزاب، مجلس، دولت و شوراي شهر هستند بگويند از قدرت به نام فرد گذشت کرده و عبور مي‌کنيم و به قدرت به مفهوم مردم يا عامه مي‌رسيم.

آنجا است که کارکرد حزبي پيدا مي‌کنند برنامه محور شده و استراتژي خواهند داشت و بر مبناي آن رفتار خواهند کرد. تا زماني که اينگونه رفتار نکنيم رفيق بازي ادامه خواهد داشت و قبيله سالاري جاي شايسته سالاري را خواهد گرفت. اگر مي‌خواهيم از اين فضاي گذار عبور کنيم و به ثباتي امن در فعاليت سياسي برسيم بجد نياز به يکپارچکي و همبستگي داريم. همه با هر مکتب فکري مي‌گويند ما اصلاح‌طلبيم، اما به‌نظر من يک مکتب واحد اين همه تعبير و دسته سياسي نمي‌خواهد.

اساسا در فراکسيون اميد تاکنون طرحي براي ارائه گزارش کار به مردم وجود داشته و مطرح شده است؟ از ديدگاه شما اين گزارش دهي بايد به چه صورت باشد؟

خير، اين مساله طرح نشده و من پيشنهاد مي‌دهم. ما يکسري اشتباهات کرديم و يکي از اشتباهاتمان اين است که مجلس ائتلافي تشکيل داديم و در اين مجلس ائتلافي ضمانت‌هاي اجرايي را از افراد نگرفتيم. يعني افراد در ليست ما قرار گرفتند و بعد در فراکسيون ما حضور پيدا نکردند. ما يک دولت ائتلافي تشکيل داديم و بدنه اجتماعي را در طبق اخلاص گذاشتيم، اما سهم خود را مشخص نکرديم. اکنون زمان پاسخگويي است و من معتقدم رئيس فراکسيون اميد آقاي دکتر عارف و هيات رئيسه فراکسيون اميد، آقاي دکتر جهانگيري و وزراي اصلاح‌طلب دولت و هيات رئيسه شوراي شهر مي‌توانند در فضايي صادقانه در نشستي مشترک به مردم پاسخگو باشند، مسائل مطرح شده و ايرادات برطرف شود. در اين فضا مي‌توانيم به مردم بگوييم که ما با هم هستيم و با هم نيز پاسخ مي‌دهيم. اگر جمع‌گرا و مدعي اصلاح‌طلبي هستيم بايد در يک جا با هم بنشينيم و به مردم گزارش بدهيم که چه کرديم.

ما سعي کرديم با دولت بنشينيم و جلسه داشته باشيم، اما اين چندگانگي و جزاير متعددي که در جريان اصلاح‌طلبي وجود داشته ما را از حصول نتيجه دور کرده است. البته اين را هم بگويم که ما هم نقاط ضعف داريم و فراکسيون اميد هم مي‌توانست بهتر عمل کند، اما من معتقدم اول بگوييم چه کرديم و بعد بگوييم که چه چيزهايي را نتوانستيم انجام دهيم و آنجا مشخص شود که عملکردهايمان چگونه بوده است. لذا دولت و مجلس چه در سطح رياست جمهوري و چه در سطح فراکسيون اميد بايد به مردم گزارش دهند.

رئيس‌جمهور و اطرافيان هيچ‌گاه نگفته‌اند که دولت اصلاح‌طلب است پس چگونه دولتي که منتسب به اصلاح‌طلبان است، اما خود را اصلاح‌طلب نمي‌داند مي‌تواند به جامعه راي اصلاح‌طلب گزارش کار دهد؟

بله، آقاي روحاني هيچ‌وقت نگفته من اصلاح‌طلبم ولي آقاي جهانگيري به‌عنوان معاون اول رئيس‌جمهور که نمي‌تواند منکر اصلاح‌طلبي خود شود. تعدادي از اين وزرا اصلاح‌طلبند و با برند اصلاح‌طلبي وارد دولت شدند. اينها موظف به گزارش دهي هستند. درست است که ما در مجلس ۲۹۰ نماينده نيستيم و ۱۰۵ نفريم، اما موظفيم به اندازه اختيارات خود به مردم گزارش دهيم. در نتيجه من نمي‌گويم که فقط دولت گزارش دهد. ما اگر ائتلاف نوشته داشتيم اوضاع متفاوت بود، اما حال که نداريم. زماني رئيس دولت اصلاحات، مرحوم آيت‌ا... هاشمي و آقاي روحاني با هم نشستند و ائتلافي را شکل دادند که اگر مکتوب مي‌بود امروز پاسخ مي‌گرفتيم. در مجالس و دولت‌هاي کشورهاي توسعه يافته دولت‌ها ائتلافي‌اند و سهم مشخصي دارند چون مي‌دانند در انتهاي راه بايد به بدنه اجتماعي خود پاسخ بدهند. ما اين قواعد بازي را انجام نداديم، اما اين دليل نمي‌شود که چون دولت اصلاح‌طلب نيست ما اصلاح‌طلبان درون دولت و مجلس پاسخگو نباشيم.

حمید شجاعی

  • 11
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه

مجلس

دولت

ویژه سرپوش